سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷ - ۰۹:۱۳
۰ نفر

زهرا ابراهیمی: کمتر از یک سال تا برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری باقی مانده است.

 اگرچه در ایران قانونا یک هفته تا 24 ساعت قبل از رای، به عنوان مهلت تبلیغات انتخاباتی، معرفی نامزدها و برنامه‌های آنها تعیین شده است، اما کیست که نداند تبلیغات نامزدها از ماه‌ها پیش آغاز شده و هر چه به زمان قانونی انتخابات نزدیک می‌شویم رقابت‌ها تنگ‌تر و فشرده‌تر و البته شفاف‌تر می‌شود.

در برخی کشورها مانند آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری عملا بیش از یک سال طول می‌کشد و نامزدهای مشخص به طور رسمی و قانونی کار تبلیغات انتخاباتی در سراسر کشور را دنبال می‌کنند؛ به‌طوری که در زمان نزدیک به وقت نهایی انتخابات تقریبا رئیس جمهوری آینده مشخص شده و همه می‌دانند چه کسی پیروز نهایی خواهد بود. در ایران  اما  از آنجا که ساز و کار قانونی تبلیغات انتخاباتی در مدت‌زمان طولانی بیش از یک سال تدوین و مشخص نشده است همه‌چیز در فضای مبهم و با استفاده از شگردهای پنهان تبلیغاتی صورت می‌گیرد. از این‌رو به بسیاری از برنامه‌ها و شیوه‌های اجرایی کسانی که در معرض نامزدی ریاست جمهوری هستند شائبه تبلیغاتی بودن اطلاق می‌شود.

این مسئله به ویژه در مورد شخص رئیس دولتی که می‌خواهد برای دوره دوم نیز مقامش را حفظ کند بیشتر مصداق پیدا می‌کند.انجام سفرهای استانی، دادن پاداش  و هدیه به تیم‌های ورزشی مورد علاقه مردم، استفاده از مناسبت‌های مختلف برای دیدار با اقشار مختلف مردم و دادن هدایا به آنها و بسیاری برنامه‌های دیگر در ماه‌های نزدیک به انتخابات، از سوی گروه‌های رقیب به عنوان برنامه‌های تبلیغاتی معرفی می‌شوند.

از آنجا که قدرت و امکانات دولت بسیار فراتر از قدرت و امکانات سازمان‌ها، احزاب و در نهایت اشخاص است، لذا آنچه که بیش از همه در مرکز ثقل توجهات قرار می‌گیرد، عملکرد اصلی‌ترین و مهمترین نامزد یعنی رئیس دولت است. آنچه که در فضای کنونی پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم محرز و مسلم به نظر می‌رسد این است که هیچ یک از جناح‌های سیاسی اعم از اصول‌گرا و اصلاح‌طلب در خصوص یک نامزد به وحدت نظر نخواهند رسید.

در میان اصولگرایان چه می‌گذرد؟

سه جناح عمده در طیف اصولگرایان «حامیان دولت»، «اصولگرایان سنتی» و «اصولگرایان تحول‌خواه» وجود دارند که هر یک تلاش می‌کنند در دوره آینده قدرت بیشتری را به دست آورند.

اصولگرایان سنتی که طی سه سال اخیر نتوانسته‌اند به قدرتی که انتظارش را داشتند در درون دولت نهم دست یابند، اکنون به منتقدان نرم آن تبدیل شده‌اند، منتقدانی که بر هواداری و حمایت از دولت فعلی در کنار انتقاد از آن اصرار می‌کنند.

اصولگرایان سنتی اخیرا و به شکل بسیار کمرنگی با برخی صداها مبنی بر ضرورت عبور از احمدی‌نژاد هم‌آوا شده‌اند، البته این هم‌آوایی زمان زیادی به طول نینجامید و آنها دوباره به دایره اصولگرایان هوادار دولت بازگشتند، زیرا مایل نیستند که این عبور به حذفشان از قدرت منجر شود. به نظر می‌رسد نزدیکی اصولگرایان سنتی به استراتژی عبور از احمدی‌نژاد، تاکتیکی محدود بوده تا بخشی از اصولگرایان حامی دولت نسبت به این تاکتیک احساس خطر کرده و سهم بیشتری را به اصولگرایان سنتی اختصاص ‌دهند. برخی تحلیلگران معتقدند معرفی سه وزیر جدید به مجلس هشتم که با وجود انتقادات فراوانی که به آنها به ویژه وزیر پیشنهادی کشور شد رای اعتماد گرفتند، یکی از صحنه‌های تعامل دولت با اصولگرایان سنتی بود تا ضمن لغو تاکتیک عبور، استراتژی ائتلاف بخشی از اصولگرایان با بخشی از اصلاح‌طلبان نیز در نطفه، با شکست قطعی مواجه شود.

اما اصولگرایان تحول‌خواه که جناح منتقد دولت هستند در آخرین حرکت سیاسی‌شان در مجلس علیه برخی وزیران پیشنهادی دولت به ویژه کردان با وجود آن که از حمایت بعضی نمایندگان طرفدار دولت نیز برخوردار بودند نتوانستند بر آرای سنتی‌ها و بقیه هواداران دولت تاثیر بگذارند. رای اعتماد اخیر به سه وزیر پیشنهادی دولت، وزن هر یک از جناح‌های اصولگرا را مشخص کرد.اصولگرایان «رایحه خوش‌خدمت» در ادامه مسیر توفیق در ریاست جمهوری دهم روزهای سخت‌تری را در پیش دارند اما تاکنون نشان داده‌اند که قدرتشان از سایر اصولگرایان بیشتر است.

همچنین به نظر می‌رسد برخلاف انتظار، مجلس هشتم همراهی بیشتری نسبت به مجلس هفتم بادولت نهم دارد، چه بسا اینکه عده‌ای معتقدند کمیسیون‌های مجلس هشتم نیز نشان می‌دهد که بیشتر تحت تاثیر خواسته‌های هواداران دولت بوده است. انتظاری هم که از لاریجانی به عنوان یکی از رقبای هواداران دولت وجود داشت تاکنون محقق نشده است. سرنوشت حداد عادل که روزی به عنوان یکی از نامزدهای مطرح ریاست جمهوری از او نام برده می‌شد در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است.

بنابراین آنچه که بیش از همه در اردوگاه اصولگرایان قابل مشاهده است قدرت اصولگرایان دولتی در ارکان مختلف تصمیم‌گیری و در نتیجه محوریت آنها در میان اصولگرایان است. در شرایط فعلی هنوز هیچ نامزد اصولگرایی نتوانسته تهدیدکننده موقعیت احمدی‌نژاد در انتخابات آینده باشد. شاید در روزها و ماه‌های آینده شرایط دیگری به وجود آید و افراد دیگری بتوانند به محوریت اصولگرایان نزدیک شده و رقیب احمدی‌نژاد شوند.

این تحلیل ناظر بر روابط درونی اصولگرایان و فارغ از تاثیر پارامترهایی مانند افکار عمومی و مسائل خارجی در این روابط است.

راهبرد اصلاح‌طلبان

در این که همه اصلاح‌طلبان موانع متعددی در زمینه تبلیغات انتخاباتی و کاهش انگیزه مشارکت‌جویی هواداران را سد راه خود می‌دانند و به این دلیل شرایط سخت‌تری را پیش‌روی خود می‌بینند شکی نیست اما روش‌های آنها برای غلبه بر این موانع و رسیدن به پیروزی متفاوت است. بخشی از اصلاح‌طلبان، سیدمحمدخاتمی را بهترین گزینه‌ای می‌دانند که می‌تواند نقص تبلیغات انتخاباتی، بررسی صلاحیت‌ها و امکان بیدار کردن آرای خاموش را فراهم کند. 

این در حالی است که جناح دیگری در اصلاح‌طلبان بر این اعتقادند که امکان حضور سیدمحمدخاتمی در انتخابات فراهم نیست و او در نهایت نمی‌تواند برنده انتخابات شود، ضمن اینکه بر فرض این که او دوباره انتخاب شود با توجه به شرایط فعلی کشور که بسیار سخت‌تر از سال 76 از جهت اقتصادی،  سیاسی،  اجتماعی و خارجی است با چنان مشکلات بزرگتری از دوران هشت ساله گذشته خود روبه‌رو می‌شود که نتیجه آن مرگ اصلاح‌طلبی خواهد بود.

این طیف بر این اعتقادند که باید زمینه‌ای فراهم کرد که اصولگرایان سنتی قدرت بیشتری گرفته و کار در دست آنها قرار گیرد تا کشور از شرایط فعلی خارج شده و تندروها فرصت انتخاب دوباره را از دست بدهند. استراتژی این گروه از اصلاح‌طلبان «عبور از احمدی‌نژاد» به دنبال «هر کس به جز رایحه خوش‌خدمت» است. در این استراتژی، اصولگرایان سنتی پیروزند، زیرا آنها هستند که نامزد ائتلافی را تعیین کرده و آرای بخشی از اصلاح‌طلبان را از آن خود می‌کنند.

اگر چه اصولگرایان سنتی یک قدم برای ائتلاف با این بخش از اصلاح‌طلبان برداشتند، اما امتیازدهی رایحه‌خوش‌خدمت در بحث سه وزیر پیشنهادی باعث شد که اصولگرایان سنتی دو قدم به رایحه خوش‌خدمت نزدیک‌تر شوند، هرچند که قصد ندارند این نزدیک شدن را در بوق و کرنا کرده و خود را از امتیازات بعدی محروم نمایند. تردیدی نیست که اصولگرایان سنتی می‌دانند اگر دوری از هواداران دولت به منزله بیرون افتادن از دایره قدرت باشد هیچ‌گاه به استراتژی ائتلاف با اصلاح‌طلبان نخواهند رسید و تنها از تاکتیک عبور، برای کسب امتیازات بیشتر بهره می‌برند.

بحث مهم دیگری که در میان اصلاح‌طلبان وجود دارد و توافقی هم بر سر آن نیست، این است که همگی روی یک نامزد، ائتلاف کرده و در صورت کنار گذاشته شدن او، همگی هم از انتخابات کنار بکشند. این در حالی است که بخش دیگری از آنها حاضر نیستند تحت هیچ شرایطی از رقابت انتخاباتی کنار بکشند، حتی اگر یک نامزد هم از اصلاح‌طلبان در رقابت‌ها نباشد. آنچه اصلاح‌طلبان روی آن توافق دارند غیر از محدودیت‌های ذکر شده، اقبال بیشتر افکار عمومی به منتقدین اصولگرایان است، لذا بعید نمی‌دانند حتی در صورت درصد مشارکت پایین‌تر، نامزد مورد نظر آنها برنده انتخابات شود، به شرطی که آنها به ائتلاف برسند.

به نظر می‌رسد در ماه‌های آینده باید بیشتر از اکنون شاهد تلاش هواداران دولت برای جذب سایر طیف‌های اصولگرایان باشیم. رایحه خوش‌خدمت در صورتی که نتواند همه طیف های اصولگرا را جذب کند، رقابت با آنها را تشدید کرده و سعی خواهد کرد رقبا را از صحنه حذف کند.

کد خبر 60975

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز