همکاری با بازیگران جوان و چهرههای کمترشناختهشده برای نمایشی چنین پربازیگر مهمترین راهبرد او برای اجرا بوده و گروه بازیگران جوان هماهنگ، قابل توجه و از عناصر جذاب مجموعهای هستند که کارگردان برای روایت قصهای تلخ تدارک دیده است.
قصه و ماجراهای نمایش به شکل پراکنده از ذهن هرتا و برونو میگذرد و تماشاگر آهسته آهسته با ماجرای غمانگیز شخصیتهایی آشنا میشود که دیگر نیستند اما در جهان ذهن هرتا و برونو زندگی میکنند. دنبال کردن نمایش هر چه قصه پیش میرود جذابتر میشود، هر چند فصلهایی از آن به دلیل ماهیت تراژیک قصه آزاردهنده است. (تمهیدی آگاهانه از سوی نویسنده و کارگردان برای انعکاس تلخی موضوع)
برای هاله مشتاقینیا که پیش از این با نمایشنامههای واقعگرایانه و اجتماعی «جانگز»، «مرد مقابل» و... او را میشناختیم، تجربه نگارش متن «پنجاه پنجاه» اتفاقی تازه است گرچه قطعا اسماعیلکاشی در خلق این جهان تاثیر داشته اما نمایش نشاندهنده رشد و پختگی نویسنده است. متن با نگاهی به نمایشنامه «خودی و غیرخودی» برتولت برشت با ترجمه کمالالدین شفیعی نوشته شده است.
ستاره «پنجاه پنجاه» کارگردان است و با اینکه متن و بازیگران در خلق فضا موثرند اما به دلیل ماهیت اجرا، این کارگردانی است که بیشتر به چشم میآید؛ نمایشی که تلخی آن تا ساعتها ذهن تماشاگر را درگیر میکند. نمایش ۷۵ دقیقهای «پنجاه پنجاه» تا پایان مهرماه ساعت ۱۹:۳۰ در تماشاخانه هیلاج روی صحنه است.
نظر شما