همشهریآنلاین_علی خوشتراش: این درحالیاست که مازندران باتولید یک میلیون ۳۰۰ هزارتن شلتوک رتبه نخست کشور را در این زمینه دراختیار دارد. البته درسال زراعی گذشته این استان توانست با افزایش سطح زیرکشت، ۱۲۰ هزارتن برتولید سالانه خود اضافه کند. (ایرنا-مهر ۹۸)
اما ازآنجا که میزان اراضی زیر کشت برنج در گیلان ۲۲ هزارهکتار بیشتر ازاراضی زیر کشت مازندران است، انتظار میرود که میزان تولید برنج درگیلان بیشتر ازهمسایه شرقیاش باشد، ولی درعمل میبینیم شالیکاران این استان درسال زراعی گذشته توانستند فقط یک میلیون و ۱۷۰ هزارتن شلتوک برداشت کنند. (ایرنا-شهریور ۹۸)
این ۲ آمار نشان میدهد که مازندرانیها در تولید برنج پیشگامتر از گیلانیها هستند. زیرا ایران همه ساله براساس جمعیت فعلی، نیازبه بیش از ۳ میلیون و ۲۰۰ هزارتن برنج دارد که برای تامین نیاز داخلی، مجبور به واردات است. با این وجود اگر میزان تولید برنج در گیلان به میزان تولید این محصول در مازندران رشد پیدا میکرد بیشک اکنون نیاز کشور به واردات کاهش بیشتری پیدا میکرد. حال این آمارها نشان میدهد که گیلان دریک جای توسعه و مدرنیزاسیون کشاورزی جا ماندهاست. این درحالی است که مسئولان و متولیان کشاورزی این استان معتقدند که گیلان در نوسازی اراضی شالیکاری جلوتر از همه استانهای کشور هستند، اما در عمل میبینیم که مازندران خود را برای رفع نیاز کشور به برنج نزدیکتر کردهاست.
کشت ارقام بومی برنج؛ دلیل کاهش تولید در گیلان
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهادکشاورزی گیلان درگفتوگو با همشهریآنلاین اظهارکرد که پایین بودن میزان تولید برنج وابسته به ارقامی است که در این استان کشت میشود.
«مسعود الماسی» گفت:شالیکاران گیلانی اصرار بر کشت ارقام بومی دارند، اما کشاورزان مازندرانی به کشت برنج پرمحصول نیز مبادرت میورزند.
وی ادامه داد: باید توجه داشت که ارقام بومی از نظر غذایی، باکیفیتتر از ارقام پرمحصول و بازار پسندتر هستند. به همین دلیل هم باکیفیتترین برنج کشور در این استان تولید میشود.
الماسی در پاسخ به این پرسش که آیا این کاهش تولید ازنظراقتصادی به صرفه است، توضیح داد:اگر بخواهیم میزان درآمد حاصل از فروش برنج بومی و برنج پرمحصول را مورد سنجش قرار بدهیم خواهیم دید که هم کشاورز گیلانی و هم کشاورز مازندرانی چه در کمیت تولید و چه در کیفیت تولید به نتیجه مطلوب خود دست مییابند.
وضعیت نوسازی اراضی شالیکاری گیلان
با توجه به اهمیت طرح تجهیز و نوسازی اراضی بهویژه زمینهای شالیکاری گیلان که اجرای آن مزیتهای فراوانی نیز برای کشاورزان و اقتصاد منطقه در بر دارد؛ به تازگی رئیس جهاد کشاورزی گیلان اعلام کرده است:۲۶۰ میلیارد ریال منابع ملی برای تجهیز و نوسازی اراضی شالیکاری این استان اختصاص یافته است.
«علی درجانی» جلوگیری از تغییر کاربری زمینهای شالیزاری، افزایش بهرهوری و بهبود کشت و زرع محصول استراتژیک برنج را از اهداف اجرای این طرح دانست.
درجانی ارتقای وضعیت کشاورزان در راستای توسعه پایدار را پیشبرد برنامه تجهیز و نوسازی اراضی شالیکاری اعلام کرد و گفت: در حال حاضر و با توجه به مساعدتهای وزارت جهاد کشاورزی اجرای این طرح در ۱۷۲۰ هکتار از اراضی استان آغاز شده است. ساخت شبکه منظم آبیاری و زهکشی، احداث کرتهای منظم هندسی و تسطیح اراضی از مهمترین کارکردهای مثبت اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی برنجکاری است و جهاد کشاورزی گیلان با اجرای این طرح درصدد احداث ابنیههای فنی، شنریزی جادهها ساخته شده و احداث شبکه جادههای بین مزارع است.
او خاطرنشان کرد: با ساخت شبکه جادهها بین مزارع امکان ورود و تردد انواع ماشینآلات مختلف کشاورزی به داخل اراضی فراهم میشود. مطمئناً در صورت پیشبرد هر چه بیشتر این برنامه اهدافی نظیر افزایش بازدهی کار و کاهش چشمگیر هزینههای تولید نیز به خوبی محقق میشوند. این طرح طبق برنامه در شهرستانهای رشت، شفت، تالش، آستانهاشرفیه، لنگرود، لاهیجان، رودسر و صومعهسرا به مرحله اجرا در میآید. (تسنیم-آذر۹۸)
پروژههای کم نتیجه
ایران در شرایط کنونی و با استناد به گفته مدیرکل دفتر جمعیت مرکز آمار کشور، حدود ۸۳ میلیون جمعیت دارد. باتوجه به این میزان جمعیت و نیازکشور به ۳ میلیون و ۲۰۰ هزارتن برنج و و تولید بالای ۲ میلیون ۲۰۰ هزارتن این محصول، جا دارد دستاندرکاران و متولیان امر برای اصلاح وضعیت موجود و بهبود وضعیت تولید، اقدامات موثری را برای افزایش تولید درنظر بگیرند.
تولید محصول باکیفیت بیشک مورد استقبال بازار است، اما باید درنظر گرفت که آیا همه مردم کشور توان خرید محصول با کیفیت را دارند؟ به نظر میرسد پاسخ این پرسش در میزان واردات برنج نهفته است. مسالهای که دراین سالها حاشیهها و شائبههای زیادی بههمراه داشتهاست. دولت ابتدا آماری از جمعیت، تولید و مصرف ارائه میدهد، سپس با نتیجهگیری صوری از این آمارها، سراغ نیازها میرود. این آمارها به اصطلاح روی کاغذ درست و صیحیح هستند، اما درنهایت میبینیم بازار مصرف و نیازمندیها، همه برنامههای دولت را به هم میریزد و تنشهای زیادی را دربازار برنج ایجاد میکند. به همین دلیل است که دائما شاهد تغییرات نرخ این محصول در بازارها هستیم. گاهی شاهدیم که قیمت برنج افول و گاهی هم رشد سرسامآوری پیداکردهاست. دلیل این نابسامانیها بیشک درنبود آمار درست و علمی دربازار مصرف نهفته است. زیرا همه اقشار توان خرید برنج درجه یک تولیدی کشوربا قیمت بالا را ندارند و سراغ محصولی ارزانتر میروند. در این شرایط واردکنندگان وقتی میبینند بازار تقاضا مطلوب است خارج از میزان تعیین شده رسمی برنج وارد میکنند. مسالهایکه اینسالها عامل اصلی اختلافها بین زنجیره تولید، مصرف، بازار و مدیریت این دایره بوده است.
انتظار از دولت
دولت در عرصه تولید بازار وظیفهای جز نظارت، مدیریت و هماهنگی ندارد. به نظر میرسد در این رابطه هم باید برای حل مشکل ورود کند. به همین دلیل انتظار میرود قبل از هرچیزی آماری درست و میدانی ازمیزان مصرف این محصول در کشور داشته باشد تا براساس آن بتواند نوع تولید را مدیریت کند. اگر بخواهیم عددی از میزان تقاضای برنج درجه یک، برنج پرمحصول و وارداتی بهدست آید، آنموقع میتوان نوع و نحوه تولید را مدیریت کرد. به عنوان مثال اگر ۴۰ درصد کشور خواهان برنج بومی درجه یک هستند و ۶۰ درصد خواهان برنج پرمحصول و وارداتی و در این شرایط ۶۰ درصد برنج تولیدی از نوع بومی باشد، بیشک همه موازنهها به هم میخورد و همه برنامهها بههم میریزد، مسالهای که اکنون بازار تولید و مصرف برنج در کشور با آن درگیر است.
یک پیشنهاد به دولت
کشاورزی ایران و به دنبال آن کشاورزی گیلان هنوز تا مدرنیزاسیون فاصله زیادی دارد. هزینههای نوسازی ازیک سو و مقاومتهای کشاورزان سنتی دراجرای طرحهای نوین از سوی دیگر موجب میشود تا این فرایند به کندی پیش رود. مسالهای که میتوان آن را در استقبال نکردن کشاورزان از کشت رقمهای جدید و پرمحصول برنج مشاهده کرد. اگردولت بتواند نیازسنجیهای خود را در زمینه مصرف برنج به نقطه مطلوب برساند، میتواند با ارائه بستههای تشویقی به کشاورزان برای کشت ارقام پرمحصول، میزان تولید برنج را از نظر کمی به نقطه مورد نظر برساند و آشفتگی امور پایان دهد.
نظر شما