مجموع نظرات: ۰
سه‌شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸ - ۱۰:۲۱
۰ نفر

زهرا رفیعی: زنان از مشارکت سیاسی چه هدفی را در ذهن خود می‌پرورانند؟ این سؤالی است که بسیاری از اندیشمندان حوزه زنان از زوایای مختلف به آن پرداخته‌اند.

حضور زنان در عرصه‌های سیاسی همیشه با یک سرعت لاک‌پشتی و با قدم‌هایی کوتاه همراه بوده است. در این میان فقط زنان کشورهای توسعه‌یافته که دمکراسی زمان زیادی است که در آنجا شکل گرفته کمی جلوترند و الا سایر زنان جهان در این روند کند خیلی با هم فرقی نمی‌کنند.

براساس نقشه جهانی مشارکت سیاسی زنان که در سال‌2008 توسط سازمان ملل ارائه شد به‌رغم سیر صعودی مشارکت زنان از زمان ترسیم و انتشار نقشه قبلی و افزایش حضور زنان در پارلمان‌های سراسر جهان از 8/15‌درصد در سال‌2005 به 7/17‌درصد در سال‌2008، سرعت این روند بسیار کمتر از آن است که در آینده‌ای نزدیک به تساوی جنسیتی در مجالس دنیا دست‌یابیم.البته مشارکت زنان در جهان را باید فراتر از اعداد و ارقام دید چرا که بسیاری از فعالیت‌های زنان در بخش‌هایی چون رسانه‌ها، نهادهای قضایی،  نهادهای مشارکتی و صنفی از دید‌ه‌ها پنهان می‌ماند.

شهروند سیاسی اصطلاح جدیدی است که تاکید ویژه‌ای به مشارکت سیاسی فرد و دولت دارد، ضمن اینکه شهروندی مفهومی است که اساسا به رابطه فرد با دولت گفته می‌شود.
مشارکت سیاسی شهروندان انواع مختلفی دارد؛ هم می‌تواند به جنبش‌های مدنی اطلاق شود که برای اهداف کوچک محلی شکل گرفته است و هم می‌تواند به رأی دادن و شرکت در انتخابات گفته شود. این مشارکت می‌تواند به‌صورت عضویت در نهاد سیاسی با طی کردن سلسله مراتب به‌وجود بیاید.سهم زنان از دنیای سیاست که معمولا بدنه نهاد‌های سیاسی را تشکل می‌دهد چقدر است؟ این موضوعی است که در نشست تخصصی گروه زنان انجمن جامعه‌شناسی مورد بررسی‌قرار گرفت.

در تمام دنیا ورود به دنیای سیاست از همه حوزه‌ها سخت‌تر و کمتر است. زنان به‌راحتی توانسته‌اند در حوزه‌های کاری اقتصاد، صنعت، فرهنگ و... حضور خود را به ثبت برسانند و پیشرفت‌های چشمگیری به دست بیاورند. زنان توانسته‌اند در بدنه ارکان سیاسی مانند احزاب نفوذ کنند ولی هنوز به‌صورت فراگیر در بخش‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی وارد نشده‌اند.مسئله این است که در نظام‌های سیاسی مختلف زنان توانسته‌اند جهت سیاست‌های اجتماعی را تغییر بدهند ولی از دستیابی به نوک هرم قدرت سیاسی به دور بوده‌اند. زن‌ها ابتدا سعی کردند وارد احزاب شوند و سپس سعی کردند  به  دولت‌های محلی راه یابند.

با وجود تمامی اظهارنظر‌هایی که در دنیا باعث می‌شد زنان به‌دور از عرصه‌های اجتماعی و سیاسی باشند زنان کم‌کم راه خود را بازکردند اما همیشه این مسئله با یک سؤال جدی روبه‌رو بوده است و آن اینکه اساسا زنان به چه منظور وارد عرصه سیاست می‌شوند؟
زهرا تشکر، جامعه‌شناس در این‌باره می‌گوید: زنان در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی همیشه بین 2 گزینه سیاست حضور و سیاست ایده یکی را انتخاب می‌کنند.

دمکراسی‌های قدیمی در دنیا مدعی هستند که جهان سیاست،  جهان ایده‌هاست و بازار آزاد ایجاب می‌کند که بهترین ایده‌ها بیشتر انتخاب شوند. در این بین فرقی هم بین ایده‌های زنان و مردان وجود ندارد ولی تجربه‌های جهانی نشان داده است که ایده‌ها با توجه به موقعیت سیاسی- اجتماعی افراد دیده می‌شود و زنان برای پیگیری ایده‌های زنان باید در عرصه‌های سیاسی خودشان بشخصه حضور داشته‌باشند.

وی به تردید‌های موجود در مورد   حضور زنان در سیاست اشاره کرد و گفت: مخالفان تقسیم کرسی‌های سیاست بین زن و مرد به‌صورت مساوی در طول تاریخ وجود داشته‌اند.

در جنبشی در فرانسه، زنان خواستند که این تقسیم‌بندی اجرا شود اما با آن مخالفت جدی شد چرا که معتقد بودند که اگر این تقسیم‌بندی اجرا شود باید صندلی‌ها را برای اقلیت‌های دیگر نیز تقسیم کرد و این اصلا عملی نیست.نکته دیگری که این جامعه‌شناس بدان اشاره کرد این است که در همه دنیا تلاش زنان برای دستیابی به خواسته‌هایشان به‌عنوان یک جنبش اجتماعی تلقی می‌شود. ولی وقتی می‌گوییم که زنان باید در بدنه یک نظام سیاسی شرکت بکنند، در واقع از اعضای جنبش می‌خواهیم که جنبش مدنی را ترک کرده و وارد بدنه سیاسی شده و  با دولت همراه شوند و سرنوشت یک جنبش را به سرنوشت یک حزب سیاسی تبدیل کنند.

وی در مورد تجربه ایرانی مشارکت سیاسی زنان می‌گوید: در ایران حضور زنان همیشه با 2 رویکرد متفاوت رویت‌پذیری و تاثیرگذاری مورد تحلیل قرار گرفته است. در نظام‌های سیاسی که اعتقادات ایدئولوژیک خاصی دارند پرسش‌هایی در مورد اولویت حضور و یا تاثیر زنان بیشتر می‌شود. در حال حاضر زنان در عرصه‌های عمومی حضور ( به معنای رویت پذیری)  زیادی دارند اما آیا این حضور به معنای تاثیر‌گذاری بر تصمیم‌گیران نیز هست یا نه؟

به‌نظر این جامعه‌شناس،  زنان هیچ فعالیتی را با حضوری که در فضای عمومی دارند شکل نمی‌دهند. او می‌گوید: فعالیت اکثر زنان به تماشای ویترین و چرخیدن  در پاساژ که تاثیری در حیات عمومی ندارد، تبدیل شده است.دیر زمانی است که عده‌ای  برای حضور زنان در عرصه‌های سیاسی کشورها تلاش می‌کنند.

در بسیاری از کشورها مانند سریلانکا، هند و حتی کشورهای اروپای شمالی برای حضور در نهاد‌های سیاسی زنان،  سهمیه‌ای درنظر گرفته‌اند. این سهمیه در مجلس پاکستان به 17‌درصد و در کشوری مثل عراق به ۲۵‌درصد برای حضور در مجلس و شوراهای استان‌ها می‌رسد اما همیشه این سهمیه‌بندی به نفع زنان تمام نمی‌شود.زهرا تشکر از تجربه هند در این زمینه می‌گوید: هند کشوری با دمکراسی دیرپایی است و برای حضور زنان در نهادهای محلی 30‌درصد سهمیه قرار داده است اما مشکل اینجاست که به‌رغم اینکه این صندلی‌هایی که سکویی برای حضور در نهاد‌های سیاسی در آینده بوده و از قبل رزرو شده است اما نمی‌توان بر کارایی اینها برای زنان چندان امیدوار بود.

از آنجایی که زنان در هند سواد پایینی دارند از این امکان حضور در نهاد‌های محلی برای زنان استفاده نمی‌کنند. آنها در بهترین حالت،  صدای پدران و برادران و شوهرانشان هستند و در واقع در سطوح تصمیم‌گیری چندان تاثیری ندارند و مردان آنها را هدایت می‌کنند. اتفاقی که در هند افتاده است بحث‌های زیادی را ایجاد کرده چرا‌که سهم 30‌درصدی فقط در سطوح محلی است و احزاب و نهاد‌های دولتی حاضر نشده‌اند این سهم را بپذیرند. استدلالشان هم این است که زنان در سطوح محلی قابل کنترل‌ترند و با فضاهای اجتماعی مانند کار، خانواده و خویشاوندی قابل کنترل‌تر خواهند بود.

این در حالی است که هند در مورد حضور زنان قوانین مترقی زیادی دارد ولی در عمل کاست و طبقه اجتماعی زنان مانع از پیشرفت آنها به سطوح بالاتر است.در ایران مشارکت سیاسی زنان با انتخاب وزیر زن برای وزارت بهداشت رشد قابل توجهی یافت. این انتخاب نیز مخالفان و موافقان متفاوتی دارد. بعد از انتخاب مرضیه وحید‌دستجردی به‌عنوان وزیر بهداشت در ایران عده‌ای از زنان معتقد بودند که سیاست حضور یک زن در کابینه پیگیری شده است و عده‌ای هم مثل جامعه زینب انتخاب یک زن را نشانی از حسن نیت دولت دهم تفسیر کرده‌اند.

زهرا تشکر در این باره می‌گوید: به‌نظر می‌رسد نظام سیاسی با جنبش زنان بر خلاف جنبش‌های مدنی دیگر مانند کارگری، دانشجویی و... وارد معامله شده‌است. وضعیت جنبش زنان طوری است که دولت با دادن امتیازات این‌چنینی وارد مذاکره و معامله شده است، ضمن اینکه سیاست حضور،  تنها امتیازی است که نظام سیاسی دارد.همیشه تردید‌هایی برای حضور زنان در عرصه‌های سیاسی وجود داشته است؛ اینکه به‌عنوان یک جنبش مدنی راه را برای اجرایی شدن ایده‌ها باز کند یا وارد عرصه سیاست شود.
یک فعال امور زنان انتخاب یک زن به‌عنوان وزیر را قدمی مهم در مشارکت سیاسی زنان می‌داند و می‌گوید: اینکه زنان در عرصه‌های سیاسی حضور داشته باشند و اینکه زنان مدیر برای زنان کاری انجام دهند 2چیز کاملا متفاوت است. ضمن اینکه حضور مردان لزوما پیگیری حقوق زنان را در پی ندارد ولی حضور زنان در کمترین حد 10‌درصد در بهبود اوضاع کمک خواهد کرد.

او معتقد است که افزایش تعداد زنان تحصیلکرده زمینه را برای حضور آنان در محیط‌های کاری فراهم می‌کند و در مورد وزیر بهداشت جدید می‌گوید: وزیر بهداشت کنونی نسبت به خیلی از وزرای دیگر کابینه،  ارجحیت دارد چرا که حداقل فعالیت سیاسی را از رده‌های پایین شروع کرده و تجربه نمایندگی مجلس را دارد. وی می‌گوید: بحث‌های روشنفکری صرف و اینکه از زنان انتظار داشته باشند که وقتی به حد کمال دانش و توانایی رسیدند پا به عرصه سیاست بگذارند کار درستی نیست. تجربه نشان داده که زنان راه خود را کم‌کم باز می‌کنند. آنها برای تمرین دمکراسی و شکستن تابوها مانند آنچه در سریلانکا، هند و بسیاری از کشورهای دیگر است پا به عرصه گذاشته‌اند.

واقعیت آن است که نیمی از مردم جهان را زنان تشکیل می‌دهند و اگر برنامه‌ریزان و سیاستگذاران جهانی نتوانند جایگاه ویژه زن را در ایجاد استراتژی به نحو مطلوب تعیین کنند هرگز قادر نخواهند بود به توسعه همه جانبه و پایدار دست یابند. در جهان ارتباطات و اطلاعات و با افزایش میزان رشد و آگاهی زنان، روشن است که مطالبات و توقعات آنان نیز در سطح بالاتری مطرح شود.

امروزه زنان ما خواهان آن هستند که در مراحل مختلف برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و کلان ملی، خود حضور جدی و فعال داشته باشند چرا که حضور زن در جامعه و افزایش مشارکت سیاسی- اجتماعی او یک امر مقبول است، ضمن اینکه دخالت زنان در امور سیاسی - اجتماعی نمایانگر بلوغ فکری و رشد شعور اجتماعی در آنان است. اما باید دید زنان برای مشارکت سیاسی خود دنبال چه هدفی هستند.

کد خبر 94868

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز