شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۶:۰۸
۰ نفر

سارا خاکزاد: مجموعه داستان «جمعه بیست‌و‌هشتم روی صندلی لهستانی» نوشته غزال زرگر امینی شامل 8 داستان کوتاه است.

 این مجموعه کوچک را در آخرین ماه‌های سال 86 نشر ققنوس در 88 صفحه به بازار فرستاد و نخستین نشست برای بررسی آن، دوشنبه در کانون ادبیات ایران برگزار خواهد شد. غزال زرگر متولد 1360 است و این مجموعه نخستین تجربه او در عالم کتاب است.

 1) دیدگاه: 5 داستان این مجموعه به کمک راوی دانای کل روایت می‌شوند. راوی‌ای که امروز کمتر نویسنده‌ای به سراغ آن می‌رود، چون به شکل غالب، راوی دانای کل به جهانی معین و تعریف شده و روشن تعلق دارد و این راوی، راوی حقیقت‌دانی است که قرار است حقیقت را به خواننده بیاموزد. سه داستان هم به کمک راوی اول شخص روایت شده است که نشان می‌دهد نویسنده تا حدی دغدغه بیان جهان از دیدگاه خود را دارد. مخاطب همه داستان‌ها تلویحی است.

۲) زمان روایت داستان‌ها: 7 داستان این مجموعه به کمک زمان گذشته روایت شده‌اند و تنها یک داستان، از حال بهره گرفته است. این نکته نشان می‌دهد که رخدادهای داستان‌ها برای خواننده به قطعیت رسیده‌اند و او با واقعیت‌هایی معین روبه‌روست. تنها در داستان شیفت شب، رخداد و آگاهی شخصیت و آگاهی خواننده همزمان پیش می‌رود و قطعیتی (حداقل در ظاهر) وجود ندارد.

۳)صحنه: نویسنده دقت زیادی در ایجاد حال و هوای داستان‌ها به کار برده است. به‌عنوان مثال در داستان زن سمندر یا زینت؟ مکان که برجی در شمال شهر است، به خوبی ساخته شده، یا در داستان نشانه‌گذار دقت در توصیف‌هایی که از جنگل داده می‌شود و جز‌ءپردازی گیاهان باعث ملموس شدن صحنه و درگیرشدن خواننده با حال و هوا می‌شود.

۴) ژانر یا گونه‌شناسی: 5 داستان این مجموعه به شکل غالب و در خطوط کلی واقع‌گرا هستند، یک داستان گوتیک است و از حال و هوای فیلم‌های جنایی- ترسناک بهره گرفته (صدای استخوان) و 2 داستان هم تمثیلی‌اند، اما در داستان‌های واقع‌گرا ،گاه عناصری غیرقابل‌باور وجود دارند که مانع از ارتباط خواننده با داستان می‌شوند (مانند صحنه آخر داستان اول که یک مرتبه شخصیت که اینک دکتر است، روانپریش می‌شود و نمی‌تواند واقعیت بیرون را درک کند.) یا در داستان شیرینی‌پزی مانوک، صحنه پایانی و بخار شدن ژانت (یا ناپدید شدنش) داستان را به سمت داستان‌های شگفت پیش می‌برد درصورتی که منطق روایی این‌گونه داستان‌ها در نظر گرفته نشده است و برای خواننده جا نمی‌افتد.

۵) نسبت زیباشناختی روایت و توصیف: در بیشتر داستان‌های این مجموعه نسبت روایت و کنش بیشتر از توصیف است و همین امر باعث تند شدن ضرباهنگ داستان‌ها و در عین حال جذابیتشان می‌شود. این نکته نشان می‌دهد که داستان‌ها اطناب ندارند و از ابتدا تعلیقی وجود دارد که خواننده را تا آخر همراهی می‌کند.

۶) تقابل‌ها یا عناصر پیش‌برنده طرح در داستان‌ها: نویسنده از تقابل‌ها برای ایجاد کشمکش در داستان‌ها بهره گرفته است. در داستان اول ما شاهد تقابل پیر- جوانی هستیم.

دانشجوی جوانی که شیفته استاد پیر خود می‌شود، این تقابل در پایان تبدیل به روانپریشی راوی و نیز نپذیرفتن پیری می‌شود. تقابل یاد شده در عین حال از تقابل عشق- بی‌عشقی بهره گرفته است تا پیری و جوانی را به عشق پیوند بزند. در داستان دوم ما تقابل فقر و ثروت را داریم.

کد خبر 49908

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز