یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۳
۰ نفر

مهدی مولایی: روز ۲۷ اردیبهشت با عنوان روز جهانی ارتباطات دور (مخابرات) و جامعه اطلاعاتی نام‌گذاری شده است.

از سال ۲۰۰۵ به پیشنهاد اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی این روز که پیش از آن از سوی اتحادیه جهانی مخابرات با نام روز جهانی ارتباطات دور شناخته می‌شد به این عنوان جدید تغییر نام پیدا کرد. هر سال این روز بهانه‌ای است که مباحث مربوط به جامعه‌اطلاتی و جایگاه کشور ایران در مباحث مرتبط در رسانه‌ها دوباره مطرح شود.

برای گفت‌وگو در مورد جامعه‌اطلاعاتی با تاکید بر جنبه فنی و زیرساختی شاید دکتر داود زارعیان از مطلع‌ترین افراد باشد.[بخش دوم گفتگو با دکتر زارعیان]

زارعیان از سویی سال‌هاست مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات ایران است و از وضعیت زیرساختی ارتباطات کشور آگاهی دارد و از سوی دیگر خود دانش‌آموخته و مدرس رشته علوم ارتباطات و آشنا با مباحث نظری جامعه اطلاعاتی است. 

زارعیان همچنین از اعضای انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی است که ۳ سال پیش در ایران تاسیس شد.

  • همانطور که می‌دانید تعاریف متعددی از جامعه اطلاعاتی وجود دارد. یکی از آنها تعریف جامعه اطلاعاتی از بعد فنی و فناوری  است. بد نیست گفت‌وگو را با تعریف فنی جامعه اطلاعاتی شروع کنیم. به کدام وضعیت فنی، جامعه اطلاعاتی گفته می‌شود و چه امکانات و ابزارهای ارتباطی باید در جامعه فراهم شود؟

قبل از اینکه به سؤال شما پاسخ دهم، بهتر است چند سطری تاریخچه موضوع را مرور کنیم. حدود سال ۱۹۸۵ اتحادیه جهانی مخابرات وقت، کمیسیونی را مامور مطالعه در بخش ارتباطات دور کرد. نتیجه آن مطالعات به‌صورت گزارشی منتشر شد.

این گزارش حاوی دو نکته بود که مبنای تصمیم‌گیری‌های بعدی شد و امروز آثارش را در جامعه اطلاعاتی می‌بینیم. نکته اول این بود که توزیع امکانات ارتباطی در دنیا نامتعادل است. یعنی در حالی که در اروپا و آمریکا ضریب نفوذ ۵۰ بود، در آسیا و آفریقا ضریب نفوذ زیر یک بود. نکته دوم این بود که ارتباطات دور یعنی مخابرات و شبکه‌های مخابراتی می‌توانند.

نقش بسیار مؤثری در توسعه اقتصادی اجتماعی کشورها داشته باشند. این اولین ضربه‌ای بود که در مورد بحث جامعه اطلاعاتی وارد شد. خیلی نمی‌خواهم وارد جزئیات تاریخچه ‌شوم.

این داستان ادامه پیدا کرد تا اینکه سال ۱۹۹۴ کلینتون رئیس‌جمهور وقت آمریکا مسئله را رسما بیان کرد و بحث بزرگراه اطلاعاتی مطرح شد. کلینتون اعلام کرد مبنای توسعه آینده ارتباطات وسائل ارتباطی است.

این قضیه در ژنو (۲۰۰۳) و تونس (۲۰۰۵)دو اجلاس سران درباره جامعه اطلاعاتی به‌صورت جدی مطرح شد. در نهایت روز جهانی ارتباطات دور که سال‌ها به این نام وجود داشت، به روز جهانی جامعه‌اطلاعاتی و ارتباطات تغییر نام پیدا کرد.

  • برسیم به تعریف فنی جامعه اطلاعاتی؟

می‌توان از جامعه اطلاعاتی این تعریف را ارائه داد که در آن همه آحاد جامعه بدون توجه به رنگ، زبان، نژاد و منطقه جغرافیایی قادر باشند از نقطه‌ای که در آن زندگی می‌کنند همه کارهای خودشان را با کمک شبکه‌های ارتباطی انجام دهند. در همین تعریف کوتاه چند مفهوم نهفته است. یکی اینکه «کل مردم» این امکان را داشته باشند.

یعنی نباید تبعیض قائل شد. دوم اینکه کسانی اعم از اشخاص یا دولت‌ها باید زیرساخت‌های فنی را تهیه کنند. نکته سوم این است که مردمی می‌توانند از این امکانات استفاده کنند که آموزش دیده و توان‌مند باشند. بنابراین یکی از جنبه‌های حیاتی جامعه اطلاعاتی بحث زیرساخت‌های فنی و ارتباطی است. البته زیرساخت‌ها بدون سایر عواملی که اشاره کردم نمی‌تواند عامل توسعه شود.

  • در حال حاضر وضعیت ایران در این میان چطور است؟ تا چه حد زیرساخت‌های لازم فراهم شده است؟

در بعد زیرساختی تحلیل وضعیت کار ساده‌ای است. ما با یک‌سری آمار و ارقام و شاخص‌های کمی سروکار داریم. این شاخص‌های کمی کاملا وضعیت را تبیین می‌کند. در حال حاضر ما حدود ۷۵ هزار کیلومتر فیبرنوری داریم، یعنی تقریبا همه شهرهای کشور با فیبرنوری به هم وصل هستند. درکنار این فیبر نوری ۲۴ میلیون تلفن ثابت داریم. هر کسی در هر نقطه‌ای که به تلفن ثابت وصل است می‌تواند به شبکه‌های مختلف ارتباطی وصل شود.

حدود ۴۰ میلیون تلفن همراه داریم که البته هنوز به‌طور کامل سرویس‌های ارزش افزوده را ارائه نمی‌کنند. در کنار این وضعیت اضافه کنم که امروز بسیاری از مدارس، دانشگاه‌ها، بانک‌ها و مراکز به شبکه‌های ارتباطی پرسرعت متصل هستند. ۱۲ هزار بانک و ۶ هزار مدرسه و دانشگاه در شبکه قرار دارند. بنابراین زیرساخت‌های اولیه مناسبی در این حوزه فراهم شده است. هرچند تفاوت فاحشی وجود دارد بین آنچه در کشور داریم، یعنی امکاناتی که ایجاد کرده‌ایم، با آنچه از آن بهره‌برداری می‌شود. در حال حاضر شاید از حدود ۱۶ درصد امکانات ما در بخش اینترنتی بهره‌برداری می‌شود.

  • البته نباید فراموش کنیم گاهی آمارها گول‌زننده هستند. این آماری که شما ارائه دادید و از نظر کمی قابل توجه است تا چه حدی کیفی است؟ یعنی اینترنتی که در ایران به کاربران ارائه می‌شود، دارای سرعت مناسب است که کاربر بتواند به قول شما به‌وسیله آن کارش را از هر کجا که هست انجام دهد؟ شما بهتر از من می‌دانید که در دنیا اینترنت ای.دی.اس.ال (ADSL) به تدریج کنار گذاشته می‌شود و روش‌های اتصال به اینترنت پیشرفته‌تری جای آن را می‌گیرد. ولی در ایران ما تازه داریم ای.دی.اس.ال را می‌آوریم و معلوم نیست چند سال طول بکشد این فناوری فراگیر شود. درست است که گفته می‌شود ما مثلا ۲۰ میلیون کاربر اینترنت داریم، ولی این ۲۰ میلیون چه تعدادشان اینترنت مطلوب در اختیارشان قرار دارد؟ در بخش تلفن همراه هم همین بحث مطرح است.
    مسئله سرویس‌های ارزش افزوده هنوز در کشور خیلی جدی نیست. یعنی ۳۰ میلیون کاربر تلفن همراه در ایران عملا از دستگاه‌های‌شان فقط برای ارسال پیامک و صحبت کردن استفاده می‌کنند و خیلی خدمات دیگری که در بیشتر کشورها وجود دارد در ایران در دسترس نیست. حالا واقعا با توجه به این آمار و ارقام می‌شود گفت در کشور وضعیت مناسبی داریم؟

ببینید بحث زیرساخت‌های جامعه‌اطلاعاتی زمانی کامل می‌شود که سازمان‌ها و نهادها بیایند و در مورد کاربری‌هایش برنامه‌ریزی کنند. در طول تاریخ ما خیلی از فناوری‌های نو را به کشور وارد کرده‌ایم ولی چون نیاز مردم و تقاضای مردم پایین بود فراگیر نشد. تلفن همراه وسیله‌ای بود که در مورد آن نیاز و تقاضا وجود داشت و اپراتورها وادار به‌کار شدند.

الان هم اگر این نیاز تسریع شود سرویس‌های ارزش افزوده هم به آن اضافه خواهد شد. توجه داشته باشید که دنیای صاحب فناوری هم تنها ۴-۵ سال است که به سراغ سرویس‌های ارزش افزوده رفته است. یعنی در ابتدا در همه دنیا تلفن همراه فقط منتقل‌کننده صدا بود.

در بحث اینترنت هم مسئله‌ای وجود دارد. یکی از اشکالات اساسی ما در مورد اینترنت این است که تقاضا بسیار پایین‌تر از عرضه است. چون تقاضا پایین است سرمایه‌گذاری در این عرصه اقتصادی نبوده است. البته ممکن است تصوری پیش بیاید که این یک دور بسته است. یعنی ما مدام می‌گوییم تقاضا نبوده و بازار می‌گوید کیفیت مطلوب نبوده است. پس این دو دیدگاه دائما در این حلقه تکرار می‌شوند.

  • من تصور می‌کنم چیزی فراتر از این 2 مسئله وجود دارد که این حلقه بسته را باز می‌کند. همان مسئله آموزش یا فرهنگ‌سازی که به آن اشاره کردید. به‌نظر می‌رسد که اینجا باید دولت‌ و سیاستگذاران تقاضا را به وجود بیاورند. یعنی وقتی شهروند بداند که با استفاده از اینترنت می‌تواند خیلی از کارهای روزانه‌اش را انجام دهد و این ابزار مفیدی است تقاضامند می‌شود.

بله. بخش دوم صحبت من هم همین مسئله است. چرا ما چنین تقاضایی را ایجاد نکرده‌ایم؟ برای اینکه ما سازمان‌های‌مان را موظف نکرده‌ایم خدمات‌شان را آن‌لاین ارائه دهند. ما بانک‌ها را موظف نکرده‌ایم وقتی که امکاناتش را دارند، ۸۰ درصد خدمات‌شان را به‌صورت الکترونیکی عرضه کنند. پس در عرصه فرهنگی و فشار بر سازمان‌ها و کسانی که در این حوزه کار می‌کنند ما خوب عمل نکرده‌ایم.

من فکر می‌کنم در کنار این دو مسئله یعنی آمادگی زیرساختی و فرهنگ‌سازی نکته سومی هم وجود دارد و آن قوانین و مقررات است. یعنی شما وقتی وارد حوزه فناوری اطلاعات می‌شوید، باید قوانین و مقررات متناسب با آن را هم تدوین کنید. من امروز می‌دانم اگر چک من گم شد می‌توانم باطلش کنم ولی در شبکه‌های آن‌لاین تکلیف مشخص نیست.
بنابراین ما باید در3 حوزه کار کنیم. من تصور می‌کنم اگر فرهنگ عمومی جامعه در این حوزه افزایش پیدا کند، یعنی اگر سازمان‌ها موظف به ارائه خدمات اینترنتی بشوند، اگر مجلس و دولت هم قوانین و آیین‌نامه‌های مرتبط با آن را به سرعت تصویب کنند، قطعا سرعت استفاده از اینترنت بالا می‌رود. خود من همیشه می‌گویم که ما در ایران ۱۸ میلیون کاربر اینترنت داریم ولی کاربر اینترنت کیفی ما به‌مراتب کمتر از این است. باید تلاش کنیم این نوع کاربران را بیشتر کنیم. اگر کاربران کیفی زیاد شدند آن‌وقت ما می‌توانیم بگوییم در جامعه اطلاعاتی جایگاه ویژه‌ای داریم.

یک اشتباهی هم در کشور وجود دارد. خیلی‌ها فکر می‌کنند فقط مخابرات متولی توسعه دولت الکترونیک است. ببینید ما در کشور فقط در حوزه اینترنت ۱۰ تا ۱۲ حاکم اینترنت داریم. سازمان تنظیم مقررات، شورای‌عالی اطلاع‌رسانی، دانشگاه‌ها، مرکز فیزیک‌نظری، صداوسیما، مخابرات و چند نهاد دیگر در این حوزه مطرح هستند. اما عملا در عرصه کار وقتی وارد می‌شویم فقط به مخابرات محدود می‌شود.

  • با این اوصاف می‌توان گفت در جامعه‌اطلاعاتی وضعیت چندان مناسبی نداریم. با وجود آمارهایی که در داخل ارائه می‌شود، وقتی نتایج پژوهش‌ها و آمارهای بین‌المللی ارائه می‌شود می‌بینیم ایران اغلب وضعیت مناسبی ندارد. در شاخص‌های جهانی مثل «ضریب آمادگی الکترونیکی» ایران همواره در انتهای جدول قرار دارد. یعنی آمادگی برای ورود به تجارت الکترونیکی و دنیای دیجیتال در کشور هنوز مطلوب نیست.

من می‌خواهم بگویم اولا در سال‌های اخیر در این مورد آنچه وظیفه مخابرات بوده انجام شده است. دوم اینکه اگر در این عرصه تقاضا بالا برود مخابرات هم ارزان‌تر و هم به سرعت خدمات عرضه می‌کند. اما توسعه آی.تی و قرارگرفتن در جامعه اطلاعاتی زمانی معنا دارد که همه بخواهند. این موضوعی نیست که فقط به یک سازمان وابسته باشد. ما به هر حال به‌عنوان اپراتور عمل می‌کنیم. زمانی ملت صف کشیدند و تلفن خواستند، به آنها دادیم؛ الان ملت درخواست جی.پی.آر.اس (gprs) دارند، مطمئن باشید دیر یا زود به آنها می‌دهیم؛ همین ملت اگر درخواست اینترنت کنند، به آنها می‌دهیم. البته به‌نظر من در سیاستگذاری‌ها خطاهایی هم وجود داشته است. مثلا همین که ای.دی.اس.ال (ADSL) را کاملا به بخش خصوصی دادند ما را کاملا عقب انداخت.

  • خب این ماجرا خودش بحث مفصلی را می‌طلبد که این‌روزها هم بسیار مطرح می‌شود. یعنی بالاخره در چارچوب سیاست‌های کلان کشور که در این سال‌ها مبتنی بر حمایت از خصوصی‌سازی بوده  این اتفاق افتاده است. حالا مخابرات بعد از مدت‌ها که از ورود به این حوزه منع شده ‌بود می‌گوید می‌خواهد وارد این حوزه شود.

ببینید 3 سال مخابرات وارد این حوزه نشد. ای.دی.اس.ال نه تنها در کشور توسعه پیدا نکرد، بلکه در برخی نقاط کشور برای برخی از شرکت‌ها تبدیل به رانت شد. در حالی که مخابرات می‌توانست با توجه به گستردگی و امکاناتی که داشت این سرویس را در سراسر کشور توسعه دهد. اگر مخابرات وارد می‌شد حالا در این نقطه نبودیم. به قول شما در حالی که در دنیا یک نسل از ای.دی.اس.ال گذشته است، ما اصلا آن را نداریم و در خانه بنده و شما هم شاید به راحتی نتوانیم تهیه کنیم.

  • من فکر می‌کنم برخی سیاست‌ها و حمایت‌های یک‌طرفه، برای طرف مقابل انحصار ایجاد می‌کند. اگر انحصار دولتی بد است، انحصار خصوصی هم بد است. حالا اگر بخش خصوصی که متعهد شده بود این کار را انجام دهد و ای.دی.اس.ال را گسترش دهد این کار را نکرد، ما باید چکار کنیم؟

کاری نمی‌شود کرد. جز اینکه جامعه عقب می‌رود و همان طور که گفتید در آمارهای جهانی جایگاه ایران اینچنین می‌شود. به‌نظر من ما در کشور حمایت از بخش خصوصی را خوب تعریف نکرده‌ایم. بخش خصوصی از نظر من بخشی است که پول وارد بازار کند، سرمایه‌گذاری کند و از طریق سرمایه‌گذاری‌اش سود کلان هم ببرد. اما بخش خصوصی‌ای که بخواهد پولش را خارج از کشور سرمایه‌گذاری کند و درآمدش را از اینجا ببرد، بخش خصوصی نیست. بخش خصوصی باید پولش را از خارج به داخل کشور بیاورد. ببینید چرا ایرانسل موفق شد؟ برای اینکه ایرانسل نه تنها یک ریال پول از دولت نگرفت، بلکه ماهی ۳۰۰ هزار یورو هم به حساب دولت واریز کرد. ولی بخش خصوصی ما در ماجرای ای.دی.اس.ال نمی‌خواست این کار را بکند.

بسیاری از افراد بخش خصوصی می‌خواستند با زدن یک اتاق سه در چهار توسعه ای.دی.اس.ال را به‌عهده بگیرند! این شدنی نیست و باید تلاش کنیم سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی را واقعی کنیم. باید شرایطی فراهم شود که سرمایه‌گذاری که تخصص و دانش و پول دارد؛ پولش را به‌جای اینکه به کار دلالی و واسطه‌گری ببرد بیاورد اینجا.

این قابل احترام است و باید تسهیلات و امکانات به آن داد. اما ما شرکت‌های خصوصی را می‌شناسیم که شرکت نیستند. از شرکت بودن فقط برگه ثبت شرکت را دارند. تازه می‌خواهند بیایند و جا و وام و امکانات هم از ما بگیرند.

کد خبر 52203

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز