در گزارش پیش رو از حوادث بامزه و اتفاق‌های طنزآلودی برایتان نوشتیم‌ که در کنار نشان‌دادن روش‌های مختلف برای انجام انواع جرم و بزه‌کاری، به نوعی‌ بتواند موجبات انبساط خاطر شهروندان را فراهم کند.

طرح سارق

به گزارش همشهری آنلاین، امکان دارد در اطراف هرکدام از ما و در هر زمانی حوادثی اتفاق بیفتد که اگر بخواهیم از زوایای دیگری و به دقت به آنها نگاه کنیم به رگه‌هایی از طنز و شوخی در بینشان می‌رسیم که جالب به نظر می‌رسد، مثل سارقانی‌ که هنگام دستگیری حرف‌های عجیبی می‌زنند تا روی جرائم خود سرپوش بگذارند و به‌نوعی راه خلاصی خود را هموار کنند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا ببینید

سرباز وظیفه هوشیار و سارق قد بلند

سرباز وظیفه مسئولان کلانتری بازار را سربلند کرد. او با هوشیاری و تیزبینی اجازه نداد سارق قدبلند کیف دزدیده شده را دور از چشم مأموران بالای کمد پنهان کند. حکایت از آنجا شروع شدکه مأموران کلانتری ۱۱۳ هنگام گشتزنی متوجه بانوی میانسالی شدند که برای خرید به بازار آمده بود و در سرویس بهداشتی کیفش به سرقت رفته بود. آنها بلافاصله پس از گرفتن مشخصات افراد حاضر، تجسس حوالی محل را آغاز کردند و توانستند سارق قدبلند را ظرف چند ساعت پیدا کنند.

زن سارق که با داد و فریاد اصرار داشت دزد نیست و باید آزاد شود به سرعت به کلانتری منتقل شد تا بازرسی بدنی شود. متهم در مقابل چشمان کارمندان زن کلانتری می‌خواست کیف مسروقه را بالای کمد کلانتری پنهان کند، اما سرباز هوشیار کلانتری حواسش بود و دست سارق را رو کرد. خانم سارق وقتی لو رفت به رو به سرباز کرد و گفت: «واقعاً که!»

دیدار با پسر عمه‌ روی دیوار

شکم برآمده دزد ناشی کار دستش داد. این دزد نمی‌دانست وزن بالا و هیکل نیز در یک دزدی موفق نقش دارد. دزد جوان وقتی ساعت ۱۰ شب در حال تقلا بالای دیوار خانه‌ای بود، توسط مأموران کلانتری ۱۱۳ دیده شد. بدین‌ ترتیب افسرکلانتری که به موضوع مشکوک شده بود، با ایستادن پای دیوار خانه، منتظر دزد چاق شد. چند دقیقه بعد جناب دزد از بالای دیوار پایین پرید و روبه‌روی پلیس ایستاد. او که از حضور پلیس دستپاچه شده بود با ادعای اینکه اینجا خانه بستگان اوست گفت: «برای دیدن پسر عمه‌ام اینجا آمدم، ولی هر چقدر در زدم کسی در را باز نکرد. چون نگران بودم از دیوار وارد خانه شدم و بعد که مطمئن شدم اتفاقی نیفتاده، از بالای دیوار پایین پریدم. مأمور پلیس اما از او خواست هرچه زیر لباسش پنهان کرده بیرون بیاورد. دزد بامزه به پلیس گفت که: «جناب سروان من چاقم، چیزی زیر لباسم نیست.» البته قرار نبود که مأمور کلانتری حرف‌های او را باور کند. بازرسی بدنی شد و بدین‌ترتیب دزد بدشانس لو رفت. آنچه او را چاق نشان می‌داد نه عضله و چربی بلکه ۳ عدد شمعدان عتیقه بود!

سارق، مالباخته را سوار کرد

ماجرای ابتکار مالباخته پارچه‌فروش از آنجا شروع شد که مرد پارچه‌فروش که موتورش چند روزی به سرقت رفته بود، در میدان قیام متوجه شد سارقی با همان موتور در حال مسافرکشی است. در این زمان نقشه‌ای کشید و به‌عنوان مسافر سوار موتور خودش شد. او که مسیری نزدیک مغازه‌اش انتخاب کرده‌ بود، به سارق می‌گوید نزدیک مغازه‌اش توقف‌ کند تا پول بیاورد و در این هنگام با گروهی از دوستان و همسایه‌ها سر موتوردزد می‌ریزند و او را می‌گیرند و به کلانتری می‌برند. دزد در کلانتری بعد از اعتراف به همه سرقت‌هایش گفت: «موتوری که قفل و زنجیر ندارد آدم را وسوسه می‌کند. اگر می‌دانستم این آقا صاحب موتور است عمرا سوارش نمی‌کردم! ‌»

وام قرض‌الحسنه از امامزاده زید(ع)

سارق پول‌های ضریح امامزاده زید(ع) بازار که بعد از دزدی نتوانسته بود وسیله دزدی‌اش را پنهان کند در مواجهه با خادم امامزاده خودش را به خواب زد. او البته حواسش نبود میله فلزی بلندی که از آن برای دزدی پول‌های امامزاده(ع) استفاده می‌کند، از زیر لباس معلوم است.

خادم امامزاده با دیدن او به‌سرعت به ۱۱۰ زنگ می‌زند و خبر از دزدیده شدن پول‌های داخل ضریح می‌دهد. چند دقیقه بعد با حضور مأموران دزد دستگیر می‌شود. او در بازجویی‌ها گفت: «باور کنید من دزد نیستم. مدتی است که ورشکسته شده‌ام. چند وقت یکبار به امامزاده زید می‌آیم و مقداری پول از ضریح به امانت برمی‌دارم. با پول‌های امانتی هم کار می‌کنم. با خودم هم قرار گذاشته‌ام هر وقت پولدار شدم پول‌های آقا را برگردانم. حالا خودتان می‌دانید! ‌» حرف‌های او البته دلیلی نشد که روانه زندان نشود.

مار سمی آجیل‌دوست 

دیده شدن مار سمی در بازار آهنگرهای تهران همه را شوکه کرده بود. اصل خبر این بود که یک مار سمی ۲ متری در یک مغازه بازار تهران توسط آتش‌نشانی به دام افتاد. اما این مار سمی با یک محموله آجیل از اصفهان با کامیون به تهران آمده بود. مار که مدت زیادی در میان آجیل‌ها مخفی شده بود با باز شدن در کیسه به سرعت از آن خارج شد. مرد آجیل‌فروش که از دیدن مار ترسیده بود، به سرعت با آتش‌نشانی‌تماس گرفت و دقایقی بعد آتش‌نشانان ایستگاه ۷ در بازار آهنگران عملیات دستگیری مار را آغاز کردند. ساعتی بعد این مار جعفری خطرناک به دام مأموران آتش‌نشانی افتاد و به مرکز نگهداری مارهای سمی منتقل شد.

حیف می‌شد اگر نمی‌دزدیمش!

دزد بامزه‌ای که با ماشین مسروقه به بازار آمده بود، دستگیر شد. دزد طمع‌کار که ماشین پرایدی را روز ۱۹ دی دزدیده بود، متوجه شد ماشین آرم طرح ترافیک دارد. برای همین تصمیم گرفت برای خرید به بازار تهران بیاید. اما پس از اعلام شماره پلاک پراید مسروقه به مأموران دایره تجسس بازار، خودرو دزدی را به سرعت پیدا شد. او که اعتراف کرد ماشین را ساعت ۵ صبح دزدیده و گفت: «در بیشتر موارد مجبور بودم مدت زیادی برای روشن کردن ماشین صرف کنم اما این ماشین روشن بود و آرم طرح ترافیک هم داشت. فرصت خوبی بود و حیف می‌شد اگر نمی‌دزدیمش.» دزد طعمکار پس از اعتراف به دایره هفتم آگاهی تهران منتقل شد.

کیف‌ها را برای یادگاری می‌دزدیدم

ادعای عجیب کیف‌قاپ سابقه‌دار پس از دستگیری در بازار تهران از دیگر خبرهای جذاب سال‌های گذشته بود. ماجرا چنین شروع شد که مأموران هنگام گشتزنی متوجه شدند موتورسواری در خیابان خیام چیزی را زیر پیراهنش مخفی کرده. آنها پس از تعقیب و توقف او مقابل پارک‌شهر تعدادی کیف زنانه کشف کردند که زیر لباسش پنهان کرده بود. این دزد سابقه‌دار معتاد در بازجویی‌ها اعتراف کرد از آنجا که علاقه زیادی به کیف پول‌های زنانه دارد فقط آنها را پیش خودش به یادگار نگه می‌داشته تا کلکسیونی درست کند. او به مأموران گفت: «اگر بگویم برای پول دزدی نمی‌کردم دروغ گفته‌ام، اما کیف‌های زنانه را بیشتر از پول دوست دارم.»

منبع: همشهری محله

کد خبر 708739

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha