رضا بابایی، دین شناس معاصر و پژوهشگر ادبیات، صبح دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ بر اثر ابتلاء به سرطان درگذشت.وی از چهره‌های سرشناس دین شناسی روزگار معاصر بود و نگاه او به اسلام رحمانی و «دین گفت‌وگویی» تأثیر جالبی بر نسل جوان داشت.یادداشت زیر با عنوان درد زندگی از آخرین نوشته های منتشر شده از او در کانال یادداشت‌هاست.

رضا بابایی

«در ماه‌های گذشته، روزها و شب‌هایی بر من گذشت که درد تا مغز استخوانم را به آتش می‌کشید؛ اما در اوج درد، چهرۀ خندان زندگی هیچ‌گاه از پیش چشمان من نرفت. یادآوری لحظه‌ای که در آن زندگی دوباره به روی من می‌خندد، به من آرامش و تحمل می‌داد. اینکه می‌دانستم تا چند ساعت یا چند روز یا حتی چند ماه دیگر، دوباره لختی آرام می‌گیرم و دوباره اندکی طعم زندگی را می‌چشم، بهترین مسکن و آرام‌بخش بود. می‌نالیدم و زمزمه می‌کردم:

درد و غم را حق پی آن آفرید
تا از آن دو خوشدلی آید پدید

عشق به زندگی، تحمل هر رنجی را آسان می‌کند. عشق به زندگی، روح اخلاق و فضیلت‌مداری است، و هر دردی جز درد زندگی، عین بی‌دردی و کمال بیهوده‌گردی است. در جهان، از گرگ گرسنه و مار زخمی آنقدر نباید ترسید که از کسانی که زندگی را نمی‌فهمند و قدم زدن در پارک را و رفیق‌بازی را و دوستی با حیوانات را و عشق‌ورزی با طبیعت را و خندیدن و موسیقی را و نشستن بر روی صندلی‌های سینما و تئاتر را. آنان که جز به نفوذ و اقتدار بیشتر نمی‌اندیشند و جز صدای طبل جنگ، قلب و روحشان را نمی‌نوازد، هراس‌انگیزترین جنبندگان روی زمین‌اند، حتی اگر پشت مقدس‌ترین آرمان‌های انسانی سنگر بگیرند. اگر جهانی گرفتار چنین پشمینه پوشان عبوسی شد، جز این راهی ندارد که زندگی و شادی را پر و بال دهد تا فضا را بر آنان تنگ کند.

عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقۀ دردی‌کشان خوش‌خویم

کد خبر 498990

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha