دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵ - ۱۱:۵۲
۰ نفر

فرشاد مهدی پور : دانشگاه تهران را نبض مجموعه های دانشگاهی تهران می نامند؛ دانشگاهی در مرکز شهر که هم تصویرش سالیان سال است که روی اسکناس های 50 تومانی جاخوش کرده و هم مهمترین آیین سیاسی- عبادی هفته را جمعه ها پذیراست.

دانشگاهی که جمع بزرگی از مدیران و سیاستمداران ایران را قبل و بعد انقلاب در خود جای داده و تنها مرکز بزرگ علمی است که نامش از ابتدا تا کنون «تهران» بوده، هر اتفاقی را که شاهد باشد، باید انتظارش را داشت که بازتابی گسترده خواهد یافت؛ درست مانند حلقه های موجی آب، پس از افتادن تکه ای سنگ. البته فرض دقیق تر آن است که گفته آید برخی دانشگاه تهران را مرکز تحرک خود می کنند چون می دانند اتفاقاتش، فرکانسی چندین برابر خواهد یافت؛ و ماجرای بازنشستگی اساتید دانشگاه تهران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.

استادانی که ماهی پیشتر خبر اولیه بازنشستگی شان آمد، جملگی از چهره های مشهور وقدیمی و بسیار کم حاشیه سال های دور و نزدیک دانشگاه بودند - و جالب آنکه کانون جابجایی ها هم دانشکده ای (حقوق و علوم سیاسی) بود که رئیس کنونی دانشگاه نیز در آن تدریس می کرده است - این استادان محبوب و محجوب سالی (بلکه سال هایی) از پایان خدمت شان گذر کرده و انتظار بر آن بود که در آرامش پایان امتحانات، مراسم تودیعی وزین برایشان تدارک شود تا آرام آرم صحنه را برای ورود نیروهای جوان تر ترک کنند، یک روز صبح با برگه ای مواجه شدند که به آنان پایان خدمت شان را اعلام می کرد. این نه تنها آنها را خوشحال نکرد، بلکه بسیاری را نیز به این فکر انداخت که شاید در پس پرده، دستی در کار باشد که قصدی دیگر را در سر دارد؛ ماجرا سیاسی شد.

اینکه اراده اخذ چنین تصمیمی را باید چه میزان منطبق بر اعتدال دانست، مساله ای قابل بحث است، (چرا که شنیده ها حاکی است که این مساله کمی پیشتر هم مطرح شده و جمعی از استادان توصیه های متعادل تری را پیش می کشیده اند)، ولی به هر روی روزنامه ها به میدان درآمدند و ماجرا با چند واقعه دانشجویی دیگر در هم آمیخت و هفته ای پر تنش در دانشگاه تهران پدید آمد. و مطابق معمول کمتر کسی را دغدغه این بود که فارغ از نگرش های سیاسی، کمی درستی و نادرستی «بازنشستگی ها» را به بررسی بنشیند؛ تا کار به جایی رسید که برخی نام انقلاب فرهنگی دوم بر این تغییرات گذاردند و هرچه ایده پردازی فلسفی نیز بود به کار گرفتند، تا حرف شان را اثبات کنند.

حالا روزهایی گذشته و به نظر می رسد می توان با آرامشی بیشتر گرداگرد ماجرای مذکور گشت و نکاتش را باز گفت؛ از کاه کوه ساختن کار سختی نیست؛ هر چند باید مراقب بود اولی نباشد، تا «بعضی ها»(که با همه شعارهاشان حتی حاضر به انتشار نظریات متفاوت نیستند)، بهانه ای در دست نداشته باشند.

کد خبر 1102

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آموزش

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز