درست است تاریخچه مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران به دهه ۵۰ و حتی قبل از آن بر می‌گردد اما افزایش این مهاجرت‌ها زمانی اتفاق افتاد که ما در ابتدای دهه ۶۰ روزهای سخت جنگ تحمیلی را تجربه می‌کردیم.

عدالت اجتماعی

همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری‌نیا: در این دهه بود که مهاجران افغانستانی بیشتر از مشهد و شهرهای حوالی آن تهران را به امید ساختن آرزوهایشان برای کار و زندگی انتخاب کردند. حالا حدود ۴۰ سالی از آن روزگار می‌گذرد و هر روز بر تعداد مهاجران افغانستانی در ایران افزوده می‌شود و این روند افزایشی بعد از هر دوره تغییرات سیاسی در کشور افغانستان بیشتر و بیشتر می‌شود. درست است اشتراکات زبانی و فرهنگی بین ما و مهاجران افغانستانی یکی از علل اصلی انتخاب ایران به‌عنوان خانه دوم از سوی این مهاجران مطرح است اما تجربه ثابت کرده که محرومیت این گروه از حقوق یک شهروند عادی بسترساز مشکلات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی برای آنها در پایتخت شده است. موضوعی که از سوی جامعه شناسانی مانند «حسین ایمانی جاجرمی» همواره مورد نقد قرار گرفته است. چون معتقدند که برقراری عدالت اجتماعی بین شهروندان چه مهاجران و چه ایرانی‌ها در برخورداری از امکانات زندگی شهری و اجتماعی از ضروریات کلانشهری مانند تهران است. در گپ‌وگفت با این جامعه‌شناس او از زوایای مختلف این ضرورت توضیح داده است.

گفت‌وگو با حسین ایمانی جاجرمی | عدالت اجتماعی لازمه زندگی مهاجران در تهران است

 چه شد که ایران و تهران یکی از انتخاب‌های مهاجران افغانستانی شد؟
کشور افغانستان همواره یکی از کشورهای بی‌ثبات منطقه در حوزه سیاست و امنیت بوده و مردم این سرزمین که مردمی سختکوش و ساده زیست هستند همواره تلاش کرده‌اند برای ارتقای کیفیت زندگی خود به سرزمین‌های مجاور مهاجرت کنند. ایران از نظر اشتراکات فرهنگی و اجتماعی همواره یکی از گزینه‌های نخست این گروه از مهاجران مطرح بوده، اما حقیقت تلخ این است که ما در تمام این سال‌ها نتوانستیم مهاجران افغانستانی را به‌عنوان شهروندان عادی در کنار خود بپذیریم.


 چرا؟ علت چیست به نظر شما؟
شاید قناعت این مردم ساده به حداقل دستمزد و دریافتی یا تلاش نکردن برای احقاق حقشان در ایران؛ رفتاری که از سوی هیچ یک از مهاجران در کشورهای دیگر دیده نمی‌شود. حتی ایرانی‌هایی که به امید ارتقای کیفیت زندگی‌شان به سایر کشورها سفر می‌کنند بعد از گذشت چند سال از حق شهروندی برخوردار می‌شوند و می‌توانند برابر با شهروندان دیگر از امکانات بخش‌های مختلف برخوردار شوند. تهران به‌عنوان پایتخت ایران بیشترین جمعیت مهاجران افغانستانی را در دل خود جا داده اما من و شما صرفاً شاید با یک سوم این افراد به واسطه کار در بخش‌های مختلف خدماتی مواجه هستیم.


 بقیه این جمعیت کجا هستند؟
خانواده‌های مهاجران افغانستانی اغلب در حاشیه‌های شهر یا روستاهای توابع تهران زندگی می‌کنند؛ مناطقی که از حداقل امکانات و زیرساخت‌های شهری برخوردارند. این جمعیت همان‌طور که برای خود کلونی خاصی را در گوشه و کنار شهر برای زندگی انتخاب کرده‌اند برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت هم به نقاط خاصی از شهر مراجعه می‌کنند. برای مثال امامزاده داود(ع) و کوه بی‌بی شهربانو از جمله مراکز تفریح این جماعت است. چون اولاً همه از جنس هم هستند. ثانیاً مراکزی که به آنها خدمت می‌دهند متناسب با وضعیت اقتصادی‌شان است. به جرأت می‌توان گفت که این مسئله ریشه در خیلی از بی‌توجهی‌های مدیریتی به نیازهای مهاجران و حقوق شهروندی آنها دارد.


 و این بی‌توجهی ضمن به حاشیه راندن آنها باعث شده تا از امکانات فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و حتی رفاهی محروم شوند. درست است؟
بله. محرومیت فرزندان آنها از ادامه تحصیل در مدارس دولتی باعث شده تا ما شاهد حضور تعداد محدودی از این بچه‌ها در مدارس غیررسمی باشیم. این در حالی است که تعداد زیادی از این کودکان به دلیل حجم بالای محرومیت‌ها باید در بازار کار حاضر شوند. در واقع اگر دنبال علت شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی ناشی از حضور مهاجران هستیم باید علت را در بی‌توجهی مدیران به این ظرفیت‌های اجتماعی و انسانی در تهران جست وجو کرد.


 از مهاجران به‌عنوان فرصت و ظرفیت یاد می‌کنید. در حالی که خیلی‌ها آنها را تهدید می‌دانند.
ما اگر قبول کنیم تهران مانند کلانشهرهای بزرگ دنیا به حضور مهاجران نیاز دارد آن وقت است که دیگر به این افراد به چشم تهدید نگاه نمی‌کنیم. برچسب مهاجر به آنها نمی‌زنیم و آنها را از جامعه ایرانی جدا نمی‌کنیم. کافی است نگاهی ساده و گذرا به ۴۰ سال اخیر بیندازیم و مروری داشته باشیم بر تمامی اموری که در حوزه خدمات شهری به شهروندان ارائه می‌شود. منصفانه که نگاه کنیم می‌بینیم اگر نیروی کار ارزانی مانند مهاجران افغانستانی نبودند خیلی از ایرانی‌ها حاضر به انجام امور خدمات شهری و نگهداشت شهر نبودند. حتی نمی‌توان تصور کرد اوضاع شهرچه می‌شد. مهاجران افغانستانی از دوره سازندگی بعد از جنگ تحمیلی در ایران حاضر بودند و کارهای سختی توسط آنها در بخش‌های مختلف عمران شهر تهران انجام شده است. منصفانه نیست بعد از این همه سال هنوز با برچسب مهاجر افغانستانی از آنها یاد شود و حتی تلاشی برای اصلاح فرهنگ برخورد با مهاجران صورت نگیرد.

گفت‌وگو با حسین ایمانی جاجرمی | عدالت اجتماعی لازمه زندگی مهاجران در تهران است


 این برچسب چه تهدیدی برای سلامت اجتماعی و فرهنگی جامعه است؟
شما وقتی در یک جامعه عده‌ای را جدا کنید، با نگاه غریبه به آنها نگاه کنید و شایسته یک زندگی خوب ندانید این رفتارها در کنار حس دلتنگی آنها برای وطن، سرخوردگی اجتماعی و اقتصادی باعث می‌شود تا به اشکال دیگری حق خود را از جامعه بگیرند. این در حالی است که اگر بعد از مدتی آنان را نیز مانند شهروندان عادی می‌پذیرفتیم می‌توانستیم از این ظرفیت در مسیر رشد و تعالی شهرمان استفاده کنیم.


 در این زمینه مثالی از کلانشهرهای دنیا دارید؟
بله. مثل شیکاگو. شیکاگو اوایل دهه ۲۰ شرایطی مثل تهران داشت. مهاجران زیادی از کشورهای مختلف دنیا راهی این شهر می‌شدند. مسئولان این شهر به جای اینکه به مهاجران به چشم تهدید نگاه کنند به چشم یک فرصت نگاه کردند. آنان را پذیرفتند تا برای تحقق آرزوهایشان و داشتن شهری زیبا وآباد تلاش کنند. این در حالی است که ما در تهران تمام کم‌کاری‌ها و بی‌برنامگی‌هایمان را به گردن مهاجران انداخته‌ایم. از شکل‌گیری مناطق مسکونی در حاشیه شهر تا کلونی‌های جمعیت مهاجران در دل تهران از خاک‌سفید تا فرحزاد. ما امروز نیازمند برقراری عدالت اجتماعی زندگی شهری بین مهاجران افغانستانی و شهروندان بومی تهران هستیم.

کد خبر 640394

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 2
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • FR ۱۳:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۱۶
    0 0
    مقایسه نادرست! جمعیتی که به شیکاگو مهاجرت داشتند بیشتر انها جزو افراد متمول و دارای تحصیلات حداقلی بودند.ایا درست است در این زمان که مشکلات در همه جای دنیا بی داد می کند به این قیاس فکر کرد؟ واقعا جای تعمق دارد.