دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷ - ۰۵:۳۶
۰ نفر

احسان تقدسی: نزدیک به 2سال قبل و بعد از حمله 33 روزه رژیم صهیونیستی به لبنان، به توصیه‌ استراتژیست‌های اسرائیلی کمیته‌ای در این رژیم تشکیل شد تا دلایل شکست ارتش صهیونیستی در این جنگ را بررسی کند.

این کمیته که به نام مسئول ارشد آن وینوگراد نام گرفت، پس از ماه‌ها تحقیق و مصاحبه با افسران ارشد رژیم گزارشی را منتشر کرد که در حاشیه آن می‌شد تردیدهای جدی این گزارش به ادامه حیات اسرائیل و یکه‌تازی آن در منطقه را مشاهده کرد. بعد از انتشار این گزارش و مشخص‌شدن ضعف‌های اسرائیل، بسیاری از تحلیلگران پیش‌بینی کردند که تل‌آویو برای جبران آن شکست دست به اقدام نظامی در همسایگی خود می‌زند. گزینه‌های مطرح توسط تحلیلگران، ایران، سوریه، حزب‌الله و حماس بودند.

2گزینه نخست به‌دلیل احتمال پاسخ قاطع آنها و فشار بین‌المللی از دستور کار حذف شد و در حد جنجال تبلیغاتی باقی ماند. حزب‌الله هم که امتحان خود را در همان جنگ 33 روزه پس داده‌بود و در نهایت تنها حماس به‌عنوان هدف اسرائیل برای بازسازی توان تبلیغاتی و نظامی خود باقی ماند. جنگ غزه هم به همین دلیل شروع شد. دولت اسرائیل روز شنبه آتش بس یکجانبه را پذیرفت. اما این به معنای پایان جنگ غزه نیست. حتی بعد از پایان کامل این جنگ، رژیم جنگ‌طلب صهیونیستی  باز هم به‌دنبال راه‌های دیگری برای جبران شکست خود در غزه خواهد رفت.

ناهوم بورنی، نویسنده مشهور روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارنوت حدود 7 ماه پیش صراحتا اعلام کرد:هرچند اسرائیل امروز از نظر نظامی و اقتصادی قدرتمند شده، اما جامعه اسرائیل اعتماد به نفس خود را از دست داده است.

پس از شکست اسرائیل در جنگ دوم لبنان و ناتوانی این رژیم در دستیابی به اهداف
تعیین شده ابتدای جنگ، موجی از ناامیدی و حیرت جامعه صهیونیستی را فرا گرفت. به توصیه استراتژیست‌های این رژیم بلافاصله کمیته‌ای به نام وینوگراد به ریاست الیاهو وینوگراد برای بررسی دلایل شکست این رژیم در مقابل حزب‌الله تشکیل شد. کمیته مذکور پس از ماه‌ها تحقیق و مصاحبه با افسران ارشد این رژیم گزارشی را منتشر کرد که در حاشیه آن می‌شد تردیدهای جدی این گزارش به ادامه حیات اسرائیل و یکه تازی آن در منطقه را مشاهده کرد.

وینوگراد صراحتا اعلام کرد: ارتش اسرائیل از جان صهیونیست‌ها در مقابل موشک‌های حزب‌الله حفاظت نکرد و در طول جنگ ناکامی‌ها و مشکلات زیادی روی داد.

در جبهه داخلی اسرائیل هم وینوگراد قربانیان فراوانی گرفت که ایهود اولمرت و دان‌حالوتس و چندین نفر از فرماندهان این رژیم در راس این قربانیان بودند.

وینوگراد البته در عین انتقاد از سران سیاسی و نظامی رژیم اشغالگر قدس در از بین بردن ابهت! این رژیم در دنیا، پیشنهادهایی را نیز برای بازسازی وجهه قدرت این رژیم ارائه کرد که مهم‌ترین آن حمله برق آسا به دشمنی ترجیحا ضعیف بود. بخشی از این گزارش هم به ترور چهره‌های شاخص در میان دشمنان اسرائیل توصیه‌هایی کرد. گزارش ابتدایی وینوگراد 10 اردیبهشت 1386 و گزارش نهایی آن 10 بهمن همان سال منتشر شد.

13-12 روز پس از این گزارش عمادمغنیه، مغز متفکر عملیاتی حزب‌الله طی عملیاتی پیچیده در منطقه فوق امنیتی کفرسوسه دمشق ترور شد.

کاهش شدید انگیزه نظامیان صهیونیست هم از دیگر مواردی بود که در گزارش‌‌های مقامات صهیونیستی منعکس می‌شد و بخش‌هایی هرچند اندک از آن هم به مطبوعات درز می‌کرد. از سویی کاهش افراد متمایل به خدمت در ارتش اسرائیل، در پی جنگ 33 روزه هم زنگ خطری برای رهبران تل آویو بود؛ چه آنکه این امر به معنای کاهش قدرت بازدارندگی این رژیم در بلندمدت است.

هفته گذشته برخی رسانه‌های اسرائیلی اعلام کردند که میزان افراد مایل به خدمت در ارتش اسرائیل رو به کاهش است، چنان‌که در سال 2002 این میزان
 59 درصد و در سال2008 تا 32 درصد کاهش یافت. خدمت نظامی در اسرائیل اجباری است و برای مردها 3 سال و برای خانم‌ها یک سال و نیم است. رئیس بخش آماده‌سازی‌ و اداره‌ نیروهای انسانی در ارتش رژیم صهیونیستی در اوایل سال‌ 2008  میلادی  از فرار سالانه‌ ‌7 هزار نظامی اسرائیلی از ارتش خبر داده بود.

از همان بدو انتشار متن نهایی این گزارش پیش‌بینی‌هایی درباره حمله اسرائیل به برخی دشمنان خود بر سر زبان‌ها افتاد. ایران، سوریه، حزب‌الله و حماس هم به‌عنوان اهداف احتمالی این رژیم در گمانه‌زنی‌های مطبوعات غربی معرفی شدند. گزینه‌های ایران و سوریه به‌دلیل احتمال فراوان پاسخ قاطع این کشورها از دستور کار خارج و در حد تبلیغات رسانه‌ای باقی ماند. جنگ با حزب‌الله هم به دلایل فراوان از جمله گزارش‌های متعددی که از جانب محافل غربی درباره افزایش قدرت نظامی حزب‌الله پس از جنگ منتشر شد، به‌طور موقت از دستور کار رهبران رژیم صهیونیستی خارج شد.

بدین ترتیب حماس، سهل‌الوصول‌ترین گزینه برای بازسازی مشت آهنین رژیم صهیونیستی شناخته شد. براساس آنچه این روزها از درون محافل خصوصی رهبران اسرائیل به مطبوعات غربی و صهیونیستی درز کرده، دور جدید حملات به غزه به‌عنوان مرکز حکومت حماس قرار بود برق‌آسا و همراه با پیروزی سریع از طریق قتل یا بازداشت رهبران حماس و سربازان آن باشد.

بهانه‌های فراوانی هم برای آغاز این جنگ وجود داشت. مهم‌ترین آنان نقض توافقنامه آتش بس 6 ماهه حماس و اسرائیل بود. 

اسرائیل در برهه‌‌هایی که آتش بس  برقرار بود بارها اقدام به نقض آتش بس و حتی ترور رهبران حماس کرد. طبیعی بود که حماس هم این اقدامات را بی‌پاسخ نگذارد. دستگاه‌های تبلیغاتی غرب با وارونه جلوه‌دادن حقیقت، حماس را ناقض آتش بس معرفی کردند. در مورد اهداف واقعی اسرائیل از دور جدید حملات خود به غزه احتمالات فراوانی مطرح شده است.

زئیفی برئیل تحلیل‌گر نظامی روزنامه هاآرتص در گزارشی انتقام به‌خاطر شلیک موشک، دستیابی اسرائیل به جایگاه سابق خود، وارد کردن ضربه‌ای سخت به حماس، جبران عقب‌نشینی از لبنان و ارسال پیام تندی به ایران و تهدید پنهانی حزب‌الله و نشان‌دادن اهتمام دولت به شهروندان اسرائیلی و آماده‌شدن برای انجام انتخابات را مهم‌ترین انگیزه‌های رهبران تل‌آویو برای آغاز جنگی دیگر در غزه عنوان کرده است.

ماشین جنگی رژیم صهیونیستی با این نگاه وارد جنگ غزه شد. در مورد حماس نگاه رهبران اسرائیل بر این محور بود که محاصره شدید اقتصادی و سیاسی توانسته است قدرت نظامی حماس را محدود کند و حمله نظامی تنها بهانه‌ای برای سرنگونی آن خواهد بود. گدعون لیوی تحلیلگر  دیگر  روزنامه صهیونیستی هاآرتص پس از پایان هفته اول جنگ غزه و آشکار شدن ناکامی اسرائیل در ضربه زدن به حماس در یادداشتی در این روزنامه نوشت: همانگونه که حزب‌الله نیز بعد از جنگ دوم لبنان، ضعیف‌تر نشده، حماس نیز همچنان قدرتمند است.

این روزها کم نیستند تحلیلگرانی که جنگ غزه را یادآور خاطرات جنگ 33 روزه برای اسرائیل می‌دانند. جالب اینجاست که برخی معتقدند حماس در غزه از همان سبک‌های جنگی استفاده می‌کند که حزب‌الله در سال 2006 از آنان برای شکست اسرائیل سود برد. به باور کارشناسان نظامی صهیونیست، نتیجه جنگ لبنان هم چیزی نبود جز افزایش قدرت نظامی حزب‌الله در سال‌های پس از آن و اینک آنان به دولت اولمرت جهت تکرار همین اتفاق درباره حماس هشدار می‌دهند.

زئیفی برئیل در یادداشتی به بررسی این احتمال پرداخته و می‌نویسد: فراموش نکنیم که اسرائیل همین شعارها را در حمله به لبنان مطرح کرد؛ همان حمله‌ای که به زور توانست خود را از آن نجات دهد. در آن موقع این سناریوی خوشبینانه محقق نشد و اکنون باور کردن این سناریوی خوشبینانه در غزه بسیار دشوار است.

اما  هرچه از جنگ  گذشت، سایه سنگین شکست بیش از پیش بر سر صهیونیست‌ها خودنمایی ‌کرد.

لازم به توضیح است که شکست اسرائیل صرفا به منزله ناتوانی این رژیم در دستیابی به اهداف خود در غزه است. گدعون لیوی از تحلیل‌گران صهیونیستی در مقاله‌ای که در هاآرتص به چاپ رسید با یادآوری افتضاح ارتش اسرائیل در جنگ لبنان خطاب به رهبران این رژیم می‌گوید: تاریخ  ما را به مسخره گرفته و حکومتی که تنها 2 ماه به پایان اعتبار آن مانده، تصمیم می‌گیرد جنگ بی‌فایده دیگری را به راه بیندازد.

ایهود اولمرت بین این 2 جنگ، با صدای بسیار بلند شعارهای صلح سر می‌دهد. وی صریح‌ترین سخنان را در مورد صلح زد ولی در عمل این سخنان را با 2جنگ مقرون ساخت و البته ایهود باراک، وزیر نیز در واقع شریک جرم اصلی وی است. وی با اشاره به جنگ افروزی‌های رژیم صهیونیستی تاکید می‌کند: اگر بین جنگ کیپور و جنگ اول لبنان، 9 سال فاصله بود، عملا ما اکنون هر 2 سال یکبار، شاهد جنگ تازه‌ای هستیم که عملا اسرائیل ثابت می‌کند بین سخنان خود در مورد صلح و بین رفتار جنگ افروز خود هیچ ارتباطی وجود ندارد.

هم اینک این سؤال در میان برخی محافل صهیونیستی وجود دارد که بعد از غزه چه کنیم؟ آنچه مسلم است اسرائیل تمایلی ندارد با اشغال دائم غزه بار جدیدی را بر مشکلات فراوان خود اضافه کند.در توضیح این سؤال باید گفت که اسرائیل از سال 1982 تاکنون در همه جنگ‌هایی که انجام داده پیروز نشده است و تنها 2 عقب نشینی(از غزه و لبنان) و یک شکست(لبنان 2006) در کارنامه آن وجود دارد. همین موضوع نیز رهبران سیاسی و نظامی لبنان را برآن داشت  که بخواهند  در غزه به پیروزی برسند. 

ناکامی رژیم صهیونیستی  در نبرد غزه هم ماجرا را برای دولت‌های عربی و در راس آنان مصر، اردن و عربستان مشکل  کرد چه آنکه رژیم صهیونیستی به تجربه ثابت کرده است تحمل شکست را ندارد و بلافاصله درصدد قدرت نمایی برخواهد آمد. براین اساس بمباران هوایی برخی مناطق کشورهای مذکور( به‌خصوص در اردن که 60درصد جمعیت آنان را فلسطینیان تشکیل می‌دهند)، در دستور کار تل آویو قرار خواهد گرفت.

کد خبر 73330

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز