علیرضا رضاداد با سال‌ها تجربه مدیریت در تلویزیون، بنیاد سینمایی فارابی و همچنین دبیری چندین دوره جشنواره فیلم فجر، در حالی مسئولیت برگزاری سومین جشنواره فیلم شهر را پذیرفت که به گفته خودش کوشیده تا بستری برای فعالیت بهتر این رخداد فرهنگی در دوره‌های آتی ایجاد شود.

ایجاد دبیرخانه دائمی، انجام پژوهش‌هایی که برخی از آنها در قالب کتاب منتشر خواهند شد و فراهم‌سازی بستری برای تبیین بیشتر مفاهیم، از طریق انتشار نشریه و برگزاری نشست‌های تخصصی از جمله اقداماتی بوده که در این ماه‌ها انجام شده است.

سومین جشنواره فیلم شهر با استقبالی گسترده نسبت به دوره‌های قبلی کار خود را آغاز می‌کند، هرچند که هنوز هم سینمای ایران در ارائه تصویر درست از شهر با تمام ویژگی‌ها و نقاط روشن و تاریکش، از افق‌های مطلوب فاصله دارد. برگزاری درست این جشنواره موضوعی می‌تواند تعامل میان سینماگران مدیریت شهری را افزایش دهد و شاید در آینده هم شاهد تصویر صادقانه‌تری از شهر در سینمای ایران باشیم و با بالا رفتن سطح کیفی آثار، شاهد برنامه‌ریزی درازمدت برای برپایی جشنواره شهر باشیم.

  • چه شد که دبیری جشنواره فیلم شهر را پذیرفتید و چه فرایندی در طول این مدت طی شد؟

اردیبهشت ماه از سوی آقای سرسنگی پیشنهاد شد که این دوره من برای برگزاری جشنواره در خدمت سازمان فرهنگی- هنری شهرداری باشم. فکر کردم که به هر حال با وجود مجموعه نقاط ضعفی که معمولا جشنواره‌های موضوعی با آنها روبه‌رو هستند با تجربیاتی که ما اندوختیم شاید بتوانیم یک قدم در راه برگزاری بهتر جشنواره برداریم. جشنواره‌های موضوعی می‌توانند ساختار نسبتا استانداردتری داشته باشند و ما تلاشمان را هم در همین جهت انجام دادیم. فکر کردیم کاری که باید برای جشنواره موضوعی صورت گیرد، قدری مفهوم‌سازی است تا ما و تولیدکنندگان آثار و مخاطبان بتوانیم به فهم مشترکی از مفاهیمی که در جشنواره می‌تواند به آنها توجه شود برسیم.

در حقیقت فعالیت‌هایی را تعریف کردیم تا؛ این مفاهیمی که در بستر موضوع فرهنگ شهروندی، مفهوم شهر، معنا و مفهوم پیدا می‌کنند و مورد توجه قرار می‌گیرند، به درستی تبیین شوند. می‌دانید که یک نقطه ضعفی هم در میان صاحبان سلیقه از یک‌سو و دارندگان تولیدکنندگان علم از سوی دیگر وجود دارد که موجب قطع‌شدن ارتباط میان پژوهش و تولید آثار هنری شده است. به همین دلیل ما تلاش کردیم تا در این فرایند محتواسازی، از یک‌سو ارتباط‌مان با جامعه فرهنگی هنری برقرار باشد و از سوی دیگر با جامعه دانشگاهی.

برای همین نشریه‌ای را تعریف کردیم و پژوهش‌هایی را سفارش دادیم که این نشریه توانست در این مدت موثر واقع شود و علاوه بر اینکه کمکی در زمینه مفهوم‌سازی کرد توانست تاحدی تعریف درستی هم از خود جشنواره به مخاطبان ارائه دهد. این رویکرد در استقبال هنرمندان و حجم آثار متقاضی حضور در جشنواره هم تاثیر گذاشت و تعداد آثار ارسالی افزایش قابل ملاحظه‌ای هم پیدا کرد. این مسیر تا امروز که در آستانه برگزاری جشنواره هستیم ادامه پیدا کرد.

  • مخاطبان جشنواره را چگونه تعریف کردید و اساسا چه کسانی را مخاطب جشنواره فیلم شهر می‌دانید؟

جشنواره‌های موضوعی می‌توانند 3گروه مخاطب داشته باشند. دسته اول مخاطبان عمومی و مردم. گروه دوم مخاطبان دانشجویی یا دانشگاهی مرتبط با آن حوزه خاص هستند؛ یعنی کسانی که تولیدکننده علم در آن موضوع به شمار می‌آیند و گروه سوم هم در جشنواره ما، کارشناسان و دست‌اندرکاران مدیریت شهری هستند. ما فکر کردیم که باید حلقه اتصال 4 گروه به یکدیگر باشیم؛ جامعه دانشگاهی، مدیریت شهری، جامعه هنری و مخاطبان. اگر بتوانیم نسبت‌های لازم را میان این 4‌گروه برقرار کنیم، جشنواره‌های تخصصی در این جهت می‌توانند موثر واقع شوند.

  • جشنواره که مستقیما به فیلمسازان سفارش تولید فیلم نداده است؟

جشنواره حلقه مکمل فعالیت‌هایی است که قبل و بعدش صورت می‌گیرد. اگر جشنواره نتواند این حلقه ارتباطی را حفظ کند، عملا بعد از یکی، دو دوره صرفا به امکانی برای نمایش فیلم‌ها بدل می‌شود و دیگر نه منجر به تولید شده و نه فیلم‌ها را می‌تواند درست ارزشیابی کند. به همین دلیل یکی از تاکیدهای ما به سازمان فرهنگی- هنری شهرداری برای برگزاری یک جشنواره مطلوب و استاندارد این است که هر سازمانی که می‌خواهد در حوزه فرهنگ و هنر موثر واقع شود باید چند برابر امکانی که برای برگزاری جشنواره درنظر می‌گیرد برای حمایت از تولید و عرضه لحاظ کند.

ما در این دوره از جشنواره به مناسبت سی‌امین سال انقلاب، با هماهنگی‌ای که با سازمان فرهنگی- هنری کردیم موجب انجام فعالیت‌هایی شدیم که البته بعدها در چارچوب ماموریت‌های خود سازمان قرار گرفت. اما به موازات همین تلاش‌ها، سازمان هم از قبل یک‌سری پروژه‌ها را تعریف کرده بود که در مرحله تولید قرار داشتند و از آنها حمایت یا در تهیه‌شان مشارکت می‌شد. برخی از پروژه‌ها هم با منابعی که به آنها تخصیص پیدا کرده راه‌اندازی شد و بحمدالله این نگاه در مجموعه معاونت‌های شهرداری جدی شد و با جلساتی که دبیرخانه جشنواره با معاونین مختلف شهرداری برگزار کرد، برای سال آتی تقریبا در همه معاونت‌ها حمایت یا مشارکت از تولیدهای مرتبط در دستور کار قرار گرفت. تصور می‌کنم در سال‌های آتی از این لحاظ شرایط مطلوبی داشته باشیم.

خوشبختانه با وجود پردیس‌هایی که یا به شکل کامل یا به صورت مشارکتی در اختیار شهرداری قراردارد، با یک برنامه‌ریزی مناسب شهرداری می‌تواند نقش خوبی هم در عرضه ایفا کند. علاوه بر این شهرداری دارای امکان تبلیغ در سطح شهر هست و می‌تواند از این امکان بهره مطلوب ببرد. به این ترتیب این 3 حلقه تولید، ارزشیابی و عرضه، هویت جدی‌تر پیدا می‌کند. به نظرم خود جشنواره‌ها نه البته به صورت مستقیم، باید مانند لوکوموتیوی باشند که این 3‌حلقه را بتوانند به یکدیگر متصل کنند.

  • به عنوان دبیر جشنواره سوم به 2 دوره قبلی چه انتقادهایی را وارد می‌دانستید؟

انتقادی به دوره‌های قبل نداشتم. فقط با یک ارزشیابی اولیه در آستانه شروع به کار، متوجه شدم که جشنواره دارای یک دبیرخانه دائمی نیست. به همین دلیل اولین پیشنهادی که به دوستان در سازمان فرهنگی دادم این بود که برای جشنواره دبیرخانه دائمی تاسیس شود که این کار انجام شد. این دبیرخانه حالا می‌تواند خودش را هم با بخش تولید، هم بخش عرضه و هم برای تولیدکنندگان خارجی و جشنواره‌ها و بازارهای فیلم، می‌تواند ارتباط‌های مستمری برقرار کند. اگر می‌خواهیم در بخش بین‌الملل توفیقی داشته باشیم این با فعالیت چند ماهه خیلی امکان‌پذیر نیست و اگر هم باشد پایدار نیست. به همین دلیل این دبیرخانه دائمی  نقش موثری در این زمینه داشته باشد.

 به هر حال در دنیا حتما فیلم‌های شهری خیلی خوب ساخته می‌شود. همان‌طور که در کشورهای دیگر شاهد برپایی چند جشنواره شهری هستیم که ارتباط ما با این فستیوال‌ها، بازارهای فیلم و جشنواره‌های عمومی که می‌شود در آن فیلم‌های شهری را پیدا کرد و تولیدکنندگان غیرایرانی، در شرح وظایف دبیرخانه دائمی می‌گنجد.

این ارتباط‌ها در حال حاضر تقریبا قطع است. نقطه‌ای که تصور می‌کردم که باید اتفاق می‌افتاد و چه بسا در دستور کار دوستان برگزار کننده دوره‌های قبل هم بود، ولی امکان و فرصت اجرایی‌شدن آن فراهم نشده، همین دبیرخانه دائمی بود. این دبیرخانه می‌تواند برای جشنواره در طول سال برنامه‌ریزی کند و فکر می‌کنم از دوره بعد، تاثیر آن مشخص‌تر شود و به نظر جشنواره شهر در دوره‌های آتی می‌تواند بسیار موثرتر و مثمرثمرتر باشد.

  • درباره بخش بین‌الملل جشنواره بیشتر توضیح می‌دهید؟

در این دوره، براساس ارزیابی‌ای که روی بخش بین‌الملل البته و تاکیدی که روی خود بخش داخلی داشتیم، 2 بخش کودکان و نوجوان و مستند و داستانی را در دستور کار بخش بین‌الملل قرار دادیم و فیلم بلند سینمایی امسال به صورت نمایش‌های ویژه به نمایش درمی‌آید.  2بخش غیررقابتی دیگر هم هست که یک بخش مستندهاست که امسال اختصاص پیدا کرده به مستندهایی که درباره توفان کاترینا ساخته شده که تجربه‌ای در مدیریت بحران جهانی را می‌توان در آنها مشاهده کرد و یک بخش هم مربوط به نگاه به 2 پایتخت است که هرکدام از جهاتی دارای هستند؛ سارایوو و وین.

  • به حضور فیلم‌های بلند سینمایی خارجی در بخش رقابتی فکر نکردید؟

اگر جشنواره‌ای بخواهد در حوزه رقابتی فیلم‌های بلند سینمایی وارد شود نیازمند مقدماتی است. فکر می‌کنم دبیرخانه جشنواره فیلم شهر در سال‌های آتی بتواند به این توفیق دست پیدا کند. ما در همین 6- 5 ماه به تعدادی فیلم‌های سینمایی شهری رسیدیم که امکان تاسیس و تشکیل یک بخش رقابتی هم برای آنها وجود داشت ولی به چند جهت من پرهیز کردم. یکی اینکه به هرحال اگر بخشی می‌خواهد خوب برگزار شود بهتر است که با برنامه‌ریزی از قبل تعیین شده انجام شود و ما تجربه بخش غیررقابتی را به مرحله اعلایی برسانیم، بعد وارد حوزه رقابتی شویم. نکته دیگر هم معذوراتی است که در زمینه فیلم‌های بلند سینمایی داریم که این معذورات ممکن است برگزاری جشنواره را در این حوزه دچار آسیب و تضعیف کند. نکته دیگر هم نظر شخصی خود من هست و آن اهمیتی است که بخش داخلی نسبت به بخش بین‌المللی دارد.

من به  اینکه در معرض رقابت با فیلمسازان خارجی قرار گیریم خیلی بهش معتقدم و به آن خیلی باور دارم ولی فکر می‌کنم ما در این بخش توجه ما بیشتر باید روی آثار ایرانی باشد. ضمنا برای یک بخش بین‌الملل موفق، زمان 6ماهه، فرصت کافی نیست و لازمه آن برنامه‌ریزی طولانی‌مدت است تا شما را خوب به جا بیاورند و ارتباط برقرار کنند، تا در یک بستر طبیعی بتوانید جست‌وجوگر آثار مناسب باشید و از یک‌سو هم لازمه این بستر طبیعی حضور در جشنواره‌ها و بازارهای فیلم بین‌المللی، ارتباط و شناسایی با تولیدکنندگان و تشکیل یک بانک اطلاعاتی کامل از فیلم‌های مرتبط است اینها در فرصت کوتاهی که داشتیم به دلیل درگیری‌های اجرایی ما و از سوی دیگر آن اهمیتی که بخش ایرانی داشت امکان‌پذیر نبود. به خصوص اینکه از برگزاری آخرین دوره جشنواره 2سال می‌گذشت و ما با یک حجم تولیدات قابل‌توجهی در این فاصله مواجه بودیم، در مجموع این فرصت را به ما نمی‌داد که در بخش بین‌الملل بیش از آنچه فعلا هست، عمل کنیم.

  • یکی از بخش‌هایی که از این دوره به جشنواره اضافه شده، بخش سینمای کودک است. دلیل این کار چه بود؟

در تهران هیچ اتفاق مناسبی در این زمینه برای کودکان و نوجوانان رخ نمی‌دهد. ما یک جشنواره کودک و نوجوان داریم که سال‌ها در اصفهان برگزار شده و حالا هم در همدان برگزار می‌شود. به نظرم ما احتیاج به فعالیت مناسبی در این زمینه برای پرداخت سهم کودک و نوجوان از سینما داریم.در دوره‌هایی که من عهده‌دار مسئولیت جشنواره فجر بودم، چندسالی بخش نمایش آثار مرتبط با کودکان و نوجوانان در جشنواره هم برگزار  که این هم سال‌هاست از برنامه‌های جشنواره فجر حذف شده.

در مجموع فکر کردم اگر به  بخش کودکان و نوجوانان توجه بیشتری کنیم، شاهد اتفاق خوبی خواهیم بود و بحمدالله این ایده جواب داده و ما در ایام برگزاری جشنواره جشن کاملی را در بخشی از مدارس شهر تهران خواهیم داشت و روی ظرفیت‌های همه فرهنگسراها و همه سینماهایی که در اختیار جشنواره هم هست حساب کرده‌ایم. به این ترتیب که بچه‌ها می‌توانند در این مکان‌ها در سانس‌های صبح فیلم‌های کودکان و نوجوانان را تماشا کنند.

  • فیلم‌های حاضر در این بخش بر چه اساسی انتخاب شده‌اند؟ آیا به دنبال آثاری که مثلا آموزش شهروندی به بچه‌ها بدهند هم بوده‌اید؟

 3 فیلم (که از فیلم‌های بخش مسابقه سینمای ایران هستند)، چند فیلم از بخش نمایش‌های ویژه سینمای ایران و تعدادی هم فیلم خارجی. نسبت اینها با آموزش‌های شهروندی قدری متفاوت است. این آثار مرتبط با مسائل شهری هستند ولی ممکن است که با مفهوم آموزشی که ما معمولا استنباط می‌کنیم، زیاد همسویی نداشته باشند. در واقع هدف ما از راه‌اندازی این بخش، ایجاد فضایی شورانگیز و پرنشاط برای بچه‌ها بود که تقریبا هیچ وقت، هیچ سهمی از جشنواره‌ها و سینماها ندارند.

  • وقتی صحبت از فیلم شهری به میان می‌آید، یکی از اولین انتظاراتی که معمولا به وجود می‌آید، مشاهده تصویری درست از شهر در این آثار است. با وجود اینکه فعالیت فیلمسازی همواره در تهران متمرکز بوده، سینمای ایران به‌ندرت تصویری اسنادی از همین تهران هم ارائه داده. ما از خیلی از دوره‌های تاریخی تصویر مناسبی نداریم. مثلا در دهه 30، خیابان لاله‌زار مهم‌ترین محل تفریحی و فرهنگی تهران بوده ولی تقریبا کل داشته‌های تصویری ما از این خیابان در آن مقطع خاص خلاصه می‌شود در سکانسی از فیلم «توفان در شهرها» ساخته خاچیکیان. در سال‌های بعدی هم آن تصویر قابل استناد از شهر را صرفا در معدود فیلم‌های متفاوت آن دوران می‌توانیم مشاهده کنیم. در سال‌های پس از انقلاب هم در مورد خیلی از فیلم‌ها شاهد نگاه جدی به این مقوله نیستم. یا تصویری که ارائه شده جعلی و نابسنده به لحاظ اسنادی بوده و در بسیاری از آثار دوربین در آپارتمان‌ها محصور شده یا تصویری جعلی از شهر ارائه شده. در فیلم‌های جشنواره‌ای هم خیلی وقت‌ها شاهد تصویری همراه با اغراق از شهر بوده‌ایم و آن نگاه متعادل کمتر به چشم خورده است. فکر می‌کنید جشنواره فیلم شهر تا چه حد می‌تواند در تعمیق نگاه فیلمسازان به شهر  موثر باشد؟

جشنواره‌ها محل یک ارزشیابی‌اند که البته داوری‌هایشان می‌تواند یک آدرس‌هایی بدهد. البته من بیشتر به آن آدرس‌ها به ارزشیابی‌ها و پژوهش‌هایی که حول آن انجام می‌شود معتقدم. ما امسال در جشنواره فیلم شهر در بخش فیلم‌های مستند و کوتاه، تلاش کردیم نگاه موضوعی داشته باشیم، مثل شهر و معماری. همه فیلم‌هایی که مرتبط با این موضوع هستند را در کنار یکدیگر قرار دهیم. حالا پژوهشگرها می‌توانند بیایند که نگاه مجموعه سینما به شهر را که جشنواره تقریبا برآیندی از عملکرد حوزه هنر تصویر را انعکاس می‌دهد، را به این موضوع داشته باشند و آن ارتباط‌های میان حوزه پژوهش و میان تولید برقرار شود یا مثلا در بخش آسیب‌ها، محیط‌زیست، آیین‌ها و معنویت همین‌طور.

یک طبقه‌بندی نوزده‌گانه موضوعی که بر اساس یک کار پژوهشی به آن رسیدیم براین اساس صورت گرفت. به این شکل که اگر بخواهیم شهر را در حوزه‌هایی طبقه‌بندی کنیم به چه موضوعاتی  می‌توانیم برسیم. حالا ممکن است یک پژوهشگر بخواهد خود این مسئله را اصلاح کند، چون ما نفس طبقه‌بندی کردن را در ایران برای اولین‌بار تجربه می‌کنیم. اگر جشنواره‌های موضوعی از این دریچه به موضوع نگاه کنند و محتوایی که در حاشیه جشنواره تولید می‌شود مبنا قرار گیرد که به نظر ما اصل است و من برای آن بخش ارزش ویژه‌ای هم قایل هستم، فکر می‌کنم که در آینده ما بتوانیم نگاه متعادل‌تری داشته باشیم البته نه ناشی از توصیه به فیلمساز بلکه ناشی از برداشت و فهمی که خود فیلمساز دارد. ما به فیلمساز نمی‌توانیم بگوییم چگونه نگاه کن. او همان‌طور که می‌بیند به موضوع نگاه می‌کند.

اگر غیر این بخواهیم رفتار کنیم دیگر دستورپذیری فیلمساز از خودش کاسته شده و بر دستورپذیری‌اش از دیگران اضافه می‌شود و دیگر اثر خلاقه‌ای خلق نمی‌شود. به همین دلیل ما جزو اولین بحث‌هایی که در بولتن خودمان مطرح کردیم بحث سفارش بود که سفارش از یک‌سو می‌تواند منطقی و از سوی دیگر می‌تواند غیرمنطقی باشد. اگر به دنبال نگاه منطقی هستیم بیش از همه باید تلاش کنیم که ارتباط درست برقرار شود.

ارتباط میان پژوهش، مدیریت شهر و هنرمند درست برقرار شود و به درک متقابل برسیم، نه به این معنا که ملاحظه یکدیگر را کنیم بلکه مسائل همدیگر را فهم کنیم به یک برآیندی می‌رسیم که همه به درستی نقش خود را ایفا می‌کنند. این دقیقا مانند ارتباطی است که در سینما میان حوزه نقد و حوزه تولید وجود دارد؛ یعنی حوزه نقد، مکمل حوزه تولید است. هیچ گاه از نقدها تخریب را فهم نمی‌کنیم. می‌گوییم فیلمساز فهم خودش را در معرض ارزیابی دیگران قرار می‌دهد و این ارزیابی می‌تواند موجب ارتقای فهم فیلمساز شود. حتما فیلم بعدی این فیلمساز با یک جریان نقد درست، فیلم متفاوتی خواهد شد. به نظرم اگر دنبال نقطه تعادل می‌گردیم باید تلاش کنیم تا این ارتباط برقرار شود. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که در ارتباط با یکدیگر در آن نقش بسیار موثری دارد و به شدت از فقدان این ارتباط رنج می‌بریم.

اگر جشنواره‌های موضوعی بتوانند در ابتدا آسیب‌شناسی و برایش راه‌حل پیدا کنند و در مرحله بعد ارزشیابی صورت دهند، به نتایج خوبی می‌رسند. فکر می‌کنم جشنواره فیلم شهر با تصویری که حالا در معرض دید عموم قرار می‌دهد، مدیریت شهری می‌تواند بگوید چه خلأهایی در حوزه شهری داریم. راه‌حل چیست و به چه دلایلی این خلأها ایجاد شده. اگر هنرمند ما شهر را سیاه می‌بیند چرا و کدام بخش از شهر ما سیاه است که هنرمند به چنین دیدگاهی رسیده؟ کجاها سفید است ولی باز هنرمند آن را سیاه می‌بیند و دلیلش چیست؟ و تلاش کند تا به یک معرفی متفاوتی از خودش برسد تا هنرمند هم بتواند آن معرفی متفاوت را فهم کند، وگرنه می‌شود یک سفارش بی‌هدف و غیرموثر.

من شخصا ترجیح می‌دهم به جای تعدادی فیلم سفارشی غیرموثر با یک تعداد فیلم سیاه از دل برآمده و مشفقانه روبه‌رو باشیم. اینها مرز  خیلی ظریفی دارد که ما بگوییم فیلم برآمده از واقعیت باشد ضمنا رویکرد مشفقانه هم داشته باشد. راه‌حلش هم جز یک فضای مثبت و ارتباط با هنرمند از یک‌سو و ارتباط با پژوهش و مدیریت شهر با هنرمند امکان‌پذیر نیست وگرنه یا می‌شویم سفارش‌دهندگانی که منابع‌مان را هدر داده‌ایم و نتوانستیم تاثیرگذار باشیم یا در مقابل وضع موجود دچار یک انفعال شده‌ایم.

  • تجربه نشان داده که این فیلم‌های سفارشی هم‌چون از دل برنمی‌آیند، تاثیری هم به‌جا نمی‌گذارند و فیلمساز صرفا در مقام مجری یک سفارش ظاهر می‌شود؛ آثاری که صرفا برای یک جشنواره ساخته شده‌اند و حالا جایزه‌ای هم گرفته‌اند، بی‌آنکه شاهد تاثیر مثبت و ماندگاری باشیم.

برگزارکنندگان جشنواره‌های موضوعی ابتدا باید این ظرفیت را در خودشان ایجاد کنند که اصلا در حوزه سینما چگونه به ما نگاه می‌شود. برگزارکنندگان می‌توانند تصویر خودشان را غلط یا درست در فیلم‌ها بینند.

  • البته فکر می‌کنیم در ایران ماجرا معمولا برعکس است. برگزار کننده جشنواره اغلب به دنبال تصویر مطلوب خودش است و سطح آثار هم بعضی وقت‌ها در حد رپورتاژ کاملا سفارشی و تبلیغاتی پایین می‌آید. این نگاه به خصوص در جشنواره‌های موضوعی که برخی نهادها برگزار می‌کنند، مشهود است.

تازه‌ گاهی وقت‌ها این جشنواره‌ها حتی تبلیغ فعالیت‌های خودشان هم نبوده، یک عکس یادگاری است که یک سازمانی برای یک حوزه دیگر مثل سینما می‌گیرد و برای همین است که جشنواره‌های موضوعی غالبا جشنواره‌های کم تاثیری بوده‌اند و در مواردی هم که شاهد جشنواره موثر بوده‌ایم حاصل ارتباط درست میان آن حوزه با جامعه هنری بوده. اگر ارتباط متقابل به درستی انجام شود، ما می‌توانیم برای سال‌های بعد امیدوار باشیم که فهم مشترک پیدا کنیم، در غیر این صورت این اتفاق نمی‌افتد، این  هم صرفا مربوط به حوزه هنر و مدیریت شهری نیست. در حوزه مثلا صنعت و اقتصاد هم همین طور است. بین مدیریت کشور و سیاست هم به این شکل. اصولا اگر ما نتوانیم در فضایی قرار بگیریم که این حال و هوا ما را به یکدیگر نزدیک کند ما نمی‌توانیم تاثیرگذاری عمیقی را شاهد باشیم.

  • بخش قابل توجهی از فعالیت‌های صورت گرفته توسط شما و همکارانتان در این چند ماه، به واقع بسترسازی برای دوره‌های آتی بوده است. به نظرتان جشنواره فیلم شهر تا چه می‌تواند به هویتی مستقل برسد که مثلا تغییر مدیریت‌ها در نهاد برگزار کننده، باعث توقف و آسیب به این فعالیت‌ها نشده و با آمدن یک مدیر جدید،  همه چیز دوباره از صفر تعریف نشود؟

این بستگی به سازمان برگزاری دارد. ممکن است در سازمان برگزاری به قول شما مدیری در آن تغییر پیدا کند و مدیر بعدی علاقه‌مند باشد کاخی که ایجاد شده را ویران کند. ما تلاشی در این جهت که جشنواره هویت مستقلی پیدا کند نکردیم. جشنواره را سازمان فرهنگی شهرداری برگزار می‌کند اما اینکه سازمان بیاید جشنواره فیلم شهر را هویت مستقلی همراه با هیئت امنا تعریف کند نه با تغییر مدیریت، آسیبی به آن وارد نشود تا اندازه‌ای امکان‌پذیر است ولی من خیلی این را هم راه  حل نمی‌دانم، چون همان طوری که می‌توان برایش هیئت امنا ایجاد کرد می‌شود ترکیب آن را هم بعدها تغییر داد و دوباره آن کاخی که از آرزویمان ساخته شده تخریب شود.

البته در کشور ما هر مدیری که می‌آید کارهای قبلی را تکمیل می‌کند یا حتی یک قدم بیشتر برمی‌دارد. حالا ممکن است مدیری با جزم اندیشی نگاه تبلیغاتی را بر کشف نگاه دیگران غلبه دهد ولی در کل اوضاع فعالیت در فرهنگ و هنر به گونه‌ای است که مدیران اگر یک پیش داوری هم داشته باشند وقتی با  واقعیت‌ها مواجه می‌شوند به این نتیجه می‌رسند که باید نگاهشان را تصحیح کنند.

  • در مورد جشنواره‌هایی که به جایگاه تثبیت شده می‌رسند، تغییر مدیریت‌ها در هر سطح و با هر دیدگاهی هم صورت می‌گیرد، شأن و هویت جشنواره مانع از  به هم ریخته شدن همه چیز می‌شود. مثال روشن آن هم جشنواره فیلم فجر است که با تمام فراز و نشیب‌های مدیریتی در همه این سال‌ها، هیچ مدیری نتوانسته نادیده‌اش بگیرد.

اگر در دوره‌های اولیه یک جشنواره موثر برگزار شده و تبدیل  به یک مطالبه جامعه تولید‌کننده آثار هنری و با مشارکت جدی آنها همراه شود، پایدار باقی می‌ماند. همین مثالی که درباره جشنواره فیلم فجر زدید با همه تغییر مدیریت‌ها و فراز و نشیب‌ها،  تا وقتی که جامعه سینمایی کشور علاقه‌مند به برگزاری آن هست، سرپا می‌ماند چون تبدیل شده به یک آیین و مطالبه از سوی جامعه سینمایی، به رغم نقدهایی هم که جامعه سینمایی به جشنواره فجر داشته ولی اگر این جشنواره به فرض برگزار نشود همه حتی جدی‌ترین منتقدان آن هم جای خالی و خلأ آن را حس خواهند کرد. جشنواره فیلم شهر هم باید چنین ظرفیتی را پیدا کند و راه حلش هم درست برگزار شدنش است.

طبیعی است که نسبت به یک جشنواره موضوعی که باری به هر جهت و بدون تاثیر برگزار شده، جامعه هنری هم احساس تعلق خاطر نکند و اساسا برگزاری یا عدم برگزاری آن هم برایش فرقی نداشته باشد.

جشنواره فیلم شهر با مسیری که طی شده و دستاوردهایی که امیدواریم در آینده به آنها برسیم می‌تواند تبدیل شود به مطالبه جدی فیلمسازان، به طوری که اگر روزی خود شهرداری هم نخواهد برگزارش کند، فیلمسازان خودشان متولی برگزاری‌اش شوند یا هر نهاد و سازمان دیگری به برگزاری‌اش علاقه‌مند شود.

البته  در هر 3 دوره برگزاری جشنواره که 3 مدیر مختلف هم در راس سازمان فرهنگی  هنری شهرداری فعالیت داشته‌اند، با وجود سلایق مختلف فرهنگی، اعتقاد به برپایی جشنواره فیلم شهر وجود داشته و می‌شود امیدوار بود که این جشنواره با هر سلیقه‌ای در سال‌های آتی حتما برگزار می‌شود.

  • مسئله بر سر نحوه برگزاری‌اش است نه نفس برگزار شدن آن.

نحوه برگزاری همه تابع همین داستان است. همه چیز به استقبال هنرمندان بستگی دارد. اگر هنرمندان استقبال خوبی از جشنواره داشته باشند، طبیعتا مدیر هم تلاش بیشتری می‌کند که  جشنواره را به خوبی برگزار کند، اگر این استقبال کمرنگ باشد، سازمان برگزار کننده هم به این نقطه می‌رسد که چرا باید تلاش ویژه‌ای برای جشنواره‌ای کند که آدم‌های ذی‌ربط به آن رغبتی نشان نمی‌دهد.

در این دوره جشنواره فیلم شهر ما با استقبال خوبی روبه‌رو هستیم. این سیر اگر در سازمان فرهنگی و هنری و دوستانی که در دوره‌های بعدی عهده‌دار مسئولیتی می‌شوند،  ادامه پیدا کند، فکر می‌کنم ظرفیت خیلی خوبی داریم، به خصوص اینکه در چند سال اخیر با تشکیل شوراهای شهر  این اراده جدی در مدیریت کلان کشور وجود دارد که مسائل شهر را به دست خود شهروندان بسپارد و مدیریت شهر هم برآمده از رای خود شهروندان است، فکر می‌کنم می‌توانیم با یک وضعیت جدید در عصضه فعالیت‌های فرهنگی- هنری مواجه شویم، این هم یک ظرفیتی است که نباید از کنارش ساده عبور کنیم.
در کل استنباطم این است که جشنواره فیلم شهر، افق خیلی خوبی را پیش‌رو دارد.

  • در مجموع می‌توان گفت که فعالیت‌های صورت گرفته در جشنواره امسال، بیشتر سکوی پرش است برای برگزاری بهتر دوره‌های آتی. بسترسازی‌های صورت گرفته نتیجه مطلوب آن را می‌شود در آینده شاهد بود.

ما تلاش خودمان را کرده‌ایم که این اتفاق بیفتد. حال اینکه تا چه اندازه به توفیق رسیده‌ایم را باید کارشناسان نظر بدهند.

  • بخشی از موفقیت  جشنواره هم به جدی گرفته شدن ماجرا از سوی سینماگران و کارشناسان مرتبط با این حوزه بستگی دارد. مانند همان بخش پیوند پژوهش و تولید که اگر از سوی دو طرف جدی گرفته شود، قطعا بازدهی آثار جشنواره را بالاتر می‌برد.

بله. مثلا یکی از کارهایی که در این دوره انجام شد، 4 نشست تخصصی‌ای بود که در این مدت برگزار شد. نشست سینما، معماری و شهر که دوره دومش بود و ما از شورای معماری فرهنگستان هنر درخواست کردیم که اگر می‌شود این دوره از سمینار با گرایش شهری برگزار  شود؛ نشست سینما و اقتباس ادبی، نشست سینما و علوم اجتماعی و کانون فیلم شهر.

به نظرم کانون فیلم شهر در همین چند جلسه‌ای که برگزار شده، دارد به اندازه خود جشنواره فیلم شهر موثر واقع می‌شود. این روند اگر استمرار پیدا کند، ما بعد از 50 جلسه برگزاری کانون فیلم شهر شاهد دستاورد خیلی خوبی خواهیم بود. محتوایی که خروجی این کانون است وقتی در اختیار جامعه دانشگاهی قرار گیرد و بعد به صورت پژوهش دستمایه کار فیلمسازان شود، آن حلقه ارتباطی و تعامل مدنظر، به شکل بسیار خوبی صورت می‌گیرد.

  • در حوزه سینمای مستند تلاش‌های خیلی خوبی با محوریت شهر صورت گرفته ولی در زمینه فیلم‌های بلند سینمایی همچنان با ضعف‌هایی مواجهیم. به نظر می‌رسد که بسیاری از فیلمسازان ما اساسا اهمیتی به شهر فراتر از یک لوکیشن صرف (که می‌تواند هر جای دیگری هم باشد) نمی‌دهند. خیلی وقت‌ها هم شاهد نگاهی توریستی و ذوق زده هستیم.  خاطرم هست اولین سالی که تونل رسالت افتتاح شده بود، در جشنواره آن سال، در اغلب فیلم‌ها در یک سکانس دوربین وارد این تونل می‌شد!

در کشورهای سردسیر، فیلم‌های زیادی با فضای برفی به چشم می‌خورد.
همان‌طور که در کشورهایی که فضای ساحلی و بناهای بزرگ دارند، ساخت فیلم دریایی رایج‌تر از نقاط دیگر است. هر مقوله‌ای که وارد زندگی شود، تاثیرش در سینما مشهود می‌شود. مثل نقش کامپیوتر یا موبایل که آنقدر در زندگی روزمره ما پررنگ شده که  در اغلب فیلم‌ها شاهد حضورشان  هستیم. حتی در مورد برخی از فیلم‌های این سال‌ها، موبایل  نقش اول را ایفا می‌کند.

تونل رسالت هم به زندگی همه آمده و همه فیلمسازها ناچار شده‌اند از آن عبور کنند!
اصلا نشانه شناسی فیلم‌ها از همین جاها شروع می‌شود. بعدها پژوهشگران براساس همین نشانه‌ها،  به تحلیل و بررسی می‌پردازند. در همین زمینه ما پژوهشی داشته‌ایم که در قالب کتاب نشانه‌شناسی تهران در سینمای ایران توسط آقای طالبی صورت گرفته است. انعکاس تغییرات مختلف شهر تهران در فیلم‌ها که شاید ما خیلی هم آنها را حس نکرده‌ایم، در این پژوهش تبیین می‌شود؛ اینکه فیلمسازان مختلف در دوره‌های مختلف به تهران چگونه نگاه کرده‌اند.

  • جای چنین بخشی در خود جشنواره خالی نیست؟ انتخاب و نمایش فیلم‌های شاخص هر دوره با همین محوریت نگاه به شهر می‌توانست عینیت بیشتری به ماجرا بدهد. اینکه مثلا در دهه 50، تهران چه شمایلی در فیلم‌ها داشته و این تصویر در دهه‌های 60 و 70 و به تبع تحولات گسترده اجتماعی و ‌سیاسی، چقدر عوض شده و اساسا هر فیلمسازی از چه مجرایی و چگونه به شهر نگاه کرده.

نکته درستی است ولی برای انجام این کار،  ابتدا باید این پژوهش صورت می‌گرفت. کتابی که حاصل این پژوهش است در روزهای برگزاری جشنواره در معرض قضاوت قرار می‌گیرد و حالا برای دوره‌های بعدی می‌تواند این پژوهش مبنا قرار گیرد و بخش ویژه‌ای برایش در نظر گرفته شود.

  • تصویر تهران در دهه 60، به خصوص به لحاظ معماری تفاوت چندانی با دهه 50 نداشت ولی از ابتدای دهه 70، این تصویر خیلی دگرگون شد. نکته جالب توجه اینکه درست در همان مقطع زمانی دوربین‌ها یا داخل آپارتمان رفتند یا حتی در بخش بدنه سینما، گرایش به تولید در شهرستان‌ها پررنگ شد؛ آن هم نه به معنای جدی گرفتن فضا و حال و هوای یک شهر خاص بلکه بیشتر برای پایین آوردن هزینه‌های تولید. تهران یک تحول بزرگ را پشت سر گذاشت و سینمای ایران با یک جامپ کات از آن گذر کرد.

مجموعه‌ای از شرایط در فیلمسازی تاثیرگذار است. در همان مقطعی که شما به آن اشاره می‌کنید، با برداشته شدن سوبسیدها، هزینه‌های تولید فیلم خیلی بالا رفت و حتی به 4 برابر رسید،  در حالی که منابع بازگشت سرمایه‌ ثابت باقیمانده بود.

طبیعی است که در چنین شرایطی تولید کننده، اقتصاد را اصل قرار دهد. ضمن اینکه این مقوله فیلم شهری قبلا خیلی هم جدی نبوده و شهر در خیلی از آثار تصویری ما صرفا یک پس زمینه است. اصلا فیلم شهری به این معنا ساختن یک ادبیات نسبتا جدید است. ممکن است سه گانه مهرجویی، داد کرم‌پور آغاز یک نگاه جدید به فیلمسازی شهری را رقم بزند.

  • سهم فناوری‌های جدید هم در این زمینه قابل اشاره است. مثلا استفاده از دوربین‌های دیجیتال مدرن که اخیرا در تولیدات سینمایی هم مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد و سهولتی که این دوربین‌ها نسبت به دوربین 35 میلیمتری به لحاظ حضور در فضاهای خارجی ایجاد می‌کنند،  احتمالا به تولید فیلم‌های خیابانی بیشتری هم می‌انجامد.

حدس من این است که در سال‌های آتی به 2 نتیجه می‌رسیم. یکی اینکه حضور شهر در فیلم‌ها بیشتر است و دیگر اینکه این حضور سردستی‌تر و فاقد عمق است. چون از آن سو وقتی حرکت دوربین در شهر ساده می‌شود،  دیگر آن نگاه عمیق ممکن است جای خود را به دیدگاهی سطحی و توریستی بدهد.

یک مسئله هم میزان همکاری‌هایی است که نهادها با یک فیلمساز انجام می‌دهند تا بتواند از همه جلوه‌های شهری بهره‌برداری کند.

مثلا برای همین فیلم آقای مهرجویی درباره تهران، دردسرهای زیادی را برای انجام فیلمبرداری در یک محل  متحمل شدند. وقتی در این زمینه مانعی به وجود می‌آید و حتی به توقف کار می‌انجامد،  ممکن است فیلمساز اصلا از خیر فیلمبرداری در آن محل بگذرد، چون خیلی وقت‌ها ممکن است این توقف‌ها، آسیب‌های جدی به کار بزند و کارگردان هم در نهایت برای به راه افتادن پروژه به همان فیلمبرداری در داخل آپارتمان رضایت دهد. مجموعه این عوامل تاثیرگذارند حتی نهادهای انتظامی ما می‌توانند در این حوزه موثر باشند که ما چه تصویری را در سال‌های آتی از شهر در سینمایمان خواهیم داشت. خود شهرداری و بخش‌هایی که به این حوزه خدمات می‌دهند، می‌توانند موثر باشند. میزان همکاری و تشویقشان قطعا در این مسیر سهم دارد.

  • با سابقه سال‌ها حضور در عرصه‌های مدیریت فرهنگی و به خصوص دبیری چندین دوره جشنواره فیلم فجر، برگزاری جشنواره فیلم شهر را متقبل شدید. قطعا تجربه‌هایی که در گذشته اندوخته‌اید، در این مسیر به یاری‌تان آمده است.

البته یک تجربه را نداشتم و آن تجربه برگزاری جشنواره برای یک سازمان دیگری است که برای خود دارای یک مدیریت منسجم و پیکره واحد است. این تجربه را ما نداشتیم  و برای خودم هم اتفاق موثر و جذابی بود. در این دوره ما با اظهار لطف همه مواجه شدیم و شاید هم یکی از انگیزه‌های ما برای برگزاری بهتر جشنواره همین لطف دوستان در بخش‌های مختلف بود. فکر کنم مهمترین دستاورد سابقه‌ای که به آن اشاره کرده‌اید، لطف دوستانی بود که شامل حال ما شد.

پیشنهاد خود من به سازمان برگزاری این است که اصولا بهتر است در پیکره خود سازمان، کسی مسئولیت را برعهده بگیرد. دعوت افرادی خارج از سازمان، اگر بنا باشد نقش تشریفاتی داشته باشند، خیلی دیگر موثر نیستند و اگر بنا باشد نقش موثر داشته باشند، فاصله آنها از پیکره سازمان برگزاری، هم سازمان را اذیت می‌کند و هم قدری  برگزار کنندگان را. به همین دلیل توصیه من برای  جشنواره‌ای که می‌خواهد استمرار داشته باشد، بهره گرفتن از قابلیت‌های خود سازمان برگزاری است و اینکه افرادی مسئولیت بپذیرند و برگزار کننده از سازمان خیلی جدا نشود.

در این صورت از نظر اجرایی کارها خیلی با سهولت بیشتری پیش می‌رود. ما در این دوره، شامل لطف دوستان چه از سوی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری و چه جامعه سینمایی کشور شدیم و همه نگاه محبت‌‌آمیز داشتند ولی به جهت اینکه ما با سازمان برگزاری یک پیکره واحد نبودیم خیلی موانع می‌توانست جلوی راه سازمان یا ما ایجاد شود که مشکل آفرین شود و اینها همه در یک ارتباط دوستانه و تعامل با یکدیگر حل شد.

ولی اگر برگزارکننده بخشی از پیکره سازمان باشد، اصلا احتمال بروز آن موانع به وجود نمی‌آید. اگر به جشنواره موثر می‌اندیشیم باید حداقل برهه‌های 5 تا10ساله تعریف کنیم. برای چنین برنامه‌ای هم دعوت کردن مداوم افراد خارج از سازمان برای دبیری جشنواره، خیلی کارگشا نیست ولی اگر از درون سازمان افراد عهده‌دار مسئولیت شوند، چون به آن پیکره متصل هستند، می‌توانند برای 5سال آینده برنامه‌ریزی کنند.

الگوی دعوت از دبیر خارج از مجموعه، یک مقداری آزار دو سویه را به همراه دارد. آن فرد به لحاظ ناآشنایی با نهاد برگزار کننده، یک مقدار سازمان را گرفتار می‌کند و مقداری هم خودش گرفتار می‌شود. حتی در این الگو هم دبیر بیشتر باید نقش هدایت و رهبری را برعهده داشته باشد و باز باید یک سازمان منسجم و قوی موجود باشد؛‌به صورتی که دبیر مثل یک مدیر باشگاه عمل کند نه مثل یک مربی.

در واقع بتواند افق‌های فرهنگی یک جشنواره را ترسیم کند. اشکال ما در برگزاری این دوره جشنواره و بعد با مطالعه‌ای که کردم دیدم در دوره‌های قبلی هم وجود داشته، این بوده که سازمان برگزاری وجود نداشته، تعدادی از دوستان از سازمان فرهنگی- هنری دور هم جمع شده‌اند و با کمک افرادی خارج از سازمان، یک دوره از جشنواره برگزار شده و بعد هم هر کسی سراغ کار خودش رفته. مثلا آقای جاهد که به ما در بخش بین‌المللی یاری رساندند،  از همکاران موسسه سینما شهر بودند که با آقای تقی‌پور هم همکاری داشتند.

از آذر 85 که دوره قبل تمام شده  تا خرداد 87 که ما مزاحم ایشان شدیم،  دبیرخانه تعطیل بوده و ایشان هم ارتباطی با اینجا نداشت. با تعریف سازمان برگزاری،  این مشکلات برطرف می‌شود. با شکل‌گیری این سازمان و داشتن یک دبیر اجرایی،  آن وقت آن دبیر تشریفاتی می‌تواند همه ساله تغییر پیدا کند ولی نمی‌شود سازمانی وجود نداشته باشد و در هر دوره هر دبیری بخواهد از نوسازماندهی کند، این به نظرم فرصت‌سوزی است.

  • و حرف آخر؟

امیدوارم که بتوانیم انتظارات را برآورده کنیم و انشاءالله تلاش شود که در سال‌های بعد به سمت یک جشنواره موضوعی تخصصی و کارآمد بیشتر پیش برویم.

کد خبر 76200

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز