همشهریآنلاین - مجید جباری: فشار سنگین بر رودخانهها و آبخوانها در کنار کاهش کمسابقه بارش، ایران را به لبه بحرانیترین دوره کمآبی رسانده است؛ بحرانی که با توسعه طرحهای انتقال آب بینحوضه ای و فشاری که این پروژهها بر منابع آبی وارد کرده، شدت گرفته است. حالا در میانه هشدارها و فراخوان رئیسجمهوری برای حل بحران، دستور تازه مسعود پزشکیان برای سرعت گرفتن سه سد و طرح انتقال آب «ماندگان»، «خرسان۳» و «کوهرنگ۳» دوباره فضای مناقشه را داغ کرده است. همان نسخه قدیمی که سالهاست موافقان آن را برای تامین آب آشامیدنی و جبران کسری تاریخی ضروری میدانند و مخالفانش معتقدند انتقال آب، جابهجایی بحران از یک حوضه به حوضه دیگر است.
برای واکاوی این شکاف و پیامدهای آن، همشهری در نشست تخصصی با عنوان «آب خوزستان کجا میرود؟» میزبان علی حاجیمرادی، عضو اندیشکده آب دانشگاه صنعتی شریف، مهدی قمشی، استاد دانشگاه شهید چمران اهواز و لیلا مرگن، روزنامه نگار محیط زیست بود؛ سه صدایی که از سه زاویه متفاوت، تصویر پیچیده بحران آب ایران را ترسیم میکند.
مصرف صفر آب در صنایع اصفهان
عضو اندیشکده آب دانشگاه صنعتی شریف با تکیه بر آمارهای رسمی کشور، وضعیت منابع و مصارف حوزه زایندهرود را تحلیل کرد.
علی حاجی مرادی در برنامه «سرزمین من» در تلویزیون اینترنتی همشهری با موضوع «آب خوزستان کجا میرود» با بیان اینکه از سال ۱۳۶۴ تاکنون هیچ طرح جدیدی برای انتقال آب از حوزه کارون به زایندهرود به بهرهبرداری نرسیده است، گفت: فقط دو طرح انتقالی کوهرنگ یک (بهرهبرداری در سال ۱۳۳۳ با ظرفیت ۲۹۳ میلیون متر مکعب) و کوهرنگ ۲ (سال ۱۳۶۴ با ظرفیت ۲۲۴ میلیون متر مکعب) اجرا شدهاند که در مجموع سالانه ۵۱۰ میلیون متر مکعب آب به زایندهرود منتقل میکنند.
حاجیمرادی در ادامه به سابقه استقرار صنایع بزرگ آببر در این حوزه اشاره کرد و با بیان اینکه پرونده توسعه این صنایع در سال ۱۳۷۱ عملا بسته شد، گفت: چهار صنعت اصلی شامل ذوبآهن اصفهان (سال ۱۳۴۴)، نیروگاه شهید منتظر قائم (سال ۱۳۵۴)، پالایشگاه اصفهان (سال ۱۳۵۸) و فولاد مبارکه (سال ۱۳۷۱) پایههای صنعتی اصفهان است. مصرف آب این صنایع که در سال ۱۳۷۷ حدود ۱۱۵ میلیون متر مکعب بود، در سال ۱۳۹۰ به ۷۱ میلیون متر مکعب و در سال ۱۴۰۳ به ۴۰ میلیون متر مکعب کاهش یافته و از ابتدای سال ۱۴۰۵ به صفر خواهد رسید.
او نقش حیاتی زایندهرود در تامین آب آشامیدنی فلات مرکزی را غیرقابل چشمپوشی دانست و تصریح کرد: این رودخانه سالانه ۴۲۰ میلیون متر مکعب آب آشامیدنی برای جمعیت گسترده تامین میکند. از جمله شهر یزد با ۶۵ میلیون متر مکعب، شهرستان بروجن از سال ۱۴۰۱ و همچنین شهرهای کاشان، دلیجان و آران و بیدگل که بیرون از حوزه زایندهرود قرار دارند. با توجه به روند افزایش جمعیت، این میزان باید تا سال ۱۴۲۵ حفظ شود و حاکمیت موظف به تأمین آب آشامیدنی و بهداشت مردم خواهد بود.
اشتباه راهبردی در حوضه زاینده رود
عضو اندیشکده آب دانشگاه شریف، توسعه کشاورزی در حوضه زایندهرود را اشتباه راهبردی عنوان کرد و تاکید کرد: در پاییندست رودخانه، در مناطقی مانند رودشت و نکوآباد، حکم توقف برداشت صادر شده و همین سیاست باید در بالادست نیز اعمال شود. کشاورزی در حوزهای که آب آشامیدنی ۶.۵ میلیون نفر را تامین میکند، اقدام نادرستی است.
حاجیمرادی همچنین به سند برنامه هفتم توسعه اشاره کرد که سهم برداشت چهارمحال و بختیاری از دو حوزه کارون و زایندهرود را در سال ۱۴۰۳ به ۵۹۰ میلیون متر مکعب افزایش داده است.
او با انتقاد از نگاه یک جانبه به طرحهای انتقال آب گفت: در شرایطی که انتقال آب از کارون به زاینده رود از سال ۱۳۶۴ متوقف مانده، در سال ۱۴۰۱ طرح انتقال ۵۵ میلیون متر مکعب از زایندهرود اجرا شده اما مورد نکوهش قرار نمیگیرد. باید بر دادههای دقیق تمرکز کنیم و بپذیریم که آب کم داریم و آن را درست مدیریت کنیم.
حاجیمرادی به گزارش شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در سال ۱۴۰۳ اشاره کرد و گفت: حجم هدررفت آب در شبکه شرب و بهداشت استان خوزستان به ۵۳۱ میلیون متر مکعب در سال رسیده که دو برابر کل هدررفت آب در استان تهران است.
او در بخش دیگری از سخنانش کاهش بارشها را از عوامل اصلی فشار بر منابع آب عنوان کرد و گفت: میانگین بارش کشور نصف و این کاهش، سبب کاهش ۱۴ میلیارد متر مکعبی جریان کارون شده است. تصمیمهای شورای عالی آب مصوب سال ۱۳۹۰ همچنان بر مبنای مدیریت بین استانی است و ظرفیت ۲۵۰ میلیون متر مکعبی در استان اصفهان وجود دارد که میتواند برای مصرف کشاورزی یا آشامیدنی تخصیص یابد.
حاجیمرادی در جمعبندی سخنانش تاکید کرد: انتقال آب تنها باید برای جبران کسریهای تاریخی و با رویکرد مدیریت ملی انجام شود. راهحل بحران آب کشور نه در طرحهای انتقال بیرویه بلکه در توقف توسعه کشاورزی پرمصرف و مدیریت دقیق منابع موجود است. در واقع باید بپذیریم در کشور آب کم داریم و باید مدیریت آن در پهنه ۱.۶ میلیون کیلومتر مربعی ایران به طور صحیح مدیریت شود و این اتفاق باید در سراسر ایران به اجرا درآید.
بارگذاری جمعیت در منطقه خشک ایران
استاد دانشگاه شهید چمران اهواز هم با هشدار نسبت به پیامدهای سیاستهای انتقال آب بینحوضهای تاکید کرد: راه عبور از بحران آب در ایران جابهجایی آب نیست و باید واقعیت کم آبی را بپذیریم و منابع آب را به صورت علمی مدیریت کنیم.
مهدی قمشی در نشست تخصصی «سرزمین من» با عنوان «آب خوزستان کجا میرود؟» که در تلویزیون اینترنتی همشهری برگزار شد، اضافه کرد: ایران با کمآبی ساختاری روبه رو است و تا زمانی که این واقعیت در تصمیمگیریها پذیرفته نشود، بارگذاری جمعیتی، کشاورزی و صنعتی فراتر از توان هر حوضه آبریز ادامه خواهد داشت.
او که به صورت غیر حضوری در این نشست حضور داشت، با اشاره به وضعیت اصفهان توضیح داد: منابع آب این استان شامل زاینده رود و آبهای زیرزمینی در مجموع حدود ۶ میلیارد مترمکعب است. منابعی که باید همزمان وظایف محیط زیستی و تامین آب آشامیدنی و بهداشت را بر عهده داشته باشند.
این استاد دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: نیاز شرب و بهداشت اصفهان در افق ۱۴۲۵ حدود ۴۲۰ میلیون مترمکعب در سال برآورد شده اما این میزان هیچگاه بهطور کامل تامین نشده و بخش عمده آب در عمل به سمت کشاورزی هدایت شده است.
برداشت ۸۵ درصدی در حوضه کارون
او با انتقاد از توسعه همزمان کشاورزی، صنعت و چشمانداز احیای زایندهرود در اصفهان اظهار کرد: چنین اهدافی قابل جمع نیستند و باید تمرکز بر کشاورزی کاهش یابد. در استانداردهای جهانی توصیه میشود فقط ۴۰ درصد آب تجدیدپذیر هر حوضه مصرف شود و ۶۰ درصد در بستر طبیعی جریان داشته باشد در حالی که در ایران این نسبت بسیار بالاتر است. برداشت در حوضه کارون حدود ۸۵ درصد و در اصفهان به دلیل برداشت استاتیک آب زیرزمینی بیش از ۱۰۰ درصد است.
یک متخصص آب با اشاره به طرح های انتقال آب از خوزستان به اصفهان: ۴.۵ میلون نخل خوزستان خشکید | نماینده اصفهان: حاضرم مناظره کنم
قمشی تصریح کرد: انتقال آب فقط بحران را از منطقهای به منطقه دیگر منتقل میکند و مشکل اصفهان را حل نخواهد کرد. هر منطقهای که در حوضه کارون قرار دارد حق استفاده از منابع همان حوضه را دارد اما خارج از آن چنین حقی تعریف نشده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به ارزش اقتصادی آب افزود: هر مترمکعب آب عبوری از ۵ نیروگاه کارون حدود ۱.۸ کیلوواتساعت برق تولید میکند که ارزش آن حدود ۱۲ هزار تومان است، در حالی که تولید گندم با همین میزان آب فقط ۱۰ هزار تومان درآمد خالص دارد. قمشی این مقایسه را ضرر مضاعف دانست و گفت: حتی اگر آب برای کشاورزی استفاده نشود، ارزش آن در تولید برق بیشتر است.
کارون دیگر کشش برداشت ندارد
قمشی همچنین به وضعیت پاییندست کارون اشاره کرد و گفت: تابستان گذشته بسیاری از نخیلات آبادان خشک شدند و برخی شهرهای خوزستان حتی آب آشامدینی سالم هم نداشتند. اینها یعنی کارون دیگر کشش برداشت بیشتر را ندارد.
او با انتقاد از رویکردهای دوگانه در بحث انتقال آب تاکید کرد: زمانی که انتقال به نفع اصفهان است، موضوع حوضهای مطرح میشود و زمانی که به ضرر آن است، بحث استانی عنوان میشود. قمشی طرح انتقال ۴۲ میلیون مترمکعبی بن–بروجن را طرحی کوچک و طرح انتقال ۲۸۰ میلیون مترمکعبی از کارون به زایندهرود را بسیار بزرگ دانست و گفت که این دو طرح قابل مقایسه نیستند.
این استاد دانشگاه شهید چمران اهواز یادآوری کرد: تاکنون حدود ۹۰۰ میلیون مترمکعب آب از سرشاخههای کارون برای مصارف آشامیدنی منتقل شده اما نیاز ۴۲۰ میلیون مترمکعبی اصفهان هیچگاه تامین نشده است.
قمشی در واکنش به سخنان «حاجی مرادی» مبنی بر اینکه بر اساس یک مقاله تحقیقاتی، میزان برداشت آب مصرفی در تولید نیشکر در خوزستان ۷.۷ میلیارد متر مکعب است، تاکید کرد: این رقم ها اشتباه است. من تمام مطالعات را در این زمینه انجام دادم، این نیشکر یک محصول ملی است و نصف تولید شکر از خوزستان تامین میشود. بحث من در مصرف آب نیشکر نیست؛ بلکه درباره بهرهوری مصرف در خوزستان است که هر میزان هم که از محل بهرهوری از آب در خوزستان صرفهجویی شود، نهایتا باید به بستر کارون برگردد و صرف مصارف محیطی زیستی خودش شود. بحث ما درباره انتقال آب بین حوضهای است. مصرف نیشکر در کل استان خوزستان ۴ میلیارد متر مکعب است که به عقیده من این رقم هم زیاد است و میشود با افزایش بهرهوری، در این صنعت هم صرفه جویی کرد.
۴ میلیارد مترمکعب برای توسعه نیشکر
او تصریح کرد: مجموع آورد حوزه کارون بزرگ در استان خوزستان به طور متوسط ۱۴ میلیارد متر مکعب است. اگر ما بخواهیم ۶۰ درصد آن را در نظر بگیریم، ۱۰ میلیارد متر مکعب می شود و از این رقم، ۴ میلیارد متر مکعب برای توسعه نیشکر در استان صرف میشود. در حال حاضر بارگذاری روی حوضه کارون در بخش کشاورزی، ۱۲.۵ میلیارد متر مکعب است.
قمشی با بیان اینکه انتقال آب در بالادست پارادوکسی در میان مردم استان خوزستان ایجاد کرده است، گفت: وقتی به مردم خوزستان میگوییم در مصرف آب صرفه جویی کنید، عنوان میکنند اگر ما صرفه جویی کنیم استان اصفهان این آب را برمیدارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به توسعه اراضی کشاورزی اصفهان گفت وسعت این اراضی طی ۲۰ سال از حدود ۲۰۰ هزار هکتار به ۳۸۲ هزار هکتار رسیده و بر اساس آمار رسمی معاون برنامهریزی استانداری اصفهان در مهر ۱۴۰۳، مجموع اراضی کشاورزی و باغستان استان ۳۸۲ هزار و ۴۶۷ هکتار است. ادامه این روند، تامین آب کشاورزی را ناممکن میکند. در خوزستان نیز با وجود یک میلیون و ۳۰۰ هزار هکتار زمین زیر کشت آبی، ظرفیت بالقوه ۳ میلیون هکتاری قابل استفاده نیست زیرا کشور با محدودیت جدی منابع مواجه است.
قمشی درپایان تصریح کرد: تمرکز کشاورزی در اصفهان باید کاهش یابد، صنایع پرمصرف آب باید به سواحل منتقل شوند و هر حوضه آبریز باید بر اساس منابع خود مدیریت شود تا از تشدید بحرانهای محیط زیستی و اجتماعی جلوگیری شود.
چرا به انتقال آب متوسل شدیم؟
یک روزنامه نگار حوزه محیط زیست نیز با انتقاد ازمدیریت بارگذاری جمعیتی و صنعتی در کشور گفت: اگر از ابتدا ارزیابیهای درست جمعیتی و صنعتی انجام میشد، هیچگاه ناچار نبودیم اینهمه به انتقال آب متوسل شویم.
لیلا مرگن در برنامه «سرزمین من» در تلویزیون اینترنتی همشهری با موضوع «آب خوزستان کجا میرود؟» با اشاره به نمونه تهران افزود: در کدام کشور، جمعیت ۱۲ میلیونی را در دامنه باریک البرز و بر سرچشمه آبراههها مستقر میکنند؟ تهران هنوز هم طرح صنعتی اجرا میکند و همچنان توسعه مییابد. از ارتفاعات مازندران گرفته تا همه اطرافش آب به تهران منتقل میشود چون چنین جمعیتی را نمیتوان بدون آب رها کرد.
او با انتقاد از نحوه تصمیمگیریهای ملی گفت: زمانی برخی استانهای فلات مرکزی ایران به ویژه کرمان و اصفهان نفوذ سیاسی گستردهای داشتند، رئیسجمهور و نمایندگان مجلس در برابر منافع محلی متحد میشدند. در چنین بزنگاههایی یادشان میرفت عضو چه جناحی هستند. اما منافع ملی و ظرفیت زیستی فلات مرکزی را نادیده میگرفتند. بنابراین توجیهاتی مانند امنیت بیشتر در قلب ایران، سبب شد بارگذاری گسترده جمعیت و صنایع آب بر در مناطق کمآب شکل بگیرد. روندی که هنوز هم قصد توقف ندارد.
توسعه کشاورزی سنتی در فلات مرکزی
مرگن توضیح داد: فلات مرکزی ایران میخواهد هم کشاورزی سنتی را توسعه دهد، هم صنایع آب بر مثل فولاد را نگه دارد و هم به دنبال توسعه صنعتی جدید باشد. نمیشود همه چیز را همزمان داشت. در جهان امروز، تا زمانی که برنامهریزی سرزمین و تکنولوژی کارآمد نداشته باشیم، هم هوا، هم آب و هم صنعت با هم جمع نمیشوند.
این روزنامه نگار تاکید کرد: هر بار نسخههای تازه برای مدیریت آب ارائه میشود، بر سنگ بنای اشتباه گذشته افزوده میشود و کشور را به جایی میرساند که نباید برسد.
او در مورد انتقادها از عملکرد منابع آب در اصفهان گفت: اولین کاری که در اصفهان انجام شد، بلعیدن حق محیط زیست بود. همین باعث شد گاوخونی خشک شود. این تصمیمها نادرست بود و پشت میزهای چانه زنی هم هیچوقت این واقعیت پذیرفته نشد. سیاسیون فقط برای گرفتن آب بیشتر وارد میدان میشدند. وقتی آبی برای توزیع باقی نماند، زایندهرود را هم خشک کردند.
این روزنامهنگار حوزه محیطزیست با اشاره به نبود شفافیت در دادههای رسمی گفت: ما به اسنادی که متاسفانه به نحوی محرمانه تلقی میشوند، دسترسی نداریم. همه سالهایی که درباره این حوزه نوشتهام، دادهها را از افراد مختلف جمع آوری کردهام. در وزارت نیرو برای یک پروژه ۳ عدد و رقم متفاوت ارائه میشود. با این اوصاف چگونه میتوان فهمید عددی که آقای حاجیمرادی میدهد درست است یا عددی که یک مدیر وزارت نیرو در یک مقطع اعلام میکند. کنشگران اصفهانی اعداد دیگری میگویند و خوزستانیها عددهای دیگری. این اختلافها نشان میدهد شفافیت وجود ندارد و هیچ سند قابل استنادی در اختیار افکار عمومی نیست.
ایران ظرفیت افزایش جمعیت ندارد
مرگن همچنین به بحران بارش اشاره کرد و گفت: طبق اعلام معاون وزیر جهاد کشاورزی، میانگین بارش کشور از ۲۳۰ میلیمتر به ۱۲۰ میلیمتر رسیده و تقریبا نصف شده است. وقتی بارش نصف شده، دیگر رودخانهای باقی نمیماند که بخواهیم منتقل کنیم. با چاههایی که زده شده و فشار بیش از حد بر رودخانهها، همهچیز باریکتر و کمآبتر شده است.
او افزود: وقتی اعلام شد ایران ظرفیت ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت را دارد، وزارت نیرو سکوت کرد. درحالیکه اگر قرار باشد امنیت غذایی و خوداتکایی برقرار باشد ایران از نظر محیط زیستی توان تحمل چنین جمعیتی را ندارد. نمیدانیم کارشناسان بر اساس چه منطقی چنین اظهارنظرهایی میکنند.
مرگن در پایان تاکید کرد: بحران آب در ایران نتیجه ترکیبی سیاستگذاریهای غلط، توسعه ناهماهنگ، فشار سیاسی و نبود شفافیت داده است. بنابراین تا زمانی که تصمیمها بر پایه منابع واقعی و ظرفیت زیستی کشور تنظیم نشود، بحران همچنان ادامه خواهد داشت.
ویدئوی کامل مناظره را اینجا ببینید
نظر شما