مجموع نظرات: ۰
پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۷
۰ نفر

خبرها و هشدارهای کادر درمانی این روزها بر"کرونا را جدی بگیرید و درخانه بمانید"، تاکید دارند.  با این حال هنوز هستند افرادی که به‌راحتی این هشدار مهم را پشت گوش می‌اندازند.

کرونا خیابان

همشهری آنلاین- مریم ورشویی: از یک مثال ساده شروع کنیم تا به عمق فاجعه کرونا پی ببریم. مثالی که برای ترسیدن نیست، بلکه برای بی‌تفاوت نماندن به هشدارهاست. لنگرود شهر کوچکی در گیلان است که رودخانه زیبایی ازآن می‌گذرد، اما  این رودخانه این روزها شاهد صحنه‌های غم‌انگیز و تراژیک است، زیرا افرادی که کرونا جانشان را می‌گیرد باید بی‌همراهی عزیزانشان در گورستان نزدیک رود دفن شوند و بازماندگان آن‌سوی رود و از دور نظاره‌گر باشند. این یعنی کرونا حتی مجال وداع با عزیزانمان را از نزدیک نمی‌دهد.

پس در خانه بمانیم، اگر پرستار نیستیم تا این این‌روزها با حداقل امکانات درمانی جانمان را کف دستمان بگذاریم و بیماران را تیمار کنیم، در خانه بمانیم اگر راننده تاکسی، کامیون و اتوبوس، نانوا، کارمند، پلیس راهنمایی و رانندگی، پاکبان و ... نیستیم تا برای کسب لقمه‌ای نان هر روز از خانه بیرون بزنیم.

پرواضح است که نمی‌توان هرکسی را که در خیابان پا می‌گذارد در شیوع بیماری مقصر دانست. کارگر روزمزدی که برای سیرکردن شکم زن و بچه‌اش تن به این خطر می‌دهد مقصر نیست، اما من و تویی که می‌توانیم در خانه بمانیم و آب از آب هم تکان نخورد با بیرون آمدنمان صددرصد مقصریم.

چرا باید از زبان حمیدرضا جلائی‌پور، استاد جامعه‌شناس بخوانیم که طبق نظرسنجی‌ها هنوز ۵۰ درصد مردم ضرورت خانه‌نشینی را برای پیشگیری از کرونا جدی نگرفته‌اند. در حالی‌که این‌ روزها در خانه ماندن تکلیفی انسانی برای حفظ سلامتی اطرافیان و جامعه‌مان است.

ولو این‌که این خانه‌نشینی طولانی شود و آپارتمان‌ها و چهاردیواری‌هایمان برایمان تنگ شوند. بی‌شک برای خیلی از بازماندگان جان‌باختگان کرونایی به‌ویژه در قم و گیلان زود بود که در آستانه عید جای هم‌صحبتی با عزیزانشان خاطراتشان را مرور کنند. یاد «زیدی اسمیت»، نویسنده بریتانیایی افتادم که در یکی از جستارهایش نوشته بود: عصر روزی که داشتم کشور را ترک می‌کردم در آشپزخانه خالی‌ام انگشتم را کردم توی خاکستر پدرم و خاکستر را گذاشتم توی دهنم و قورتش دادم.

چرا باید یک دختر گیلانی بهارنارنجی را که مادرش خشک‌کرده در چای بیندازد تا مهر دست‌های مادر ازدست‌رفته‌اش را قورت دهد؟ چرا یک پسربچه قمی باید از نقل‌دان پدربزرگش  نقلی بردارد و آن را قورت دهد تا این‌گونه یاد پدربزرگش را شیرین کند. در حالی که می‌شد، زنده باشند.

 پس بیایم در خانه بمانیم تا چهره به چهره، رو در رو و دوشادوش هم این روزهای سخت را با خانواده‌مان به امید بازگشت روزهای سالم سر کنیم. هرچند که  ماندن ما به‌تنهایی کافی نیست و باید از سوی حاکمیت و دولت نیز کارهایی انجام شود. قرنطینه شهرها، تجهیز بیمارستان‌ها، تعطیلی اداره‌ها، کنترل شهروندان در اماکن عمومی، مقابله و برخورد با شایعات کذب، توزیع ماسک و لوازم بهداشتی، برخورد با افرادی که در اماکن عمومی سلامت مردم را تهدید می‌کنند، ارائه خدمات درمانی رایگان، شیفتی و دورکاری کردن کارمندانی که ناچارند سرکار حاضر شوند اقداماتی است که باید در این زمینه انجام شود.

در چین که بیشترین آمار مبتلایان به کرونا را دارد، حتی اقلام ضروری مردم با رعایت نکات بهداشتی دم در خانه‌هایشان تحویل داده می‌شود و  سازمان بهداشت روسیه نیز اعلام کرده افرادی که در پایتخت از ماندن در خانه کرونا خودداری کنند تا پنج سال در زندان خواهند ماند. این‌ها خود گویای نقش اساسی و حمایتی دولت و مسئولان کشورها در زمان بحران سلامتی است.

از همه مهم‌تر، آموزش خودکنترلی و راهکارهایی برای سرگرم‌شدن مردم در خانه از وظایف رسانه‌ها به‌ویژه صدا و سیماست تا در دراز مدت روحیه افراد به ویژه جوانان و نوجوانان تحلیل نرود. این در حالی است که در برخی برنامه‌ها این بیماری گویا به‌شوخی گرفته می‌شود. به‌طوری‌که در برخی از آنها گروهی تماشاگر در استودیو حاضر می‌شوند که این موضوع جز ایجاد تناقض و بی‌اهمیت جلوه دادن اخطار پزشکان مبنی بر جمع‌نشدن گروهی، چیز دیگری درپی ندارد. زیرا تراکم جمعیت در یک محیط کوچک به شیوع بیشتر بیماری دامن می‌زند. این‌که تماشاگران در حین ورود به استودیو دمای بدنشان چک می‌شود طبق گفته مشاور وزیر بهداشت و اعضای ستاد مبارزه با کرونا کافی نیست. چون ممکن است شخص در دوران نهفتگی بیماری قرار داشته باشد و علائمی نشان ندهد. صحبت یکی از مجریان تلویزیون نیز که می‌گفت به شمال می‌روم حتی اگر کرونا داشته باشم، جز بی‌تفاوتی نسبت به بیماری و افزایش مرگ و میر چه چیز را می‌تواند به‌دنبال داشته باشد؟ در حالی‌که رسانه‌ای مثل صدا و سیما باید در صف اول مبارزه با کرونا الگو باشد.

ناگفته نماند که بسیاری از مردم نیز به جدی بودن شیوع کرونا پی برده‌اند و با هشتگ‌های #درخانه- می‌مانیم مدام در فضاهای مجازی به یکدیگر یادآوری می‌کنند که در خانه تا رسیدن روزهای بهتر خواهند ماند. روزهایی که درآغوش گرفتن و فشردن دست‌های هم قدغن نیست، روزهایی که دوباره پیاده‌روها قدم‌های ما را شماره می‌کنند و شور زندگی به شهرها و قلب‌هایمان باز می‌گردد. روزهایی که می‌توان سهراب خواند و گفت: من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هوشیار است!  با امید آن روز نزدیک.

کد خبر 491789
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha