سه‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۴
۰ نفر

زهره نیلی: اینجا به هیچ مکان و زمان و تمدنی تعلق ندارد، گویی که این خشت‌ها همیشه تاریخ، این چنین پابرجا بوده و با تو از روزگاران نامده و رفته، سخن گفته‌اند.

 بنای مقدسی که روبه‌روی توست و از فرش به عرش کشیده شده و هزاران سال چون کوهی استوار، پابرجا باقی مانده، زیگورات چغازنبیل است.

تا هنوز هوای خوزستان بهاری است باید این فرصت را غنیمت شمرد. هنوز هم باید مقصد را از قبل روی نقشه تعیین کرده باشید وگرنه در فاصله شوش – اهواز فقط یک تابلو و آن هم با عنوان « چغازنبیل – 25 » کیلومتر بعد از آنکه حدود 10 کیلومتر از شوش به سمت اهواز خارج شدید وجود دارد. هنوز هوا آنقدر گرم نشده که سفر به شوش و چغازنبیل برایتان سخت باشد.... اگر به این مقصد رفتید بناهای جانبی آن مثل فاضلاب و تصفیه‌خانه را فراموش نکنید...

 زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله 40 کیلومتری جنوب شرقی شوش و
 20 کیلومتری هفت‌تپه، در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است؛نیایشگاهی که در سال1250 پیش از میلاد و در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی، «اونتاش‌ گال» (1265- 1245 پیش از میلاد) در میانه شهر «دور‌اونتاشی» ساخته شده تا با ما از تمدن کهن و ریشه‌دارمان سخن بگوید، تمدنی که برخی به اشتباه آن را به دوره مادها و هخامنشیان نسبت می‌دهند:« من، اونتاش-گال پسر هویانومنا، شاه اتران و شوش همین که محل شهر، محصور شد در آنجا شهر اونتاش-گال و مکان مقدس را ساخته‌ام... آن را در یک حصار بیرونی و درونی محصور کردم.شاهان قدیم نساخته بودند، من ساختم...»

 بنایی که به تمامی از خشت و آجر و در زمینی به مساحت 11 هزار متر مربع و در 5 طبقه( که اکنون تنها 2 طبقه از آن باقی مانده) ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به 50 متر و سطح زیربنای آن به 25هزارمتر مربع می‌رسیده است. معبدی که به‌صورت طبقات متداخل ساخته شده بوده و هر طبقه بالاتر و البته کوچک‌تر از طبقه دیگر بوده است؛ به عبارتی می‌توان، زیگورات را به هرم توپری مانند کرد که بنا به گفته بعضی، 5طبقه داشته و امروز، تنها 2 طبقه از آن باقی مانده است و بقایای طبقات بالاتر نیز به شکل تلی از خشت به چشم می‌خورد.

واژه « چغازنبیل»، از 2بخش « چغا » به معنای تپه و زنبیل، تشکیل شده است. گویا پیش از آنکه زیگورات را از دل خروارها خاک بیرون بکشند، ویرانه‌های تپه مانندش یک زنبیل واژگونه را تداعی می‌کرده و بدین سبب بومیان، این نام را بر آن نهاده‌اند.آری زیگورات که طی قرون و اعصار زیر تلی از خاک مدفون شده بود، در فاصله سال‌های 1330 تا 1341 توسط رومان گیرشمن، باستان‌شناس بزرگ فرانسوی‌، از دل خاک بیرون آمد و پاره‌ای از رازهای سر به مهر خود را آشکار کرد.

زیگورات چغازنبیل در تابستان سال 1357 همراه با تخت جمشید و میدان نقش جهان اصفهان، در مسیر جهانی شدن، گام برداشت و در فهرست میراث فرهنگی جهانی جای گرفت. آن زمان، کمتر کسی زیگورات را می‌شناخت یا تصویری از آن در ذهن داشت، اگرچه امروز هم، پس از گذشت 30 سال، زیگورات نسبت به سایر آثار تاریخی ایران، همچنان ناشناخته است.

 در سه سوی زیگورات چغازنبیل 3 بنای کوچک آجریِ دایره‌ای شکل ساخته شده است که تنها یکی از آنها که در سوی شمال غربی قرار دارد، تا حدودی بنای شمال شرقی نیز، کاملاً از بین رفته و تنها شالوده آن باقی مانده است در باره کاربرد این 3 بنا نظریه‌های متفاوتی عرضه شده بود. رومان گیرشمن، سرپرست هیئت کـاوش چغـازنبیـل و نیز آندره پـارو از آنها به‌عنوان «پـوستامنـت» ‌به معنای پایه مجسمه نام برده‌اند. عده‌ای دیگر نیز، این3 بنا را سکو، نیمکت، مذبح، محراب و قربانگاه دانسته‌اند.

از درهای چوبی معبد که با میله‌های شیشه‌ای تزئین می‌شده اند، چیزی باقی نمانده، اما پاشنه سنگی درها در گوشه‌ای از محوطه به چشم می‌خورد. بی‌شک دروازه‌های ورودی زیگورات شکوه گذشته را ندارند، اما هنوز هم، استوار و پرقدرت جلوه می‌کنند.

به جز این، حتی جای پای کودکان و سگان هم، بر آجر فرش‌ها به جا مانده تا حال و هوای روزگاری را که بزرگ‌ترین معبد عیلامی ساخته می‌شده، تداعی کنند. شاید آن کودک، فرزند یکی از کارگرانی بوده که پدر زحمتکش خود را یاری می‌رسانده یا بچه شیطانی که بی‌توجه به تقدس معبد و تنها از سر کنجکاوی به آن قدم گذاشته است.

گفتند فسانه‌ای
و در خواب شدند...

دور تا دور زیگورات را دیواری در برمی‌گرفته که در کناره بخش شمال غربی آن، معابد کوچکی برای دیگر خدایان عیلامی «کریریشا»، «ایشنی‌کرب» و « هومبان» ساخته شده بوده است. امروز هم آن دیوارباقی است و هم بقایای معابدی که زیر سایه زیگورات، خفته بودند.مجموعه این معابد با دیوار دیگری احاطه می‌شده در پس آن، خانه‌های شهر قرار داشته ؛ شهری که دیگر چیز زیادی از آن به جا نمانده، مگر بقایای چند ساختمان و خرده سفال‌هایی پراکنده در این سو و آن سو. البته دورادور شهر نیز حصاری به طول نزدیک به 4 کیلومتر وجود داشته که باستان‌شناسان، بقایایش را کشف کرده‌اند.

کاخ‌های شاهی، در شرق شهر قرار گرفته‌اند؛ کاخ که نه، بقایای تعدادی دیوار که به سختی می‌توان باور کرد در گذشته بارگاه دست نیافتنی شاهان عیلامی بوده‌اند و زیر همین بقایا،
5 آرامگاه زیرزمینی کشف شده است که احتمالا از آن خانواده شاهی بوده‌اند.
اگرچه امروز، مدیریت سایت جهانی چغازنبیل کوشیده تا حداقل استانداردها را در نگهداری از این اثر جهانی رعایت کند، اما...

خوشبختانه زیگورات چغازنبیل، در وسط بیابان قرار گرفته و اطراف آن جز رود دز و جنگل‌های حاشیه آن و مزارع نیشکر هفت تپه چیز دیگری به چشم نمی‌خورد، بی‌گمان اگر در وسط شهر قرار داشت، تا‌کنون در میان انبوه برج‌ها و آپارتمان‌های نوساز گرفتار آمده یا بنا بود که از زیرش تونل مترو بگذرد یا بخشی از عرصه و حریمش در طرح تعریض خیابان قرارمی‌گرفت؟! باور کنید، مگر میدان نقش جهان که همزمان با زیگورات چغازنبیل به ثبت در فهرست آثار جهانی رسیده، همه این نامهربانی‌ها و بی‌فرهنگی‌ها را از جانب متولیان فرهنگی، به چشم ندیده است؟!

با این حال، زیگورات نیز مشکلات خاص خود را دارد. کشت و صنعت در هفت تپه، تهدیدی جدی برای این مکان مقدس است. هفت تپه از دیگر محوطه‌های پراهمیت عیلامی است که در 17 کیلومتری چغازنبیل قرار گرفته؛ در مسیر راه چغازنبیل به هفت تپه، به درختان کهنسالی برمی‌خوریم که قلع و قمع شده‌اند تا زمین‌های بیشتری به طرح گسترش مزارع اختصاص پیدا کند و این یعنی، تهدید منظر طبیعی چغازنبیل و هفت تپه که بسیار مورد توجه یونسکواست ؛ راستی عشق به برهوت و سترونی تا چه حد؟!

رفت‌وآمد وسایط نقلیه نیز مشکل دیگری است که نه تنها در چغازنبیل که در تمام محوطه‌های تاریخی چون سیلک نیز وجود دارد. اینجا هم، جای چرخ ماشین و موتورسیکلت درست در میانه محوطه‌های تاریخی از جمله بقایای کاخ‌ها و مقابر شاهان عیلامی کاملا مشهود است.

کیفیت گردشگران در چغازنبیل، مهم‌تر از کمیت آن است. چغازنبیل با نزدیک‌ترین شهرها ( شوش و شوشتر ) بین 45 تا 60 دقیقه فاصله دارد و جز با خودروی شخصی، نمی‌توان به سراغش رفت. در اطرافش نه رستورانی وجود دارد، نه بازاری، نه اقامتگاهی و نه هیچ خدمات و امکانات گردشگری دیگری. با این وصف، باید کسانی را که ازاین سو و آن سوی کشور به دیدارش می‌آیند، ارج نهاد و این در حالی است که جز آقای حیدری که با زیروبم مکان آشناست، کس دیگری نیست تا گردشگران را راهنمایی کند و برایشان از رمز و رازهای سر به مهر کهن‌ترین اثر تاریخی در ایران بگوید.برگه‌ها و نقشه‌هایی در گوشه و کنار به چشم می‌خورد اما نه کافی است و نه درخور اثری جهانی چون چغازنبیل.

شب، فرا رسیده و تاریکی همه جا را فراگرفته است، چراغ‌های روشن، جلوه خاصی به زیگورات چغازنبیل بخشیده و بر شکوه آن افزوده‌اند.روبه‌روی این معبد کهن می‌نشینی و دل به نوایی می‌سپاری که از خوزستان تا «جاده ابریشم»، همراهی ات می‌کند تا با تو از بی‌مکانی و بی‌زمانی، سخن بگوید.

کد خبر 78388

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز