شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۶:۱۷
۰ نفر

عفیفه عابدی: در سال‌های اخیر به‌نظر می‌رسد روابط ایران و ترکیه در مسیر جدیدی قرار گرفته است که این مسئله ناشی از عوامل مختلفی در این دو کشور و در سطح مناطق همجوار و همچنین نظام بین‌الملل است.

از سویی ترکیه و ایران دو کشوری هستند که از لحاظ شأن، تاریخ و فرهنگ، خود را کاندیدای هژمونی در مناطق هم‌جوار به‌ویژه در خاورمیانه می‌دانند که این امر با افزایش فضای بازیگری دوکشور در شرایط جدید این مناطق روند پرشتاب و حساسی یافته است و از سوی دیگر با وجود شرایط هم‌جواری و سوابق تاریخی و فرهنگی، دو کشور ناگزیر از همکاری و احترام به یکدیگر هستند.اما این همه ماجرا نیست.

مسلما شرایط جدید ترکیه با توجه به تغییرات بنیادینی که در عرصه داخلی و خارجی این کشور رخ داده یا در حال روی‌دادن است با شرایط ایران که از زمان انقلاب اسلامی تا‌کنون ثبات بیشتری داشته، قابل مقایسه نیست؛ به‌ویژه در عرصه سیاست خارجی ماهیت و نقش جمهوری اسلامی ایران با ترکیه متفاوت است.

از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا‌کنون اهمیت نقش استراتژیک ایران اساسا در مخالفت با آمریکا و حضور این کشور در مناطق همجوار است،  درحالی‌که ترکیه سابق بر این بازوی آمریکا در این مناطق محسوب می‌شد و در شرایط جدید نیز روابط نزدیک خود با این کشور را حفظ کرده است؛ هرچند نقشی که ترکیه در حال حاضر از طریق افزایش نفوذ استراتژیک خود در این مناطق دنبال می‌کند، یعنی مناطقی که از آن در دکترین سیاست خارجی ترکیه به‌عنوان عمق استراتژیک یاد می‌شود، این کشور را در مسیر اتخاذ استراتژی‌های مستقل قرار داده است یا به عبارت دیگر حداقل ترکیه تلاش می‌کند که بازیگری مستقل در این مناطق داشته باشد.

ازاین‌رو هر چند ترک‌ها در داخل همچنان شاهد جدال اسلام‌گرایان و سکولارها هستند اما در عرصه سیاست خارجی نگاه به جهان اسلام را به همان اندازه رویکردهای خود به غرب و شرق در اولویت قرار داده‌اند. براساس استراتژی جدید ترکیه، نزدیکی به روسیه در دستور کار قرار گرفته است و این همان تقویت نگاه به شرق در سیاست خارجی ترکیه است. این در حالی است که تا پیش از روی کار آمدن دولت عدالت و توسعه و حتی در دور اول یعنی از سال 2002 تا 2007 اساس هویت جدید ترکیه رابطه با آمریکا عنوان می‌شد.

ترک‌ها در حال حاضر از ژئوپلیتیک خود، بیشترین استفاده را از لحاظ امنیت انرژی می‌برند؛ هم در طرح ناباکو آمریکا و اروپا نقش پذیرفته‌اند و هم در خطوط لوله مستقل، روسیه را مد نظر دارند. ترکیه با روی کارآمدن دولت اردوغان در چند سال اخیر، تحرکات دیپلماتیک فراوانی را تجربه کرده است تا به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای از سوی دیگران مورد پذیرش قرار گیرد. نمونه بارز آن در برقراری روند مذاکرات بین رژیم صهیونیستی و سوریه مشاهده شد. بازی دوگانه ترکیه با این رژیم یک شاخصه دیگر از سیاست خارجی جدید دولت اردوغان است که نباید نادیده گرفته شود.

درواقع همه این دلایل موجب شده است ترکیه در داخل این کشور و در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی قدرت نرم خود را افزایش دهد و حتی ترک‌ها می‌خواهند در یک مسئله استراتژیک مانند موضوع هسته‌ای میانجی میان ایران و آمریکا شوند. با این تفاسیر از سیاست خارجی ترکیه و با توجه به استراتژیک بودن مسئله هسته‌ای ایران، دیدگاه‌های متفاوتی در دوکشور وجود دارد که مبین همان تردیدها و سردرگمی در دو راهی همکاری و رقابت است.

به همان اندازه که درون ترکیه این شائبه‌ وجود دارد که میانجیگری ترک‌ها در مسئله هسته‌ای ایران می‌تواند به تقویت قدرت تهران در منطقه منتهی شود، در ایران نیز این سؤال مطرح است که آیا پذیرفتن میانجیگری ترکیه در موضوع هسته‌ای که مسئله استراتژیک برای ایران محسوب می‌شود، به نفع تهران است یا نه؟

نکته حائز اهمیتی که اغلب از سوی کارشناسان مورد تاکید قرار می‌گیرد این است که اگرچه ایران و ترکیه در بسیاری از مسائل مانند امنیت و انرژی، مبارزه با افراط‌گرایی، حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای و... دیدگاه و یا به عبارت بهتر منافع بسیار نزدیکی به یکدیگر دارند اما در رابطه با برنامه هسته‌ای شرایط متفاوت است. برنامه هسته‌ای مسئله‌ای استراتژیک است و این مسئله باعث شده تا ایران در جامعه بین‌المللی دارای ارزش استراتژیک شود.

تاکید ایران بر دستیابی به چرخه مستقل سوخت هسته‌ای، قدرت چانه زنی ایران را در مورد مسائل بین‌المللی افزایش داده است و ایران نباید هیچ‌گاه این کارت را ارزان بفروشد یا در اختیار رقبای خود قرار دهد. اگرچه ترکیه کشوری همسایه و اسلامی است و همین امر برای وفاداری اخلاقی این کشور کافی است اما ترکیه همچنان بین اصل سکولاریسم و اسلام‌گرایی در چالش است و تنها زمان مشخص خواهد کرد که ترکیه به کدام سو بیشتر گرایش خواهد داشت.

از سوی دیگر این تردید وجود دارد که ورود ترکیه به یک موضوع بسیار استراتژیک ملی در افزایش نقش دو طرف در منطقه خاورمیانه در آینده تعیین‌کننده باشد و می‌تواند نقش استراتژیک ترک‌ها را در منطقه و نظام بین‌الملل افزایش دهد و به همان میزان موجب کاهش نقش ایران شود. بدین دلیل در همکاری دو کشور در این مسئله باید جنبه‌های استراتژیک مسئله را هم مد نظر قرار داد.

نکته دیگری که به لحاظ اهمیت قابل اعتنا است و نباید مورد چشم پوشی قرار گیرد این است که باید بپذیریم روانشناسی کشورهای منطقه، چه اعراب و چه ترکیه نشان می‌دهد مسئله ایران‌هراسی یک پدیده جدی است و آمریکا با علم به این مسئله، می‌تواند بهره‌برداری‌های استراتژیک داشته باشد. چنانچه مسئله هسته‌ای ایران تاکنون فرصتی شده است تا ترکیه و کشورهای عرب منطقه از آمریکا امتیازات سیاسی تا تکنولوژی دریافت کنند. اما برخی دیگر از ناظران معتقدند که روابط جدید ترکیه با ایران یک بازی برد - برد برای همه است. یکی از مهم‌ترین ابزارهای رسیدن به این هدف اجرای اصول احترام متقابل،  تغییر ذهنیت و اعتمادسازی در روابط است.

ظرفیت‌های زیادی در سطوح مختلف برای افزایش همکاری ایران و ترکیه وجود دارد. چنانچه برای نمونه روابط اقتصادی دوکشور خصوصاً در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است. ایران دومین تأمین‌کننده نفت و گاز ترکیه است و با توجه به جایگاه و سهم ایران در ذخایر انرژی جهان و همسایگی و نیازهای متقابل دو کشور، به‌نظر می‌رسد موضوع انرژی در آینده یکی از نقطه‌های اساسی همکاری‌ها میان ایران و ترکیه باشد. ترکیه به‌عنوان واسطه انتقال انرژی ایران به اروپا، می‌تواند منافع اقتصادی سرشاری را نصیب دوطرف کند.

با این ملاحظات پذیرفتن نقش میانجیگری ترکیه، می‌تواند تأثیرات عمیقی بر سایر سطوح روابط بگذارد و روابط را به‌گونه‌ای نهادینه کند که از آسیب‌های احتمالی دور بماند و به نقطه اطمینان برسد. این در حالی است که ترکیه نسبت به گزینه‌های دیگر برای تبادل سوخت شرایط مناسب‌تری دارد و با توجه به اعلام آمادگی ترکیه، ایران نیز با بیانیه تهران قدم اول را برای اثبات حسن‌نیت خود برداشته است.

در مجموع به‌نظر می‌رسد در بستر شرایط متحول منطقه‌ای و جهانی، روابط ایران و ترکیه در ماه‌های اخیر به سمتی پیش رفته است که حداقل در کوتاه‌مدت موضوع میانجیگری ترکیه در مسئله هسته‌ای، نقش تعیین‌کننده‌ای در این روابط یافته است. وقتی موضوع میانجیگری ترکیه مطرح شد، همه منتظر تصمیم ایران بودند. سرانجام ایران در بیانیه سه‌جانبه تهران این موضوع را پذیرفت. اینک موفقیت میانجیگری در گرو بازیگری ترکیه است.

براساس بیانیه تهران شرط موفقیت میانجیگری ترکیه چنین ارزیابی می‌شود که گروه وین نیز بپذیرد تبادل سوخت در خاک این کشور انجام شود و در عین حال ایران حق ادامه غنی‌سازی‌ در خاک خود را حفظ کند. این همان نکاتی است که نخست‌وزیر ترکیه نیز پذیرفته است. با این شرایط می‌توان گفت میانجیگری ترکیه، بازی برد - برد تهران و آنکارا خواهد بود و ایران و ترکیه با این شرایط می‌توانند میانبری از دو راهی همکاری و رقابت برای خود برگزینند که به‌نفع هر دو کشور است.

از این‌رو رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر ترکیه ضمن مذاکره و رایزنی با طرف‌های آمریکایی و روسی، با ارسال نامه به اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت، خواسته است از این فرصت دیپلماتیک چشم‌پوشی نشود؛ البته این به معنای انفعال ایران نخواهد بود و قطعا ایران همچنان مولفه تعیین‌کننده است.

کد خبر 109447

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز