یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۸ - ۰۷:۴۹
۰ نفر

ندا نصیری: بسیاری از والدین بی‌آنکه قصدی داشته باشند‌، با به‌کار‌بردن رفتار یا گفتارهای منفی‌، کودک را تحقیر کرده و حس عزت نفس را در او از بین می‌برند‌.

 تحقیقات نشان داده که یک کودک از بدو تولد تا 10سالگی چیزی در حدود 148هزار پیام منفی از اطرافیان خود مخصوصا پدر و مادر دریافت می‌کند! بیشتر والدین مایلند که روی فرزندانشان تأثیر مثبت و سازنده بگذارند ولی متأسفانه‌، نا‌خواسته دست به انجام کارهایی می‌زنند که موجب می‌شود کودک‌، خود را بی ارزش بداند و این کار روی ضمیر نا‌خود آگاه او اثر منفی می‌گذارد‌.

بسیاری از کودکان در برخی مکان‌ها یا در مقابل بعضی افراد‌، اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند مثلا در منزل بسیار خوب هستند ولی در مقابل یک جمع حتی کوچک اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند یا اینکه در مقابل مادر اعتماد به نفس کافی دارند و با دیدن پدر‌، لرزه بر اندامشان می افتد‌. مراقبت بیست‌و‌چهار ساعته از کودک که سبب کاهش بروز خطرات در پیرامون او می‌شود، می‌تواند اثرات سویی بر تربیت فرزند بگذارد زیرا یکی از مسائل مهم در تقویت اعتماد به نفس‌، داشتن شهامت و جسارت است‌.

البته بد نیست ابتدا به جای جست‌وجو برای یافتن راهکارهایی در جهت افزایش اعتماد به نفس در کودک‌، از انجام کارهایی که حس ارزشمندی را در کودک از بین می‌برد‌، بپرهیزید‌.

1)بچه‌ها را با القاب نا‌مناسب صدا زدن‌: متأسفانه بسیاری از پدر و مادرها به دلایل مختلف از جمله صمیمیت یا بامزه‌بودن‌، کودکان را با اسامی نامناسب صدا می‌زنند و با این کار در آنها احساس حقارت به‌وجود می‌آورند‌. به طور مثال بعضی از والدین کودک خود را شلخته‌، دست و پا چلفتی‌، فسقلی، خنگ و ... می‌نامند و همین امر باعث بی اعتبارشدن کودک می‌شود. او هر روز بارها این القاب را می‌شنود و یادآوری پیوسته آنها‌، کم‌کم باعث می‌شود تا در ذهن کودک مثبت شوند و بار منفی این اسامی جزئی از شخصیت اجتماعی کودک شود. والدین باید بدانند که کلام بر خلاف سایر رفتارها هنگامی که از دهان خارج می‌شود دیگر قابل پس گرفتن و اصلاح نیست و به همین دلیل باید بسیار مراقب حرف‌هایی که می‌زنند باشند .

2)پاسخگویی به جای کودک‌: بسیاری از والدین از آنجا که صبر و حوصله کافی ندارند‌، بدون توجه به اینکه سؤال از فرزندشان پرسیده شده‌، به جای او جواب می‌دهند و با این کار این پیام منفی را به او می‌رسانند که تو عرضه پاسخ‌دادن نداری یا بهتر است همیشه این کار را به من بسپاری‌. انجام این کار‌، کم‌کم کودک را متکی به پدر و مادر می‌کند و پس از چندی تصمیم می‌گیرد که به جای تلاش برای حرف زدن‌، خود را کنار بکشد و میدان را تمام و کمال به پدر یا مادر واگذار کند‌.

3)مچ گیری‌: برخی از والدین مترصد فرصت هستند که کارهای زشت کودک را پیوسته به او گوشزد کنند و به خیال خود با این کار‌، درست زندگی‌کردن را به او می آموزند‌. آنها معتقدند با این کار فرزندشان به انجام کارهای خوب و پسندیده روی می‌آورد ولی این طور نیست‌. در واقع شما با انجام این کار پیوسته این پیام را به او می‌دهید که تو مدام در حال اشتباه کردن هستی و هر حرکت اشتباه تو بلافاصله توسط من فهمیده و تذکر داده می‌شود‌. با این کار کودک کم‌کم نسبت به توانمندی‌های خود دچار شک می‌شود و حس دلزدگی و کاهش اعتماد به نفس به سراغ او می آید و این نوع رفتارهای محتاطانه و کناره‌گیری‌های شدید را به‌تدریج نه تنها در منزل بلکه در محیط مدرسه و جامعه نیز انجام می‌دهد‌ زیرا از نظر او همه افراد دشمنان او هستند که می‌خواهند مچ او را در حین ارتکاب جرم بگیرند.

4) با او مثل یک بچه رفتار کردن‌: بعضی از ما عادت کرده‌ایم که مدام کوچک یا ناقص‌العقل بودن او را به او گوشزد کنیم‌.‌ «تو خیلی بچه‌ای‌، این کارها به تو نیومده‌، هروقت بزرگ شدی می‌فهمی که من صلاح تو را می‌خواهم‌، تو نمی‌فهمی که حرف‌های من چقدر در آینده تو مهم خواهد بود و ...».

 برخوردها به‌تدریج تمایل کودک را برای اینکه خود را برای ورود به زندگی آماده کند‌، از بین می‌برد. دریافت پیوسته این پیام که تو فردی نا‌بالغ و غیرمسئول هستی و نیاز به یک نفر داری که خوب و بد را به تو نشان دهد‌، حس ارزشمندی و تلاش را از کودک می‌گیرد و او فکر می‌کند که نباید خودش را آدم حساب کند زیرا هنوز بچه است و یک بچه نمی‌تواند خوب و بد را تشخیص دهد‌. همچنین این نوع برخورد کودک را غیرمسئول نیز بار می‌آورد‌.

5) بدگویی از کودک در مقابل دیگران‌: متأسفانه این نوع رفتار این روزها در بسیاری از خانواده‌ها رایج شده است و آنها بی‌توجه به حضور کودک‌، به بیان ایرادهای فرزند خود در جلوی دیگران به‌ویژه معلمان می‌پردازند؛ به‌گونه‌ای که انگار آنها وجود خارجی ندارند.  «این بچه خیلی بی‌انگیزه است‌، اگر به اتاقش بیایید می‌فهمید که من منظورم از شلخته بودنش چیست، نمی‌دانم بایست چه کار کنم هر روز بدتر از دیروز می‌شود‌، برای یک مشق نوشتن ساده مرتب باید با او کلنجار بروم و ...».       

این نوع رفتار‌، حس احترام کودک را تضعیف می‌کند‌. کودکی که به خیال خود در میان دوستان و معلمان خود شخصیتی دارد‌، با این کار به ظاهر ساده- از نظر والدین- قصر رویاهای خود را نابود می‌بیند و از یک شاهزاده تمام و کمال و بی نقص به فردی بد تبدیل می‌شود که هیچ کس او را قبول ندارد. هر چقدر به احساسات و شخصیت فرزند خود کمتر بها دهید ، او نیز اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهد.

کد خبر 99149

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز