بعد از انتشار خبر مذاکره ایران و آمریکا در عمان حالا بایدن با لحنی تحقیرآمیز از توان دفاعی صهیونیست‌ها در عملیات وعده صادق سخن گفت.

علی باقری

به گزارش همشهری آنلاین، فرهیختگان نوشت: «اگر دفاع ما نبود، حمله ایران به اسرائیل ویرانگر می‌شد.» این جمله را جو بایدن روز گذشته در خصوص حمله موشکی ایران به اسرائیل گفت. بسیاری از کاربران در شبکه‌های اجتماعی، لحن تمسخرآمیز رئیس‌جمهور آمریکا در قبال دولت نتانیاهو را مورد توجه قرار دادند. هفته گذشته در گزارشی با عنوان «انتخابات؛ اهرم تنش‌زدا در مذاکرات ایران و آمریکا» به بررسی روند مذاکرات پنهان ایران با آمریکا در عمان پرداختیم. در همان مقطع کارشناسان مسائل بین‌الملل از روند این مذاکرات ابراز امیدواری کرده بودند. این مذاکرات درحالی به نتیجه مثبت نزدیک می‌شد که سانحه سقوط هلی‌کوپتر حامل رئیس‌جمهور اتفاق افتاد و روند پیشروی مذاکرات را تحت‌تاثیر قرار داد. در گزارشی که هفته‌ گذشته پایگاه خبری آکسیوس منتشر کرد، محتوای مذاکرات حول محور مسائل هسته‌ای عنوان شده بود. حالا اما رسانه‌ بلومبرگ در گزارش متفاوتی پایه و اساس مذاکرات ایران و آمریکا را کاهش ‌تنش‌های منطقه و پایین‌کشیدن دولت نتانیاهو عنوان کرده است. این گزارش یکی از سرفصل‌های مذاکرات میان برت مک‌گرک، نماینده آمریکا و علی باقری، مذاکره‌کننده ارشد ایران را پایان دادن به جنگ می‌داند.

همچنین سرنگونی دولت نتانیاهو، تغییر دولت در اسرائیل، پایان دادن به جنگ غزه و غیرفعال کردن جبهه‌های مقاومت نیز ازجمله مواردی بودند که در این گزارش به‌عنوان محور مذاکرات معرفی شدند. حالا و پس از شهادت سیدابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان و لزوم بازگشت کشور به روال عادی، معادلات منطقه‌ای بار دیگر تحت نظر قرار گرفته است. در خصوص بررسی روند کنونی این مذاکرات با عبدالرضا فرجی‌راد، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک و هادی خسروشاهین، کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

آمریکا به این نتیجه رسیده که بدون تعامل با ایران نمی‌تواند کاری کند

عبدالرضا فرجی‌راد، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک با تاکید بر اینکه مذاکرات صورت گرفته مذاکرات خوبی بوده گفت: «من همیشه می‌گفتم ایران و آمریکا باید به‌صورت محرمانه با یکدیگر مذاکره داشته باشند. آمریکا چه بخواهیم و چه نخواهیم در منطقه منافعی دارد و ایران هم یک قدرت منطقه‌ای است. بنابراین دو کشور باید با هم تعامل داشته باشند که اولا تنش و درگیری در منطقه افزایش نیابد. زیرا هر دو کشور تنش و درگیری را به ضرر خودشان می‌دانند. دوم اینکه بالاخره امتیازاتی تبادل می‌شود که در دیپلماسی مرسوم است و براساس این تبادل امتیازات منافع ملی و سیاسی دو کشور در حد توان‌شان تامین می‌شود. الان آمریکا یک انتخاب پرماجرایی در پیش دارد که شاید در تاریخش بی‌سابقه باشد و آن رقابت بین بایدن و ترامپ است. بالاخره هر کدام سعی می‌کنند امتیاز بیشتری کسب کنند. بایدن به دنبال این است که با توجه به جنگ اوکراین و رقیب نامطلوبی مثل ترامپ، امتیازی از خاورمیانه داشته باشد. یعنی تا زمان انتخابات تنش‌ها در خاورمیانه تمام شود یا به حدی کاهش یابد که تاثیر زیادی بر انتخابات نگذارد.

از آن طرف هم ایران قدرت منطقه‌ای است و از حماس حمایت می‌کند و در منطقه از عراق تا باب‌المندب و دریاهای سرخ و مدیترانه نفوذ دارد. آمریکا بالاخره به این نتیجه رسیده که بدون تعامل با ایران نمی‌تواند کاری کند. بنابراین الان می‌داند که مذاکرات هسته‌ای و برجام تا انتخابات آمریکا به نتیجه‌ای نمی‌رسد و باید گفت‌وگوهای برجامی و هسته‌ای را به بعد از انتخابات موکول کند که یک نتیجه قطعی و نهایی بگیرد؛ البته اگر بایدن پیروز شود. ایران و آمریکا به فاز بعدی مذاکرات که کاهش تنش است وارد شده‌اند و هر دو کشور راه درستی را انتخاب کرده‌اند که مذاکرات محرمانه پیش برود. حالا یا باواسطه در مسقط و شاید بی‌واسطه در نیویورک؛ الان به این نتیجه رسیده‌اند که چطور این تنش را کم کنند تا منافعی برای هر دو داشته باشد.

مذاکرات داشت به نتیجه می‌رسید که این سانحه رخ داد

فرجی‌راد ضمن اشاره به نارضایتی آمریکا از نتانیاهو و دولتش علت آن را توضیح داد و گفت: «این نارضایتی به دلیل این است که آنها از جنایاتی که در غزه صورت گرفت حمایت کردند اما الان متوجه هستند که افراط کرده‌اند. این افراط در داخل آمریکا در سطح اروپا و در سطح نظام بین‌الملل به ضررشان تمام می‌شود. این ضرر، ضرر انتخاباتی هم هست و حتی موجی را در دانشگاه‌های آمریکا و اروپا بلند کرد. ایران هم نمی‌خواهد درگیری بین حزب‌الله و اسرائیل پیش بیاید. منظورم از درگیری جنگ است.

این درگیری منطقه‌ای که وجود دارد، مقطعی است اما جنگی که بین حزب‌الله و اسرائیل مثل جنگ ۳۳ روزه رخ دهد مورد قبول‌شان نیست. طبیعتا باید با هم تبادل امتیاز بکنند. آمریکا این نظر را دارد که دولت نتانیاهو نباید روی کار باشد. ایران هم این نظر را دارد که دولت نتانیاهو باید سقوط کند و اگر این اتفاق بیفتد جنگ غزه احتمالا با دولت بعدی پایان می‌یابد. لذا در این مورد مواضع مشترک است. ایران هم الان نیاز به امتیازات اقتصادی دارد، یعنی اگر آمریکا می‌خواهد تنش در منطقه بالا نگیرد باید یک‌سری تحریم‌ها را مثل فروش نفت نادیده بگیرد. در مذاکرات روی این مسائل صحبت می‌شده و به نظر من پیشرفت هم داشتند، درواقع مذاکرات داشته به نتیجه می‌رسیده که این سانحه هلی‌کوپتر در ایران رخ داد و مذاکرات متوقف شد.»

مذاکرات را تا قبل از انتخابات ادامه دهید

فرجی‌راد معتقد است با توجه به اینکه در سطح بالای نظام نسبت به این مذاکرات آگاهی کاملی وجود دارد، تصریح کرد: «اکنون هم معاون وزیر خارجه ما که در واقع مذاکره‌کننده بوده مسئولیت وزارت خارجه را به عهده گرفته است. ضمن اینکه در داخل هم مسائل عزاداری هست و باید مدیریت کنند و اگر زمان اجازه دهد تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری و مثلا تا یک یا دوهفته آینده این مذاکرات دوباره دنبال شود؛ چراکه این برای هر دو منفعت دارد. آمریکا در حال از دست دادن زمان است و بالاخره می‌خواهد که این مذاکرات به نتیجه برسد لذا مانعی نمی‌بینم که تا انتخابات ریاست‌جمهوری مذاکرات متوقف باشد. می‌تواند در روزها و هفته‌های آینده ادامه پیدا کند و از آن طرف می‌تواند به بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری هم موکول شود اما مستقر شدن دولت بعد زمان می‌برد و می‌تواند ضررمند باشد، یعنی آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که از این استراتژی و راهبرد دیگر نمی‌توانند نتیجه بگیرند و انتخابات نزدیک شده و انگیزه‌شان را در ادامه دادن به مذاکرات از دست بدهند. نظر من است که چقدر خوب است این مذاکرات قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری پیگیری شود که طرف ایرانی هم بتواند منفعتش را ببرد.

مسئولانی که الان گرفتار سانحه هلی‌کوپتر هستند باید به این فکر باشند که مذاکرات نکته مثبتی است و نباید فراموش و رها شود. مراسم‌ها باید انجام شود و در کنارش مذاکره‌کننده هم مذاکراتش را انجام دهد. یک‌سری که پشت صحنه هستند نباید فراموش کنند وظایف‌شان از جمله تغذیه مذاکره‌کننده اصلی‌شان ادامه پیدا کند تا در آن وقفه ایجاد نشود و مذاکره‌کننده اصلی وقتی پای میز مذاکره می‌رود طبیعتا منتظر تغذیه پشت صحنه نباشد و آماده باشد تا بتواند کارش را ادامه دهد و دنباله مذاکرات گرفته شود. نظر من این است که این مذاکرات می‌تواند به نتیجه برسد و خوب است که تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری انجام شود.»

آمریکا به دنبال براندازی دولت نتانیاهو است

این کارشناس حوزه ژئوپلیتیک گفت که آمریکایی‌ها تصمیم گرفته بودند با همان دولت آقای رئیسی گفت‌وگو کنند. وی ادامه داد: «آنها خوب می‌دانند که مسائل کلان سیاست خارجی و جمهوری اسلامی خیلی به دولت‌ها ارتباط ندارد، یعنی دولت‌ها نقش مجری را دارند. درواقع در سطح شورای عالی امنیت ملی و تصمیم مقام رهبری این کار انجام می‌شود و دولت‌ها به‌عنوان واسطه عمل می‌کنند. در برجام هم همین‌طور بود و قبلش هم به همین شکل بود و قانون اساسی هم همین‌طور است. بنابراین آمریکایی‌ها این را می‌دانند که وقتی می‌خواهند مذاکره ‌کنند چه فرد و چه نهادی باید این را تایید کند، بنابراین خیلی نمی‌شود گفت که آمریکا به‌خاطر حضور گروه‌ها و جناح‌های مختلف در انتخابات آمریکا مذاکرات را ساده یا سخت بگیرد. آنها کار خودشان را می‌کنند و با دولت قبلی داشتند کار می‌کردند و فرقی برایشان نمی‌کند.آنها می‌خواهند نتیجه‌ای بگیرند و نتیجه دلخواه‌شان این است که تنش‌ها در منطقه کاهش بیابد و دولت نتانیاهو برود؛ چراکه برای آمریکا سربار است. هر دولتی در آمریکا به‌خاطر شرایط داخلی آمریکا نمی‌تواند نسبت به اسرائیل و امنیتش بی‌تفاوت باشد.

اما دولت بایدن باید این را بپذیرد که هر دولتی در آمریکا متعهد به امنیت اسرائیل است و الا تضعیف می‌شود. اما ما دیدیم که در برابر حملات پهپادی و موشکی ایران با حدود ۳۲۰ پرتابه آمریکایی‌ها موضع دفاعی داشتند و موضع تهاجمی نداشتند این نشان می‌دهد که نگرش آمریکا به اسرائیل و ایران یک نگرش صفر و صد نیست. وقتی با برخی تحلیلگران در داخل و خارج صحبت می‌کنیم تعجب می‌کنیم که چطور آمریکا پای کار نیامد. برای دولت بایدن هم واکنش‌ها و نگاه‌های بالا به پایین تندروهای حامی اسرائیل در آمریکا نشان می‌دهد که قدرت در آمریکا چقدر از این برخورد بایدن ناراحت است. موشک‌ها و پهپادهای ایران را هدف قرار داده و دفع کردند که صدمه بیشتری به اسرائیل نخورد. اما به ایران حمله نکردند آنها به دفاع از اسرائیل متعهدند. پس دولت آمریکا و حتی دولت آقای اوباما و کلینتون هیچ کدام از اینها با نتانیاهو روابط درستی ندارند. آقای کلینتون با قهر جدا شد. آقای اوباما هم دیگر هیچ رابطه‌ای با دولت نتانیاهو نداشت.

نتانیاهو بدون اجازه در کنگره علیه رئیس‌جمهور آمریکا سخنرانی کرد و آن حرکات را از خودش نشان داد. دولت بایدن هم به‌طور قطع به دنبال براندازی نتانیاهو است و حتی این اعتقاد را دارند که یک تفاهم نسبی با اروپایی‌ها در رابطه با رای دادگاه علیه نتانیاهو دارد. آمریکا اما براساس چیدمان قدرت در این کشور نمی‌تواند مستقیما همان حرکاتی که جوزف بورل رئیس‌جمهور فرانسه، مقامات آلمانی و دیگر مقامات اروپایی در رابطه با دستگیری نتانیاهو مطرح کردند انجام دهد. این امکان برایش وجود ندارد اما وقتی اروپایی‌ها به‌صورت جدی می‌گویند که ما علیه نتانیاهو دستگیری می‌کنیم مطمئن هستند که متحدشان، یعنی آمریکا به این معترض نیست. لذا در جاهای دیگر هم نقل شده بود که اگر آمریکایی‌ها با ایران گفت‌وگو داشتند که هر دو رضایت دارند که راهی پیدا شود تا دولت نتانیاهو هم برود، دور از واقعیت نیست.

خسروشاهین: آمریکا می‌خواهد تنش‌ها را محدود کند

هادی خسروشاهین، کارشناس مسائل بین‌الملل در توضیح مقدمه این مذاکرات گفت: «این مذاکرات در برهه زمانی‌ای انجام می‌شود که موقعیت آقای رابرت مالی در آمریکا تضعیف شده است. به محض تضعیف موقعیت ایشان، کسی که سالیان سال تجربه کار در امور خاورمیانه و همچنین مراودات و مذاکرات با ایران را داشته تنها یک فرد در دولت بایدن است و آن فرد هم برت مک‌گک، دستیار خاورمیانه و شمال آفریقای رئیس‌جمهور آمریکاست. ایشان تزی برخلاف تز آقای رابرت مالی دارد. رابرت مالی اگرچه تمرکزش را روی احیای برنامه جامع اقدام مشترک با شرح و تعدیلات جدیدی گذاشته بود اما آقای برت مک‌گرک با توجه به وضعیت منطقه و وضعیت سیاسی آقای بایدن در واشنگتن احیای برجام را در آن برهه زمانی قابل تحقق نمی‌داند. درعین‌حال تحقیق‌ها و پژوهش‌هایی که در آن مقطع انجام می‌شود ازجمله پژوهشی که گروه بین‌المللی بحران انجام می‌دهد و در ارتباط با وضعیت خاورمیانه فهرستی از محرک‌ها منتشر می‌کند و بر پایه فهرست محرک‌ها اعلام می‌کند که وضعیت منطقه خاورمیانه بسیار ملتهب است و امکان به وقوع پیوستن یک جنگ منطقه‌ای هر آن وجود دارد. بنابراین آن چیزی که برت مک‌گرک به‌صورت اورژانسی برای تحقق و انجام آن ماموریت پیدا می‌کند پروسه محدودسازی و مدیریت تنش است.

ما باید به این توجه داشته باشیم که پروسه مدیریت تنش و محدودسازی آن کاملا متفاوت با فرآیند تنش‌زدایی است. تنش‌زدایی در پروسه‌ای شروع می‌شود که در واقع محدودسازی و مدیریت تنش در روابط دو کشور انجام شده و روابط و تنش‌ها به یک مرحله سکون و آرام و قراری رسیده که شرایط برای تنش‌زدایی مهیا می‌شود؛ یعنی همکاری‌های گسترده‌تر و همگرایی‌های بیشتر. روابط تهران و واشنگتن به هیچ عنوان چه در همان مقطع زمانی و چه امروز، در موقعیت تنش‌زدایی نیست بلکه آنچه باید از آن مقطع زمانی تا به امروز توسط ایالات متحده و ایران پیگیری ‌شود «محدودسازی تنش» است. حال در آن موقعیتی که من تصویرسازی کردم آقای برت مک‌گرک مذاکرات را شروع می‌کند و احتمالا از اواخر آوریل و اوایل می ‌۲۰۲۳ با آقای علی باقری در عمان انجام دادند که خروجی آن، که من خیلی خلاصه عرض می‌کنم می‌رسد به اتفاقاتی که در سپتامبر ۲۰۲۳ رخ می‌دهد یعنی دو سه هفته قبل از ۷ اکتبر. که محتوای آن مبادله زندانیان، آزاد شدن اموال بلوکه‌شده ایران که مبلغ ۶ میلیارد دلار در کره‌جنوبی بود و انتقال آن به قطر و همکاری‌های موضوعی و موردی که بین تهران و آژانس تقریبا از خردادماه یا ماه ژوئن شروع می‌شود و تا سپتامبر ادامه پیدا می‌کند.

در این چهارچوب، گمان‌ها این بود که احتمالا مذاکرات بعد از ۷ اکتبر متوقف می‌شود اما شواهد و قرائنی که وجود دارد و اخباری که شنیدیم مثلا خبری منتشر شد که باقری و برت مک‌گرک در ژانویه با یکدیگر دوباره مذاکره کرده‌اند. فکر می‌کنم این خبر را آکسیوس اعلام کرده یا خبری را الجریده کویت اعلام کرد که حدود سه هفته پیش مذاکرات دوباره انجام شده و همچنین خبر دیگری را چند روز پیش دوباره میدل‌ایست‌آی در این خصوص اعلام کرد.»

دولت‌ها تغییر می‌کنند اما منافع ملی نه

خسروشاهین در ادامه با بیان اینکه ظن و گمان‌ها این است که مذاکرات در ۷ اکتبر در چهارچوب و بستر محدودسازی تنش ادامه پیدا کرده، گفت: «اگر بر مبنای آنچه گروه بین‌المللی بحران در مارس ۲۰۲۳ تحت عنوان فهرست محرک‌ها برای آغاز یک جنگ گسترده منتشر کرد ضرورت این مذاکرات را این پژوهش ثابت می‌کرد و حوادثی که از ۷ اکتبر به بعد به‌وقوع پیوست، ضرورت مذاکرات محدودسازی تنش را به‌ویژه از طرف آمریکایی‌ها دوچندان می‌کرد. چون هر آن این احتمال وجود داشت که جرقه کوچکی خارج از منطقه سرزمین‌های اشغالی رخ دهد و این جرقه کوچک منجر به جنگ بزرگی شود و محورهای دیگر در مقاومت فعال شده بودند مثل انصارالله. بنابراین از دید آمریکا باید این مذاکرات انجام می‌شد. فوکوس اصلی این داستان روی ترکیبات و موضوعات منطقه‌ای هست و از ابتدا هم بوده که جنگ ۷ اکتبر هم ضرورت آن را دوچندان کرده است.

در کنارش موضوع هسته‌ای هم که یکی از دغدغه‌های ایران است برای ریکاوری اقتصاد خودش و رفع تحریم‌ها مطرح می‌شده یعنی ایران چطور از دوره قبل از ۷ اکتبر تا سپتامبر تلاش‌هایی برای اینکه بتواند در حوزه مذاکرات و تحریم‌ها امتیازاتی از طرف آمریکایی‌ها بگیرد، انجام داد ازجمله چراغ سبزی که در عمل به صورت دوفاکتور دولت بایدن در ارتباط با صادرات نفتی ایران ارائه داده که عملا وزارت خزانه‌داری آمریکا آن سختگیری‌هایی که در دوره ترامپ شاهدش بودیم را در دوره بایدن انجام نمی‌دهد. در عوض ایران هم از قابلیت‌ها و نفوذ منطقه‌ای خودش قبل از ۷ اکتبر استفاده می‌کرد این امکانی را به وجود می‌آورد که ایالات متحده و ایران به داد و ستد امتیازات بپردازند. البته این امتیازات جنبه‌های راهبردی و استراتژیک نداشته و الان هم ندارد یعنی بیشتر به‌نظر می‌آید که جنبه‌های تاکتیکی موضوعی و موردی دارد. به‌دلیل اینکه دو کشور وارد یک پروسه تنش‌زدایی نشده‌اند که ما از این مذاکرات توقع معامله بزرگ داشته و توقع یک بده بستان استراتژیک و راهبردی داشته باشیم. بنابراین در این حوزه خاص قابل تعریف است.

اما اینکه با توجه به اتفاقاتی که رخ داده آیا تغییری در این روند رخ می‌دهد یا خیر به‌نظر می‌آید که سیاست خارجی ایران به‌خصوص که ما الگوهای رفتاری ایران را در حوزه رفع تحریم‌ها بدانیم تفاوت شگرفی در دوره روحانی با دوره رئیسی نداشت و به‌نظر می‌آید که ما شاهد فرآیندهای مبتنی‌بر تداوم هستیم تا تغییر، بنابراین منافع ملی ایران با تغییر دولت‌ها ثابت می‌ماند و تغییر نمی‌کند. پس ما باید شاهد استمرار این مذاکرات باشیم ضمن اینکه در ایالات‌متحده آمریکا هم تفکرات همان تفکر است مگر اینکه در انتخابات نوامبر اتفاقاتی بیفتد که تفکر در آمریکا جابه‌جا شود.»

بایدن چالش‌های جدی با اسرائیل دارد

خسروشاهین با بیان اینکه جنگ غزه قطعا یکی از محورهای مذاکرات است، گفت: «به دلیل اینکه ایران احساس می‌کند درصورت به‌وقوع پیوستن آتش‌بس می‌تواند از محور و اعضای محور مقاومت به نحو احسن حفاظت کند و خسارت و آسیب کمتری به آنها وارد شود، آمریکا هم محدودکردن تنش را به‌عنوان یکی از اولویت‌های خودش برای تمرکز بر رقابت با چین و روسیه می‌بیند تا بتواند برخی از دارایی‌های خودش را در منطقه ما آزاد کند و هم در آستانه انتخابات، محدودسازی تنش قطعا فواید و امتیازاتی برای دولت آقای بایدن خواهد داشت.

اما درخصوص محورهای دیگر مثلا درخصوص جابه‌جایی یا تغییر دولت در اسرائیل به‌نظر نمی‌آید که جمهوری اسلامی ابزارهای موثر و مفیدی در این ارتباط داشته باشد که بخواهد در این رابطه با آمریکایی‌ها توافق کند. آمریکایی‌ها هم در پروسه عادی‌سازی روابط، چالش‌های جدی با دولت نتانیاهو دارند که نشان می‌دهد اینها هم ابزار موثری بر تصمیم‌سازی در اسرائیل ندارند. اما درعین‌حال با توجه به قرائن و شواهد یکی از محورهایی که به‌نظر می‌رسد در مذاکرات مورد بحث قرار گرفته برنامه هسته‌ای است و احتمالا در این مذاکرات تاکید شده که باید بین آنچه در طوفان الاقصی رخ داد با برنامه هسته‌ای ایران جدایی ایجاد کرد و این دو را با یکدیگر مخلوط نکرد. بنابراین هم ایران و هم ایالات‌متحده‌آمریکا در حوزه هسته‌ای، طرفدار حفظ وضعیت موجود هستند یعنی ایران دوست ندارد گامی جلوتر از این غنی‌سازی که انجام می‌دهد، بردارد و تنش‌ها را زیاد کند.

ایالات‌متحده هم قصد ندارد با انجام‌دادن اقدامات تنش‌زا در شورای حکام در قالب صدور قطعنامه در حوزه تحریمی یعنی تمدید تحریم‌ها و تشدید تحریم‌های نفتی تنش‌ها را افزایش دهد. بنابراین هر دو طرف بر حفظ وضعیت موجود تاکید دارند ضمن اینکه سعی می‌کنند از ابزارها و امکانات خودشان در حوزه منطقه‌ای هم به نحو شایسته برای تداوم وضعیت موجود و رد و بدل امتیازات موضوعی در این ارتباط نهایت استفاده را ببرند.»

کد خبر 855212
منبع: فرهیختگان

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 5
  • محمد IR ۱۱:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۷
    0 3
    تحلیلی منطقی است
  • بهروزالدوله IR ۱۶:۵۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۷
    1 1
    این بایدن خیلی برا ایران گوگلی مگولیه.