شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۹ - ۰۸:۱۳
۰ نفر

دکتر محمد‌طاهر نظامی*: دریای مازندران(کاسان)(1) بزرگترین دریاچه جهان زیست‌بوم یا بوم‌سازگان(2)کلانی است که در مرکز مجموعه یا منظومه‌ای از اجزا که هر کدام از آنها خود اکوسیستمی مجزا و در عین حال فعال تلقی می‌شوند، قرار دارد.

این دریاچه بر اساس قوانین اکولوژیک، ضمن تاثیرگذاری بر هر یک از اجزای پیرامونی و وابسته خود، به نوعی نیز از آن تاثیر می‌پذیرد. در یک روند(3) یا سیر طبیعی، در صورت دخالت نداشتن  انسان، این تعامل یا تاثیر و تاثر اجزا، مجموعه کلان تحت یک قانون و تعالی اکولوژیک می‌تواند پایدار بماند و در طول زمان ادامه و استمرار داشته باشد.

در یک قرن اخیر اغلب به دلیل دست‌اندازی‌های سوداگرانه و نادرست انسان که خود ناشی از وقوع 2پدیده افزایش شتابان جمعیت پیرامونی و انفجار تکنولوژی است، تعامل و تعادل اکولوژیک موجود بین این سامانه‌ها به‌هم ریخته و در نتیجه در هر کدام از این سامانه‌ها باعث به‌وجود آمدن آثار مخرب زیادی شده است که می‌توان از آنها به عنوان بحران زیست‌محیطی نام برد.

در ادامه به‌طور گذرا برخی از این نابسامانی‌ها یا بحران‌ها در استان گیلان توضیح داده می‌شود.

الف- بحران‌های دریاچه

این دریاچه که به علت وسعت و حجم بزرگ به حق دریا لقب گرفته است، یکی از بزرگترین منابع زیست‌ انواع مرغوب و نادر از آبزیان به‌ویژه ماهیان غضروفی و استخوانی است که بعضی از آنها مانند ماهی سفید و ماهی خاویار(4) شهرت جهانی دارند. اهم بحران‌های آن عبارتند از:

 1- ورود و نشت سالانه (و شاید روزانه) حجم عظیمی از آلاینده‌های نفتی ناشی از تردد کشتی‌های نفتکش و فعالیت‌های کاوش و استخراج نفت.

2- سرازیر شدن سالانه میلیون‌ها تن آلاینده‌های صنعتی، میکروبی و شیمیایی از کشورهای مشرف از جمله ایران(5)، این ذخیره‌گاه ارزشمند زیستی و آبی را به سوی یک مرداب بزرگ سوق می‌دهد. 80 درصد این آلاینده‌ها  از جمهوری فدراتیو روسیه  و فقط 6 درصد آن سهم کشور ماست.

3- دو پدیده فوق همراه صید بی‌رویه و قاچاق باعث کاهش شدید جمعیت بسیاری از ماهیان از جمله ماهی کیلکا، ماهی سفید، ماهی خاویار و... شده است.

4- تجاوز به حریم دریا، ساخت‌وسازهای مختلف (ویلا، باغ، کارخانه ‌ها و...) تغییر کاربری اراضی مشرف به دریا که روزبه‌روز هم بیشتر می‌شود و نیز بالا آمدن و پایین رفتن سطح آب دریا(6) ضمن  به‌هم ریختن سیکل‌های هیدرولوژیک (چرخه‌آب) خسارت‌های مالی زیادی را بر ساحل‌نشینان وارد می‌سازد.

این پدیده به صورت یک معضل و بحران محیطی، اقتصادی و اجتماعی در طول 700 کیلومتر (آستارا – بندر ترکمن) چهره خود را نشان داده است.

5- با ورود یک نوع هیولای شانه‌دار (از ژله‌داران) از طریق آب تراز کشتی‌هایی که از طرف دریای سیاه رفت و آمد می‌کنند نسل ماهیان کوچک از جمله کیلکا که خود علاوه بر تولید پروتئین غذای مورد نیاز بسیاری از ماهیان بزرگ را تامین می‌کند، به شدت کاهش یافته است. طبق آمار، میزان صید کیلکا  از 95 هزار تن در سال 78 به حدود 18 هزار تن در سال 84 تنزل یافته است.

6- تخریب و تبدیل اراضی بالادست (حوزه آبخیز) رودخانه‌های منتهی به این دریا، فرسایش خاک و روانه شدن سیلاب‌ها به این آبگیر بزرگ، اگرچه ممکن است برای عامه مردم قابل لمس و ثبت نباشد، ولی از چشم و نظر متخصصان محیط‌زیست این پدیده در درازمدت اثرات زیانبار خود را با تغییر خطوط ساحلی و مسیر رودخانه‌ها و کاهش عمق آب در سواحل بروز خواهد داد. خشکاندن برکه‌ها و مانداب‌ها در جلگه، ساختن سد‌ها و آبگیرها روی رودخانه که حرکت و مهاجرت ماهیان در فصل تخم‌ریزی را محدود می‌کند، چهره دیگری از این پدیده را به نمایش می‌گذارد.

7- عبور جاده کنارگذر 16 کیلومتری بندر انزلی از نقاط حساس تالاب، که هنوز بعد از 30 سال بحث و جدل سامان نگرفته است، فاجعه دردناکی است که جا دارد در بحثی جداگانه به آن پرداخته شود.

ب- بحران تالاب‌ها با تکیه بر تالاب انزلی

تالاب‌ها، آبگیرها و استخرهای بزرگی هستند که به صورت حوضچه‌های آرامش، معمولا در حاشیه دریاها و دریاچه‌ها با فواید و نقش‌های بسیار بیولوژیکی، هیدرولوژیکی و زیست‌محیطی واقع شده و در فصول سرد هم به‌عنوان زیستگاه و فرودگاه زمستان‌گذرانی انواع پرندگان که از عرصه‌های بالای جغرافیایی به کشور ما مهاجرت می‌کنند عمل می‌کنند. کشور ما دارای تعداد زیادی تالاب در شمال، جنوب و مرکز است که بعضی از آنها مانند تالاب انزلی و شادگان در فهرست تالاب‌های بین‌المللی ثبت شده‌اند. ایران ابتکار تشکیل کنوانسیون بین‌المللی تالاب‌ها در سال 1355 در رامسر را به نام خود ثبت کرده و یکی از تهیه‌کنندگان مفاد کنوانسیون تالاب‌هاست.

تالاب‌های انزلی، میانکاله، کیاکلا و ده‌ها تالاب کوچک دیگر در گیلان، مازندران و گلستان به‌عنوان اقمار دریای کاسان محسوب می‌شوند. مهمترین بحران‌های زیست محیطی تالاب انزلی که از آن به نام بزرگترین استخر طبیعی پرورش آبزیان نام برده می‌شود، به‌شرح زیر است:

1- ورود پساب مزارع (کود و سموم)، فاضلاب‌های شهری و روستایی به آن و تغییر شکل شیمیایی آب شیرین و بروز انواع آلودگی‌های مضر که مستقیما روی حیات زیستمندان ریز و درشت و حتی ساختار گیاهی تاثیرات زیان‌بخش می‌گذارد.

2 رودخانه معروف زرجوب و گوهررود رشت را می‌توان مثال زد. این 2 شاخه که به‌هم پیوسته و به نام رودخانه پیر بازار وارد تالاب می‌شوند، در روزگاران نه‌چندان دور آب زلال و صاف و قابل ماهیگیری داشت، ولی امروز به 2  فاضلاب بزرگ شهری و صنعتی تبدیل شده‌اند و همه ساله قربانگاه خیل عظیمی از ماهیان می‌شوند. علاوه بر انواع میکروب‌های موذی و فلزات سنگین (مضر برای موجودات زنده) مقدار انبوهی مواد آلی و زباله هم از این طریق وارد تالاب می‌شود و ظرفیت آبی آن را کاهش می‌دهد.

2- حدود 14 رشته از رودخانه‌های گیلان به تالاب می‌ریزند. بر اثر تخریب پوشش گیاهی در اراضی بالادست (حوزه آبخیز) این رودخانه‌ها، همه‌ساله مقدار زیادی خاک حاصلخیز فرسایش یافته و همراه سیلاب‌ها وارد تالاب می‌شود. با انباشت این رسوبات در مخزن تالاب ذخیره آبی آن کم شده و در یک روند قهقرایی تالاب را از یک اکوسیستم آبی به اکوسیستم خشکی تبدیل می‌کند.

3- ورود گیاه آزولا(7) (یک‌نوع سرخس آبزی) به تالاب و مزارع پیرامونی آن به‌عنوان یک گونه مهاجم. خاستگاه این سرخس آبهای گرم و معتدل آسیای جنوب‌شرقی و آمریکای مرکزی (مکزیک) است. در سال1363 کارشناسانی که برای شرکت در یک کنفرانس علمی در مرکز تحقیقات برنج(8) به کشور فیلیپین رفته بودند آن را به ایران آوردند. گیاهی با رشد بالا و سرشت تهاجمی که هر جا محیط مناسب (آب شیرین کافی و دمای معتدل) پیدا کند، عرصه را بر سایر گونه‌های بومی تنگ می‌کند. گیاهی بسیار مفید با تولید زیست‌توده(9) انبوه بوده و در کشورهای مذکور از آن برای تولید خوراک دام و طیور (حتی انسان) و کود سبز استفاده می‌شود و طبق طرحی پرورشی و با تکنیک و ماشین‌آلات ویژه بهره‌برداری می‌شود.

اما از آنجایی که ورود این گیاه به ایران بدون برنامه و تکنیک برداشت بود، در محیط مناسب تالاب و مزارع گیلان به‌صورت سرطانی رشد و تکثیر یافته و حجم انبوهی از زیست‌توده را باقی گذاشته است که همراه پسماندهای سایر گیاهان بخش عظیمی از حجم تالاب را فراگرفته و همزمان فرود پرندگان مهاجر در سطح تالاب، تهویه آب آن و تنفس آبزیان (به‌ویژه ماهیان) را مشکل می‌سازد و باعث مهاجرت ناخواسته آنان می‌شود. بدیهی است که با چنین روندی در زمان نه چندان طولانی محیط آبی تالاب به محیط خشک و نیمه‌خشک تبدیل می‌شود.

ج- بحران در عرصه منابع طبیعی‌گیلان

جنگل‌های ارزشمند حوزه دریای کاسان جزو جنگل‌های اقلیم مرطوب معتدل و از لحاظ دیرین‌شناسی یکی از ذخیره‌گاه‌های نادر ژنتیکی زیست‌کره(10)  است، که بعضی از گونه‌های آن در جهان منحصربه‌فرد است. این جنگل‌ها در گذشته از جنگل‌های تولیدی و تجارتی بودند، ولی امروز ارزش تجارتی و تولیدی (چوب) آن تحت‌الشعاع ارزش‌های ژنتیکی و زیست‌محیطی قرار گرفته است.(11)

در 200 سال اخیر به دلایل مختلف ازجمله تردد دام در عرصه جنگل، جنگل‌نشینی، تهیه سوخت (زغالگیری و هیزم) و چوب‌آلات به روش‌های سنتی، قطع اشجار و قاچاق چوب، تبدیل و تغییر کاربری، تجاوز به قصد تملک و... و در 4 دهه اخیر اعمال شیوه‌های متمرکز بهره‌برداری (با ظاهر طرح‌های علمی جنگلداری) این ذخایر ارزشمند را به شدت دستخوش تخریب کیفی و کمی کرده است.

عوامل مهم تخریب و وضع اسفبار فعلی جنگل‌های نوار شمالی را می‌توان چنین برشمرد:
1- نصب و راه‌اندازی تاسیسات عظیم و غول‌مانند صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا) در گیلان و در پونل رضوانشهر (طوالش) و اختصاص 400 هزار هکتار از بهترین و بکرترین جنگل‌های منطقه‌ به آن برای تامین مواد اولیه صنایع سلولزی (کاغذ) و مکانیکی (چوب‌آلات) کارخانه‌ها. در نصب و راه‌اندازی این کارخانه‌ها به هیچ‌وجه تناسب ظرفیت و توان تولید جنگل‌ها مدنظر قرار نگرفته و بنابراین در طول 30 سال فعالیت، برداشت سنگین و سوء‌ و ضعف مدیریت نتیجه‌ای جز ویرانی و تخریب برای جنگل نداشته است.

2-‌ واگذاری جنگل‌های کم‌نظیر جلگه‌ای (شاخه‌زاد) در زمان رژیم سابق در قالب قطعات 10هکتاری به اشخاص و تبدیل آنها به ویلا و باغ و اخیراً رواج باغ کیوی، برداشت ماسه و صدف از بعضی نقاط آن (مانند آستارا) به‌کلی طومار جنگل‌های شاخه‌زا را درهم پیچیده و اکثر گونه‌های مرغوب آن را (شمشاد، توسکا، گل ابریشم، لرگ، آزاد، انجیلی...) به انقراض کشانده است.

نفوذ سرمایه‌داران نوکیسه و خوش‌نشینان به عرصه‌های جنگلی و ارتفاعات خوش آب و هوای گیلان (ییلاقات) مثل خوره به‌جان مراتع ییلاقی و بیشه‌های به‌جا مانده از جنگل‌ها افتاده است.

3-‌ پدیده خطرناک نادری که متاسفانه بر خیلی‌ها (حتی متخصصان) پوشیده مانده، به‌هم خوردن چرخه هیدرولوژی در عرصه‌های ساحلی این دریاست، تا 3دهه پیش در سرتاسر اراضی ساحلی متصل به دریا نواری باریک از جنگل‌های توسکا و گاهی بید از مجموعه جنگل‌های شاخه‌زاد وجود داشت که در هدایت و تنظیم جریان‌های سطحی و زیر قشری نقش ارزنده‌ای بازی می‌کرد. اما با تصاحب این نوار توسط اشخاص حقیقی و حقوقی و قطع اشجار و تبدیل کاربری، جریان معکوس آب از دریا به‌طرف ساحل اتفاق افتاده و یک نوع آلودگی(شوری) و افزایش املاح در آب‌های زیرقشری و زیرزمینی را باعث شده است که اثر آن در آینده با تغییر کیفیت آب‌ها و در نتیجه ساختارهای گیاهی بروز خواهد کرد.

د -‌ بحران سد سفیدرود(افق تاریک آینده سد)

سد سفیدرود با ظرفیت آبگیری حدود 2 میلیارد مترمکعب و 5/5 میلیون هکتار حوزه آبخیز واقع در 5 استان کشور با هدف تامین آب آبیاری مزارع برنج شرق و مرکز گیلان در اوایل دهه 1340 به بهره‌برداری رسید. در همان سال‌های اولیه بهره‌برداری مشاهدات کارشناسی حکایت از فرسایش نسبتاً‌ شدید خاک در هر دو حوزه آبخیز (شاخه قزل‌اوزن و شاخه شاهرود) داشت که بعداً با انجام مطالعات طرح جامع آبخیزداری توسط مهندسان مشاور فرانسوی این موضوع تایید و اندازه‌گیری‌های  وزارت نیرو نشان داد که سالانه حدود 20 میلیون تن گل و لای (رسوب) در دریاچه سد ته‌نشست می‌کند و با این آهنگ عمر مفید سد که 100 سال تخمین زده شده بود، به نصف تقلیل خواهد یافت.

گرچه وزارت نیرو در یک اقدام  غیرکارشناسی  با بازکردن دریچه‌های عمقی سد، مقداری از رسوبات را شکار و تخلیه می‌کند ولی این‌کار غیرعلمی و غیرمعمول در دنیا نه تنها سهم زیادی در تخلیه رسوبات، که پیشانی آن تا نزدیک دیوار(بدنه) سد رسیده ندارد، بلکه اولاً‌ سبب سایش و خوردگی در تجهیزات هیدروالکتریک و صدمه به پایداری سد شده و ثانیاً‌ با تخلیه آب گل‌آلود همه‌ساله میلیون‌ها ماهی و بچه‌ماهی در پایین دست سد خفه و تلف می‌شود.

با این روند معلوم نیست یکی دو دهه بعد لاشه مرده سد سفیدرود چطور و کجا دفن و آب مورد‌نیاز آبیاری مزارع گیلان چه جور و از کجا تامین خواهد شد؟
من از مفصل این قصه مجملی گفتم
 تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

*محقق منابع طبیعی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

‌پی‌نوشت‌ها: 1- اکثریت قریب به اتفاق محققان، مورخان و بوم‌شناسان نام خزر را به این پهنه آبی تاریخی زیبنده، مناسب و شجره‌دار نمی‌دانند (دریای کاسان، سیدحسین موسوی، ضمیمه اطلاعات شماره  24665 ،26/10/88)
2- Ecosysteme
3-Trend
4- 90 درصد خاویار جهان را این دریا تولید می‌کند (روزنامه اطلاعات، 6/3/87)
5- روزنامه ایران، (17/7/84)
6- طبق آمار موجود از سال 1308 تا 1356 سطح آب دریا 3 متر پایین رفته و از سال 1357 تا 1375 حدود 4/2 متر بالا آمده و از سال 1380 سطح آب در حال بالا آمدن است. (مصاحبه مهندس علیزاده معاون عمرانی استانداری گیلان، روزنامه ایران، 13/9/86)
7- Azola
8 - Iri
9- Biomasse
10- Biosphere
11- هنوز برداشت نسبتا متراکم چوب از آن ادامه دارد.

کد خبر 104143

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز