سه‌شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۶
۰ نفر

محمود مولایی: عکس دیده نشده از محمد مایلی‌کهن، همان است که او را در حالی که دست‌هایش توسط دستبند ماموران در کنار هم قرار گرفته‌اند، نشان می‌دهد.

همان که خود بارها اعلام کرد و البته تلاش بسیاری انجام داد، تا این عکس دیده شود. همان عکسی که دست آخر مشخص نشد که اساسا چنین عکسی وجود دارد یا نه؟ ماجرا اما پیدا بود؛ پیش از آمدنش به سایپا، در دوران بی‌خبری از او، شکایت برادران شفیع‌زاده به سرانجام رسید و حکم به بازداشت مایلی‌کهن داد. مربی منتقد که زمانی در ساپیا با مجید جلالی اختلاف پیدا کرده بود، بعدها در موضوع اختلاف جلالی با مدیران باشگاه
استقلال اهواز، اینگونه از این مربی حمایت کرد: «زمانی که برادران شفیع‌زاده تاتی‌تاتی می‌کردند، مجید جلالی معلم اخلاق بود.»

حمایتی که او را به دردسر انداخت و البته خود چندان از این موضوع ناراحت نبود؛ وقتی که گفت: «شاید به این شکل بتوانم جلب‌توجه کنم و حرف‌هایم را قبول کنند.» حالا محمد مایلی‌کهن سرمربی تیم ملی است؛ او البته با حضور غیرمنتظره‌اش در تیم ملی بعد از برکناری علی دایی و در آستانه جام جهانی، توانست کاملا جلب توجه کند. حتی بدون عکسی که قرار بود مایلی‌کهن را با دست‌های بسته و در شمایل یک متهم نشان دهد. چهره مایلی‌کهن اما یادآور خاطرات دیگری است...

خاطره رویارویی با کره‌جنوبی در جام ملت‌های1996. آنجا که با نشان دادن تصویر چهره شاداب مایلی‌کهن و مغموم سرمربی کره‌ای‌ها، به نوعی بینندگان تلویزیونی دو روی سکه را دیدند. وقتی که سرمربی کره‌ای چاره را در اشک دید تا خود را تخلیه کند. چه تحمل گل‌های پی‌درپی بازیکنان ایرانی را نداشت؛ 6 بر 2. اتفاقی غیرمنتظره که گرچه در آن هنگام، نمایش ملی‌پوشان به‌خصوص چهار گل علی دایی بیشتر به چشم آمد اما این تیم محمد مایلی‌کهن بود. تیمی که با او در جام ملت‌های آسیا درخشید و اگر بدشانس نبود، می‌توانست قهرمان این رقابت‌ها شود. البته سومی این مسابقات هم برای علاقه‌مندان فوتبال راضی‌کننده بود. 

مدتی  بعد، همان  تیم با مربیگری مایلی‌کهن در مقدماتی جام جهانی 1998 شرکت کرد. این مربی چهار سال قبل تر، در مقدماتی جام جهانی 1994 دستیار علی پروین بود. در آن دوره تیم ملی به  جام جهانی صعود نکرد و البته پروین به عنوان سرمربی تیم ملی و مایلی‌کهن به عنوان عضو کادر فنی در این راه موفق نبودند. چهار سال بعد، مایلی‌کهن  همراه مربیانی چون نادر فریادشیران و مجید جهانپور قصد صعود به جام جهانی فرانسه را داشت.

این تیم اما با این کادرفنی به جایی نرسید و تیم ملی در آستانه حذف قرار گرفت، موضوعی که مدیران وقت فدراسیون فوتبال را بر آن داشت که دست به تغییر بزنند. خروج مایلی‌کهن از تیم ملی، توام با بازگشت این تیم به دوران اوج بود. تیمی که دست آخر با رقم‌زدن حماسه ملبورن جواز حضور در جام جهانی را دریافت کرد. گرچه این صعود باعث خوشحالی شخص مایلی‌کهن هم شد، اما او برای دومین‌بار به عنوان یکی از اعضای کادرفنی در این راه به جایی نرسیده بود.

مایلی‌کهن بعدها مربیگری تیم امید ایران را پذیرفت. همان تیمی که آخرین بار 30 سال پیش در مرحله نهایی المپیک حضور داشت و در آن روزها عدد «30» برای اهالی فوتبال حسرت‌برانگیز بود. آیا تیم مایلی‌کهن پایانی‌ است بر این حسرت؟ اغلب کارشناسان به دنبال پاسخی برای این پرسش بودند. در عین حال، امیدوار بودند به تیم امید. تیمی که پیش از شرکت در مقدماتی المپیک، بازیکنانش نمایش قابل‌قبولی در بازی‌های آسیایی بوسان داشتند. تیمی با مربیگری برانکو ایوانکوویچ که تنها سه بازیکن بزرگسال در جمع‌شان دیده می‌شد. در میانه مسابقه‌ها نیز علی دایی به دلیل فوت پدرش مجبور به ترک اردوی تیم ملی و بازگشت به ایران شد. با همه اینها کسانی که مسابقه‌های بوسان را دنبال می‌کردند، مطمئنا بازی روان بازیکنان ایران را به یاد دارند؛ توام با درخشش بازیکنانی چون جواد نکونام، محمد نصرتی، محرم نویدکیا، حسین کعبی، ایمان مبعلی و... بازیکنانی جوان که اغلب شرایط حضور در تیم ملی امید را هم داشتند.

این تیم دست آخر قهرمان مسابقات شد و بسیاری از ملی‌پوشان با خاطره‌ای خوش و انگیزه فراوان به تیم امید ملحق شدند. برخی کارشناسان بر این باور بودند که تیم مایلی‌کهن، بهترین تیم ملی امید در تاریخ فوتبال ایران است؛ بازیکنان مستعد و جوان با تجربه حضور در مسابقه‌های بین‌المللی. به این ترتیب، تمرینات تیم امید شروع شد. زمان گذشت تا بازی با امید‌های کره جنوبی فرا‌رسید. مسابقه‌ای که در استادیوم آزادی برگزار شد و حضور تماشاگران ایرانی در این مسابقه به بازیکنان این تیم انگیزه می‌داد.

حدود 40 هزار تماشاگر تیم امید را تشویق می‌کردند و البته اندک تماشاگران کره‌ای؛ آنها که زیر جایگاه‌های شیشه‌ای تجمع کرده بودند و صدای تماشاگران ایرانی  صدای تشویق آنها را ناخواسته خاموش کرده بود. لحظاتی که به تندی گذشت؛ وقتی که نمایش قابل قبول تیم امید کره ناخواسته صدای تماشاگران ایرانی را خاموش کرد و این بار تماشاگران حریف بودند که نسبت به هواداران پرشمار میزبان برتری داشتند و کره‌جنوبی را تشویق می‌کردند. در آن روزها بود که مایلی‌کهن گفت: «نرفتن تیم امید به المپیک فاجعه نیست.» از بازیکنان آن تیم، یکی هم مثل محرم نویدکیا در مسابقه برگشت با کره‌‌جنوبی سخت آسیب دید و بعد از رفع مصدومیت اش نیز دیگر نتوانست همان بازیکن همیشگی باشد. و این بود پایان ناامید کننده تیم امید.

محمد مایلی‌کهن در دولت نهم به چهره‌ای دیگر تبدیل شد. او که پیش از آن بنا به سابقه بازی‌‌اش در پرسپولیس و تیم ملی به عنوان یک فوتبالیست مطرح مربیگری را شروع کرد، در این دوران خیلی‌ها مایلی‌کهن را نه در قامت یک مربی که در مسند ریاست سازمان تربیت‌بدنی می‌دیدند. حمایت او  از احمدی نژاد شروعی بود بر آغاز گمانه زنی ها از ریاست سازمان تربیت‌بدنی تا مدیریت باشگاه پرسپولیس. گفته می‌شد مایلی‌کهن نامزد این
دو پست است. گرچه احتمال حضورش در سازمان تربیت‌بدنی کم بود و برخی منابع خبر دادند که او هیچگاه کاندیدای ریاست سازمان ورزش نبوده. با این وجود، در آن روزها تا آستانه مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس پیش رفت.

او به پرسپولیس نزدیک شد، اما بعد از اینکه محمدحسن انصاری‌فرد مدیرعامل این باشگاه شد، حتی حاضر نشد عضویت هیات‌مدیره پرسپولیس را بپذیرد و  به این ترتیب،‌ او در تصمیمی غیرمنتظره سر از فولاد درآورد؛ تیمی که با آن موفق نبود. نام مایلی‌کهن بعد از آن با انتقادهایش در محافل ورزشی مطرح می‌شد. کسی که بعد از مربیگری علی دایی انتقادهای بسیاری به اسطوره فوتبال ایران کرد؛ یعنی انتقاد به عضو هیات‌مدیره باشگاه سایپا اما در اواسط این فصل با سفر علی دایی به مکه، ناگهان سرمربی سایپا شد. موضوعی که باعث دلخوری سرمربی تیم ملی شد اما حمایت مدیران سایپا از مایلی‌کهن، این مربی را در این باشگاه نگه داشت. او ناگهان سایپا را متحول کرد.

تیمی ضعیف در آن روزها که بعد از حضور مایلی‌کهن 7 مسابقه را بدون شکست پشت‌سر گذاشت. حالا لیگ هفته‌های پایانی را پشت سر می‌گذارد و مایلی‌کهن نمونه یک مربی موفق در سایپا به حساب می‌آید. گرچه او این روزها دغدغه نارنجی ندارد و به تیمی‌ می‌اندیشد یک دست سفید پوش؛ با حریفانی چون کره‌جنوبی، کره‌شمالی و امارات در پیش رو. در مسابقاتی چون مقدماتی جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی. در روزهای ناامیدی تیم ملی برای صعود به جام جهانی و... حالا مایلی‌کهن نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. او برای سومین بار است که می‌خواهد تیم ملی را به جام‌جهانی ببرد. گرچه در مقدماتی جام جهانی 94 نقش یک دستیار را ایفا می‌کرد،‌ اما در مقدماتی 98 به عنوان سرمربی ناکام بود و حالا دومین حضورش به عنوان سرمربی تیم ملی. آیا این‌بار می‌تواند متفاوت از آنچه در گذشته بود، باشد؟

کد خبر 79005

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز