یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۰:۴۲
۰ نفر

زهرا آران: انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، به مناسبت یازدهمین جشن تاسیس این انجمن، یک هفته را به جای یک روز به گرافیک و گرافیست‌ها اختصاص داد.

 البته در این چند روز به وضعیت گرافیک ایران پرداخته نشد که کاری بجا و سنجیده بود چراکه گرافیک ایران (حتی در میان گرافیست‌های نسل سوم) به اندازه کافی پویا و خلاق است در عوض، در  روزهای سوم تا هفتم اردیبهشت ماه، به وضعیت طراحی بصری شهری و تاثیری که گرافیک شهری در هویت شهرها دارد، پرداخته شد؛ مسئله‌ای که مدت‌های طولانی فکر و ذهن گرافیست‌ها و معماران و شهرسازان پیشرو را به‌خود مشغول کرده است.

بحث‌ها، میزگردها، سخنرانی‌ها و حتی نمایشگاه‌هایی که در حاشیه هفته گرافیک برگزار شد، در راستای هویت‌بخشی یا ساماندهی به اوضاع‌بصری شهرهای ایران بود.
در بخش‌های نمایشگاهی و پژوهشی این رویداد فرهنگی – هنری- شهری، 3 بحث عمده وجود داشت؛ معرفی تابلو‌های راهنمایی مسیر شهر تهران باقلم ترافیک، طراحی هویت‌بصری چند شهر جهان و طراحی معضلات شهری و اجتماعی.

آثار بخش نخست، طراحی‌هایی بودند که شهرداری تهران آنها را در سال ۱۳۵۹ به محمدرضا بقاپور سفارش داده بود. در بخش دوم، طرح‌های بصری و کاربردی علائم و تابلوهای شهرهای مختلف معرفی شدند و در بخش سوم، نمونه‌هایی از طرح‌های طراحان گرافیک جهان روی دیوارهای خانه هنرمندان قرار گرفتند.

به جز بحث‌های مهم حاشیه این نمایشگاه‌ که به‌منظور شناسایی چالش‌های هویت شهری و اصلاح آنها برگزار شدند، آثار به نمایش درآمده در نگارخانه‌ها هم با هدف خاصی چیده شده بودند. بازدیدکنندگان لازم نبود گرافیست باشند تا معنا و دلیل نمایش آن همه تابلوی کوچک و بزرگ را بفهمند.

حتی یک بیننده عادی یا یک رهگذر که برای گذراندن وقت به خانه هنرمندان آمده بود هم می‌توانست از نمایشگاه لذت ببرد و از همه مهم‌تر آن را بفهمد. به این دلیل که ابتدای هر نگارخانه‌ای، دلیل نمایش تابلوهای شهری یا عکس‌هایی که هویت یک شهر را نشان می‌دادند، در چند پاراگراف جذاب و خواندنی آمده بود و مخاطب را بعد از خواندن نوشته‌ها مجبور می‌کرد تمام نمایشگاه را به دقت نگاه کند و به این ترتیب منظور اصلی برگزارکنندگان را به راحتی بفهمد.

در این نمایشگاه برای دانستن اینکه در طراحی شهر لندن یا ونکوور، چه طرح و رنگی غالب است و اینکه چرا معماران و گرافیست‌ها این شهرها را باهویت و تهران را بی‌هویت می‌دانند، نیازی به گذراندن دروس تخصصی گرافیک یا بحث‌های سنگین نبود. بعد از تماشای همان 15-10 عکس شفاف - که با هدف و منظور خاصی عکاسی شده- مخاطب می‌فهمید دایره‌ای سفید که با یک خط سفید از وسط به 2نیم شده و پس زمینه‌ای قرمز دارد، نشانه‌ای است که حتی توریست‌ها هم می‌توانند با دیدن آن، مسیرشان را در شهر لندن انتخاب کنند، چه برسد به شهروندان این شهر که سال‌ها با نمادها و علامت‌های ثابت در شهرشان زندگی کرده‌اند.

یا مثلاً تفاوت قلم ترافیک تابلوهای تعیین مسیر در ایران از سال‌های بسیار دور تا به‌حال هم کارگاهی برای گرافیست‌ها و طراحان شهری بود و هم به مخاطبان عادی آگاهی داد و البته به‌دنبال آن، انتظارشان را هم از گرافیک شهری بیشتر کرده است.به جز اینها، مسابقه هم، بخشی از برنامه‌های جنبی هفته گرافیک بود که در 2 بخش موضوعی و ویژه برگزار شد. گرافیست‌ها در این بخش، ایده‌های خود را با موضوع زباله شهری نمایش دادند که شامل «کاهش تولید زباله»، «تفکیک زباله خشک و‌تر در مبدأ» و «بیرون گذاشتن زباله‌ها از منزل در ساعت ۹ شب» بود که در شش قالب پوستر، بیلبورد، آگهی مطبوعاتی، گرافیک متحرک، تیزر تلویزیونی و بدنه مخزن‌های زباله مکانیزه ارائه شد.

بخش زباله‌ای نمایشگاه، چند جمله و شعار کلیدی داشت که پوسترها بر مبنای آن، طراحی و ساخته شده‌اند. جملاتی همچون «تفکیک زباله خشک‌و‌تر در مبدأ»، «تفکیک زباله، بازیافت آینده» و «نه زودتر، نه دیرتر، 9 شب.»

اگرچه تعداد آثار نمایشی این بخش، کم تعداد و در راهروی نگارخانه میرمیران و ممیز قرار گرفته بود ولی 2نکته مهم در آن، چنان پررنگ بود که توجه مخاطب را به‌خود جلب می‌کرد. اولین نکته، چاپ فوق‌العاده پوسترها و دیگری نگاه ویژه طراحان و گرافیست‌های شرکت‌کننده بود. اما از همه اینها مهم‌تر، ‌همراهی و همکاری مدیران و مسئولان شهری در برگزاری این هفته بوده است.

به این ترتیب، به‌نظر می‌رسد پاشنه آشیل گرافیک و به‌خصوص گرافیک شهری که عدم‌نمایش آن در سطح شهر و محدود شدن آن به نگارخانه‌ها و دانشگاه‌های هنر است، پیدا شده و کسانی که در این ماجرا درگیر و دخیل هستند، برای رفع این معضل به راه حل مشترکی رسیده‌اند. طوری‌که فرهادی در مراسم افتتاحیه از به اجرا درآمدن 3اثر برگزیده و بخشی از آثار تشویقی توسط شهرداری منطقه 6 تهران در سطح شهر خبر داد.

 او حتی در بخش دیگری از سخنانش گفت که قرار است با همکاری و حمایت شهرداری تهران، دبیرخانه‌ای دائمی برای چنین فعالیت‌هایی تشکیل شود. اگرچه احتمالاً زمان زیادی را باید منتظر ماند تا این تصمیم‌‌گیری‌ها عملی شود اما در مجموع همه اتفاقات هفته گرافیک، از آشتی و توافق میان هنرمندان گرافیست و مدیران و مسئولان شهری حکایت می‌کند؛ فقط باید امیدوار بود که این آشتی همیشگی و پایدار باشد.

یکی دیگر از بخش‌های جالب نمایشگاه هفته گرافیک، «موزه گرافیک ایران، گنجینه‌ بی‌مکان» بود که پوسترهای پیشکسوتان گرافیک ایران را در یک مجموعه نشان می‌داد. طراحی و دکور کاملاً‌ مشکی نگارخانه به تنهایی نارضایتی گرافیست‌ها را از موزه نداشتن نشان می‌داد، احتمالاً رنگ مشکی درباره موزه گرافیک به این دلیل انتخاب شده که موزه گرافیک، مرده یا اصلا به دنیا نیامده است! اولین پوسترهای سیاه و سفید یا رنگی که برای تئاتر، فیلم یا سهام بورس و خرید و فروش اتومبیل و کالا طراحی شده بوده، و همچنین لوگوهای وزارت نفت، شرکت ملی نفت، لوگوی هزار تومانی، تنها نمونه‌های کوچکی از عجایب گنجینه بدون مکان گرافیک بودند که در خانه هنرمندان به نمایش درآمد. گنجینه‌هایی که اگر انجمن گرافیک قدم پیش نمی‌گذاشت و جمعشان نمی‌کرد، گرافیک امروز ایران، آبا و اجدادش را نمی‌شناخت!

کد خبر 80448

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز