همشهری آنلاین: حجت‌الاسلام کاظم صدیقی، در نشست «دعا و اهل بیت(ع)»، که با همکاری جامعةالمصطفی(ص)در ایکنا برگزار ‌شد، با بیان این‌که دعا، نیل به مراتبی از ولایت تکوینی است، گفت:

دعا اتحاد با مرتبه یا مراتبی از اسم اعظم حضرت حق و کشف اسماء الهی در مجاری تدبیر عالم و آدم است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، حجت‌الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی، در نشست «دعا و اهل بیت(ع)»، از سلسله نشست‌های واکاوی دعا در آیات و روایات که 9 تیرماه با همکاری جامعةالمصطفی(ص)العالمیة در خبرگزاری ایکنا برگزار ‌شد، در ابتدا با شکرگزاری به درگاه الهی برای این‌که پروردگار متعال، نعمت انقلاب اسلامی را به ملت ایران عطا کرد، گفت: ‌خدا را شکر می‌کنیم که پروردگار متعال، یک شخصیت دینی، علمی، فقهی، فلسفی و عرفانی را مأمور کرد که انقلابی را سامان دهد و از برکات انقلاب، احیاء و دگرگونی فرهنگی بود و این تحول مبارکی بوده است، یکی از ثمرات انقلاب اسلامی، سنگرنشینی بخشی از جوانان عزیز ما در پایگاه‌های قرآنی، اخلاقی، عرفانی و جهادی است. این واقعه عظیم، از اموری است که نمی‌توان آن‌ را جز یک اعجاز و کرامت، چیز دیگری دانست. خداوند این نعمت بزرگ را به ما داد و شکرش به این است که بحمدالله، هر گروهی در یک بخش، در مسیر این انقلاب، وظایفی را به عهده گرفته‌اند و در حال بندگی خدا هستند.

وی درباره دعا از دیدگاه قرآن کریم گفت: در اندیشه قرآنی، دعا یک وظیفه و تکلیف و مأموریت برای آحاد بندگان خداست. دعا هم خودیابی است و هم خدایابی، دعا هم آفت‌شناسی و دردشناسی است و هم درمان. دعا فاصله گرفتن از خود و پیوستن به خداست، دعا شعله‌ای است که حباب خودنمایی و توهم استقلال را در وجود موجود ربطی فرومی‌نشاند و مؤثر واقعی را برای روح و حقیقت انسان کشف می‌کند. دعا، ریسمان و رشته نجاتی است که موجود گرفتار در اسفل‌السافلین را از قعر چاه نفس بالا آورد و در افق ربوبیت رب‌العالمین، با حقیقت او مأنوس می‌سازد.

وی درباره حقیقت دعا گفت: دعا گریز از غربت، تنهایی، وحشت و گرفتاری‌ها و رسیدن به ساحل انیسی دلنشین است، دعا؛ عشق، مهر و فناست. حقیقت دعا پاگذاشتن روی ماسوی الله و وصول به حقیقت جلال و جمال الهی است. دعا، نیل به مراتبی از ولایت تکوینی است. دعا اتحاد با مرتبه یا مراتبی از اسم اعظم حضرت حق است، دعا کشف اسماء الهی در مجاری تدبیر عالم و آدم است. دعا، روح و مخ عبادت است. دعا یک عبادت محض است.

امام جمعه موقت تهران با اشاره به این‌که دعا در قرآن کریم به معنای «خواندن» خداست، عنوان کرد: مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان درباره توبه فرمود: «توبه، شامل دو مرحله است؛ یکی توبه از جانب خدا و دیگری از سوی بنده؛ یعنی ابتدا خدا ارتباط قطع‌شده بنده با پروردگار را که گناه موجب آن شده، با نظر لطف و توفیقی که به عبد می‌دهد، وصل می‌کند.» و تصور ما این است که دعا هم عینا همین‌‌طور است.

وی افزود: دعا ابتدا از سوی خداست، سپس از سوی بنده و از آنجا که دعا و خواندن، ابتدا از سوی خداست، اجابت پروردگار هم واجب است. مرحوم «ابن فهد» که در جامعیت، نورانیت و فنا جزء نوادر در میان غیر معصومین(ع) از جمله شخصیت‌های آسمانی است و علامه طباطبایی، ایشان را یکی از سه نفری می‌داند که به قله مسیر سلوک الی الله رسیده‌اند و در عالم معنا، هیچ چیزی کم ندارند، این عالم بزرگوار کتابی به نام «عُدّة الداعی و نجاح الساعی» درباره دعا نوشته‌اند.

حجت‌الاسلام صدیقی ادامه داد: ابن فهد در کتابش می‌گوید: «دعا عقلا و نقلا واجب است، عقلا از این جهت که دفع ضرر محتمل، به حکم عقل، بر هر عاقلی لازم و ضروری است و همه عقلا ملتزم هستند که خودشان را از خطر نجات داده و حفظ کنند، خطرهایی را که ما نمی‌بینیم و نمی‌دانیم، این خطرات با دعا دفع می‌شوند؛ بنابراین، عقل اقتضا می‌کند که ما از راه دعا استفاده کرده و این خطرات را با دعا از خودمان دور کنیم، وجوب نقلی دعا نیز در کتاب و سنت آمده است.»

وی با اشاره به این‌که ابن فهد درباره وجوب نقلی دعا ابتدا این آیه کریمه را مطرح می‌کنند که خداوند متعال می‌فرماید: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ؛ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، در حقیقت کسانى که از پرستش من کبر مى‏ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى‏آیند » (سوره مبارکه غافر، آیه شریفه 60) گفت: این آیه از جهاتی دلالت بر وجوب دعا دارد، صدر آیه امر است و مشهور بین اصولیان این است که امر، دلالت بر وجوب می‌کند، خدای متعال در موضع قدرت و مولا بودن، بندگان و عباد خود را مأمور می‌کند که او را بخوانند، ولی اگر کسی قائل باشد که اقتضاء امر، اعم از وجوب و استحباب است، باید توجه کند که ذیل آیه، تهدید است و خداوند متعال بندگانی را که از عبادتش استکبار بورزند، با حالت أسفناکی وارد جهنم خواهد کرد.

وی با تأکید بر این‌که آیه مذکور دعا را به عنوان عبادت معرفی می‌کند، افزود: خداوند متعال همچنین در آیه دیگری می‌فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ و جن و انس را نیافریدم جز براى آن‌که مرا بپرستند.» (سوره مبارکه ذاریات، آیه شریفه 56) بنابراین معلوم می‌شود که هدف آفرینش، دعاست؛ یعنی خداوند متعال، انسان را آفریده تا در مسیر دعا حرکت کند.

وی تصریح کرد: انسان، مجموعه‌ای از نیازها و فقر محض است، قرآن کریم می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ؛ اى مردم شما به خدا نیازمندید و خداست که بى‏نیاز ستوده است.» (سوره مبارکه فاطر، آیه شریفه 15) بنابراین ما فقیر محض و خداوند متعال، غنی محض است و در غنی بودنش نیز، محمود و حمید است. فقیر باید به سوی غنا حرکت کند و دعا همان حرکت فقر به سوی غناست. تبدّل انسان از فقر به غنا این است که متجلی به صفات حق تعالی شود و باید سیر از خود به خدا را در پیش بگیرد.

امام جمعه موقت تهران عنوان کرد: دعا نوعی خودسازی، خودآگاهی و خودیابی است و انسان در این خودآگاهی می‌فهمد که هیچ ندارد، انسان گرفتار توهم و تخیل است که خود را مستقل و مؤثر در زندگی می‌بیند، اگر انسان خود را بیابد، جز فقر در خودش چیز دیگری نخواهد دید، یکی از علمای زمان ما که از شاگردان علامه طباطبایی بوده و دارای مکاشفاتی است ـ مکاشفه، خوابی است که شخص در اثر ارتقاء درجات روحی، در بیداری آن را مشاهده می‌کند ـ درباره فقر یک مکاشفه‌ بسیار پرمعنایی از امیرالمؤمنین علی(ع) دارد.

وی افزود: آن عالم بزرگوار می‌گوید: «در یکی از مکاشفاتم، امیرالمؤمنین علی(ع) را دیدم که در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، جامی به من نوشاند ـ و می‌دانید که عالم مکاشفه مانند خواب است و خوردن و آشامیدن در آن عالم، همانند خوردن و آشامیدن در خواب، روزه را باطل نمی‌کند ـ به محض این‌که آن جام را نوشیدم، اولین چیزی که در وجودم نمود پیدا کرد، این بود که دیدم از موی سر تا ناخن‌‌های پا، غیر از فقر و ناداری هیچ‌چیز برایم نمانده، هرچه داشتم را از من گرفت و من دیدم که واقعا هیچ ندارم و خودم هم هیچ محض هستم.» یعنی امیرالمؤمنین علی(ع) حقیقتش را به او نشان داد، دعا، یافتن و درک کردن این حقیقت است.

صدیقی عنوان کرد: مرحوم آقای قاضی به شاگردانش توصیه می‌کرد که ذکر «یا ضَارُّ یا نَافِع» را بسیار بگویند، آن کسی‌که زیان و نفع، همه به دست او، و نفس در قبضه قدرت اوست، فقط پروردگار متعال است. جز خدا هیچ موجودی حتی انبیاء(ع) و حتی خاتم انبیاء(ص)، مستقل از خود هیچ قدرتی ندارند. قرآن کریم می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ بگو در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانیان است» (سوره مبارکه انعام، آیه شریفه 162)

وی تأکید کرد: اگر ما بخواهیم معارف ذهنی و عقلی را که خداوند متعال در قرآن کریم به آن اشاره می‌کند، تبدیل به معارف عرفانی و شهودی کنیم، و آن‌ها را در وجود خود به سامان برسانیم، راهش فقط دعاست. دعا، شهود فقر و رسیدن به ناداری و بیچارگی مطلق است و این فقر است که ارتباط انسان را با غنی محض، ترسیم می‌کند. انسان، اسماء الهی را به تناسب ناداری و فقر خود درمی‌یابد، هنگامی که مریض است اسم «شافی» را می‌یابد و معرفت به این اسم الهی پیدا می‌کند، هنگامی که مظلوم واقع می‌شود و کسی از او حمایت نمی‌کند، آنجاست که اسم «غیاث المستغیثین» را درمی‌یابد، انسان به تعداد فقرهایی که در وجود خود می‌یابد، اسماء الهی را کشف می‌کند. 

کد خبر 111041

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز