یادداشت زیر از دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک و نویسنده معاصر درباره موضوع عضویت در گروه‌های اجتماعی و چگونگی شکل‌گیری نگرش‌های اجتماعی و سیاسی ‌ماست.

گرمايش زمين

همشهری آنلاین _ دکتر محمد رضا سرگلزایی: یکی از مهم‌ترین نیازهای انسان، پذیرفته شدن و تعلق داشتن است. اغلب انسان‌ها از انزوا و طرد شدن می‌ترسند و علاقمندند که به‌عنوان عضو یک گروه مورد پذیرش قرار گیرند.

در بحران نوجوانی (که نوجوان نسبت به والدینش دیدی انتقادی و نگرشی عصیان‌گر پیدا می‌کند) نیاز به تعلق از خانواده به محیط بیرون انتقال پیدا می‌کند و نوجوان به‌شدت تحت تاثیر الگوهای تفکر و رفتار «گروه رفقا» قرار می‌گیرد و ما این «همرنگ جماعت شدن» (Conformity) را به وضوح در تغییر ادبیات گفتاری نوجوان و پیروی او از مد می‌بینیم.

برخی از افراد از این بحران هویت نوجوانی عبور می‌کنند و دارای یک «هسته هویتی و ارزشی» می‌شوند که آن‌ها را از همرنگ جماعت شدن و تقلید افراطی نجات می‌دهد ولی برخی از افراد دهه‌ها از عمرشان را در همین حال نوجوانانه به سر می‌برند و رای و نظرشان تابع رای و نظر گروهی است که عضو آن هستند.

در این گروه از مردم، نمی‌توانید تفکر نقاد و استقلال رای بیابید، فرد سخن‌گوی گروهی است که عضو آن است. برای این‌که ببینید چگونه عضویت ما در یک گروه بر تفکر ما تاثیر می‌گذارد به ذکر یک مثال می‌پردازم.

می‌دانید که یک هیئت از دانشمندان تحت نظر سازمان ملل حدود ۲۵ سال است که وضعیت تغییرات آب و هوایی در کره زمین را زیر نظر دارند. گزارشات این دانشمندان نشان می‌دهد که در طول ۱۳۰ سال گذشته دمای زمین حدود یک درجه سانتی گراد افزایش داشته است و این گرمایش زمین به احتمال زیاد نتیجه فعالیت صنعتی انسان از اواسط قرن بیستم بخصوص سوزاندن سوخت‌های فسیلی است. بنابراین برای پیشگیری از فجایع آب و هوایی در آینده لازم است که صنایع بزرگ روند بازسازی گسترده‌ای را آغاز کنند.

طبعا این بازسازی برای صنایع هزینه زیادی در پی دارد و صاحبان صنایع بزرگ سعی دارند برای اجتناب از این هزینه‌ها مساله گرمایش زمین را کم اهمیت جلوه دهند.
یک پژوهش‌گر به نام «دن کاهان» در دانشگاه «ییل» (Yale) یک پژوهش را بروی ۱۵۴۰ آمریکایی انجام داد و از آن‌ها خواست تا میزان خطر گرمایش زمین را در یک مقیاس صفر تا ده بیان کنند.

«کاهان» می خواست ببیند ارتباط بین باور داشتن به این خطر با سطح دانش آزمودنی‌ها و سایر عوامل چقدر است.نتیجه پژوهش شگفت انگیز بود: آن‌چه بیش از سطح تحصیلات تعیین کننده عقاید آزمودنی‌ها بود عضویت آن‌ها در گروه‌های بزرگ اجتماعی سیاسی بود!

به گفته «کاهان» آمریکایی‌هایی که تفکرات سوسیالیستی دارند و به سرمایه داران و صاحبان صنایع بزرگ نگرشی منفی دارند بیشتر احتمال دارد خطرات گرمایش زمین را بپذیرند در حالی‌که آمریکایی هایی که نظام سرمایه سالاری (کاپیتالیسم) را می‌پذیرند کمتر احتمال دارد خطرات گرمایش زمین را بپذیرند! بنابراین گرایش سیاسی یک آمریکایی (دموکرات یا جمهوری خواه بودن) می‌تواند بر واکنش او بر داده‌های علمی تاثیر بگذارد.

همه ما دانسته یا نادانسته عضو یک «جامعه مرجع» هستیم و این جامعه مرجع قطب نمایی است که جهت گیری کلان انتخاب‌های ما را تعیین می‌کند.
هر چه بیشتر در دوران نوجوانی جا مانده باشیم بیشتر تابع این جامعه مرجع هستیم.

ما با هر انتخاب کوچک خود (از انتخاب روزنامه‌ای که می‌خریم و شبکه تلویزیونی که تماشا می‌کنیم گرفته تا انتخاب تیم فوتبالی که طرفدار آن هستیم و لباسی که می‌پوشیم) مشغول انتخاب جامعه مرجع‌مان هستیم و در نهایت نحوه تفکر ما تابع «اجماع این گروه مرجع» است.

پی نوشت:
پژوهش «دن کاهان» را از مقاله دوران ناباوری – مجله گیتا نما – شماره ۲۹ نقل کردم.

کد خبر 516615

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha