سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۸:۱۰
۰ نفر

ترجمه - امیررضا نوری‌زاده: قطعا تا دهه قبل هیچ کس انتظار نداشت که اسکار به محلی برای موفقیت فیلم‌های مستقل و کم خرج سینمای جهان بدل شود

اما اسکار سال1997 و حضور درخشان فیلم‌هایی چون فارگو و یا بیمار انگلیسی نشان داد که اسکار تنها مراسمی نیست که در آن از غول‌های گیشه تقدیر شود و ادامه این مسیر باعث شده که اگر امروز کسی اسکار را مراسمی برای بزرگداشت تلاش کارگردانان مستقل ساز بنامد جای تعجب برای کسی باقی نمی‌ماند.

اما اسکار در کنار این قضیه مشکلاتی هم دارد که باید خیلی زود برای آن چاره‌ای اندیشید و در غیر این صورت چنین وجهه‌‌ای می‌تواند به مرگ زودرس آن بینجامد و در نهایت همان راهی را برود که برنامه کلاسیک top  of  the  pops طی کرد و سرانجام پخش آن در سال 2006 با 50هزار بیننده در انگلستان متوقف شد در حالی که در اواخر دهه 1970 هر هفته بیش از 7میلیون نفر به تماشای آن می‌نشستند. اسکار هنوز هم بزرگترین نمایش تصویری جهان به شمار می‌آید اما این روزها دچار بحران هویت شده است.

اگر شما به فهرست فیلم‌های برنده اسکار در سال‌های گذشته نگاهی بیندازید متوجه فیلم‌هایی می‌شوید که توانسته‌اند به یک اندازه منتقدان و تماشاگران را راضی کنند و فیلم‌هایی بوده‌اند که گرچه بعضا با بودجه قابل توجهی ساخته شده‌اند اما نگاه
تهیه کننده‌ها و کارگردان‌ها به ایجاد شرایطی برای هر چه پرفروش‌تر بودن این فیلم‌ها بوده است.

نام‌هایی چون بر باد رفته، فارست گامپ یا تایتانیک برای بسیاری از تماشاگران عادی سینما نیز نام‌هایی شناخته شده است و اکثر آنها این فیلم‌ها را در طول دهه‌های گذشته دیده‌اند و یا حداقل آنها را فیلم‌هایی قابل تماشا در سینما می‌دانند.

اما در چند سال اخیر این قانون دیگر در اسکار اجرا نمی‌شود و یکی از دلایل آن کاهش فروش بلیت در گیشه‌های سینماهای جهان بوده و از این‌رو اکثر علاقه‌مندان در اولین هفته ماه مارس در حالی به تماشای مراسم اسکار می‌نشینند که فیلم‌های مطرح و کاندیدا در آن را تماشا نکرده‌اند.

فروش جهانی فیلم‌های کاندیدای اسکار امسال می‌تواند نشان‌دهنده این امر باشد: فیلم «کشتی گیر» 27 میلیون دلار، «میلک »36 میلیون دلار، «فراست نیکسون »23 میلیون دلار و «کتابخوان» که فروشی 32میلیون دلاری داشت. اگر شما مجموع فروش این فیلم‌ها را با فیلم« شوالیه تاریکی» که در دنیا بیش از یک میلیارد دلار فروخت مقایسه کنید متوجه می‌شوید که رقبای امسال اسکار تا چه حد در جلب توجه تماشاگران و علاقه‌مندان اسکار ناتوان بوده‌اند.

در کنار این موفقیت، فیلم‌های مستقلی چون« تصادف» از پل هجیز یا «میلیونر زاغه‌نشین» از دنی بویل که هر دو اسکار بهترین فیلم را در یافت کرده‌اند این هشدار را می‌توانند در بر داشته باشند که اسکار نیز همچون دیگر مراسم سالانه اهدای جوایز سینمایی ماجراجویی را به پر بیننده بودن ترجیح داده است. این رویکرد همچنین نشان می‌دهد که داوران اسکار فیلم‌های جدی را بیشتر می‌پسندند و اسکار نمی‌تواند برای ارائه فیلم‌های کمدی یا موزیکال مکان مناسبی باشد.

45 سال قبل در سال 1965 فیلم «اشک‌ها و لبخندها» برنده اسکار بهترین فیلم شد اما شاید اگر همان الگوها در ذهن داوران آکادمی اسکار در سال‌، جاری بود می‌شد امیدوار بود که فیلم «مامامیا»! هم حداقل جزو 5 فیلم کاندیدای اسکار باشد.

منتقدان سینمایی نیز از این روند احساس خطر کرده‌اند و مایکل سیپلی پس از برگزاری مراسم اسکار در نیویورک تایمز نوشت: هیجان اسکار دیگر از بین رفته است و دلیل اصلی این امر دور شدن هر چه بیشتر استودیوها از بازی اسکار است. وی در ادامه این مطلب می‌نویسد: تا همین چند سال قبل حضور فیلم‌ها در بین کاندیداها یا اعطای جایزه به آنها می‌توانست تاثیری قابل توجه بر بیلان مالی استودیوها داشته باشد اما حالا آنها این موضوع را با فروش‌های تابستانی جبران می‌کنند و دیگر مدیران استودیوها روی فروش فیلم‌هایشان پس از اعلام اسامی نامزدان اسکار حسابی باز نکرده‌اند.

با چنین سیاستی و در نبود استودیوهای مطرح در بین نامزدان اسکار، شمار فیلم‌های مستقلی که با در نظر گرفتن موفقیت احتمالی در اسکار کلید می‌خورند به‌شدت افزایش یافته است و تهیه‌کنندگان این فیلم‌ها که از همان ابتدا می‌دانند سوژه فیلم‌های آنها برای گیشه بیش از حد تیره و یا خارج از مسیر سلیقه عمومی سینماروهاست، آن را برای نامزدی در اسکار یا حتی دریافت جایزه به روی پرده سینما می‌برند.

«دیوید هر» نویسنده فیلمنامه کتابخوان در همین رابطه به بی‌بی سی گفت: استودیوها در سال‌های اخیر کمتر فیلم جدی می‌سازند و البته ماه دسامبر دیگر زمانی است که سینماروها عادت به تماشای فیلم‌های جدی در آن دارند چرا که اکثر نامزدهای اسکار از بین همین فیلم‌ها انتخاب می‌شوند.

اما این موضوع حتی نمی‌تواند به نفع فیلم‌های مستقل باشد چرا که این فیلم‌های جدی با اکران در فاصله زمانی اندک از هم در واقع تماشاگران یکدیگر را اصطلاحا می‌خورند و در عمل تابستان برای فیلم‌های پاپ کورنی و پرخرج سینما و زمستان برای اکران فیلم‌های جدی رزرو شده است و با نزدیک شدن به زمان برگزاری اسکار ناگهان سیل فیلم‌های تیره به سینماها روانه می‌شود و قطعا در چنین شرایطی سینماروهای جدی فرصت این را ندارند که تمامی این فیلم‌ها را تماشا کنند.

در چنین فضایی در سال‌جاری فیلم زاغه نشین میلیونر از دنی بویل به‌عنوان بهترین فیلم سال در مراسم اسکار انتخاب شد؛ هر چند که این فیلم با وجود فروش اندکش در اکثر کشورهای جهان در انگلستان فروش قابل ملاحظه‌ای داشت و باعث رونق صنعت سینمای انگلستان در دوره رکود اقتصادی شده بود. اما هر چقدر هم که خوش‌بین و مستقل‌پسند باشیم میلیونر زاغه‌نشین را نمی‌توانیم فیلمی اسکاری به شیوه فیلم‌هایی چون تایتانیک یا حتی نابخشوده بدانیم.

فیلم در بمبئی و با حضور هنرپیشه‌هایی ناشناس ساخته شده است و تنها زمانی مورد توجه قرار گرفته که در تابستان در جشنواره تورنتو فیلم برگزیده تماشاگران شد و در ماه فوریه، اولین شانس دریافت اسکار بهترین فیلم بود و این قضیه تا حدی بدیهی به‌نظر می‌رسید که مسئولان اسکار در پی این بودند که بتوانند برای جبران این موضوع فاکتورهای جذاب دیگری به مراسم اضافه کنند.

با این شرایط شاید افرایش تنش‌ها بین هالیوود و آکادمی اسکار غیرقابل انتظار نباشد؛ هر چند که دنی بویل و کیت وینسلت اسکار امسال را به اسکاری انگلیسی بدل کرده باشند. شاید اگر آکادمی اسکار کمی به کریستوفر نولان و شاهکار او –شوالیه تاریکی – ادای دین کرده بود، این مقاله به شکل دیگری نوشته می‌شد و انتظارات از آکادمی به این شکل نبود.

ایندیپندنت -6 مارس

کد خبر 76929

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز