یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۹:۱۷
۰ نفر

نگار پدرام: امروز نقش رسانه‌ها به‌عنوان منبع اطلاع رسانی پرقدرت و نفوذ در همه کشورها انکار‌ناپذیر است.

 اما اینکه چرا در ایران رسانه‌ها تنها در خدمت گسترش برخی مفاهیم قرار می‌گیرند، جای بحث دارد. آموزش نیروی متخصص و حرفه‌ای برای کار در رسانه‌های گروهی، تنها یکی از عوامل مؤثر در جهت دهی رسانه‌هاست.

 با دکتر حسینعلی افخمی، مدیر گروه رشته علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی درباره وضعیت آموزش روزنامه‌نگاری و خبرنگاری گفت‌وگو کرده‌ایم:

  • شما به‌عنوان مدیر گروه علوم ارتباطات اجتماعی وضعیت آموزش در این رشته را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ما نزدیک به نیم قرن سابقه آموزش روزنامه‌نگاری داریم و کمی کمتر از نیم قرن است که به آموزش رشته روابط عمومی می‌پردازیم. این تاریخ تنها مربوط به دوره‌ای است که دانشگاه در آموزش درگیر بوده است. رشته تحقیق در ارتباط‌جمعی هم که از نظر آموزشی سابقه طولانی در ایران ندارد. از سوی دیگر یک سری از رشته‌ها تحت‌تأثیر تحولات تکنولوژی‌های ارتباطی به‌وجود آمده‌اند، مثل رشته‌های سینما و تئاتر که همیشه جدا از رشته ارتباطات در ایران آموزش داده شده‌اند در حالی که به‌عنوان یک رسانه نقاط مشترک زیادی با رشته ارتباطات دارند. به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها این رشته‌ها در یک دپارتمان جای می‌گیرند.

رشته‌هایی مثل تبلیغات بازرگانی یا بازاریابی نیز در دهه50 در مقطع کارشناسی تدریس شده‌اند اما بعد از مدتی حذف شده و هنوز به جامعه برنگشته‌اند. در حالی که این روزها با توجه به تعدد و تکثر رسانه‌های گروهی و نقش مهمی که در عرصه تبلیغات به‌عهده دارند، آموزش تبلیغات بازرگانی بیشتر از قبل اهمیت پیدا کرده است. چون بازار کار آن همیشه بوده و همین نیاز باعث شده که رسانه‌ها برای پرکردن خلأ ناشی از نبود تبلیغات حرفه‌ای و متخصص آموزش دیده این رشته، از رشته‌های دیگر کمک گرفته‌اند.

  • با توجه به اینکه نیاز به آموزش‌های جدید روز به روز بیشتر می‌شود، چرا هنوز تنها چند گرایش محدود ارتباطات در ایران تدریس می‌شوند؟

تکنولوژی‌های جدید یک سری نیاز را در آموزش رشته‌های مربوط به ارتباطات مطرح می‌کنند اما سرعت تاسیس رشته‌های جدید در کشور ما بسیار کند است. در حالی که آنچه ما به‌عنوان رسانه‌های جدید می‌شناسیم در برخی کشورها بیش از 3دهه و در برخی بیش از 2دهه است که آموزش آن به شکل حرفه‌ای رواج یافته و سابقه کار آموزشی تعریف شده‌ای دارد. اما ما این خلأ را در حوزه آموزش‌های مربوط به رسانه‌ها داریم. البته سایر دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها هر کدام به موضوعاتی می‌پردازند که در ارتباط مستقیم با رشته ارتباطات بوده و به‌طور خاص در حوزه رسانه‌ها قرار می‌گیرند؛ یعنی این رشته‌ها در اصل باید به‌عنوان یکی از گرایش‌های رشته ارتباطات و در حوزه رسانه‌ها مطرح شوند. یکی از این رشته‌ها به دانشکده‌های فنی مربوط است چون با تکنولوژِی اطلاعات سر و کار دارد.

دیگری رشته مدیریت است و... ما در دانشکده علوم اجتماعی نیز گرایش‌ها و درس‌هایی لازم داریم تا نیاز بازار کار را تامین کنیم. اما این درس‌ها در مصوبات آموزشی قرار نمی‌گیرند. یکی دیگر از رشته‌هایی که در مقایسه با سایر کشورها هنوز بازار کار خود را در ایران پیدا نکرده رشته مخابرات است. ما در ایران رشته مخابرات را به‌عنوان یک رشته فنی تعریف کرده‌ایم در حالی که دیگران آن را به‌عنوان یک رشته اجتماعی (communication tele)  می‌شناسند و در خیلی از دانشگاه‌ها این رشته بخشی از دانشکده ارتباطات است چون با رسانه‌ها ارتباط مستقیم دارد.

  • در سایر کشورها، تاثیرات این آموزش‌های میان رشته‌ای چگونه بوده است؟

در برخی کشورها با پیچیدگی سازمان‌های رسانه‌ها مواجهیم که نیاز به این آموزش‌های میان‌رشته‌ای را به اهالی رسانه گوشزد می‌کند. این پیچیدگی‌ها حاصل اتفاقات دیگری است. از 3دهه پیش دو بحث اساسی در حوزه رسانه‌ها مطرح شد: یکی مقررات‌زدایی در عرصه ارتباطات راه دور و مخابرات است که در آن کنترل دولت‌ها کاهش پیدا می‌کند و بخش خصوصی در این عرصه سهم بالایی را به‌خود اختصاص می‌دهد و در نتیجه برخی نیازها توسط بخش خصوصی مطرح شده و توسعه می‌باید. به همین دلیل است که ما شاهد جهانی شدن ارتباطات هستیم و امکان داشتن ماهواره در بخش خصوصی فراهم می‌شود و افراد می‌توانند مالکیت شبکه‌های تلویزیونی برون مرزی را به‌خود اختصاص دهند.

در ادامه امکان داشتن شبکه‌های تلویزیونی متعدد که در گذشته تنها در آمریکا وجود داشت، در عرصه جهانی و برای همه کشورها فراهم شده که کشور ما هم در این زمینه فعال بوده است. به این مفهوم که ما هم بیش از 20 کانال فارسی داریم که از داخل کشور هدایت می‌شوند و بیش از 10 شبکه تلویزیونی فارسی زبان داریم که متصدیانی در خارج از ایران دارند و توسط فارسی‌زبانان اداره می‌شوند. این شبکه‌ها در ایران نیستند اما می‌توانند به‌راحتی فارغ‌التحصیلان ما را جذب کنند.

توسعه خبرگزاری‌ها و مطبوعات نیز از یک سو نتیجه تغییرات اجتماعی و از سوی دیگری حاصل تحولات تکنولوژِی رسانه‌ای است. در دهه 1980میلادی چین کمتر از تعداد انگشتان دست روزنامه داشت. اما در حال حاضر چینی‌ها بیش از 2 هزار عنوان روزنامه دارند. این نشان می‌دهد که صنایع ارتباطی به‌ویژه صنایع مربوط به ارتباطات جمعی چقدر گسترش یافته و نیازهایی را در بازار کار به‌وجود آورده است.

  • بنابراین با توجه به تحولات صنایع ارتباطی، چرا در زمینه آموزش‌های تخصصی برای رسانه‌ها در ایران تا این حد ضعیف عمل کرده‌ایم؟

ما هم از نظر آموزش در سه محوری که وزارت علوم تعریف کرده توسعه داشته‌ایم؛ یعنی دانشگاه سراسری، دانشگاه‌های آزاد اسلامی و دانشگاه علمی کاربردی که هر کدام به تربیت نیروی کار مورد نیاز رسانه‌ها می‌پردازند. البته دانشگاه سراسری فقط تهران را توانسته پوشش دهد و هنوز در هیچ کدام از شهرستان‌ها حتی شهر‌های بزرگ نیز نتوانسته واحدی را برای رشته علوم ارتباطات اجتماعی اختصاص دهد، در حالی که قدیمی‌ترین دانشگاه‌های شهرستان‌ها دانشگاه‌های سراسری هستند. دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علمی کاربردی رشد کمی بیشتری در شهرستان‌ها داشته‌اند و بخش مهمی از نیاز‌های شهرستان‌ها و مناطق دور دست را به با رشته تامین کرده‌اند.

از سوی دیگر مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها نیز نزدیک به 20سال است که توانسته دست کم نیازهای بازار فعلی مطبوعات را تامین کند. صدا و سیما هم که مرکز آموزش روزنامه‌نگاری دارد می‌تواند علاوه بر نیاز خود، درصدی را هم به علاقه‌مندان خارج از سازمان ارائه دهد. جالب اینجاست که خبرگزاری هم که یک مرکز خبری بیشتر نیست این فرصت را پیدا کرده که در 10سال گذشته دانشکده‌ای را راه‌اندازی کند و در 3حوزه مربوط به رسانه‌ها به آموزش بپردازد. در مجموع می‌توان گفت که آموزش حوزه ارتباطات در ایران خیلی گسترده شده و محدودیت‌ها و چارچوب‌های قدیمی را ندارد. اما در مقایسه با سایر کشورها دستاوردهای آموزش ایران در رشته ارتباطات چندان قابل توجه نیست.

  • وضعیت آموزش مربوط به حوزه رسانه‌ها در کشورهای دیگر چگونه است؟

سایر کشورها در ارتباط با روزنامه‌نگاری و خبرنگاری مشی دیگری دارند و شیوه ما در مقایسه با آنها جای نقد و انتقاد دارد. در مجموع رشته‌های ارتباطات در گروه رشته‌های هنرهای آزاد قرار می‌گیرند و رشته‌هایی هستند که از یک طرف می‌توانند در توسعه سرمایه داری و فلسفه سرمایه داری حرکت کنند و از طرف دیگر می‌توانند در توسعه و تحکیم قدرت دولتی مؤثر باشند.

در مجموع هیچ کشوری را نمی‌توان یافت که در آن رشته‌های حوزه ارتباطات و رسانه‌ها بدون دخالت مستقیم یا غیرمستقیم دولت رشد کرده باشند. حتی با وجود مقررات‌زدایی‌ها، باز هم یک‌سری چارچوب نظارتی بر ارتباطات و رسانه‌ها وجود دارد. چون تعاریف برخی رشته‌های ارتباطات ایجاب می‌کند که یک‌سری اصول حرفه‌ای خاص بر عملکرد روابط عمومی‌ها، روزنامه نگاران، صاحبان رسانه‌ها و در مجموعه کارکنان رسانه‌های جمعی وجود داشته باشد. در آنجا همان‌طور که کسی نمی‌تواند در رشته‌های حقوق، حسابداری، پزشکی و مهندسی دخالت کند، دیگران هم به‌خود اجازه ورود به حوزه ارتباطات را نمی‌دهند. البته این تنها یک قانون عرفی است که چندان عملی نمی‌شود. در آمریکا برای اینکه هرج و مرج در این حرفه به‌وجود نیاید و در نتیجه جامعه از طریق رسانه‌ها متضرر نشود انجمن‌های حرفه‌ای ایجاد شده که با همکاری دانشگاه‌ها بر سطح آموزش نظارت می‌کنند.

این نظارت باعث می‌شود که هر کسی نتواند وارد این حرفه شود و مهم‌تر از همه آنکه چون این حرفه‌ها که در یک عنوان کلی می‌توان آنها را خبررسانی به وسیله رسانه‌ها به حساب آورد، رانت اطلاعات را در دست دارند. بنابراین ممکن است هر کسی به فراخور اطلاعاتی که دارد وارد این حرفه شود، به همین دلیل است که انجمن‌های تخصصی با دادن آموزش‌های حرفه‌ای به فارغ‌التحصیلان آنها را برای ورود به دنیای رسانه‌ها آماده می‌کنند.

اما در ایران به‌ویژه در حوزه روابط عمومی تعداد زیای مدیر غیرکارشناس داریم که تنها به‌دلیل کارمند بودن در یک مجموعه، مسئولیت روابط‌عمومی آن را به‌عهده می‌گیرند. در حالی که فارغ‌التحصیلان رشته‌های روزنامه‌نگاری، روابط‌عمومی و تحققی در ارتباطات چون درس این رشته را خوانده‌اند و به رشته خود احترام می‌گذارند بدون تجربه مسئولیت قبول نمی‌کنند. کسانی که با مدارک دیگر وارد این حرفه می‌شوند بدون تعصب مشغول به کار شده و تاثیرات زیانباری بر این حرفه حساس می‌گذارند که متأسفانه کمتر کسی متوجه این زیان‌ها خواهد شد. در ایران هم باید تحصیلات آکادمیک در کنار آموزش حرفه‌ای قرار گیرد. در غیراین صورت با وضعیتی روبه‌رو خواهیم شد که برای دولت‌ها دردسر ایجاد شده و خطراتی نیز جامعه را تهدید خواهد کرد. چون در بسیاری از موارد اطلاع‌رسانی باید در چارچوب منافع ملی قرار گیرد. البته این حد و مرز به بخشنامه‌های دولتی مربوط نیستند و اهالی رسانه باید خودشان بتوانند برخی از این حد و مرزها را تشخیص دهند.

یکی دیگر از لطماتی که بر رشته‌های روزنامه‌نگاری و خبرنگاری طی سال‌های گذشته وارد شده این است که ورود و خروج به این حرفه‌ها آسان است. هر کس بدون آگاهی و دانش لازم و بدون شناخت کافی از مباحث مختلف رشته روزنامه‌نگاری وارد این حرفه شده و حتی با اطلاع‌رسانی نادرست منافع ملی کشور و منافع صنفی و حرفه‌ای این رشته را به خطر می‌اندازد. در حالی که در ایران اغلب سردبیران و دبیران سرویس‌ها قبل از خبرنویسی و روزنامه‌نگاری سردبیر و دبیر شده‌اند.

  • فکر می‌کنید با توجه با اینکه حرفه روزنامه‌نگاری از چند سال پیش به شکل حرفه‌ای تدریس می‌شود و در حقیقت آموزش‌های مربوط به آن آکادمیک شده، چرا در عمل چنین هرج و مرجی در حوزه روزنامه‌نگاری وجود دارد؟

در آمریکا بیش از 400 مرکز آموزشی وجود دارد اما کمتر از 100 تا از این آموزشگاه‌ها مدرک مورد تایید انجمن روزنامه‌نگاری آمریکا را ارائه می‌دهند. در حقیقت همه مراکز مدرک می‌دهند اما تنها تعدادی از آنها مجوز فعالیت به‌عنوان روزنامه‌نگار و خبرنگار را برای دانشجو فراهم می‌کنند. در انگلستان و برخی کشورهای اروپایی نیز چنین روندی برای فارغ‌التحصیل گرایش‌های مختلف رشته ارتباطات وجود دارد. این افراد هم دانش لازم را دارند و هم تجربه کسب کرده‌اند و می‌توانند با آگاهی کامل وارد این حرفه شوند. در حالی که در ایران از ابتدا، مطبوعات با بخشنامه تولید و توزیع شده‌اند و عده‌ای موظف بودند که بخشی از حقوقشان را به خرید روزنامه اختصاص دهند. در آن زمان روزنامه‌های ما مثل همه جای دنیا در حد خبرنامه‌های دولتی بوده است. اما بعدها دو گروه روزنامه شکل می‌گیرد: گروه اول که مربوط به دوران مشروطه هستند و در آنها رگه‌هایی از روزنامه‌نگاری حزبی وجود داشته است.

این دوره تا سال‌های 1320 ادامه داشته است؛ یعنی یک سری تشکل‌های حزبی با آرمان‌های سیاسی خود مطبوعات را راه می‌اندازند و به‌دنبال سود مالی نیستند. گروه دوم مربوط به مطبوعاتی است که از 1320 تا 1342 منتشر می‌شوند. این دوران بسیار خاص است. چون هم روزنامه‌نگاری تجاری شکل گرفته و هم به‌علت ضعف قدرت مرکزی و رقابت خوب احزاب، روزنامه‌نگاری حزبی هم وجود دارد. البته مطبوعات دولتی هم در آن دوران وجود داشتند و در حقیقت گروه سومی را تشکیل دادند. متأسفانه مطبوعات سیاسی ما در آن زمان خیلی بی‌ثبات و تحت فشار بودند، مطبوعات تجاری هم بیشتر خانوادگی هستند.

در چنین شرایطی اینکه سردبیر و معاون و... چه کسانی باشند، به مالک نشریه مربوط می‌شود و چون بحث سود و زیان مطرح است، مالک می‌تواند براساس منافع خود در کار حرفه‌ای روزنامه دخالت کند. در حال حاضر عده‌ای بخشی از مازاد درآمد خود را به تاسیس نشریه اختصاص می‌دهند و در عمل آن نشریه را به یک بولتن تبلیغاتی برای کار اصلی خود تبدیل می‌کنند.

این همان چیزی است که در سال‌های 1900 در آمریکا هم شکل گرفت و افرادی برای کسب شهرت تجاری وارد این حرفه شدند. از سال 1357 به بعد هم شاهد مطبوعاتی هستیم که یک آرمانگرایی خاص سیاسی دارند و به همین دلیل تجربه و آموزش روزنامه‌نگاری حرف اول را نمی‌زند بلکه آرمان سیاسی است که فرد را به روزنامه‌نگاری می‌کشاند.

  • یعنی در ایران تجربه و آموزش هم سو و همزمان با هم شکل نمی‌گیرند؟

بله. آنچه در مطبوعات امروز ایران می‌بینیم از اینجا نشات گرفته که هیچ‌گاه تجربه و آموزش حرف اول را نمی‌زند و سوابق سیاسی نقش مهم‌تری دارد. البته این فقط منحصر به مطبوعات نیست. سایر رسانه‌ها مثل خبرگزاری‌ها و رادیو و تلویزیون هم همین وضعیت را دارند. البته تقویت آموزش منجر به نوعی حرفه‌ای‌گری شده اما چون هنوز صنعت ما تغییر نکرده و اقتصاد رسانه‌ها غیرشفاف است تا رسیدن به وضعیت مطلوب خیلی فاصله داریم.

  • چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌دهید؟

تا زمانی که روزنامه‌نگاری ما دنبال دخل و خرج باشد و روی دکه‌ها، روزنامه‌های کم تیراژ داشته باشیم، نمی‌توانیم راهکار خاصی را پیشنهاد دهیم. چرا ما روزنامه‌هایی داریم که در 2نسخه روی دکه هستند؟ این از نظر اقتصادی به صرفه نیست و با هیچ عقل تجاری، مطبوعاتی و مدیریتی سازگار نیست. معلوم می‌شود که سوبسیدهای پنهان و آشکار مطبوعات مانع رقابت روزنامه‌ها و در مجموع رسانه است و کیفیت آموزش را نیز ارتقا نمی‌دهد. به هر حال مشکلاتی وجود دارد که هنوز شناسایی نشده‌اند و هر کدام مانعی برای رشد حرفه ما هستند. این موانع باید با کمک انجمن‌های تخصصی بررسی شوند.
سوتیتر: آنچه در مطبوعات امروز ایران می‌بینیم از اینجا نشأت گرفته که هیچ‌گاه تجربه و آموزش حرف اول را نمی‌زند و سوابق سیاسی نقش مهم‌تری دارد. البته این فقط منحصر به مطبوعات نیست. سایر رسانه‌ها مثل خبرگزاری‌ها و رادیو و تلویزیون هم همین وضعیت را دارند.

کد خبر 81553

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز