سعید مروتی: «عاشق» با بهره‌گیری از ترانه و رنگ و فانتزی و همچنین استفاده از هانیه توسلی در سیمایی که برای تماشاگر تازگی دارد، جلوه‌هایی از تلاش کارگردانی را به نمایش می‌گذارد، که پیداست نهایت تلاش خود را برای جذب تماشاگر به سالن سینما انجام داده است.

حرفی اگر هست درباره کیفیت این تلاش است و اینکه سازنده «عاشق» در پی 20 سال حضور درسینمای حرفه‌ای و کارگردانی انواع و اقسام فیلم‌هایی که جملگی در دل سینمای بدنه و با حضور بازیگران حرفه‌ای تولید شده‌اند، چه جایگاهی دارد؟

افشین شرکت در طول نزدیک به 2 دهه حضور در سینمای ایران، 6 فیلم جلوی دوربین برده است؛ فیلم‌هایی که بین آنها به سختی می‌شود خط و ربط واحدی را پیدا کرد. از ملودرام احساساتی «فانی» گرفته تا اکشنی چون «آرایش مرگ» و کمدی رمانتیکی چون «همسر دلخواه من»‌و حالا امروز تجربه سینمای موزیکال کودکانه در «عاشق».

شرکت تقریباً در هر فیلمش ژانری تازه را تجربه کرده و از همان ابتدای فیلمسازی هدفش ساخت فیلم‌هایی بوده که تماشاگر گسترده داشته باشند؛از همان فیلم «فانی» که در اواخر دهه 60 و با حضور افسانه بایگان و مجید مظفری ساخته شد و با وجود اینکه درجه کیفی جیم گرفت، زیاد هم بد نفروخت‌ هر چند کمتر کسی درباره‌اش در مطبوعات چیزی نوشت.

سکوت منتقدان در فیلم بعدی او «دیدار در استانبول» نیز به صورت کم و بیش ادامه یافت و آنچه در اذهان مانده چند اظهارنظر کوتاه تند و تیز در زمان نمایش فیلم در جشنواره است.
«آرایش مرگ»اما به واسطه حضور گلچهره سجادیه در آن- که در آن مقطع یکی از بازیگران زن گزیده کار و خوش آتیه سینمای ایران بود- واکنش‌هایی را به همراه داشت.

شرکت «آرایش مرگ» را در دورانی کارگردانی کرد که ساخت فیلم‌های اکشن سکه رایج سینمای ایران بود. «آرایش مرگ» گویا به عنوان اکشنی متفاوت جلوی دوربین رفته بود ولی حاصل کار فیلمی آشفته بود که نتوانست با مخاطب ارتباطی هم برقرار کند؛ همان‌طور که «دیدار در استانبول» هم توجهی را برنیانگیخته بود.این‌گونه بود که میان فیلم‌های افشین شرکت فاصله افتاد.

او «همسر دلخواه من» را شش سال بعد از «آرایش مرگ» کلید زد. این بار در موسم موفقیت آثار کمدی، شرکت به سراغ الگوبرداری از یک کمدی رومانتیک هالیوودی رفت‌. هر چند «همسر دلخواه من» کم رمق‌تر از آن بود که به توفیقی دست پیدا کند.

نکته جالب توجه فیلم، این بود که با وجود کمدی بودن، اغلب نماهایش به صورت پلان سکانس فیلمبرداری شده بود. یعنی ساخت تکنیکی فیلم هیچ تطابقی با ژانری که فیلمساز برگزیده بود نداشت و به نظر می‌رسد که علاقه وافر فیلمبردار به گرفتن نما‌ -فصل‌ها- طولانی و چنین ساختاری را برای اثر رقم زده بود.

«شکلات» با بازی امین‌ حیایی در نقش خودش دیگر ساخته شرکت بود که از تداوم تلاش او برای ساخت آثار پرمخاطب خبر می‌داد و البته همچنان اغراق‌های نمایشی و پیرایه‌های بی‌دلیل برای ‌ عمق بخشیدن به ماجراها لکنت‌هایی در مسیر روایت داستان ایجاد کره بود و آن را در مسیر ساخته‌های قبلی سازنده‌اش قرار می‌داد.

شرکت در سال‌های اخیر نشان داده که علاقه خاصی به اقتباس از آثار کلاسیک سینمای آمریکا دارد. چنانکه در «شکلات»، فیلم «شیرینی شانس» ساخته بیلی وایلدر را الگو قرار داده بود و در «عاشق» این «آوای موسیقی» رابرت وایز [در ایران «اشک‌ها و لبخندها»] است که منبع اقتباس قرار گرفته است.

اقتباس آشکار از آثار مطرح سینمای کلاسیک، مقایسه را ناگزیر می‌کند. هر چند با فاصله بعیدی که «شکلات» از «شیرینی شانس» و «عاشق» از «آوای موسیقی» دارند، بهتر است این فیلم‌ها به چشم محصولاتی مستقل از سینمای بدنه ایران نگریسته شوند.

حتی اگر این بار فیلمساز به اصرار، در تیتراژ نام «آوای موسیقی» را هم به عنوان منبع اقتباس قید کند.

«عاشق»‌ قرار است بر بستر جابه جایی طبقاتی دختری خلافکار و فقیر که به صورت تصادفی سر از خانه‌ای اشرافی درمی‌آورد داستانش را روایت کند و در این مسیر با آواز و ترانه، کودکان را نیز با فیلم همراه کند. در واقع به نظر می‌رسد که فیلمساز قصد جذب مخاطب کودک و بزرگسال را به صورت توامان داشته است.

قضیه اقتباس از «آوای موسیقی» رابرت وایزر را هم خیلی نباید جدی گرفت. «عاشق» بیشتر اقتباسی از یکی از  الگوهای امتحان پس داده، سینمای فارسی است.

دختر فقیر و جیب‌بری که یک دفعه و با حضور در خانه اعیانی، تغییر سیما می‌دهد و فیلمساز بی‌خیال شخصیتی که از او ارائه کرده، ناگهان سیمایی از یک ناصح اخلاقی و اجتماعی از وی می‌سازد.

در «عاشق»، گوگو (هانیه توسلی) دختر خلافکاری است که این خلافکاری بیشتر در شکل لباس پوشیدن پسرانه و چند دیالوگ لمپنی کلیشه‌ای خلاصه شده است. او در پی یک اتفاق سر از خانه مردی ثروتمند (ایرج نوذری) در می‌آورد و دریک چشم به هم زدن تبدیل به زن رویایی مرد متمول می‌شود.

دروغی که انگار خود فیلمساز هم باورش می‌کند، چون دختر مانند یک روان‌شناس کودک، درباره رفتارهای نادرست پدر با فرزندانش به او هشدار می‌دهد!

فیلم چه در مسیر روایت داستان پرداختن به تیپ‌های نمایشی سیاه و سفید و چه در جلوه‌های ویژه و صحنه‌های موزیکال، نشان از صحت این نظریه دارد که سینمای عامه‌پسند ایران از دهه 40 تا به امروز تفاوت چندانی نکرده است.

«عاشق» فقط یکی از فیلم‌هایی است که نشان می‌دهد در طول 4 دهه، هنوز و همچنان کهن الگوهای سینمای فارسی، در جذب مخاطب تاثیری بی‌چون و چرا دارند. «عاشق» با رنگ و لعاب و لباس عوض کردن‌های مکرر بازیگرانش و استفاده از ترانه‌ها، و همچنین از این شاخه به آن شاخه پریدن‌های مداوم، می‌کوشد تا اثری سرگرم‌کننده و متنوع باشد.

این تنوع تا به آنجا پیش می‌رود که فیلمساز را در اتخاذ لحن رویاپردازانه و فانتزی یا تلخ و جدی و اجتماعی بلاتکلیف نگه می‌دارد. حاصل این بلاتکلیفی آن سکانس بازگشت گوگو به خانه عمویش برای پس گرفتن شناسنامه‌اش و زد و خورد میان او و پسرعمویش (کیانوش گرامی) است.

کلیت این سکانس و صحبت‌هایی که میان گوگو و پسرعمویش رد و بدل می‌شود، در فیلمی با فضای فانتزی کودکانه، بی‌ربط است. ولی اگر با منطق سینمای فارسی با فیلم مواجه شویم می‌بینیم که حتی این فصل هم کارکردی معنادار در «عاشق» دارد.

یکی از مهمترین اصول و قواعد سینمای فارسی می‌گوید که یک فیلم باید ملغمه‌ای از همه چیز باشد. همه چیزهایی که می‌توان با آنها سر تماشاگر را گرم کرد و بعد از چند فصل عاشقانه و ترانه‌ خواندن و حال و هوای رویاپردازانه می‌توان یک سکانس زد و خورد در پایین شهر هم قرار داد.

فراموش نکنیم که این جنس از سینما در امتدادی که میان فضای«پایین شهر» تا بالای شهر ایجاد می‌کند، معنی پیدا می‌کند.

واکاویدن در «عاشق» و یافتن ایرادهایی چه در توالی داستان و سیر حوادث و چه در شخصیت‌پردازی‌و‌ ‌‌کیفیت فیلم، اصلا کار دشواری نیست. نکته مهمتر اما، رسیدن به پرسونایی از کارگردان فیلم است که در ششمین فیلم بلندسینمایی‌اش، همچنان در مسیر فیلمی قرار دارد که نزدیک به 20 سال پیش آن را ساخته است.

آن اغراق‌های ملودراماتیک و آن سوءتفاهم‌هایی که در تحول لحظه‌ای آدم‌ها، به تفاهم و امید تبدیل می‌شدند، در تمام این سال‌ها، نسخه‌های مختلفی از یک تم بوده‌اند.

حاصل تلاش‌های فردی کارگردانی که هنوز به دنبال کلید برقراری ارتباط با تماشاگر است. از این منظر، «عاشق» هر چه‌قدر هم  که فیلم ضعیف و پیش ‌پا افتاده‌ای باشد، برای سازنده‌اش یک موفقیت به شمار می‌آید.

کد خبر 41394

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز