سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۶:۱۸
۰ نفر

رضا ظریفی: «گردشگری مثل یک دو ماراتن است، اگر یک لحظه در جا بزنیم از قافله جا می‌مانیم. ما باید کاری را که شروع کرده‌ایم به انتها برسانیم.»

 اینها جملاتی است که عباس برزگر به‌عنوان یک جوان روستایی می‌گوید و همین یک جمله نشان می‌دهد که سواد کم او دلیل بر نداشتن آگاهی درباره اهمیت صنعت گردشگری نیست. او این روزها دهکده گردشگری خودش را در روستای بزم شهرستان بوانات از توابع استان فارس اداره می‌کند؛ روستایی دور افتاده در 190 کیلومتری شهر شیراز که البته با تلاش‌های او نام آن در کتاب راهنمای گردشگری که توسط یونسکو منتشر می‌شود تا جهانگردان از آن استفاده کنند، چاپ شده است.او و خانواده‌‌اش یک گروه فعال در صنعت گردشگری کشور هستند؛ خانواده‌ای 5نفره که یک اتفاق موجب شد تا آنها وارد این صنعت شوند.

عباس برزگر جوان 35 ساله‌ای است که قبل از فعالیت در صنعت گردشگری مشاغل بسیاری را تجربه کرده است. جوانی که روزگاری در شهرهای بزرگی چون شیراز دستفروشی می‌کرد به روستا بازگشت تا با راه‌اندازی یک مغازه کوچک خرج خود و خانواده‌‌اش را تأمین کند. این بازگشت به روستا و راه‌اندازی مغازه موجب شد تا  9 سال پیش در یک شب زمستانی دو گردشگر آلمانی که در مسیر مانده بودند در خانه او را بزنند تا شب را آنجا استراحت کنند. برزگر در این باره می‌گوید: آن شب با کمترین امکاناتی که داشتیم از آنها به بهترین شکل پذیرایی کردیم. چهره توریست‌ها هم نشان می‌داد که خیلی خوشحال هستند. روز بعد هم آنها را به اطراف ده بردم و اماکن دیدنی را نشانشان دادم.

آن دو نفر بعد از یک‌روز استراحت خانه کوچک عباس را ترک کردند اما یک‌ماه بعد دوباره سر و کله گردشگران در روستای بزم پیدا شد. عباس در ادامه می‌گوید: وقتی خودروی گردشگران با 5 مسافر، یک راهنما و یک راننده مقابل خانه ما توقف کرد، خیلی تعجب کردم اما آن راهنما گفت این خانه را همان دو نفر مسافر ماه گذشته معرفی کرده‌اند و اینها هم می‌خواهند به همان سادگی از آنها پذیرایی شود.

خلاصه اینکه آن گروه هم در خانه ما ماندند و زمان رفتن 200 هزار تومان دستمزد به ما دادند.  این اتفاق موجب شد تا عباس برزگر به‌عنوان یک جوان ساده روستایی به فکر جذب گردشگر و پذیرایی از مسافران خارجی بیفتد. او در ادامه می‌گوید: سراغ آژانس‌های مختلفی در اصفهان و شیراز رفتم تا اینکه قرار شد دو گروه ارزشیابی از دو آژانس اصفهان و شیراز به خانه ما بیایند تا برنامه پذیرایی و تور ما را ببینند. همان 200 هزار تومان را برای پذیرایی از مسافران جدید هزینه کردم و این سرآغاز کار ما شد.

دانشکده گردشگری در دهکدهخانه کوچک او در 9 سال پیش، الان در حدود 120هزار متر مربع وسعت دارد. عباس برزگر یک پسر و دو فرزند دختر دارد که هر سه آنها در امر گردشگری فعالیت می‌کنند. دختران او، زهرا و نیلوفر کارت‌های راهنمای گردشگر را دارند و کوچک‌ترین راهنمایان تور در کشور محسوب می‌شوند.  او با حدود یک دهه فعالیت در این عرصه با جنبه‌های مختلف گردشگری نیز آشنا شده است. او درباره حمایت‌های مسئولان از کار او برای توسعه صنعت گردشگری می‌گوید: سازمان میراث فرهنگی پروانه گردشگری به من نمی‌داد و می‌گفت که باید تحصیلات عالیه داشته باشی.

اما زمانی که کارم رونق گرفت پروانه افتخاری گردشگری دادند و در همایش‌هایشان از من و دخترانم تقدیر کردند. البته او به نکات دیگری نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی از مشکلات  این است که اگر در همایشی پیش مسئولی می‌نشینم و درباره کارمان توضیح می‌دهم، آنها جلوی خبرنگاران به به و چه چه می‌گویند و از ما استقبال گرمی می‌کنند اما باور کنید دیده‌ام که بعد از رفتنشان لوح فشرده عکس، فیلم و گزارش فعالیت‌هایمان را که به آنها داده‌ام جا گذاشته و رفته‌اند.

افزایش ماندگاری گردشگر در فارس

عباس برزگر از مسئولان گردشگری کشور هم انتقاد دارد. او می‌گوید: «در این سال‌ها هیچ مسئولی از من نپرسیده که تو چه می‌کنی. ای‌کاش مسئولان یک جور دیگر بودند و می‌رفتند و کار خوب را از نزدیک می‌دیدند. پول و اعتبار هم نیاز نبود خرج کنند.‌ ای‌کاش مسئولان از طریق یک روزنامه متوجه نمی‌شدند که کرایه یک اتاق روستایی 600 یورو است. تنها آرزوی من این است که بیایند و ببینند که یک بچه روستایی چه تشکیلاتی راه انداخته است.»وی با اشاره به موانع توسعه گردشگری در کشور می‌افزاید: دغدغه من این است که فقط در همایش‌های تهران همدیگر را نبینیم.

به‌نظر من اگر کار برعکس شود و مسئولان سراغ افرادی مانند عباس بیایند که بسیار هم هستند، مطمئن باشید که جایگاه ما طی3-2سال از کشوری مانند ترکیه در گردشگری بالاتر خواهد بود. عباس برزگر به مسئولان محلی اشاره می‌کند و می‌گوید: در شیراز جلسه سرمایه‌گذاری برگزار می‌کنند ولی به ما محل نمی‌گذارند. من و خانواده‌ام ماندگاری توریست در استان فارس را یک روز افزایش داده‌ایم.

الان این ما هستیم که در این روستا کار فرهنگی می‌کنیم و این روستا را در جهان شناسانده‌ایم. البته در این 9سال فقط فرماندار جدید بوانات که حدود یک‌ماه است به این سمت منصوب شده چند بار پیش ما آمده و پرسیده که چه نیازهایی داریم. همین برای ما دلگرمی و قوت قلب است.

افرادی مثل ما دلگرمی می‌خواهند. البته شاید این کمک نکردن مسئولان به نفع ما شده که سرپای خودمان بایستیم! او در ادامه به وعده معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور اشاره می‌کند و می‌گوید: آقای موسوی، معاون گردشگری را هم در تهران دیده‌ام و ایشان قول داده‌اند که از دهکده گردشگری من بازدید کند. البته این ماجرا مربوط به 6-5 ماه پیش است و هنوز فرصت نشده که ایشان به دهکده ما بیایند.

برزگر می‌گوید: متأسفانه در کشور ما فکر می‌کنند وقتی یک نفر بزرگ شد و کاری کرد دیگر کمک نمی‌خواهد، درصورتی که بر عکس است. وقتی یک نفر بزرگ شد باید به فکر او بود. برای اینکه او کارآفرینی کرده است. ما الان یک برند برای مملکت هستیم. در کتاب گردشگری خارجی که یونسکو چاپ کرده و گردشگرها با استفاده از آن در کشور می‌گردند، اسم من به‌عنوان نماینده زندگی روستایی و عشایری چاپ شده است.

نیاز سنجی، گام اول توسعه گردشگری

صنعت گردشگری نیاز به آموختن دارد. برای فعالیت در این عرصه باید به روز بود و مدام نیازهای جدید گردشگران را شناسایی کرد. برزگر نیز از این قاعده مستثنی نیست. او تا‌کنون به 28 کشور جهان سفر کرده و در هر سفر موارد بسیاری را یاد گرفته است. او می‌گوید: من از طریق فیلم‌هایی که می‌بینم یا کشورهایی که به آنها سفر می‌کنم اطلاعات خود را افزایش می‌دهم. مثلا دیده‌ام که یک مغازه‌دار محلی جاذبه‌های اطراف دهکده خود را به خریداران معرفی می‌کند. در ایستگاه‌های قطار نقشه‌های راهنما توزیع می‌شوند.

من هم این کار را کرده‌ام و آلبوم عکسی از جاذبه‌های اطراف روستا درست کرده‌ام تا گردشگران را به ملاقات جاذبه‌هایی ببرم که خودشان می‌پسندند.  من فهمیده‌ام که گردشگر نظم و انضباط و تمیزی می‌خواهد، بقیه هم مهمانداری ایرانی است که گردشگران را راضی می‌کند. برزگر در ادامه می‌گوید: من وارد کاری شده‌ام که باید تا انتهای آن بروم. این رؤیای من است.

کد خبر 109214

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز