سه‌شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۶ - ۲۰:۴۰
۰ نفر

آزاده مختاری: با گذشت 16‌روز از مرگ مرموز مدیر و مربی یک آموزشگاه رانندگی در جاده قم، راز این جنایت خونین فاش شد، عامل شلیک‌های مرگبار شریک مدیر آموزشگاه بود.

نیمه شب ششم بهمن ماه گذشته، کارآگاهان اداره 10 آگاهی تهران – ویژه قتل- در جریان جنایتی خونین در جاده قدیم قم قرار گرفتند که در آن مدیر و مربی یک آموزشگاه رانندگی در دفتر آموزشگاه به ضرب گلوله از پای درآمده بودند.

دقایقی بعد، وقتی بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت در صحنه جنایت حاضر شدند با اجساد محسن، مدیر 43 ساله آموزشگاه و حمید، مربی جوان روبه‌رو شدند.

جسد غرق خون حمید که بعد از اصابت 2 گلوله با ضربات جسمی برنده به قتل رسیده بود در حیاط آموزشگاه رها شده بود، این در حالی بود که جسد مدیر آموزشگاه نیز در طبقه دوم در حالی که هدف 4 گلوله قرار گرفته بود روی زمین افتاده بود. با توجه به آنکه از هنگام جنایت چندین ساعت گذشته بود و هیچ کس نیز ضارب را ندیده بود، کارآگاهان با یک معمای جنایی پیچیده روبه‌رو شدند.

اعتراف به 2 جنایت

در ادامه تحقیقات، کارآگاهان جنایی پایتخت، برای یافتن ردی از عامل جنایت به بررسی تمامی کسانی که می‌توانستند انگیزه‌ای برای این جنایت داشته باشند پرداختند اما بررسی‌ها نشان می‌داد مقتولان هیچگونه اختلافی که بتواند انگیزه‌ای برای این جنایت باشد با کسی نداشته‌اند.

تنها موضوعی که می‌توانست به‌عنوان یک سرنخ پلیسی مورد بررسی قرار گیرد اختلافی بود که بین مدیر آموزشگاه  با مردی به نام محمد که شریک وی محسوب می‌شد، وجود داشت. با این سرنخ، محمد به‌عنوان مظنون از سوی کارآگاهان اداره 10پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت اما وی با خونسردی مدعی شد اختلافش با محسن به حدی نبوده که این جنایت وحشتناک را رقم بزند.

با وجود اظهارات این مرد، کارآگاهان که به ضد و نقیض گویی‌های وی مشکوک شده بودند با گذشت 16 روز از جنایت بار دیگر به بازجویی از او دست زدندکه وی سرانجام در بازجویی‌ها به ارتکاب جنایت اعتراف کرد؛ محسن شریکم بود، از یک سال قبل با هم این آموزشگاه را راه اندازی کرده بودیم ولی چند ماهی بود که دایما فکری سیاه ذهنم را به خودش مشغول کرده بود، نمی‌دانم به چه دلیلی احساس می‌کردم که او قصد کنار گذاشتن من را دارد.

یکماه قبل وقتی برای شرکت دریک مراسم عروسی به شهرهای مرزی رفته بودم اسلحه‌ای خریدم و از آن زمان نقشه قتل را طراحی کردم. محسن در ادامه اعترافاتش درحالی‌که به شدت از جنایاتی که مرتکب شده بود اظهار پشیمانی می‌کرد، در توضیح ماجرای شب حادثه گفت: ساعت 17 پنجم بهمن، به دفتر آموزشگاه رفتم، محسن در دفتر تنها بود. بحث شراکتمان را پیش کشیدم و بعد از آنکه سر این موضوع با یکدیگر مشاجره شدیدی کردیم، خشمی غریب وجودم را فراگرفت، لحظاتی بعد وقتی به خود آمدم که محسن را با شلیک 4 گلوله به قتل رسانده بودم.

وی افزود: در حال فرار از قتلگاه بودم که ناگهان حمید که از مربیان آموزشگاه بود، وارد شد، از آنجایی که او شاهد جنایت بود 2 گلوله به سوی او شلیک کردم اما حمید با اینکه به شدت مجروح شده بود سعی داشت مانع فرارم شود، اسلحه را به سمتش نشانه رفتم اما گلوله در اسلحه گیر کرد و شلیک نشد برای همین او را با ضربات جسمی سخت به قتل رساندم، پس از آ‌ن از صحنه جنایت به سرعت دور شدم.  با اعترافات این مرد، راز 2 جنایت مرگبار گشوده شد.

کد خبر 44118

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز