پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰
۰ نفر

چند روز پیش زیر آسمان داغ شهر منتظر دوست‌ جانم بودم که در ترافیک مانده بود و لاجرم مرا نیز یک‌ساعتی زیر آفتاب کاشته بود تا کمی از دنیای ماشینی فاصله بگیرم و مشاهده‌گری کنم و چالش‌های شهرم را از نظر بگذرانم.

پرنده

همشهری آنلاین - سیدسروش طباطبایی‌پور: در این میانه، پدیده‌ای دلربا توجهم را به‌خود جلب کرد؛ نذر دانه. پیرمردی کیسه گندم به دست با قدی خمیده و دلی بزرگ، به میانه‌ چهارراهی آمد و روی پیاده‌روی نسبتا پهن وسط خیابان ایستاد و دست در کیسه کرد و مشتی گندم برداشت و آنها را چون کشاورزان به آسمان پاشید تا روی زمین بنشینند و روزی پرندگان شوند. در چشم‌برهم زدنی دنیای آن چهارراه پر از پرندگان گرسنه‌ای شد که به نذر پیرمرد عادت کرده و سر وقت، سروقت روزی آسمانی‌شان آمده بودند.

بیش‌تر بخوانید:

باتری خودرو با گارانتی!

از دیدن این صحنه در پوست خود نمی‌گنجیدم و به پیران سرزمینم افتخار می‌کردم و به حال پیرمرد غبطه می‌خوردم و در دل می‌گفتم: «ایول مردی که در روزگار نامردی‌ها، حتی در حق پرندگان شهرم نیز مردانگی می‌کنی و به آنها دانه می‌دهی.»

در این هیر و ویر، زنی میانسال، کمی آن‌طرف‌تر، کیسه به‌دست و پاورچین‌ به سمت درختی جوان در آن سوی خیابان رفت و دست در کیسه کرد و دانه‌هایی مخملین و قهوه‌ای بر زمین پاشید و در چشم‌برهم زدنی، دنیای پای آن درخت پر شد از گربه‌های نازپرورده و ملوسی که به نذر زن میانسال عادت کرده و سر وقت، سروقت روزی آسمانی‌شان آمده بودند.

اما اتفاق جالب‌تر آن بود که به‌خاطر نزدیکی بعد مسافت، گاهی گربه‌های ملوس سراغ دانه‌های گندم می‌رفتند و گاهی پرندگان طوق‌سبز هم از خوراک گربه‌ها دانه‌ای و خلاصه در کمال صلح و آرامش، پرنده و درنده و چرنده و خزنده به زندگی مسالمت‌آمیزشان در کنار هم ادامه می‌دادند و انگار نه انگار که این پرنده می‌تواند خوراک گربه باشد و آن گربه خوراک سگ.

وقتی آن ابرهای عشقولانه خیال بالای سرم فروکش کرد و محو شد در این فکر بودم که اگر روزی به هر دلیلی پیرمرد این سوی خیابان و زن میانسال آن طرف خیابان مانند دوست بهتر از جان من دیرتر سر قرار بیایند و دانه پرندگان و خوراک درندگان ساعتی به تأخیر بیفتد، چه خواهد شد؟ پرنده‌ای که عادت به نذر دانه کرده و گربه‌ای که شکار پرنده را فراموش کرده، در این شرایط چه خواهند کرد؟

بگذریم از اینکه دوست بهتر از جان من، آن روز به‌دلیل نامعلوم مرا پیچاند و سر کار گذاشت، اما امیدوارم که پیرمرد و زن ‌میانسال یا هیچ‌وقت پرندگان و درندگان این خیابان را نپیچانند و یا آنها را با اینگونه رفتارهای به‌ظاهر محبت‌آمیز، اما خارج از قاعده از طبیعت حیات وحش دور نکنند.

کد خبر 969306

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فرهنگ عمومی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha