شنبه ۹ آذر ۱۳۸۷ - ۱۱:۱۷
۰ نفر

سمیه شرافتی: بیش فعالی از آن دسته‌ اختلالاتی است که والدین اغلب آن را با بازیگوشی و شیطنت کودکان اشتباه می‌گیرند‌ ولی به گفته کارشناسان این گمان والدین به‌خصوص در مواقعی که کودک علاوه بر بیش‌فعالی به بی‌توجهی هم مبتلا‌ست، هیچ گونه توجیه علمی ندارد و این کودکان باید حتما تحت درمان قرار گیرند.

چون به عقیده کارشناسان در غیراین صورت این اختلال با اشکال بدتری در بزرگسالی نیز همراه فرد خواهد بود. این در حالی است که مطالعات نشان می‌دهد 4 تا 6 درصد‌  دانش‌آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران مبتلا به بیماری بیش فعالی هستند.

همچنین تقریبا بیش از 50 درصد مراجعه‌کنندگان به مراکز روانپزشکی کودک و نوجوان را مبتلایان به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه تشکیل می‌دهند. علاوه بر این طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی حدودا 3 تا 4 درصد از شاغلان بزرگسال مبتلا به بیش‌فعالی هستند و بررسی‌های به عمل آمده نشان می‌دهد که این شرایط روی نحوه تمرکز و میزان کیفی کار آنها تاثیر منفی دارد.

دکتر رضا رستمی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران در رابطه با این اختلال و خصوصیات کودکان بیش‌فعال بیشتر توضیح می‌دهد.

  • آیا بیش فعالی فقط در سنین مدرسه قابل تشخیص است؟

بله، این اختلال معمولا در سنین مدرسه تشخیص داده می‌شود و مهم‌ترین عارضه آن اختلال در عملکرد کودک در تحصیل و در ارتباط با برقراری ارتباط با والدین و خانواده است. البته بیش‌فعالی ممکن است قبل از سنین مدرسه هم شروع شده باشد ولی باید از سنین مدرسه مورد توجه قرار گیرد.

  •  کودکان بیش‌فعال لزوما بی‌توجه هم خواهند بود یا اینکه این دو خصوصیت می‌توانند کاملا مستقل از هم باشند؟

این بیماری دارای 2 جزء است؛ یعنی کودک ممکن است بیش‌‌فعال باشد و یا بی‌توجه و یا هردوی این‌ دو خصوصیت را با هم داشته باشد.

  • بیش فعالی شایع‌تر است یا بی‌توجهی؟

براساس آمارها تعداد کمی از بیماران یعنی حدود 20 درصد کودکان بیش‌فعال هستند و 75 تا 80 درصد آنها فقط مبتلا به بی‌توجهی، در حالی که گفته می‌شود کودکی که بیش فعال باشد، درمان سریعتر و بهبودی بیشتری نسبت به کودک بی‌توجه دارد.

  • چطور تشخیص می‌دهیم که کودک دچار کدام یک از این دو فاکتور است؟

برای تشخیص هر کدام از این 2 ویژگی، 9 آیتم در کتب روانپزشکی وجود دارد؛ یعنی اگر از این 9 آیتم کودک 6 آیتم را داشته باشد، بیش فعال به حساب می‌آید. در مورد بی‌توجهی هم همینطور است. البته ناگفته نماند که از نظر شیوع آماری پسرها 2 تا 3 برابر بیشتر از دختران مبتلا به این بیماری می‌‌شوند، به‌طوری که براساس آخرین آمارها 12‌درصد دانش‌آموزان مبتلا به بیش‌فعالی هستند.

  • تاثیر منفی این بیماری فقط در تحصیل است؟

 نه اینطور نیست. ببینید صرف‌نظر از تحصیل، کودکان بیش‌فعال اگر درمان نشوند، دچار صدمات جبران‌ناپذیری خواهند شد؛ مثل افسردگی و کاهش اعتماد به نفس.

  • چه مشکلاتی در تحصیل و در دوران مدرسه برای مبتلایان پیش می‌آید؟

 این کودکان در مدرسه و در خانواده مدام توبیخ می‌شوند. اگرچه در خیلی از موارد این کودکان باهوش هستند و اگر درمان شوند، در جامعه بسیار موفق خواهند بود ولی چون اغلب درمان نمی‌شوند، این اختلال در آنها منجر به ترک تحصیل شده و حتی در آینده به اعتیاد روی می‌آورند، یا دچار رفتارهای ضد‌اجتماعی متعددی می‌شوند.

  • قبلا اعتقاد بر این بود که با بزرگ شدن این کودکان، مشکل بیش‌فعالی و کم‌توجهی در آنها حل می‌شود. شما این حرف را تایید می‌کنید؟

البته این امر در درصد بسیار کمی از کودکان مصداق دارد. چون حتی اگر بیش فعالی در این کودکان از بین برود، بی‌توجهی در بزرگسالی هم با آنها ادامه پیدا می‌کند و منجر به صدمات مختلفی در زندگی فردی و اجتماعی از قبیل بی‌ثباتی زندگی زناشویی و بی‌ثباتی شغلی می‌شود. البته این مسئله درست است که کودک ممکن است بیش‌فعال باشد ولی به تحصیل او لطمه‌ای وارد نشود. کودکان باهوش مشکلی از این نظر ندارند.

 چون هوش خیلی زیاد آنها مشکل بی‌توجهی را حل می‌کند، اما در مراتب بالاتر تحصیل بی‌توجهی خودش را کاملا نشان می‌دهد. پس هوش یکی از آیتم‌هایی است که می‌تواند بی‌توجهی را تحت پوشش قرار دهد. ولی اگر بیش‌فعالی درمان نشود، این عامل هم در برابر بی‌توجهی خواهد شکست.

  • حالا برویم سراغ اینکه اصلا آیا علتی برای این اختلال شناخته شده است؟

ببینید، مثل همه اختلالات اعصاب و روان علت این اختلال تک محوری نیست، به‌طوری که در جدیدترین و جامع‌ترین نگاه به‌علت این اختلال، علل زیستی، روانی و اجتماعی شناخته شده است.

  • منظورتان از علل زیستی همان نقش ژنتیک است؟

بله، جنبه زیستی و ژنتیک بیشتر مورد نظر ماست. چون به احتمال 60 تا 70 درصد، فردی که مبتلا به بیش‌فعالی است، کودک او هم دچار این اختلال خواهد شد. علاوه بر این اتفاقات دوران بارداری، نوع تغذیه مادر، بیماری‌های این دوره ،نوع تربیت کودک، نوع رفتار بیش از اندازه پرخاشگرانه و عجول بودن والدین، نوع چیدمان خانه، ترافیک ، آلودگی و... از عوامل شناخته‌شده برای این بیماری هستند.

  • با توجه به اینکه نوع بارداری مادر هم می‌تواند در ایجاد این اختلال مؤثر باشد، آیا از همان بدو تولد هم می‌توان متوجه بیش‌فعالی در کودک شد؟

بله، ببینید، مادر حتی در دوران بارداری از نوع لگد زدن جنین هم می‌تواند متوجه شود که او بیش‌فعال است. علاوه بر این، این کودکان بعد از به دنیا آمدن هم معمولا آرام و قرار ندارند و معمولا کودکان سختی هستند؛ از نوع شیر خوردن گرفته تا گریه کردن. برای همین است که می‌گوییم هر چه بارداری امن‌تر باشد، احتمال بروز این اختلال کمتر می‌شود؛ مثل تغذیه مناسب. متأسفانه رژیم غذایی بدون کلسترول و چربی در این دوران و اینکه مادر رژیم متناسب با این دوران را نداشته باشد، بسیار خطرناک است. همچنین تروماها و یا ضربه‌ها چه به‌صورت روحی و چه جسمی روی کودک در دوران بارداری مادر تاثیر می‌گذارد. چون ضربه‌های روحی به‌صورت استرس و ضربه‌های جسمی به‌صورت ضربه مغزی خود را در این کودکان نشان می‌دهد. علاوه بر این بیماری‌هایی که مغز را درگیر می‌کنند، مثل مننژیت در بروز این اختلال مؤثرند.‌ محققان به‌تازگی فهمیده‌اند که  بیماری‌های دستگاه گوارش و مصرف غیرضروری آنتی‌بیوتیک‌ها هم در بروز بیش‌فعالی مؤثرند.

  • با توجه به اینکه این بیماری از همان بدو تولد هم می‌تواند خودش را نشان دهد، چرا تشخیص آن فقط در سنین مدرسه حائز اهمیت است؟

مسلما برای یک کودک 2‌ساله که بیش‌فعالی‌اش صدمه‌ای به او نمی‌زند، نیازی به شروع درمان نیست. معمولا هم توصیه کلی بر این است که تا سنین قبل از مدرسه این اختلال تشخیص داده نشود مگر اینکه آن‌قدر حاد باشد که صدمات بسیار جدی به زندگی کودک بزند. مثل آویزان شدن از پنجره و سایر کارهای پرخطر. با این حال باز هم تاکید می‌کنم مهم‌ترین اختلالی که بیش‌فعالی در زندگی کودک ایجاد می‌کند لطمه‌های آموزشی است.

  • در درمان این کودکان بیشتر به‌دنبال تغییر رفتار و رفتار درمانی باشیم یا اینکه دارو کاربرد بیشتری دارد؟

این سؤال خوبی است. ببینید، در درمان این بیماران باید بدانیم که آیا به‌دنبال تغییر رفتار هستیم؟ در پاسخ باید بگویم برای کودکانی که دچار بی‌توجهی هستند خانواده
 به هیچ وجه موفق به تغییر رفتار نمی‌شود. پس در اینجا ما یک سری مداخلات رفتاری مدرسه محور داریم که برای اجرای آنها حتی معلم و مدیر مدرسه هم باید آموزش ببینند و درک کنند که باید با این دانش‌آموز چه برخوردی داشته باشند. دادن تکالیف کوتاه و پاداش‌های کوتاه در این مورد خیلی مؤثرند چون در مورد این کودکان به هیچ وجه تنبیه تاثیر ندارد. حتی دادن این پاداش‌های کوتاه باید در خانواده هم ادامه پیدا کند.

  • بازی درمانی و کاردرمانی چطور؟

این دو فاکتور هم در درمان این کودکان بسیار مهم است. اما باید بگویم این نوع مداخلات در تعداد زیادی از این کودکان به‌مدت طولانی مؤثر نیست و در اینجاست که دارودرمانی (ریتالین) برای این کودکان ضروری می‌شود. در غیراین صورت این کودکان در بزرگسالی به سمت مواد و داروهایی کشانده می‌شوند که برانگیختگی مغز را زیاد می‌کند چون عملکرد قسمتی از مغز آنها کند است. همچنین در کودکان نیز عدم‌مصرف دارو باعث می‌شود این کودکان برای برانگیختگی مغز، معلم و یا والدین خود را عصبانی کنند و این کار برای آنها تا حدودی لذت‌بخش است. پس یکی از بهترین درمان‌ها در این افراد داروی‌های محرکی است که برانگیختگی مغز را اصلاح می‌کنند.

  • گاهی اوقات هم برای این کودکان داروهای آرام‌بخش تجویز می‌شود. این کار درست است؟

ممکن است همراه بیش‌فعالی، تیک، وسواس، افسردگی و یا اضطراب هم وجود داشته باشد که در این موارد داروهای ضد‌اضطراب و یا ضد‌وسواس هم برای این کودکان تجویز می‌شود. البته این داروها به هیچ وجه درمان قطعی محسوب نمی‌شوند.

  • به‌عنوان سؤال آخر، والدین چند درصد از کودکان برای شروع ‌ درمان کودکشان مراجعه می‌کنند؟

اینکه چه تعداد از والدین برای درمان کودکشان مراجعه می‌کنند، سؤال مهمی است. اگر ما فرض بگیریم که یک میلیون و 500 هزار نفر دانش‌آموز در ایران داریم، از این تعداد 150‌هزار نفر مبتلا به بیش‌فعالی هستند. اما اینکه چند نفر از آنها درمان می‌شوند، 15 هزار نفر بیشتر نیستند. پس باید بگویم مشکل ما بی‌اطلاعی و بداطلاعی والدین است.

کد خبر 69559

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز