بهروز جلالی، معاون بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به حواشی چند وقت اخیر جشنواره شعر فجر پرداخته است.

بهروز جلالي

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا، بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی و مشخص‌شدن‌ عامل سقوط آن، اعتراضاتی در بین هنرمندان شکل گرفت و برخی از هنرمندان از جشنواره موسیقی، تجسمی، تئاتر و فیلم فجر انصراف دادند، عده‌ای نیز این فضا را در حوزه شعر ایجاد و شروع به اعلام انصراف از جشنواره شعر فجر کردند؛ اما این میان یک تفاوت محسوس وجود دارد و آن نوع حضور در این جشنواره‌هاست. برای مثال صرف شاعر بودن برای انصراف از جایزه شعر فجر کافی نیست و بدون شک حتی شاعری که سال گذشته کتاب داشته باشد نیز تا زمانی که نام‌اش به‌عنوان نامزدهای نهایی اعلام نشود، انصراف‌اش از جشنواره چندان منطقی به نظر نمی‌رسد؛ چه رسد به فردی که کتاب ندارد و از جشنواره انصراف می‌دهد. در همین راستا با بهروز جلالی، شاعر و معاون بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان (مجری جشنواره شعر فجر) گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

  •  در روزهای گذشته عده‌ای از شاعران با فعالیت در فضای مجازی از حضور در جشنواره شعر فجر انصراف داده‌اند. نظر شما درباره اتفاقات رخ داده چیست؟

آن موضوعی که دوستان درباره آن در فضای مجازی صحبت می‌کنند و از آن اتفاق ناراحت و اندوهگین هستند، طبیعتا موضوعی است که آحاد مردم نیز از آن ناراحت هستند و آن نگرانی در سایر مردم نیز وجود دارد و این غمی نیست که فقط مختص عده‌ای از هنرمندان یا اهل قلم باشد. اینکه گروهی بخواهند بیایند و از اتفاقی که رخ داده برای موج‌سواری روی احساسات مردم سوءاستفاده کنند، کار چندان درست و اخلاقی نیست. تسلیت گفتن یک موضوع است اما اینکه ما بیاییم و از اندوه عده‌ای برای منافع جناحی خود سوءاستفاده کنیم، موضوع دیگری است.

  •  یک صنف وقتی از موضوعی ناراحت است؛ چگونه باید اعتراضش را اعلام کند؟

شاید این موضوع‌گیری‌ها و اینگونه کارها به عنوان یک سوءگیری صنفی معمول و انجام آن برای برخی افراد عادی باشد؛ اما بدون شک از نظراخلاقی این راه و روش درستی نیست. این رفتار مثل آن می‌ماند که گروه آتش‌نشان‌های حاضر در منطقه‌ سقوط هواپیما، بگویند به دلیل آن‌که هواپیما بر اثر خطای انسانی سقوط کرده است، ما دیگر برای کمک به منطقه نمی‌رویم و اعتراض داریم. یا گروه امداد بگوید من کارم را انجام نمی‌دهم. این‌ها تازه کسانی هستند که در دایره عملیات قرار دارند. ما که در بیرون این دایره هستیم و به نوعی داعیه فرهنگی داریم، تکلیف‌مان کاملا روشن و مشخص است. قشر فرهنگی جامعه در چنین شرایطی نمی‌تواند بگوید چون حال همه بد است بیاییم و از این حال بد مردم سواستفاده کنیم.

  •  راهکار منطقی چیست؟

استاد کیهان کلهر که اتفاقا همین چند روز پیش برنده «گلوبال فست» شدند یک موضع کاملا روشن نسبت به این اتفاق گرفتند و به‌نظرم موضع او مبتنی بر هیچ موج‌سواری نبود. او به‌عنوان یک فرد با بینش دقیق، جایی ایستاد که از یک شخصیت فرهنگی انتظار می‌رفت. او هرگز نگفت: ای مردم بیایید ببینید من آن قدر عزادارم که تصمیم گرفته‌ام شما را از شنیدن موسیقی اصیل محروم کنم. بلکه خیلی ساده، به دور از هر منیتی گفت: الان که همه به اندوه وارد شده اذعان داریم بیاییم به دور از غوغاسالاری و ایجاد تنش مجدد، سهمی در بازگرداندن حال خوش به جامعه داشته باشیم. اما رفتار برخی دوستان که دانسته یا ندانسته در این چند روز اسیر حاشیه و جوسازی فضای مجازی شدند به آن معنی است که من می‌خواهم از این حادثه دلخراشی که اتفاق افتاده به نفع دیده شدن خودم استفاده کنم. حالا بهای این موج سواری در فضای مجازی را کدام بخش از جامعه قرار است بپردازد مهم نیست.

بدون تردید شخصیتی مانند کیهان کلهر که امسال دو بار در عرصه‌های بین‌المللی درخشید و همه دنیا از او صحبت کردند، نیاز به آن ندارد که برای دلخوشی کسی حرفی بزند و وقتی می‌گوید که در شرایط فعلی ما باید به فکر خوشحال کردن مردم باشیم، حرفی است که از روی توجه به جایگاه و رسالت اجتماعی یک هنرمند می‌زند.

  • شما فهرست شاعرانی را که از ادامه جشنواره انصراف داده‌اند، دیده‌اید؟

بله دیدم اما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که اساسا جشنواره شعر فجر طبق آیین‌نامه جلو می‌رود. این آیین‌نامه می‌گوید که در هر دوره از این رویداد ادبی کتاب‌های منتشر شده در سال گذشته بررسی خواهد شد.  کتاب را یا مولف یا ناشر برای دبیرخانه ارسال می‌کند. بنابراین در گام نخست، آثار دریافتی از سوی دبیرخانه با تمایل به اینجا رسیده‌اند.

البته یک مسیر دیگر برای ورود کتاب به جشنواره نیز این هست که برخی آثار از طریق دبیرخانه و با استناد به فهرست خانه کتاب تهیه شده باشد. به عنوان نمونه عرض کنم امسال طبق آمار خانه کتاب آثاری که قابلیت شرکت در بخش شعر بزرگسال را داشتند، حدود دو هزار و ۹۰۰ اثر بوده است؛ به نظر شما این امکان وجود دارد که دبیرخانه با تک تک صاحبان آثار تماس بگیرد و بپرسد: «کتاب شما در جشنواره بررسی شود یا خیر؟» طبیعتا پاسخ خیر است؛ بنابراین براساس روال هر سال ما صبر می‌کنیم تا پس از ریزش‌های اولیه، انتخاب داوران به حدود ۵۰ اثر برسد و در گام بعد با این ۵۰ نفر صحبت کرده و در مورد شرایط حضور آثارشان از نظر آیین‌نامه جشنواره جویا شویم. درست مانند کاری که در این دوره و دوره‌های قبل انجام دادیم. البته این حق طبیعی هر شاعر و پژوهشگر است که پیش از شروع کار داوری به دبیرخانه اطلاع دهد که من علاقه‌ای به داوری اثرم ندارد تا به این تریب اثر او از جشنواره کنار گذاشته شود.

چند روز پیش فهرستی که _ به تعبیر خودشان از جشنواره شعر فجر انصراف داده‌اند_ منتشر شد. لطفا شما به  نگاهی به آن بیندازید. بعید می‌دانم بیش از یک یا دو نام را بشناسید. من که وقتی به این فهرست نگاه کردم، به جز یک یا دو نام هیچ نامی برایم آشنا نبود.  

  • همه این دوستان در جشنواره امسال کتاب داشته‌اند؟

نکته جالب همین جاست.  آن یکی دو نفر اصلا در سال ۹۷ کتابی منتشر نکرده‌اند. ‌سوال من این است: این دوستان دقیقا از چه چیزی انصراف داده‌اند؟ حکایت این دوستان این گونه است که شخصی به شرکت رجا نامه بنویسد که من سوار قطار شما نمی‌شوم؛ در چنین شرایطی قطعا رجا خواهد گفت که مگر برای شما بلیطی صادر شده است؟ که شما بخواهید سوار شوید یا نشوید. ببینید اگر من امروز این گفت‌وگو را انجام می‌دهم تنها به دلیل جوسازی عده بسیار محدود است. شاعری که نه داور است، نه در هیات علمی حضور دارد و نه سال گذشته کتابی داشته است، دقیقا از چه چیزی انصراف می‌دهد؟

  •  در چند روز گذشته پیامی از سوی یکی از مسئولان بنیاد برای عده‌ای از شاعران فرستاده شده است؛ این پیام را چه کسی برای این دوستان ارسال کرده است؟

آن پیامی که در فضای مجازی از سوی یکی دو نفر علاقه‌مند و شوریده لایک و تایید منتشر شده و منظور شماست، بنده برای حدود ۵۰ نقر از دوستان شاعر فرستادم.
 
متن پیام چه بوده است؟
جناب آقای... / سرکار خانم... . اثر شما با نام.... در بررسی های داوران چهاردهمین جشنواره شعر فجر بین ۵۰ کتابی است که ممکن است به مرحله نامزد شدن وارد شود. چند پرسش درباره کتاب‌تان دارم که اگر قرار بود بین نامزدها باشد مانع آیین‌نامه‌ای پیدا نکند.

  • شما چندین سال است که در بنیاد فعالیت می‌کنید؛ این پیام مربوط به این دوره است؟

نه. اصلا. این گفت‌وگویی است که ما هر سال با مولفان آثار نزدیک به نامزدی داریم. (البته نه تا آن اندازه نزدیک که کسی را به اشتباه بیاندازد و تصور کند کتابش نامزد شده است!!) همان گونه که عرض کردم حدود ۵۰ کتاب آخر در روند گفت‌وگو با مولف قرار می‌دهیم. این چیز جدیدی نیست.

  •  پرسش‌هایی که از این ۵۰ نفر پرسیده شده، چه بوده است؟

درباره این که آیا کتاب بررسی شده، گزیده‌ای از آثار قبلی شما نیست یا اشعار این مجموعه پیش از این از سوی ناشر دیگری منتشر نشده است؟

  • پس این ادعا که در فضای مجازی منتشر شده و شاعری می‌گوید من در بین نامزدهای نهایی قرار داشتم، کذب است؟

۱۰۰ درصد. دوستی متنی در فضای مجازی منتشر کرده و گفته است که به من زنگ زدند و گفتند که می‌خواهیم کتاب شما را نامزد جشنواره شعر فجر کنیم و من قبول نکردم. به تصویری که گذاشته هم دقت نکرده است. تصویر پیام من را هم در صفحه خودش منتشر کرده است. با یک بار خواندن آن پیام متوجه می‌شوید که در متن پیام آمده که بین ۵۰ اثر قرار دارد و نه نامزد نهایی. جالب است که یکی از مخاطبان جوان همین شاعر زیر همان پست نوشته: «استاد الان جزو ۵۰ تا هستید و کو تا جزو پنج تای نهایی قرار بگیرد.» یک شاعر عزیز هم عکسی را گذاشته و نوشته من جزو پنج نامزد نهایی بودم و حالا نمی‌خواهم جایزه را بگیرم؛ در حالی که همین دوست شاعر در پاسخ پیام من نوشته است: «سلام آقای جلالی. سالی یک بار یاد ما می‌کنید. نه. کتاب جدید است و شامل سوال‌هایی که پرسیدید نمی‌شود.» شما بفرمایید! این پاسخ چه معنی دارد؟ ‌ به نظر شما از این جمله که: «نه. شامل سوال‌هایی که پرسیدید نمی‌شود» چه مفهومی برداشت می‌کنید؟  آیا این شاعر در لحن خود اعلام انصراف از جشنواره کرده است؟  البته چند ساعت بعد پیامی داد که: «باتوجه به این که چند بار جایزه فجر را برده‌ام این فرصت را به جوانان‌ترها می‌دهم و با اجازه شما انصراف می‌دهم.»

خب بنده هم از این جوانمردی ایشان که حاضر شدند فرصت را به جوان‌ترها بدهند؛ تشکر کردم. اگر خاطرتان باشد در نخستین دوره‌ای که بنیاد مسئول اجرای جشنواره شعر فجر شد ما چنین رویکردی را با آقای شمس لنگرودی داشتیم. وی هم اعلام کردند فرصت دیده شدن را به جوان‌ها بدهید. ایشان با متانت تمام انصراف‌اش را مکتوب کرد و برای دکتر اسماعیل امینی، دبیر جشنواره فرستاد. در همان سال‌ هم عده‌ای به دنبال آن بودند که از تصمیم پدرانه شمس لنگرودی سوءاستفاده کنند. به بیان دیگر برخی می‌خواستند از این تصمیم انسانی وسیله‌ای برای موج‌سواری خودشان فراهم کنند.

 بگذریم! عالم شعر است و میل به تبرج. به برخی افراد نمی‌توان خرده گرفت. میل دارند. اشتیاق دارند. به دیده شدن. راه اما فضای مجازی به تنهایی نیست. مطالعه و مطالعه و مطالعه. اصلا مگر غیر از این است که بزرگان ادب فارسی گفته‌اند: «درخت هر چه پر بار تر سر به زیرتر!؟»

  • در صحبت‌های خود بارها به جای استفاده از عبارت «انصراف از جشنواره» از عبارت «انصراف از نامزدی جشنواره» را مطرح کردید. فرقی هم بین انصراف از نامزدی با انصراف از جشنواره وجود دارد؟

بله که فرق دارد. ما باید بین انصراف از نامزدی و انصراف از جایزه تفاوتی قائل شویم. به نظر من انصراف از جایزه آنی است که مصطفی مستور چند سال پیش در جایزه قلم زرین انجام داد. من کاری به دلیل مصطفی مستور ندارم؛ اما باید بگویم که شکل حرفه‌ای انصراف از جایزه این است که شما برگزیده شوید و بعد انصراف بدهید و جایزه را نگیرید. دوست دیگری بود که در دوره‌ای از یک رویداد ادبی با او تماس گرفته شد و به او اعلام شد که هیات علمی پیشنهاد داده تا در این دوره به عنوان داور حضور داشته باشید. در جواب گفت با توجه به این که من امسال کتاب دارم، ترجیح می‌دهم که اثرم داوری شود؛ زیرا مبلغ جایزه از حق‌الزحمه داوری بیشتر است. بعد از چند روز پست گذاشته: ببینید انصراف دادم! بیایید لایک کنید! آخه شاعر بزرگوار از چه چیزی انصراف داده‌اید؟ مگر اسمی به عنوان نامزد منتشر شده است؟ تردید نکنید این افراد موج‌سوارانی هستند 
که به همه چیز فکر می‌کنند جز مردم و ادبیات. دایره ما شاعران بسیار عرصه محدود و کوچکی است. همگی چشم در چشم هم هستیم. آن دوره گذشت که فاصله‌ها زیاد بود. امروز به لطف همین فضای مجازی همه پدیده‌های جهان «آینه در آینه» است. چه بسا گاه خودشکستن باشد نه آینه شکستن.

  • با حساب این توضیحات، چرا تا امروز هیچ اشاره‌ای به تناقض‌گویی برخی افراد نکرده‌اید؟

گیرم که برخی دوستان با آن پست و لایک‌ها چند صباحی هم جلوه‌گری کرده‌اند. آیا دلیل می‌شود من_ که معتقدم این کار خارج از دایره اخلاق حرفه‌ای است_ رفتار آن‌ها را تکرار کنم؟
 

  • گویا میلاد عظیمی از اعضای هیات علمی جایزه نیز انصراف‌اش را اعلام کرده است؟

بله. دکتر میلاد عظیمی با یک پیام محترمانه انصراف خود را اعلام کردند؛ اما عمده‌ترین کار اعضای هیات علمی رای دادن به انتخاب داوران است که ایشان پیش از انصراف رای خود را در مورد داوران پیشنهادی داده بودند.

  •  شیوه انتخاب داور به چه شکل است؟

هر کدام از اعضا تعدادی از اسامی را برای داوری در بخش‌های مختلف پیشنهاد می‌دهد. بعد اسامی فهرست می‌شود و رای‌گیری صورت می‌گیرد. داورها بر اساس رای‌هایی که کسب کرده‌اند اولویت‌بندی شده و از سوی دبیرخانه با آن‌ها مذاکره می‌شود.

  • اگر تمایل داشته باشید درباره بعضی غوغاسالاری‌هایی که در حال شکل‌گیری است هم صحبت کنیم. مثلا اینکه برخی مدعی شده‌اند که به آنها  گفته شده اگر از نامزدی شعر فجر انصراف دهید مجوز کتاب‌های تان صادر نخواهد شد. این موضوع چقدر صحت دارد؟

ببینید شما یک آدم رسانه‌ای هستید و خوب می‌دانید مسیر یک خبر موثق این نیست. بنابراین هرگز نمی‌توان به این حرف‌های بی‌اساس توجه کرد. این ادعا از سوی کسی مطرح شده که شیفتگی او در فضای مجازی زبانزد است. چه کسی به وی این حرف را زده است؟ مرجع صدور مجوز چاپ کتاب، فقط و فقط اداره کتاب در معاونت فرهنگی است. آیا از این اداره کل به وی چنین پیغامی داده شده است؟ این رفتارها همان گونه که عرض کردم حاصل شیفتگی برخی برای دیده شدن است و بس!
 

  • و در پایان؟

خواهش من از دوستان شاعر این است که این بخش از منیت‌ها را کنار بگذارند. دوست عزیزی که اهل قلم هم هست در این سانحه هوایی خانواده‌اش را از دست داده و متاسفم که بگویم برخی از افراد از غم این دوست سوءاستفاده‌های شخصی می‌کنند. واقعا این موج‌سواری به قیمت است؟ این عده پارسال هم تلاش کردند تا جشنواره را به حاشیه ببرند. آیا سال گذشته هم هواپیما سقوط کرده بود؟ به نظر من در رفتار برخی دوستان شاعر رفتار مشهود بیشتر حاصل سقوط اخلاق است نه سقوط هواپیما!

کد خبر 479286

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مریم حقیقت IR ۰۳:۵۰ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۴
    0 0
    سلام البته می دانم که این پیام تایید نمی شود آن بیانیه را من نوشتم و شما اگر به دنبال بیان واقعیت هستید گمان می کنید در این موضوع صحبت های هر دو طرف باید شنیده شود؟ یا اینکه تریبون شما خاص گروه خاص است طبق معمول توهم پیروزی در این جنگ یک طرفه ی بدون حضور رقیب چقدر دلنشین است که قلمتان را می فروشید؟