دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۸ - ۰۷:۳۳
۰ نفر

ناهید پیشور: اکران تقریبا همزمان چند فیلم شاخص از کارگردانان بزرگ، ضیافت چشمگیری برای علاقه‌مندان سینما رقم زده است

هالیوود در آخرین روزهای2009، چندین برگ برنده رو کرد تا پایانی خوش را برای سالی رقم بزند که بسیاری از فیلم‌هایش ناامیدکننده بودند. «آواتار» جیمز کامرون انتظاراتی را که از سازنده «تایتانیک» می‌رفت برآورده ساخت. در «شکست‌ناپذیر» کلینت ایستوود نشان داد که هنوز تمام نشده است. جیم‌ شریدان با «برادران» یک بار دیگر توانایی‌اش را در ساخت درام‌های احساسی نمایان کرد. گری‌مارشال با موزیکال « نه» و پیترجکسون با «استخوان‌های دوست‌داشتنی» واکنش‌های متفاوتی را برانگیختند. فصل مشترک همه این فیلم‌ها، جاه‌طلبی کارگردانانشان است. سینما با حضور فیلمسازان بزرگ همچنان نفس می‌کشد!

آواتار: هنوز به گرد موفقیت عظیم تایتانیک نرسیده ولی اگر نتواند رکورد فیلم قبلی سازنده‌اش را جابه‌جا کند، (که دست‌کم در فروش جهانی به‌نظر می‌رسد بتواند این کار را صورت دهد) عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال را از آن خود خواهد کرد. جیمز کامرون پس از 12سال غیبت، در بازگشت دوباره‌اش به هالیوود، گویی تاج و تخت گذشته‌اش را طلب می‌کند! به لحاظ کاربرد جلوه‌ها‌ی ویژه و فناوری، تایتانیک در مقایسه با آواتار یک فیلم کلاسیک به نظر می‌رسد. پس از دیدن فیلم همه تماشاگران تصدیق خواهند کرد که کامرون در طول 12سال غیبتش، وقت تلف نکرده. آواتار بدون شک حکم یک اتفاق مهم را در ژانر علمی-  تخیلی دارد.

فیلم ماجرای انسان‌هایی را بازمی‌گوید که در جست‌وجوی سیاره‌ای برای زندگی هستند. آنها سیاره‌ای را می‌یابند که از نظر بسیاری از ویژگی‌ها به زمین نزدیک است و البته در آنجا با موجودات عجیبی مواجه می‌شوند؛ موجودات آبی‌رنگی که به آنها «ناوی» می‌گویند. جیمز کامرون در اوج استفاده از جلوه‌های ویژه و تازه‌ترین فناوری‌های سینمایی، همچنان نشان می‌دهد که روایت داستان برایش بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد؛ نکته‌ای که رمز توفیق ‌آواتار‌ محسوب می‌شود و می‌تواند تماشاگر را کاملا در دنیای فیلم غرق کند.

همان کاری که کامرون سال‌ها پیش با مسافران کشتی تایتانیک کرد! این فیلمی است که لذت سرشاری را نصیب بیننده‌اش می‌کند. به دنیای ناشناخته سرک می‌کشد، داشته‌های ذهنی تماشاگر را به چالش می‌کشد و به تفکر وادارش می‌کند. سیگورنی ویور تنها بازیگر معروف آواتار است که تازه او هم سال‌هاست که دیگر ستاره پولسازی محسوب نمی‌شود ولی فیلم به یمن توانایی‌های خالقش یکه‌تاز گیشه است. جاه‌طلبی‌های تمام نشدنی کامرون این بار هم موفقیتی عظیم را برایش به همراه داشته است. او با فیلمی عظیم‌تر از ‌تایتانیک‌ بازگشته و منتقدان هم چاره‌ای جز تحسین‌اش ندارند!

برادران: جیم شریدان ایرلندی در فیلم تازه‌اش به سراغ اثری دانمارکی رفته است. ‌برادران‌ اقتباسی از یک فیلم نه‌چندان مشهور دانمارکی است؛  روایت زندگی2 برادر که نقش‌هایشان را توبی مگوایر و جیک‌گیلنهال بازی می‌کنند و دیگر بازیگر محوری فیلم ناتالی پورتمن است. برادران سیاست و احساسات را درهم می‌آمیزد و مثل دیگر ساخته‌های شریدان  در آن کوشیده  شده تا در بزنگاه‌های حساس و دردناک، انسان‌گرایانه و اخلاقی عمل کند. مفهوم خانواده، عشق و وفاداری و پاس‌داشتن احساسات پاک و بی‌غل و غش در برادران حضور پررنگی دارند.

نقدهایی که درباره فیلم نوشته شده اغلب لحن مثبتی دارند و نشان می‌دهند که شریدان تا حد زیادی در متبلور کردن ایده‌هایش به توفیق رسیده است. ترکیب بازیگران فیلم هوشمندانه است. جدای از گیلنهال و پورتمن که حضور مسلطی در فیلم دارند، توبی مگوایر هم نشان می‌دهد که می‌تواند از عالم سرخوشانه و فانتزی «مرد عنکبوتی» خارج شود و بار دیگر خاطره بازی قابل قبولش در «آلمانی خوب» را زنده ‌کند. برادران توفیق چشمگیری در گیشه کسب نکرده ولی منتقدان دوستش داشتند و شاید آکادمی نیز به آن اعتنایی نشان دهد، به خصوص اینکه مضمون ‌برادران‌ به شدت موردپسند اسکاری‌هاست.

نُه:  آخرین ساخته رابی مارشال را باید تجلی حسی غریب دانست که در آن تداوم علاقه برای احیای ژانر موزیکال و ادای دین به شاهکاری دست‌نیافتنی به صورت توأمان وجود دارد. مارشال سال‌ها پیش هنگامی که «شیکاگو» را جلوی دوربین برد، ژانر موزیکال را از حاشیه به متن آورد و نشان داد گرچه نبوغ جین کلی را ندارد ولی در ساخت و پرداخت سکانس‌های پرتجمل، تبحر خاصی دارد. او این‌بار در حالی به سراغ ژانر محبوبش رفته و انبوهی از ستارگان را گردهم آورده که با نزدیک‌شدن به خط داستانی «هشت‌ونیم» فلینی خطر بزرگی را به جان خریده! شاید به همین دلیل است که برخی از منتقدان بی‌رحمانه به فیلم حمله کرده و آن را صرفا اثری پرزرق و برق دانسته‌اند که حتی سایه‌ای از شاهکار فلینی نیز محسوب نمی‌شود.

با این همه برای مارشال همچنان در مقام یک کارگردان مسلط به ابزار، توانایی‌های خاصی را از خود بروز می‌دهد و می‌توان گفت اگر قرار است در اسکار امسال به موزیکالی توجه شود، این فیلم قطعا ‌نُه‌ خواهد بود. فیلم داستان گوئیدو کونتینی، کارگردان مشهوری را روایت می‌کند که در اوج شهرت و اعتبار، دچار به‌هم ریختگی ذهنی شده و انگیزه و علاقه‌اش را برای فیلم ساختن از دست داده است؛ خط قصه‌ای که کاملا تداعی‌گر هشت‌ونیم فلینی است. نقشی که مارچلو ماستریانی در فیلم فلینی بازی می‌کرد، در اینجا نصیب دانیل دی‌لوئیس شده است و انبوهی از بازیگران زن از نسل‌های مختلف در کنار او حضور یافته‌اند.

از ماریون کوتیار، پنه‌لوپه کروز و نیکول‌کیدمن گرفته تا سوفیا لورن و جودی دنچ.‌نُه‌ از جمله پروژه‌های ناکام آنتونی مینگلای مرحوم به شمار می‌رفت و می‌توان تصور کرد که اگر او این فیلم را جلوی دوربین می‌برد، قطعا لحن متفاوتی می‌یافت. در شمایل فعلی ‌نُه‌ فیلمی پرستاره و پرزرق و برق است؛ فیلمی که اگر با هشت‌ونیم فلینی مقایسه نشود، در نوع خود موزیکالی خوش ساخت است که سازندگانش می‌توانند به موفقیتش در اسکار امید ببندند.

شکست‌ناپذیر: تقریبا هیچ‌کدام از هم‌نسلان ایستوود حضوری در سطح اول فیلمسازی ندارند اما این پیرمرد هالیوودی همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد و گویا بازنشستگی در قاموس او جایی ندارد. شکست‌ناپذیر آخرین ساخته ایستوود درباره نلسون ماندلاست ولی اگر کسی با تصور تماشای فیلمی زندگینامه‌ای و مستند سراغ فیلم برود، انتظارش برآورده نخواهد شد. ایستوود مثل همیشه به دنبال تعریف‌کردن داستانی اخلاقی است.

شکست‌ناپذیر به سال‌های پس از آزادی ماندلا از زندان می‌پردازد و بیشتر به وقایع سال1995 و حضور تیم ملی راگبی آفریقای جنوبی در رقابت‌های جهانی متمرکز است. مورگان فریمن  در نقش ماندلا از همین حالا گزینه‌ای جدی برای نامزدی در اسکار است و مت ریمون هم نقش کاپیتان تیم ملی راگبی را ایفا می‌کند. شکست‌ناپذیر درامی ورزشی است که در آن می‌توان مایه‌های اخلاق‌گرایانه همیشگی آثار ایستوود را مشاهده کرد. توقع اینکه او در این سن و سال سیاق فیلمسازی و خط مشی و جهان‌بینی‌اش را تغییر دهد، بیهوده است.

ایستوود را که در سال‌های اخیر جزو فیلمسازان محبوب آکادمی بوده، باید همین‌گونه که هست پذیرفت و تحلیل کرد. بازآفرینی افتخار و غرور ملی در شکست‌ناپذیر پیوندی ناگسستنی با آرمان‌های کارگردان دارد. سناریو که اقتباسی از کتابی پرفروش است، بستر لازم را برای ایستوود فراهم کرده که بار دیگر آوازهای دلخواهش را در باب مردانگی و غرور سر دهد و برتغییر و قابل خدشه‌بودن ارزش‌های قدیمی پافشاری کند. مثل اغلب کارهای ایستوود، این‌بار هم، کیفیت بازی‌ها با وجود قدری اغراق‌آمیز بودن قابل توجه هستند. شکست‌ناپذیر به اندازه «گرن تورینو» احساسات‌‌گرایانه و شخصی نیست ولی یافتن امضای کارگردان در فیلم اصلا نیاز به دقت چندانی ندارد. ‌

کد خبر 99713

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز