با گذشت چهل روز از جنگ اسرائیل و غزه، به نظر می‌رسد این رژیم با وجود تلاش زیاد، از تسلط بر فضای رسانه‌ای و افکار عمومی ناکام مانده است اما علت این ناکامی را با نگاهی به تاریخ رسانه و عملکرد آن می‌توان تا حدودی پیدا کرد.

رسانه و جنگ

همشهری آنلاین، فاطمه عباسی: این روزها اصطلاح جنگ ترکیبی زیاد به کار برده می‌شود و اهمیت آن آنقدر بالاست که اتحادیه اروپا کتابچه‌ای مختص به این موضوع تهیه کرده و در آن به ابعاد و چگونگی وقوع این نوعِ جدید از جنگ اشاره کرده است. واقعیت این است که جنگ ترکیبی با گسترش غیرقابل کنترل رسانه و بحرانی شدن فضای اطلاعات، شکل متفاوت و پیشرفته‌ای پیدا کرده، شکلی که در میدان نبرد، روی موثر خود را بروز می‌دهد.

رسانه‌ها همیشه با جنگ یا درگیری رابطه خاصی دارند؛ موقعیت‌های جنگی دارای انواع ارزش‌های خبری هستند و اهمیت آنها به دلیل شرایط امنیتی و علاقه‌ عمومی بالاست. درگیری و جنگ، آدرنالین رسانه است اما هنگامی که «جنگِ مربوط به ما» اتفاق می افتد، دخالت رسانه ها بسیار پرشور تر و گسترده تر ارزیابی می‌شود زیرا «جنگ می‌فروشد».

اما چرا نقش رسانه‌ها ارتباط تنگاتنگی با مسائل جنگی دارد؟

جنگ‌های بزرگ و رسانه‌های جمعی شکل‌های مدرن خود را مدیون دوره‌ای پربار از «اختراع» در اواخر قرن نوزدهم هستند. فناوری، غیرنظامیان را قادر می‌سازد از رویدادهای یک منطقه جنگی مطلع شوند یا حتی آن‌ها را ببینند. پل ویریلیو، فیلسوف فرانسوی که در نظریات متاخر خود به جنگ پرداخته، می‌گوید: «تاریخ نبرد، در وهله اول تاریخ ادراکات در حال تغییر است» و به همین دلیل جنگ‌های مدرن با ماهیت ترکیبی خود مشغول به کارگیری رسانه برای دستکاری ادراک مخاطب هستند. نمونه واضح آن پرکاری دستگاه دروغ پراکنی رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر است.

نقش رسانه‌های اجتماعی و ارتباط تنگاتنگ آن با غزه | چرا اسرائیل موفق به کنترل رسانه‌ و افکار عمومی جهان نشد؟
وحشتناک‌ترین دروغ‌ اسرائیل در مورد بیمارستان الشفاء غزه

افزون بر این، به گزارش ژورنال تحلیل‌های استراتژیک دانشگاه پنسیلوانیا، جنگ مدرن، که قدرت تخریب بیشتری پیدا کرده، متکی به مکان دقیق اهداف، است. همان فناوری‌ای که در دوربین‌های عکاسی خبرنگاران هم به کار رفته است. به همین ترتیب، بسیاری از ابزارهای مخابره که از طریق آن‌ها اخبار مناطق جنگی به گوش افرادی که در خانه امن خود هستند می‌رسد، شکل پیشرفته همان فناوری هایی هستند که در ابتدا برای ارتباط گیری سربازان جنگی ایجاد شدند؛ ارتباطاتی که برای مخابره اطلاعات جنگی به کار می‌رفتند.

دلیل دیگر را هارولد لاسول، از ناظران بریتانیایی پس از جنگ جهانی اول، در کتاب تکنیک‌های پروپاگاندا در جنگ جهانی آورده و اظهار داشته: «جنگ نه تنها عرضه خبر، بلکه تقاضا برای آن را نیز ایجاد می‌کند. افسون جنگ و همه چیزهای مربوط به آن آنقدر ریشه‌دار است که... کافی است رو یک کاغذبنویسید «نبرد بزرگ»؛ قطعا فروش شما افزایش خواهد یافت.» این اتفاق در در طول جنگ خلیج فارس عینا رخ داد؛ بیست روزنامه از بیست و پنج روزنامه پرفروش آمریکا افزایش تیراژ پیدا کردند و مخاطبان CNN هم ۱۰ برابر شدند.

البته میزان فروش «جنگ» به این بستگی دارد که جنگ با چه کسی است، و میزان احساس مشارکت مصرف‌کنندگان یا خوانندگان رسانه‌های غیرنظامی در آن چقدر است. این حس مشارکت در جنگ‌های «ما» بیشتر از جنگ‌های«دیگران» صادق است. به همین دلیل است که مردم ایرلند، سرخپوستان آمریکا و حتی برخی شرقی‌های لطمه دیده از تجاوز جغرافیایی، با وجود فاصله فرهنگی، دینی و جغرافیایی از غزه، با درد ناشی از جنایات صهیونیست‌ها، لطمات جنگ‌های خود را به یادآوردند و به هر روشی که می‌توانند اعتراض می‌کنند.

نقش رسانه‌های اجتماعی و ارتباط تنگاتنگ آن با غزه | چرا اسرائیل موفق به کنترل رسانه‌ و افکار عمومی جهان نشد؟
اعلام همبستگی ایرلندی‌ها با مردم فلسطین در بلفاست

رابطه رسانه و نظامیان

رسانه و ارتش هر دو درگیر یک رابطه متضاد و غرور آفرین هستند با این حال، در مقدمه دستورالعمل‌های وزارت دفاع بریتانیا به خبرنگاران جنگی حاضر در نبر فالکلند آمده است: «ماهیت جنگِ موفق پنهان‌کاری است؛ جوهر روزنامه‌نگاری موفق، جلب توجه عمومی است». گزاره‌ای که غیر قابل جمع به نظر می‌رسد. نمونه‌هایی قدیمی نیز از تنش بین نظامیان و افراد رسانه‌ای وجود دارد چرا که به نظر می‌رسد آزادی رسانه و هزینه‌های غیر قابل جبران لو رفتن اطلاعات جنگی با یکدیگر در تضاد هستند.

با این حال، دعواهای معمول بین ارتش و رسانه‌ها اغلب شبیه نمایشی تشریفاتی است. در جنگ‌های ویتنام، فالکلند و خلیج‌فارس، ارتش و رسانه‌ها با وجود تفاوت‌های ظاهری و نارضایتی‌های مکرر، به طرز چشمگیری خوب عمل کردند، چیزی که اچ جی کاپلان،‌ مشاور نظامی جنگ ویتنام، از آن به عنوان «وابستگی شدید عشق و نفرت» یاد می‌کند. این واقعیتی است که در اتاق جنگ اسرائیل به وضوح دیده می‌شود و رژیم غاصب با یک تیم رسانه‌ای هماهنگ تلاش می‌کند جنایات خود را توجیه کرده و بر آنها سرپوش بگذارد.

رسانه ها می‌توانند پیوندهایی را بین افکار عمومی داخلی و جبهه جنگ ایجاد کنند و تعهد غیرنظامی را به جنگ افزایش داده، در همان حال روحیه رزمندگان را بالا ببرند. یکی از ویژگی‌های بسیاری از جنگ‌های اخیر، مشارکت بیشتر غیرنظامیان، خواه به عنوان تماشاگر، قربانی یا شرکت‌کننده فعال بوده است. لبه دیگر این شمشیر، نگرانی بیشتر حکمرانان نسبت به مشروعیت مردمی خودشان است. صاحبان قدرت عموما به دنبال استفاده از رسانه‌های جمعی در زمان جنگ هستند تا شهروندان را در مورد عدالت جنگ و تسلیم‌ناپذیری دشمن متقاعد کنند.

نقش رسانه‌های اجتماعی و ارتباط تنگاتنگ آن با غزه | چرا اسرائیل موفق به کنترل رسانه‌ و افکار عمومی جهان نشد؟
اعتراض اسرائیلی‌ها به دموکراسی اشغالگرانه نتانیاهو و جنگ

به عنوان مثال، اتحاد جماهیر شوروی در جنگ افغانستان، در دهه ۱۹۸۰، تابوت نظامیان خود را به شکل مهر و موم شده و پنهانی به کشورش منتقل می‌کرد تا از نفوذ رسانه‌ای و انتقاد افکار عمومی بکاهد. این نگرانی، اخبار و تصاویر زمان جنگ را به کالاهایی استراتژیک تبدیل کرده است، و به همین دلیل، غزه قبل از هر چیز از اینترنت محروم شد. تا هم افکار عمومی جهان و هم واکنش داخلی مردم اسرائیل کنترل شود. راهکاری که به نظر می‌رسد با تلاش اکانت‌های فعال در فضای مجازی چندان موفق نبوده است.

با این حال باید مراقب بود تا رسانه‌های اجتماعی و مدرن، بیش از آنکه ما را از جنگ دور نگه دارند، ما را به تماشاچیان جنگ تبدیل نکنند.

کد خبر 807695
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha