دوشنبه ۱ تیر ۱۳۸۸ - ۱۸:۰۹
۰ نفر

عصر اول تیر در حالی که اخبار ناآرامی‌ها در گوشه و کنار پایتخت به‌گوش می‌رسید

مجریان برنامه «به خانه برمی‌گردیم» شبکه تهران، که لابد فکر می‌کردند مخاطبان برنامه هنوز به خانه برنگشته‌اند، اندکی پس از سلام و احوالپرسی‌های معمول، خداحافظی کردند و آنتن را به فیلمی آمریکایی واگذار کردند.

دریغ از یک زیرنویس توضیح یا حداقل پوزش تا مخاطبانی که اتفاقی به خانه برگشته بودند و یا اصلاً از خانه بیرون نرفته بودند در بهت و حیرت بمانند. این بهت فقط مخصوص مخاطبان نبود؛ مجریان و دست‌اندرکاران این برنامه نیز شوکه شدند. تلفن‌های روابط عمومی شبکه تهران نیز از همان موقع بدون هیچ دلیلی قطع شد. هیچ پاسخی وجود نداشت. مگر این روزها می‌شود انتظار پاسخ داشت؟

این روزها تقریبا تمام اخبار صدا و سیما به‌راحتی از تمام اتفاقات گوشه و کنار شهر می‌گذرد و زمینه را برای رجوع مردم به رسانه‌های استکباری و غربی فراهم می‌کند.

همین موضوع درمورد مطبوعات نیز مصداق دارد که به‌لحاظ رعایت مصالح ملی و ضرورت آرام‌سازی فضای اجتماعی از درج بخشی از اخبار داخلی خودداری می‌ورزند. در همین حال که هیچ منبعی برای پاسخگویی وجود ندارد، شایعات دهان به دهان می‌چرخد و از اخباری حکایت می‌کند که چندان خوشایند نیست.

طی روزهای گذشته شایع شد که عوامل تولید سریال‌های مختلف صدا و سیما تحت فشار قرار گرفته‌اند تا نسبت به امضای بیانیه موسوم به 600 هنرمند اقدام کنند، این در حالی است که یک خبرگزاری نزدیک به دولت طی روزهای گذشته با هنرمندانی که بیانیه موسوم به 300 هنرمند را امضا کرده بودند تماس گرفته و از آنها سؤال ‌کرده که آیا قصد ندارند امضای خود را پس بگیرند؟

صرف‌نظر از ماهیت سیاسی این اقدامات، معلوم نیست هدف از این قشون‌کشی هنرمندانه چیست و چرا باید برای هرکاری از هنرمندان مایه گذاشت. طبیعی است که هنرمند نیز مانند دیگر اقشار مردم نظرات سیاسی منحصر به‌خود داشته باشد که قابل احترام است اما برای توجیه رفتارهای سیاسی لازم نیست هر بار دست به دامان هنر شویم.

این موضوع برای خود هنرمندان نیز مشخص است که سیاسی‌کاران، پس از هر اقدامی از این دست، آنها را فراموش کرده و تا مقطعی دیگر، به‌جای حمایت، بیشتر چوب لای چرخ آنان می‌گذارند.

این روزها معلوم نیست چه خبر است؟

کد خبر 84061

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز