شکستِ اصلاح‌طلبان در انتخابات اما به‌ واقع پای صندوق رای رقم نخورد. آنها اگر شکست خوردند، بخشی به عملکرد بد خودشان در سال‌های گذشته باختند و بخشی مهم‌تر، به این دلیل قافیه را به رقیب باختند که مطالبات پایگاه رای‌شان به‌واسطه شعارهایی که از جانب کاندیداهای غیراصلاح‌طلب مورد حمایت اصلاحات مطرح شده بود، بالا رفت.

اصلاح طلبان

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اعتماد، اصلاح‌طلبان انتخابات مجلس یازدهم را از دست دادند، آن‌هم بدون آنکه چنان‌که این چند دوره قبلی انتخابات از رویکرد انتخاباتی این جناح سیاسی در خاطر داریم، کاری کنند، آن‌هم نیامده، رفتند. همان تعدادی هم که آمدند و اعلام کاندیداتوری کردند، شورای نگهبان ردصلاحیت کرد تا در انتخاباتی که اصولگرایان رقیب اصولگرایان بودند، اصولگرایان پیروز لقب بگیرند و اصلاح‌طلبان ناکام.

شکستِ اصلاح‌طلبان در این انتخابات اما به‌واقع پای صندوق رای رقم نخورد. آنها اگر شکست خوردند، بخشی به عملکرد بد خودشان در سال‌های گذشته باختند و بخشی مهم‌تر، به این دلیل قافیه را به رقیب باختند که مطالبات پایگاه رای‌شان به‌واسطه شعارهایی که ازجانب کاندیداهای غیراصلاح‌طلب موردحمایت اصلاحات مطرح شده بود، بالا رفت. مردم هم که گناهی نداشتند. آنها به ‌اسم اصلاحات اعتماد داشتند و وقتی کاندیداهای مورد حمایت این جریان، شعارهای مطلوب دادند، رای‌شان را به صندوق این جناح ریختند. منتها اصلاح‌طلبان از آنجا که خودشان مستقیم رییس دولت و مجلس نبودند، وقتی وارد میدان عمل شدند، نتوانستند همه آنچه دیگران شعارش را سر داده بودند، عملیاتی کنند.

این شد که هر روز فاصله میان پایگاه رای اصلاحات و اصلاح‌طلبان بیشتر و بیشتر شد تا اینکه در بزنگاه اسفند ۹۸ که مطابق الگوی پرش چندگامِ اصلاحات از خرداد ۹۲، نوبتِ «تکرار» مجلسِ امید بود، دیگر خبری از آن «تکرار» نشد و جالب آنکه شورای نگهبان هم از آن‌سو، چنان وارد میدان شد که حتی اگر قرار به «تکرار» بود هم باز مجالی فراهم نمی‌شد.حالا البته نیمه پر این لیوان هم قابل ‌رویت است.

اصلاح‌طلبان حالا به‌ جبر این شکستِ ناگزیر، بیرون گود مانده و دست‌کم تا بخواهند فرصت دارند تا ایرادهای ریز و درشت‌شان را رفع و رجوع کنند و پایه‌های جنبش و گفتمان سیاسی متبوع‌شان را ترمیم و بازسازی. این اما نیازمند عزمی جدی است و البته ابزار و لوازم مقتضی.

اینکه اصلاح‌طلبان عزم‌شان برای بازسازی گفتمانی، جزم است یا نه، به خودشان مربوط است و کسی لااقل از حالا که هنوز یک ماه مانده تا آغاز به کار دوره چهار ساله مجلس اصولگرای یازدهم، نمی‌داند آنها چه خواهند کرد. اما آنچه معلوم است این بازسازی گفتمانی، پیش و بیش از هر چیز نیازمند روح تازه و نیرویی جوان و پویاست و این مهم محقق نمی‌شود مگر با خالی کردن میدان ازسوی قدیمی‌ها برای جوانان و به ‌نفع جوانی و پویایی اصلاحات.آخرین ساعات هفته‌ای که گذشت، نشانه‌ای از اینکه اصلاح‌طلبان (لااقل بعضی بزرگان این جریان سیاسی) به فکر خالی کردن میدان برای جوانان افتاده‌اند، دیده شد.

استعفای یک عضو اثرگذار از شورای عالی اصلاح طلبان

وقتی حجت‌الاسلام موسوی‌لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و  نایب رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در نامه‌ای به محمدرضا عارف، رییس فراکسیون امید مجلس و رییس این شورای عالی، از ادامه حضور خود در این مقام استعفا داد تا چنانکه در نامه استعفایش هم نوشته، «تغییرات اساسی در ساختار و سازوکار شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان ایجاد شود و نقش احزاب پررنگ‌تر شود.» موسوی لاری صراحتا در بخشی از نامه استعفای خود نوشته است: «تا چند هفته دیگر عمر مجلس دهم به پایان می‌رسد و مجلس دیگر با حال و هوایی متفاوت پا به عرصه وجود می‌نهد. دولت فعلی نیز آفتابش بر لب پشت‌بام است و هرچه بود و هرچه هست به ماه‌های پایانی خود نزدیک می‌شود. در چنین شرایطی نباید از بازنگری در ساختار و سازوکار نهادهای اجماعی اصلاح‌طلبان در عرصه‌های گوناگون غفلت کرد.» این نامه اما درحالی خطاب به محمدرضا عارف نوشته شده که شنیده‌های «اعتماد» از دفتر رییس بنیاد ایرانیان، از دلخوری نسبی عارف از فضای سیاسی حاکم بر کشور حکایت دارد. دلخوری و نارضایتی از نحوه برگزاری انتخابات اخیر و چگونگی برخورد شورای نگهبان با کاندیداهای اصلاح‌طلبی که در غیبت انتخاباتی رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، این انتخابات تنهاتر از همیشه بودند.

پیگیری‌های «اعتماد» از چند عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان نیز از این حکایت دارد که آنها در حال تدارک جلساتی با حضور موسوی‌لاری و دیگر بزرگان اصلاحات برای یافتن راهکاری برای اصلاح‌ِ اصلاحاتند و احتمالا تا پایان هفته جاری، بیش از این از اصلاحِ اصلاحات خواهید شنید. هر چه هست اما همان‌طور که موسوی‌لاری هم نوشته، «آفتاب دولت فعلی بر پشت‌بام است» و کارِ مجلس دهم را هم که از همین حالا عملا باید تمام ‌شده دانست. همین دیروز حزب اتحاد ملت جلسه‌ای مهم برگزار کرده تا ابعاد موضوع را دقیق‌تر بررسی کند.

با این حساب، اصلاح‌طلبان دست‌کم تا انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰، بیش از یک سال فرصت دارند تا فکری به حال اصلاحات کنند و طرحی نو برای اصلاح امور اصلاحات و مملکت دراندازند. اینکه چطور از این فرصت بهره خواهند برد، از حالا معلوم نیست اما آنچه مسلم است، روزها و هفته‌ها و ماه‌های پیش‌رو تا افق ۱۴۰۰ به همان سرعتی خواهند گذشت که روزها و هفته‌ها و ماه‌هایی که اصلاح‌طلبان در مجلس دهم، صاحب فراکسیونی بودند به ‌نام «امید.»

کد خبر 504989

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha