سفیر سابق ایران در افغانستان گفت: اگر قرار است که نشستی برای نحوه تعامل با طالبان برگزار شود باید از گروه‌های افغانی هم دعوت کنند. چرا که اخبار غیررسمی حاکی از آن است که ممکن است نماینده طالبان هم در نشست شرکت کند.

ابوالفضل ظهره وند

همشهری آنلاین –امیرمحمد حسینی:  نشست دوحه به ابتکار سازمان ملل و با محوریت افغانستان امروز با حضور ۲۵ کشور و پشت درهای بسته آغاز شد.

نشستی که گفته شده نماینده‌ای از طالبان در آن حضور ندارد و همین موضوع اعتراض این گروه را در پی داشته است. نمایندگان ویژه ۲۵ کشور امروز و فردا درباره مسائل مختلف پیرامون افغانستان گفت‌وگو می‌کنند. در همین حال اخبار حاکی از آن است که آمریکا و طالبان به زودی در دوحه نشستی را برگزار می‌کنند و این موضوع سوالات بسیاری را ایجاد کرده است. اینکه چرا سازمان ملل نشست را در دوحه برگزار کرده و چرا نماینده‌ای از گروه‌های افغانستانی از جمله طالبان و مخالفان این گروه در آن حضور ندارند؟

ابوالفضل ظهره وند سفیر سابق ایران در افغانستان و ایتالیا در گفت‌وگو با همشهری آنلاین به این سوالات پاسخ می‌دهد. ظهره‌وند می‌گوید که نشست دوحه از جهات بسیاری مشکوک است و ممکن است مقدمه‌ای برای نشست آمریکا و طالبان و توافق‌های احتمالی باشد.

در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

نخستین سوال اینجاست که چرا این نشست در دوحه برگزار شده است؟

به طور کلی نحوه برگزاری نشست سازمان ملل  در دوحه مشکوک است. اولین نکته‌ای که باید به آن توجه کرد مکان برگزاری این نشست در دوحه است. جالب است که قرار است چندی بعد نشستی میان آمریکا و طالبان در دوحه برگزار شود. بنابراین شاید این نشست مقدمه‌ای برای نشست آمریکا باشد که طرف مقابل آن طالبان است و دیگر گروه‌های افغانی در آن حضور ندارند. اما نشست دوحه از این منظر که آقای گوترش در آن شرکت می‌کند و موضوع آن که نحوه تعامل با طالبان است حائز اهمیت است. موضوع این نشست در وهله نخست در باغ سبزی به طالبان است. در حالی که موضوعاتی مثل عدم حضور زنان در جامعه و عدم تحصیل زنان و عدم تشکیل دولت فراگیر همچنان مطرح است. بنابراین چنین عنوانی می‌تواند مقدمه‌ای برای شناسایی طالبان باشد. شاهد بودیم قائم مقام آقای گوترش خانم امینه جین محمد نیز چندی پیش موضعی اتخاذ کرد که مورد انتقاد جدی گروه‌های افغانی قرار گرفت. او گفت که باید به سمت کار با طالبان حرکت کنیم که عملا به رسمیت شناختن این گروه است.

در این میان نکته دیگر اینجاست که ما امروز مردم افغانستان را در صحنه نمی‌بینیم. یعنی اگر قرار است که نشستی برای نحوه تعامل با طالبان برگزار شود باید از گروه‌های افغانی هم دعوت کنند. چرا که اخبار غیررسمی حاکی از آن است که ممکن است نماینده طالبان هم در نشست شرکت کند. بنابراین تصمیم گیری درباره سرنوشت افغانستان باید با مردم این کشور باشد. چراکه افغانستان موزاییکی از اقوام است و همه قطعات این پازل حضور داشته باشند.

عنوان نشست نیز محل سوال است؟ آیا کشورها به سمت شناسایی طالبان حرکت می‌کند؟

ابتدا باید پرسید در حالی که نیمی از جمعیت افغانستان نیاز به کمک غذایی دارند و سازمان ملل و در تامین بودجه اولین درمانده است. چرا باید رژیمی روی کار باشد که نیازهای ابتدایی مردم افغانستان را در نظر نگیرد؟ قرار بوده که دولت فراگیر شکل بگیرد. پنج میلیون نفر از مردم افغانستان در ایران هستند و در سایر نقاط دنیا نیز حضور دارند. تکلیف این مردم چه می‌شود؟ اگر فردا نماینده طالبان در نشست شرکت کند چه کسی پاسخگوی باقی گروه‌هایی است که نماینده مردم افغانستان هستند؟ می‌خواهم بگویم سازمان ملل در این اینجا سیاسی کاری می‌کند. آن‌ها می‌توانستند عنوان این نشست را کمک به نیازهای ابتدایی مردم افغانستان اعلام کنند تا شائبه زمینه‌چینی برای به رسمیت شناختن طالبان به وجود نیاید.

با این همه این نشست نقاط مبهم بسیاری دارد. توافق آمریکا با طالبان در دوحه انجام شد و امروز انتخاب مجدد این شهر سوال بزرگی ایجاد می‌کند. چرا که سازمان ملل می‌توانست در ژنو نشست را برگزار کند و نماینده‌های کشورها به ژنور بروند. اما وقتی نشست در دوحه برگزار می‌شود به نظر می‌رسد که وزنه و پوشش احتمالی برای نشست آتی آمریکا و طالبان است. ممکن است در آن نشست توافق جدید میان آمریکا و طالبان رخ دهد و دور جدیدی از بحران را برای منطقه و مردم افغانستان رقم بزند.

فکر می‌کنید چاره وضعیت امروز افغانستان چیست؟ نشست‌های اینچینی راهگشا هستند؟  

با دو روز جلسه در دوحه نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. آمریکا یک سال و نیم با طالبان مذاکره کرد که در نهایت به وضعیت امروز رسید. بنابراین جلسه سازمان ملل خروجی ندارد. کارهای مرتبط با افغانستان فرآیندی است و برای کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱ من یک سال فرآیندها را طراحی کردم.

نقش ایران در این شرایط چیست؟ آیا ایران می‌تواند بازیگر موثر این صحنه باشد؟

ایران امروز میزبان پنج میلیون افغانستانی است. ما به عنوان کشور مادر که همواره در کنار مردم افغانستان بودیم باید مطالبه‌گر باشیم. اگر این جمعیت فقط نیم متر مکعب آب شرب استفاده کنند در روز و سال ضرب کنید بسیار بیشتر از حق‌آبه ایران از هیرمند می‌شود که طالبان آن را نمی‌دهد. یعنی پنج میلیون افغانستانی بیش از یک میلیارد متر مکعب آب شرب استفاده می‌کنند و طالبان حاضر نیست که حتی آب مردم خود را بدهد.

از سوی دیگر ما ۱۲۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان داریم و اتفاقاتی مثل رشد جریانات تکفیری که غربی‌ها هم پیش بینی می‌کنند بسیار اثرگذار خواهد بود. اگر درگیری و جنگ رخ دهد فجایعی در راه خواهد بود. بنابراین از هر منظر ایران جزء نخستین کشورهایی است که در وضعیت افغانستان تاثیر می‌پذیرد و باید در نقش مطالبه‌گر باشد. ما باید نسبت به تحولات افغانستان حساس و موضعی روشن داشته باشیم. ایران مدافع مردم افغانستان است. در شرایطی که به شکلی چراغ خاموش پاکسازی قومی در این کشور در جریان است و باید جلوی آن گرفته شود. افغانستان نمی‌تواند تک قومی باشد. ایران به دلایل مختلف باید پرچمدار باشد و طرف مهم تحولات است.

با این همه من تحرک لازم را نمی‌بینم و اگر قرار باشد طالبان مورد شناسایی قرار بگیرد و ما سکوت کنیم به ضرر تاریخ ایران، مردم افغانستان و تاریخ مشترک ماست. افغانستان بخشی از حوزه فارسی است و اکثریت با فارس زبان‌ها است اما آن‌ها را دارند از افغانستان پاک می‌کنند. بنابراین نشست درباره افغانستان باید مطالبه‌گرانه و با اعتراض به عملکرد طالبان در این کشور باشد.

به نظرتان مطالبات ایران از افغانستان از جمله حق آبه هیرمند چگونه تامین خواهد شد؟

طالبان از موضوع حق آبه ایران به عنوان اهرم فشار استفاده می‌کند. یعنی تا وقتی که از ایران امتیاز نگیرد حاضر نمی‌شود به حق قانونی ایران عمل کند. حتی در صورت توافق نیز ضمانتی برای اجرای آن وجود ندارد. چون طالبان می‌توان همواره از این اهرم استفاده کند. در حالی که کنوانسیون رامسر حق آبه و حفظ اکوسیستم هامون را پیش بینی کرده است. اما هیچ یک از تعهدات عمل نشده و هامون امروز خشک شده است. دریاچه‌ای که زمانی بیش از ۱۰۰ هزار گاومیش در منطقه بودند و ده‌ها هزار تن ماهی از آن می‌گرفتند امروز ریگ زار شده است. تاثیرات این وضعیت تمام جنوب غرب افغانستان را متاثر می‌کند تا جایی که آن منطقه قابل زیست نخواهد بود. بنابراین دولتی باید روی کار بیاید که متعهد به محیط زیست افغانستان و منطقه باشد و بداند که فرضا اگر هامون خشک شود شما نیز متاثر و متضرر می‌شوید. اما با دولت فعلی وضعیت بسیار مبهم است.

در مجموع باید مسائل افغانستان را در یک پکیج دید. اگر قرار باید در مسائل مختلف از جمله امنیت مرزها، حقوق اقوام و زنان و حق آبه ایران اتفاق مثبتی رخ دهد باید دولتی قانون‌مند که باید ژئوپلتیک منطقه سازگاری داشته باشد روی کار بیاید. دولتی که خود را جزیی از ژئوپلتیک منطقه بداند. در این صورت روابط ما در همه حوزه‌ها گسترش پیدا خواهد کرد که یکی از آن‌ها اجرای توافق‌نامه‌های قانونی از جمله آب است. اما در شرایط فعلی در هیچ حوزه‌ای شرایط امیدوارکننده نیست.

کد خبر 757432
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • IR ۱۶:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
    7 3
    چون طالبان فرقه بی اصل و نسب و بی قانون و ناجوانمردیست. در هیچ قاموس افتخار امیز اجتماعی و فرهنگی نام طالبان نمی گنجد. انتظار نداشته باشید از انها.
  • IR ۱۹:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
    4 1
    چرا وقتی ایران سفارت افغانستان را به طالبان تقدیم کرد روزنامه همشهری روزه سکوت گرفته بود
  • IR ۲۱:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
    5 0
    ایران به ترکیه گاز صادر می نماید و دلار ها معلوم نیست کجا می رود؟ و اگر معاملات تهاتری انجام می شد در مقابل اب وارد ایران می شد بهتر بود. و ایران از خشک سالی خارج می شد و اباد می شد بهتر بود.