سه‌شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۸ - ۱۸:۲۶
۰ نفر

زهرا عیسی آبادی: حکایت مردانی که سالیان نه چندان دور در کوچه‌ها و محله‌های این دیار ندای رهبرشان را لبیک گفتند و برای دفاع از میهن و پاسداری از ارزش‌های دین اسلام به جبهه‌های حق علیه باطل شتافتند پر از راز و رمزهای شنیدنی است

هنوز پس از گذشت سال‌ها جانبازان و ایثارگران وقتی خاطرات روزهای پرمخاطره 8 سال دفاع مقدس را بازگو می‌کنند و از شهدا یاد می‌کنند اشک در چشمانشان حلقه می‌زند و به مقام و مرتبه آنها غبطه می‌خورند، بعد از گذشت 21 سال از پایان جنگ قصه مردان دلاور این سرزمین شنیدنی است و رنگ تکرار به خود نگرفته است.

27 سال است که جای رضا در خانه خالی است و 23 سال است که روی تابلوهای نقاشی مجتبی در گوشه خانه گرد و غبار غربت نشسته است. وقتی به خانه شهیدان مجتبی و رضا قانع عبادی رسیدیم انتظار داشتیم که کوچه به نام شهیدان به ثبت رسیده باشد ولی کوچه به نام 178 شرقی پلاک خورده بود.

باب گفت‌و‌گو با پدر و مادر شهیدان با طرح این مسئله گشوده شد.  جواب پدر شهید این قضیه را حل کرد. او در پاسخ به این مسئله می‌گوید: «سال گذشته شهردار منطقه به دیدن ما آمد که ما درخواست کردیم کوچه از 178 شرقی به نام شهیدان تغییر نام پیدا کند. طی پیگیری‌های به عمل آمده تابلو به اسم شهیدان قانع عبادی نوشته شده که قرار است در مناسبتی خاص با حضور مردم و شورایاران و مسئولان شهرداری سر کوچه نصب شود.»

تقی قانع‌عبادی جانباز 15 درصد، پدر شهیدان مجتبی و رضا و جانبازان مصطفی و مرتضی است.» او درباره فرزندانش چنین یاد می‌کند: «آنها از همین مردم بودند از همین دیار، آنها هم مثل همه نوجوانان و جوانان زندگی می‌کردند، در اخلاق اسوه و در تحصیلات اول بودند. با عزت زندگی کردند و جهاد را به علم‌آموزی ترجیح دادند و در جبهه آماده خدمت شدند و به شهادت رسیدند. هم‌اکنون با افتخار از آنها یاد می‌شود و نامشان تا ابد در فهرست مردان جهادگر باقی می‌ماند.» بقیه صحبت‌های این پدر شهید را در متن گزارش زیر بخوانید.

شهادت در شب 21 ماه رمضان

تقی قانع‌عبادی درباره شهید رضا می‌گوید: «رضا فرزند ارشد خانواده بود. در سال‌های اول انقلاب با همکاری تعدادی از دوستانش مکانی آموزشی به نام آینده‌سازان تأسیس کرده بود و به دانش‌آموزان بی‌بضاعت بدون هیچ چشم‌داشتی تدریس می‌کردند. با آغاز جنگ در سال 1359 به پادگان امام حسن مجتبی¨ع لشگر 27 محمد رسول‌الله¨ص رفت.

آنجا جانشین فرمانده بود که به اهواز اعزام و در قسمت اعزام نیرو مشغول خدمت‌رسانی شده بود. او در رشته مهندسی عمران پذیرفته شد و با تعطیلی دانشگاه‌ها به جبهه رفت. هفدهم ماه مبارک رمضان سال 61 بودکه با پسرم مصطفی برای دیدن رضا به اهواز رفتیم. به او گفتم 4 ماه است که به خانه نیامدی همه منتظرند در جواب گفت:

«عملیاتی در پیش است که قول می‌دهم پس از پایان آن به مرخصی بیایم. عملیات رمضان، آخرین عملیاتی بودکه رضا در آن حضور داشت. عملیاتی که قرار بود او پس از آن به مرخصی بیاید. شب 21 ماه رمضان، شب شهادت حضرت علی¨ع شب وصال او با معبودش نیز بود. همسنگرانش خبر شهادت او را به ما دادند. پس از اینکه رضا شهید شد، مجتبی و مرتضی فرزندان دیگرم به جبهه رفتند و من هم پا در مسیر آنها گذاشتم و برای جنگ با دشمن غاصب عازم جبهه شدم.»

طراح تصاویر شهدا

پدر شهید درباره فرزند دیگرش مجتبی که دومین شهید این خانواده است، می‌گوید: «مجتبی هم به درس خواندن علاقه خاصی داشت. او در رشته مهندسی شیمی دانشگاه تهران قبول شد. ولی حضور او در کلاس‌های دانشگاه کوتاه بود و او با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت.

او نقاش بود و تصاویر شهدا را ترسیم می‌کرد. وقتی خبردار می‌شد که یکی از بچه‌های محل شهید شده، تصویر او را می‌کشید. مجتبی سال 62 به جبهه اعزام و در عملیات کربلای 5 در شلمچه شهید و پس از 10 سال پیکرش کشف و دفن شد. مجتبی در مدتی که در جبهه حضور داشت یک بار مجروح و یک بار شیمیایی شد و برای گذراندن دوران نقاهت به خانه آمد.

با اینکه بر اثر حملات شیمیایی چشمانش متورم بود وقتی خبر رسید که یکی از دوستانش به شهادت رسیده است با مشقت تصویر او را نقاشی و در منزل شهید نصب کرد.» سکینه بازیار مادر شهیدان می‌گوید: «بار آخری که مجتبی می‌خواست به جبهه برود پدرش در جبهه بود. انگار می‌دانست این رفتن بازگشتی ندارد، من را با خودش تا پایانه جنوب برد و با حس و حالی خاص از من خداحافظی کرد.» 

شهادت در سالروز شهادت حضرت زهرا¨س

مادر شهید می‌گوید: «یکی از نمایندگان مجلس همراه تعدادی از همرزمان مجتبی وصیتنامه او را آوردند. مجتبی در وصیتنامه نوشته بود، من شهید می‌شوم وقتی برای من دلتان تنگ شد به سر مزار برادرم رضا بروید. عملیاتی که مجتبی در جریان آن شهید شد همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه¨س بود به همین دلیل او در وصیتنامه قید کرد که برای من مجلس ترحیم نگیرید و به جای آن عزای حضرت زهرا¨س را برپا کنید.

مادر شهید ادامه می‌دهد: «اگرچه تحمل دوری از فرزند برای پدر و مادر سخت و طاقت‌فرسا است ولی خداوند به ما صبری عنایت کرد که بتوانیم از عهده تحمل این مصیبت‌ها برآییم.» وصال پس از دوری مزار شهیدان عبادی در قطعه 26 بهشت‌زهرا تنها یک قبر از هم فاصله دارند. پدرشان در این باره می‌گوید: «همانطور که در پیروی از راه امام¨ره و حضور در جبهه‌ها با هم بودند  اینک نیز در یکجا و در کنار هم آرام گرفته‌اند. شهدا قرابت و نزدیکی خاصی با هم دارند. اخلاص، ایمان و صداقت جوهره وجودی همه آنها را تشکیل می‌دهند از این رو تجلیل از هر شهیدی، تکریم همه آنهاست.»

همشهری محله - 4

کد خبر 92190

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز