بعید است که کسی در شهر تهران این پرنده را ندیده باشد و صدایش را نشنیده باشد؛ همان پرنده‌ای که همه جا هست؛ از پشت پنجره آپارتمانمان گرفته تا روی سنگفرش پیاده‌رو و حتی آسفالت خیابان؛ از روی شاخه‌های درختان گرفته تا روی آنتن‌های پشت‌بام منازل که امروزه تعدادشان از درخت‌ها بیشتر شده است.

قمری

همشهری آنلاین: نه ما کاری با آنها داریم و نه آنها آزاری به ما می‌رسانند. در کنار ما لانه می‌سازند و غذای خود را تامین می‌کنند. قمری‌ها در کنار این همه ماشین و ساختمان، در کنار آدم‌های شهری زندگی می‌کنند اما آنها خوشبختانه یا متاسفانه به او توجهی نمی‌کنند؛ چرا که از بس او را دیده‌اند، او را نمی‌بینند.

خیلی‌ها حتی نام درست او را هم نمی‌دانند و او را «یاکریم» می‌نامند اما در واقع او پسرعموی یاکریم است؛ یک «قمری خانگی»؛ پرنده‌ای که همیشه دیدن آن عادی نبوده و زمانی در فرهنگ ما ارج و قربی داشته و زیبایی و ویژگی‌های رفتاری‌اش به چشم می‌آمده. اما قمری چه ویژگی‌هایی داشته که امروز دیده نمی‌شود؟ و چگونه است که در میان این همه آلودگی و سروصدای زندگی شهری و دشوارتر از آن در همسایگی آدم‌ها، به راحتی زندگی می‌کند و توانسته با شهر تا این اندازه خو بگیرد؟

شاید اگر از کسی بپرسید که قمری‌های خانگی چه رنگی هستند، برای توصیف رنگ آنها به کلمه خرمایی یا مثلا قهوه‌ای اکتفا کند اما حقیقت اینجاست که مردم آن‌قدر به این همسایه‌های قدیمی عادت کرده‌اند که طیف رنگ‌های زیبای بدنشان را هم نمی‌بینند. جدای از پاهای قرمزرنگ این پرنده، به سروگردن قمری خانگی که خوب دقت کنید، می‌بینید تقریبا صورتی‌رنگ است که این رنگ در زیر گردنش شدت بیشتری پیدا می‌کند. طوقی با خال‌خال‌های سیاه و زمینه‌ای مسی‌رنگ در اطراف گردن دارد و ‌پرهای زیر دمش تقریبا سفید رنگ است.

در هنگام پرواز اگر از پایین به او نگاه کنیم، ترکیب رنگ‌های سیاه و سفید را در دم این پرنده بهتر می‌توان دید؛ دمی که لبه‌های کناری آن از بالا - در هنگام پرواز -سفیدرنگ و در وسط خاکستری- قهوه‌ای دیده می‌شود. سطح پشتی قمری خانگی به قهوه‌ای می‌گراید و وقتی پرنده نشسته است، رنگ آبی مایل به خاکستری لبه بال‌هایش به خوبی مشخص است. اما مهجور بودن این پرنده فقط در ندیدن رنگ‌های او نیست؛ واقعیت این است که این پرنده هم مثل همه جانوران برای خود شیوه رفتار و زندگی خاصی دارد و پرنده‌ای تقریبا ناشناخته است.  

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

یاکریم یا قمری؟

دلیل اینکه چرا پایتخت‌نشین‌های کشور ما نام قمری را به اشتباه به‌کار می‌برند، زیاد مشخص نیست ولی از آنجا که هنوز در بسیاری از شهرها این پرنده را با نام اصلی‌اش یعنی قمری می‌شناسند، شاید بتوان حدس زد که تهرانی‌ها چرا این اشتباه را می‌کنند. احتمالا این موضوع به گذشته‌های دور شهر تهران مربوط می‌شود؛ یعنی زمانی که این شهر به این وسعت نبوده است.

در حقیقت، تهران قدیم در مساحت کنونی، مجموعه‌ای از شهر، آبادی‌ها و روستاهایی بود که یاکریم در آن اطراف زیاد دیده می‌شد. با بزرگ شدن تهران و به هم پیوستن روستاها و آبادی‌ها، یاکریم‌ها به حوالی این کلانشهر رفتند و تعداد قمری‌های خانگی به علت قدرت بالای سازش آنها با زندگی شهری روزبه‌روز بیشتر شد. شباهت بین این ۲ پرنده باعث شد تا تهرانی‌ها تفاوت‌ها را نبینند و جایگزین شدن این ۲ پرنده را حس نکنند. پس قمری خانگی همچنان یاکریم ماند، در حالی که تفاوت زیادی بین این ۲ پرنده وجود دارد.

قمری خانگی پرنده‌ای‌ است از راسته کبوترسانان که ۲۶ سانتی‌متر طول دارد. این پرنده با نام انگلیسی Palm Dove یا Laughing Dove و نام علمی Streptopelia   senegalensis، یکی از ۵ گونه قمری‌ای است که در ایران زندگی می‌کنند. یاکریم، قمری معمولی، یاکریم طوقی و قمری خاوری دیگر اعضای خانواده قمری‌های ایران هستند که هیچ‌کدام نتوانسته‌اند مانند قمری خانگی با زندگی شهری به این آسانی کنار بیایند. بارزترین مشخصه‌ای که این پرنده را از یاکریم متفاوت می‌کند این است که یاکریم یقه‌ای سیاه رنگ روی گردن دارد، رنگش پریده‌تر و کمی درشت‌تر است.

در عوض قمری خانگی، لبه بال‌هایش کبود و رنگ پرهایش هم کمی سرخ‌تر است، خال‌های سیاهی در اطراف گردنش دیده می‌شود و البته اندکی هم کوچک‌تر است. قمری خانگی شهرنشین است و یاکریم به طبیعت علاقه بیشتری دارد و همین مشخصه قمری خانگی است که این پرنده را جذاب‌تر می‌کند.  

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

موسی کو تقی

فصل بهار برای همه موجودات، زمان فعالیت و شوروحال است، همه‌چیز در طبیعت دگرگون می‌شود و جانوران و گیاهان گویی حیات دوباره‌ای پیدا می‌کنند. برای قمری‌ها هم مثل دیگر جانوران، بهار فصلی برای زندگی است. بیشترین زمانی که ما صدای قمری خانگی را می‌شنویم در روزهای بهاری است؛ یک توالی ۵ قسمتی از «هو هو هوووو هو هو».

به علت همین صدای اوست که در بعضی از شهرهای ایران، لقب «موسی کو تقی» را برای آن برگزیده‌اند. گویی این پرنده همیشه جمله «موسی کو تقی» را تکرار می‌کند؛ بی‌شباهت هم نیست، حداقل کمی هماواست. اما در حقیقت قمری خانگی نه موسی را صدا می‌زند و نه سراغی از آقا تقی می‌گیرد بلکه به زبان خودش برای پرنده ماده آواز می‌خواند.

البته همین آواز دلنشین که برای جلب پرنده ماده کارآمد است، در مواردی برای پرنده نر تازه وارد دردسرساز هم می‌شود. قمری‌های خانگی برخلاف ظاهر مظلومشان پرندگان قلمروطلبی هستند و پرنده نر حضور نر غریبه را در قلمروی خود تحمل نمی‌کند. اگر یک قمری خانگی نر صدای پرنده نر دیگری را در نزدیکی خود بشنود، ابتدا سراپا گوش می‌دهد تا شاید جهت صدا را تشخیص دهد. سپس با سر و صدای زیاد و نهایت قدرت به طرف بالا پرواز می‌کند و این یعنی جلب توجه و نشان دادن اینکه من اینجا هستم. بعد بال‌های خود را کاملا باز می‌کند.

حتی دمش را هم به‌صورت یک بادبزن باز نگه می‌دارد و به قولی پروبالی نشان می‌دهد و در مسیری دایره‌وار بدون بال زدن به سمت پایین سر می‌خورد. در این حال او مشغول قدرت‌نمایی و جست‌وجوی رقیب است. اگر هنگام چرخ زدن پرنده مهاجم را ببیند، جایی در نزدیکی او فرود می‌آید و در بسیاری از موارد پرنده تازه‌وارد قبل از هر جنگی فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد.

اگر هم او را نبیند، به محل شروع پرواز باز خواهد گشت؛ چرا که همین اعلام حضور هم بعضی وقت‌ها کارساز می‌شود و رقیب منطقه را ترک می‌کند. البته ناگفته نماند که پرنده نر از این حرکات برای جلب توجه پرنده ماده هم استفاده می‌کند و این کار از جمله رفتارهای جفت‌یابی قمری‌ها است. جالب‌تر آنکه بین انواع قمری‌ها این الگوی پروازی فرق می‌کند.

با کمی دقت می‌بینیم که میان جانوران – حتی در محیط‌های شهری – شبکه‌ای تودرتو از روابط حکمفرماست. حالا فکر کنید اگر پرنده غریبه‌ای را از نقطه‌ای از شهر به محل دیگری برده و رها کنیم، چه آشوبی بر پا می‌شود؛ پرنده بیچاره درمانده از جایی به جای دیگر رانده خواهد شد.

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

قمری‌ها احمق نیستند 

آدم‌ها علاقه عجیبی دارند تا به هر جانوری صفتی بچسبانند. به یکی قدرت، به دیگری بلندپروازی و به یکی دیگر نحوست را نسبت دادند و در این میان جهل نصیب قمری شد. شاید شما هم شنیده باشید که بسیاری از افراد قمری‌ها را پرندگانی نادان می‌دانند.

قمری‌های خانگی در هر جایی لانه می‌سازند و همیشه در حال لانه‌سازی و زادآوری هستند. اعتماد این پرنده در انتخاب و همچنین ساخت لانه‌اش باعث شده تا آن‌ را پرنده‌ای ساده‌لوح فرض کنند اما واقعیت چیز دیگری است و او هم مانند دیگر موجودات از هوش کافی برای بقای خود بهره می‌جوید. فقط کافی‌ است تا به لانه آنها بیش از حد نزدیک شوید تا ترس را در چشم‌های از حدقه درآمده آنها ببینید؛ با هوشیاری سرشان را خم می‌کنند و با یک چشم به شما خیره می‌شوند و از آنجا که مانند بسیاری از پرندگان پس از مدتی چشمشان در برابر اجسام ساکن تطابق پیدا کرده و اجسام ساکن از دامنه توجه‌شان دور می‌ماند، مدام سر خود را تکان می‌دهند تا بتوانند موقعیت کسی را که به آنها نزدیک شده است، به درستی تشخیص دهند و همزمان مراقب دیگر زوایای اطراف باشند.

شاید یکی از دلایلی که تصور حماقت این پرنده را دامن زده است، بی‌ثباتی لانه قمری‌های خانگی باشد اما این موضوع هم دلیلی برای حماقت این پرنده نیست. زادآوری قمری زیاد است و این پرنده نمی‌تواند انرژی زیادی برای این‌کار هدر دهد. قمری خانگی معمولا برای لانه‌سازی نیاز چندانی به مصالح زیاد ندارد. چند شاخه نازک که خطر غلطیدن تخم‌ها به خارج لانه را کاهش دهد، تمام آن چیزی است که نیاز دارد. او این شاخه‌ها را به‌صورت نه‌چندان منظم در کنار هم قرار داده و لانه می‌سازد که در مقایسه با لانه دیگر پرندگان لانه‌ای ناپایدار است؛ قمری برخلاف بعضی از پرندگان، از پر یا الیاف نرم برای پوشش کف لانه استفاده نکرده و انرژی چندانی برای لانه‌سازی صرف نمی‌کند. گاهی هم لانه جدید روی آثار لانه قدیمی ساخته می‌شود.

زادآوری قمری‌های خانگی زیاد است و این ویژگی بیش از آنکه به تعبیر بسیاری از مردم نشانه بی‌توجهی به فرزندان یا حماقت آنها باشد، ترفندی برای تداوم بقای آنهاست. در طبیعت، این پرنده منبع غذایی مناسبی برای بسیاری از جانوران دیگر است. مثلا کلاغ‌ها، انواع پرندگان شکاری، گربه‌ها و... هریک به گونه‌ای از تخم، جوجه یا خود این پرنده تغذیه می‌کنند.

به عبارت دیگر، آمار شکار این پرنده در طبیعت بالاست. قمری‌های خانگی در برابر این اتفاق در گذر از روند تکامل و سازش، استراتژی جالبی لحاظ کرده‌اند که همان تولیدمثل بالای آنهاست؛ در هر کجا و به هر صورت ممکن. پشت پنجره‌ها، زیر شیروانی، روی کنتورهای برق و گاز، شاخه درختان، سوراخ هواکش و خلاصه هر جایی که فکرش را بکنید، می‌تواند محلی برای زادآوری این پرنده باشد.

این قابلیت پرنده، او را از رقابت با دیگر پرندگان برای پیدا کردن مکان مناسب لانه‌گزینی دور نگه می‌دارد. همچنین در طول یک سال یک جفت قمری خانگی می‌توانند چندین بار زادآوری کنند. حالا این پرنده را مقایسه کنید با بعضی از کرکس‌ها که تنها یک‌بار در سال، آن هم در نقاطی خاص زادآوری دارند و تنها یک تخم می‌گذارند. تعجبی نخواهد داشت که با بالا رفتن آمار تلفات یا کاهش زادآوری، نسل این پرندگان به سرعت رو به زوال خواهد رفت. قمری‌های خانگی در تلاش برای جلوگیری از نابودی نسلشان زادآوری می‌کنند و همین امر باعث شده است تا نسل این پرنده  کنار این همه شکارچی همچنان به‌جا بماند.

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

توفان پرها 

گربه یکی از مهم‌ترین دشمنان قمری خانگی است؛ جانوری که مانند قمری خانگی با رفتار آدم‌ها خو گرفته و با چم و خم زندگی شهری به‌خوبی آشناست. به محض اینکه این پرنده را می‌بیند زمان زیادی را وقف آهسته نزدیک شدن به آن می‌کند تا توسط قمری خانگی دیده نشود و در وقت مناسب روی آن بپرد.

اما طبیعت هدیه دیگری هم به این پرنده عطا کرده است؛ تصور کنید در پارک سرگرم تماشای اطراف هستید که متوجه گربه‌ای می‌شوید که به سوی یک قمری خانگی می‌رود و آهسته به او نزدیک می‌شود. در آخرین لحظات پرنده متوجه حضور گربه می‌شود و پرواز می‌کند. گربه در یک چشم به هم زدن به هوا پریده و با پنجه‌های خود پرنده را میان زمین و هوا می‌گیرد. ناگهان توفانی از پر به پا می‌شود. شما شاهد فرار مضطربانه پرنده‌ای هستید که بسیاری از پرهای خود را از دست داده است و گربه‌ای را می‌بینید که با پنجه و دهانی پر از پرهای قمری خانگی بر جای مانده است.

پر قمری‌ها - خصوصا پرهای دم و بدن پرنده - به سادگی کنده می‌شود. این خصوصیت به قمری خانگی این فرصت را می‌دهد تا به‌جای جان خود، تعدادی از پرهای خود را از دست بدهد. البته این خصوصیت همیشه کارآمد نیست و بعضی اوقات شاهد برق شادی چشمان شکارچی، هم هستیم. فصل بهار برای شکارچی‌های قمری فصل دلخواهی است. بهار فصل فعالیت بیشتر پرندگان است که دلیل آن هم جوجه‌آوری آنهاست. جوجه‌ها هم که طعمه‌های در دسترس‌تر و بی‌تجربه‌تری هستند، همیشه در معرض خطرند. البته پدر و مادر این جوجه‌ها در انتخاب لانه و نگهداری از جوجه‌ها نهایت تلاش خود را می‌کنند.

قمری‌های خانگی پس از لانه‌سازی معمولا ۲ تخم می‌گذارند و بعد از ۱۴ تا ۱۸ روز، جوجه‌ها سر از تخم بیرون می‌آورند. جوجه قمری خانگی نزد پرنده‌شناسان در گروه جوجه‌های نیازمند (Altritial) قرار می‌گیرد. این جوجه‌ها در بدو تولد عریان هستند و تا زمان پرواز و توانایی ترک لانه که حدود ۲۰ روز به طول می‌انجامد، در لانه می‌مانند و توسط والدین تغذیه می‌شوند. جوجه مرغ با دارابودن توانایی ترک لانه اندکی پس از تولد، همچنین عدم نیاز به تغذیه والدین در مقایسه با قمری، مثال خوبی برای نشان دادن تفاوت میان جوجه پرندگان است.  

نحوه تغذیه جوجه‌ها هم به نوبه خود زیباست. همانند دیگر خانواده کبوترها، قمری‌های خانگی هم در روزهای اول، جوجه‌ها را با مایع شیر مانندی که از چینه‌دان خارج می‌سازند تغذیه می‌کنند؛ یعنی در روزهای اول والدین غذای هضم شده‌ای را از چینه‌دان به دهان آورده و به جوجه‌ها می‌دهند. کم‌کم که جوجه‌ها بزرگ‌تر می‌شوند، والدین دانه و دیگر مواد غذایی را به‌صورت نیمه هضم شده به جوجه‌ها می‌دهند و بدین ترتیب در روزهای آخر ترک لانه، دانه و مواد غذایی تقریبا به‌صورت هضم نشده به جوجه‌ها داده می‌شود و آنها آمادگی هضم دانه‌ها و مواد غذایی را خواهند داشت. زادآوری این پرنده در شرایط مناسب ممکن است ۳ تا ۴ بار در طول یک سال انجام شود. با این همه شاید اندکی توجه، بهترین کاری است که ما می‌توانیم برای این همسایه دیرین انجام دهیم.

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

قمری‌های عاشق

نگاه مردم به این پرنده همیشه نگاه عاقل اندر سفیه نبوده. بسیاری از مردم ایران قمری‌های خانگی را موجوداتی مظلوم و معصوم می‌دانند و گناه آزار دادن به آنها را از گناه آزار دادن بقیه موجودات، بیشتر می‌دانند. حتما شما هم بارها و بارها در کنار پیاده‌روهای شهر قمری‌ها را دیده‌اید که مشغول خوردن دانه‌هایی هستند که مغازه‌دارهای اطراف برایشان ریخته‌اند تا با سیر کردن آنها دخلشان بابرکت‌تر شود. شاید علت این امر، عدم رقابت این پرنده با انسان و منافع او در طول تاریخ باشد. قمری خانگی کمتر به‌صورت آفت مزارع و محصولات شناخته می‌شود.

از طرفی قمری‌ها برای گذشتگان ما نمادی از صمیمت و محبت زیاد بوده‌اند. حتما اصطلاح «مثل ۲ تا قمری عاشق» را شنیده‌اید. نر و ماده این جانور اغلب در کنار هم و گهگاه در حال جوریدن پرهای یکدیگر دیده می‌شوند. یک زوج قمری خانگی، معمولا جای خواب مناسبی را دور از خطر برای خود انتخاب می‌کنند و تا هفته‌ها نزدیک غروب به آنجا می‌روند و تا صبح در کنار هم استراحت می‌کنند. در گذشته نیز نزدیکی و صمیمیت بین این پرنده‌ها همواره برای ایرانیان تاثیرگذار بوده تا حدی که صفت قمری‌های عاشق در بیشتر موارد برای مثال یک عشق پاک به‌کار برده می‌شود.

 نگاهی به متون شعر فارسی نشان می‌دهد که قمری‌ها همیشه در میان ایرانیان تا این اندازه فراموش شده نبودند.  منوچهری – شاعر برجسته قرن پنجم – برای بیان وفاداری و بندگی خود، طوق دور گردن قمری – احتمالا یاکریم – را مثال می‌زند؛ «اگر از خدمتت دورم به دل شرمندگی دارم / چو قمری طوق بر گردن امید بندگی دارم».

از طرف دیگر صدای این پرنده هم نمونه خوبی برای تمثیل‌های شاعرانه بوده. خواجوی کرمانی – شاعر قرن ششم – صدای قمری را در کنار صدای بلبل (هزار) می‌گذارد: «صفیر بلبل طبعم شنو وگرنه به باغ / نوای قمری و بانگ هزار بسیارست» و شاعر بلندآوازه هم‌دوران او - حافظ - هم چون همیشه استفاده‌ای جادویی از این پرنده در شعر می‌برد و صدای خاص قمری را همچون نوحه‌ای غم‌انگیز می‌داند؛ «ندانم نوحه قمری به‌طرف جویباران چیست / مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی». جالب است که در ادبیات فارسی، دیده شدن مداوم و آواز خواندن قمری هم نشانه‌ای از بی‌حیایی‌اش بوده. آنجا که خاقانی – شاعر قرن ششم – می‌گوید: «هست چون قمری طناز و وقح / هست چون طوطی غماز و ندیم».

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

به تماشای همسایه قدیمی

با توسعه زندگی بشری، تعداد قمری خانگی در بسیاری نقاط جهان بیشتر از قبل شده است و به نظر می‌رسد جدای از تهدیداتی چون آلودگی و... با زندگی بشر خو گرفته است و در شهرها بیش از حیات وحش دیده می‌شود. امروزه ما با توجه به تغییر معماری شهرها کمتر می‌توانیم از نزدیک شاهد جوجه‌آوری قمری‌ها باشیم. اما با اندکی تلاش خواهیم توانست شادی و نشاطی وصف نشدنی برای خود و خانواده خود به ارمغان آوریم. کافی است شرایط مناسبی برای لانه‌سازی این پرندگان فراهم کنید.  

برای این منظور می‌توانید به راحتی لانه‌ای ساخته و در اختیار آنها قرار دهید. حتی قسمت زیرین یک جعبه کفش هم اگر در محل مناسبی قرار گیرد، می‌تواند مکان مناسبی برای لانه‌گزینی قمری خانگی باشد. اما به یاد داشته باشید که هر پرنده، لانه‌ای با مشخصات مخصوص خود دارد؛ یعنی به‌طور مثال لانه قمری خانگی و گنجشک دارای مشخصاتی کاملا متفاوت است و ما برای ساختن لانه هر پرنده، نیازمند اطلاعات مناسبی در مورد خواسته‌های آن پرنده هستیم. برای این منظور می‌توانید به سایت‌ها و کتاب‌های موجود مراجعه کنید یا از افراد صاحب نظر سوال کنید. به تازگی گروه‌های تخصصی پرنده‌نگری هم در کشورمان فعالیت می‌کنند می‌توانید از آنها هم کمک بگیرید.

برای فراهم کردن یک لانه راحت و امن برای قمری، سعی کنید لانه را در جایی نصب کنید که از نور مستقیم خورشید و باد شدید و باران در امان مانده و حتی‌الامکان آرام باشد. هنگام نصب لانه امکان دسترسی گربه و دیگر شکارچیان به لانه را مد نظر قرار دهید تا از سلامت لانه و جوجه‌ها در آینده مطمئن شوید. قرار دادن لانه در نزدیکی محل‌هایی که شما به‌طور متناوب شاهد حضور قمری‌ها هستید شانس یافتن و انتخاب لانه را توسط آنها بیشتر می‌کند.

این نکته را هم به‌یاد داشته باشید که بسیاری از پرندگان هنگام زادآوری در صورت بازرسی‌های مکرر یا دستکاری لانه توسط شما، لانه را ترک کرده و دوباره به آن باز نخواهند گشت. سعی کنید فضای امنی برای آنها فراهم کنید چرا که تماشای تلاش والدین و بزرگ شدن جوجه‌ها لحظات شاد و به‌یاد ماندنی‌ای برایتان به یادگار خواهد گذاشت. حداقل دوباره به یاد می‌آوریم که ما همسایه‌ای قدیمی در آسمان شهر خود داریم؛ همسایه‌ای که در روزگاران قدیم - به دور از دود و ماشین و فولاد - مورد توجه بسیاری از نویسنده‌های ایرانی بود.

البته مدت‌ها از این شهرت می‌گذرد و اکنون مورد کم‌توجهی است؛ قمری زیبای شعر فارسی، برای مردم به پرنده‌ای نادان تبدیل شده و رفتار طبیعی‌اش برای بقا، به حساب حماقت آن گذاشته می‌شود. دیگر حرفی از غمزه و ناز این پرنده نیست و صدایش هم که آن‌قدر شنیده شده که دیگر شنیده نمی‌شود. قمری‌های شهر ما همان قمری‌های قدیمند؛ زیبا و طناز، فقط کافی است که نگاه ما تغییر کند و جور دیگری آنها را ببینیم.

دار و دسته قمری‌ها

درست است که ساکنان بعضی شهرهای ایران، قمری‌های خانگی را بیشتر از بقیه انواع قمری می‌بینند اما دیگر اعضای این خانواده هم در ایران وجود دارند. خانواده قمری‌ها اعضای متعددی دارد و حتی گاهی یکی را به نام دیگری می‌خوانند.  به‌جز قمری خانگی، تاکنون در ایران ۴گونه قمری با نام‌های یاکریم، یاکریم طوقی، قمری معمولی و قمری خاوری شناسایی و دیده شده است.

قمری معمولی 

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

این قمری با نام علمی (Turtle Dove) جثه‌ای به‌نسبت لاغر دارد و با دم‌سیاه و کناره‌های سفیدش شناخته می‌شود. این پرنده که متوسط طول بدنش ۲۷‌سانتی‌متر است، در بوته‌ها، بیشه‌ها و باغ‌های میوه آشیانه می‌سازد.

یاکریم

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

این پرنده با نام علمی (Collared Dove) همان است که تهرانی‌ها نامش را روی قمری خانگی گذاشته‌اند. متوسط طول بدنش 29 سانتی‌متر است و بیشتر در حومه شهرها و مناطق روستایی دیده‌می‌شود.

یاکریم طوقی

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

این پرنده زیبا با نام علمی (Red Collared Dove) با آن طوق دور گردنش به یاکریم شباهت زیادی دارد. متوسط طول بدن یاکریم طوقی 23سانتی‌متر  است و در سراسر ایران به‌صورت سرگردان و اتفاقی دیده‌شده‌است.

قمری خاوری

نزدیک‌ترین پرنده به تهرانی‌ها ؛ اسم واقعی این پرنده چیست؟

این قمری رنگارنگ با نام علمی (Oriental Turtle Dove)بیشتر شبیه قمری معمولی ولی پررنگ‌تر و بزرگ‌تر است. متوسط طول بدنش 33 سانتی‌متر و وجود آن در ایران به‌طور اتفاقی و زمستان‌ها در جنوب‌شرقی بلوچستان گزارش شده است.

کد خبر 769636
منبع: سرزمین من

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha