سه‌شنبه ۶ آذر ۱۳۸۶ - ۰۵:۲۷
۰ نفر

ترجمه مرجان رودبارمحمدی : آیا از این که روزی به‌جای مادر، مجبور باشید از فرزندتان مراقبت کنید و این حس، شما را از مردی و مردانگی دورکند، نگران خواهید شد؟

 پاول هلی، که 38 سال سن دارد و پدر دو فرزند است می‌گوید هنگامی که از وسط خیابان با بچه هایش رد می‌شود، خانم‌ها به او نگاه می‌کنند. او البته می‌گوید: من فکر می‌کنم، آنها با نگاه خود می‌خواهند مرا تحسین کنند!

 در مقابل، آدام ولف هم که 38 سال سن دارد، پدر دوفرزند است و یک نوزاد هم در راه دارد، به این که مرد‌بودن چه معنایی دارد فکر می‌کند و می‌گوید: آیا مرد بودن من، به این معناست که نان آور خانه باشم و خرج زندگی دهم یا یک پدر خوبی برای بچه هایم باشم؟

لی رابرتس، که 45 سال سن دارد و به صورت نیمه وقت به‌عنوان یک ویرایشگر در شرکتی کار می‌کند، ‌می‌گوید: از آن جایی که همسر من یک روزنامه نگاراست و به صورت تمام وقت کارمی کند، من 9 سال است که برای نگهداری از آنها در خانه مانده‌ام.

امروزه مرد بودن چه معنایی می‌دهد؟ درزمان‌های قدیم، یک مرد، انسانی بود که دردستش نیزه داشت و آن را به سمت ماموت‌های غول پیکر پرتاب می‌کرد.

 از آن زمان مدت زیادی نگذشت که یک مرد، فردی شد که درکارش ورزیده و فعال بود و در یک رستوران، با لباس کار ویژه‌ای غذا سرو می‌کرد. او پدر بچه‌ها بود، اما از این که کهنه بچه‌ها را عوض و آنها را پوشاک کند، امتناع می‌کرد.

 او نمی‌دانست چه کاری باید انجام دهد، هنگامی که همسرش از او انتظار کمک داشت‌.نمی‌توانست دمای بطری‌های شیر بچه‌ها را چک کند. او حتی قادر نبود در میهمانی‌هایی که دخترهایش ترتیب می‌دادند، شرکت کند و خود را به‌عنوان پدر معرفی کند. اما امروزه، پدرها، همگی به این مسائل، آگاهی دارند و باکمال میل، آنها را انجام می‌دهند.

 تحول بزرگی در مفهوم پدربودن در حال اتفاق افتادن است. امروزه مردها، درمقایسه با دوران گذشته، با بچه‌هایشان بیشتر سرو کاردارند و مسئولیت بیشتری به عهده می‌گیرند.

 دراواخر سال 1970، جامعه شناسان دردانشگاه ایالت میشیگان، ‌به این موضوع پی بردند که میانگین مدت زمانی که پدر با فرزندانش می‌گذراند، حدودا یک سوم مدت زمانی است که مادر با بچه‌هایش می‌گذراند. در سال 2000، ‌این مدت زمان به سه چهارم رسید و طی 10 سال اخیر، ‌تعداد پدرهایی که درخانه می‌مانند و از بچه‌ها مراقبت می‌کنند، 3برابر شده است.

 آمار و ارقام رسمی در آمریکا، تعداد پدرهایی که نگهداری بچه‌ها را به عهده می‌گیرند، کمتر از 200 هزار نفر نشان داده است، اما تحقیقات دیگر این تعداد را 10 برابر رقم ذکر شده نشان می‌دهد. شیوه پدر بودن آنها نیز تغییر کرده است.

 پدرها نسبت به گذشته، ضمن آنکه به بچه هایشان عشق می‌ورزند، به آنها درتکالیف مدرسه بیشتر کمک کرده و محبت بیشتری نشان می‌دهند. طبق گفته اسکات کالتران، جامعه‌شناس دانشگاه ایالت کالیفرنیا امروزه ‌پدرها دارند سعی می‌کنند در نگهداری و مراقبت بچه‌ها، هم پای مادرها باشند و همانند آنها به بچه‌ها بنگرند.

 امروزه بسیاری از پدرها، سعی‌شان براین است تا با تعریف‌های سابقی که از یک مرد می‌شد، مبارزه کنند. آرون راچ لن، پروفسور روان‌شناسی دانشگاه ایالت تگزاس که درخصوص مردانگی و پدر بودن تحقیق می‌کند، می‌گوید: مردانگی عموما به کار و موفقیت کاری، قدرت، شهرت و آبرو، سلطه گری و تسلط روی زن‌ها گفته می‌شود، اما یک پدر خوب باید صبور و مهربان باشد و تنها برای به‌دست آوردن پول تلاش نکند.

 اگرچه خیلی از پدرها، هنوز پایبند الگوها و سبک‌های قدیمی هستند، اما مطالعات نشان می‌دهد، پدرهایی که از سلطه‌گری ومردانگی پیروی نمی‌کنند، ضمن آنکه ازدواج‌های بهتری دارند و در کارهایشان موفق ترند، راحت‌تر خود را با بچه هایشان وفق می‌دهند و از لحاظ جسمی و روحی، از سلامت بیشتری برخوردارند.

زنان چه می‌کنند؟

 جامعه‌شناسان می‌گویند با به‌وجود آمدن چنین شرایط مناسبی، زنان نیز با عملی کردن خواسته هایشان به این تحول و انقلاب در دنیای پدران کمک کردند. درسال 1970 درایالت آمریکا، آنها به‌عنوان نیروی کار، فورا وارد بازار کارشدند. زنان با این شیوه، مردان را ترغیب کردند که ازمراقبت بچه‌ها شانه خالی نکنند.

از همه مهم‌تر این که آنها به فرزندانشان هم آموختند که این کار شدنی است؛ این‌که ضمن آنکه شاغل بوده و دراجتماع فعالیت می‌کنند، والدین خوبی نیز برای بچه‌ها باشند.

 تحقیقی که توسط یک سازمان خیریه در آمریکا انجام شد، نشان داد در سال 2004، درآمد متوسط یک مرد درسنین بین 30 تا 39 سالگی حدودا 12 درصد پایین‌تر از درآمد او در سال 1974 بود، چراکه مردها مجبور بودند از کار خود صرف‌نظر کنند و برای مراقبت از بچه‌ها در خانه بمانند.

 هالیوود هم در این زمینه نتوانسته است کمک زیادی به مردان بکند. حاصل دیدن فیلم‌هایی نظیر Mr. Mom‌، 1983 با ‌بازی میشل کی تون،( Big Dady (1999 با بازی آدام سند لر و Dady Day Care2003 با بازی ادی مورفی، که همه آنها نقش پدری را بازی کرده و نگهداری بچه هارا به عهده گرفته اند، چیزی جز خنده نبوده است.

 برای جست‌وجوی خنده، فیلم دیگری نظیرSummers Knocked Up هم وجود دارد که تلاش می‌کند مردها را متقاعد سازد که پدربودن برای بچه‌ها و به عهده گرفتن مراقبت و نگهداری آنها کاملا صحیح است. یا فیلم دیگری نظیر Sopranos، می‌خواهد به بیننده نشان دهد مردانگی یک پدر برای ازبین بردن تنش‌هایی است که پدرش قبلا در او ایجاد کرده است و به همین دلیل برای تخلیه شدن از این نوع تنش‌ها می‌خواهد شیوه پدر را پیش بگیرد و سلطه گری کند.

 آنان به سلامت پدران کمک می‌کنند

با همه این اوصاف، تحقیقات درمورد پدرهایی که درخانه برای مراقبت از بچه هایشان می‌مانند، نشان داده است، آنهایی که به مردانگی و سلطه جویی اعتقاد ندارند و مدعی هستند که درنقش خود به‌عنوان یک پدرشادترند، سلامت جسمانی و روحی شان نیز در سطح بالاتری است. پدرانی که مسئولیت مراقبت از بچه‌ها را به عهده می‌گیرند و به عبارتی پدربودن را تجربه می‌کنند، به محض این که از شخصیت مردانه خود دور می‌شوند، ساختمان بدن آنها ممکن است عکس العمل نشان دهد.

 تحقیقات نشان داده است، مردها طی دوران بارداری همسرشان، تغییرات هورمونی را تجربه می‌کنند. میزان تستوسترون مردان پس از آنکه ازدواج می‌کند و تشکیل خانواده می‌دهد پایین می‌آید، شاید به این دلیل که آنها دارند خود را برای پدر شدن آماده می‌سازند. یا شاید به این دلیل که هورمون مردها، این گونه تنظیم شده است که با نگهداری و مراقبت کودکان مغایرت دارد.

 برای مثال مردهایی که میزان تستوسترون بدنشان پایین تراست، درمقایسه با آن‌هایی که میزان تستوسترون بالاتری دارند، تمایل بیشتری نشان می‌دهند که از کودکانشان نگهداری و مراقبت کنند.

 دیوید پاپنو، استاد دانشگاه روت گرز، به این نکته اشاره کرده است که بزهکاری و تخلفات بچه‌ها، نظیر استفاده از مواد‌مخدر و دارو و سایر مشکلات دیگر، ‌بدون حضور پدر درخانواده افزایش پیدا می‌کند.

 الینور مک کوبی، ‌استاد دانشگاه استنفورد هم به این موضوع پی برده است که پدرها درمقایسه با مادرها، هنگامی که می‌خواهند با بچه‌هایشان صحبت کنند، کمتر به اصلاح و تغییر زبان و شیوه بیان خود می‌پردازند. بنابراین والدین باید برای اعتراض کردن به بچه هایشان و تنبیه کردن آنها، مهارت‌های کلامی و روان شناسی خود را افزایش دهند. پدرها همچنین دوست دارند ‌هنگامی که بچه‌ها کاراشتباهی می‌کنند، قوانین سخت‌تر و منظم تری را برای آنها در نظربگیرند.

 تحقیقاتی که جان گات من در دانشگاه ایالت واشنگتن انجام داده نیز‌ این موضوع را نشان داده است که مردها هنگامی که در کارهای خانه سهیم شده و همکاری می‌کنند، زن‌ها آن را به‌عنوان نشانه‌ای از یک پدر دلسوز ومهربان تعبیر می‌کنند و درنتیجه، کمتر دچار استرس شده و همسر خود را بیشتر دوست دارند.

 اما این به این معنا نیست که بگوییم هر چقدر که پدرها خود را درگیر مسائل خانه کنند و مسئولیت بیشتری بپذیرند، تمام نگرانی‌ها و فشارهای روحی حاصل از فشار کار را از بین می‌برند.

با بررسی و تحقیقات اخیری که انجام شده است، دانشمندان به این موضوع پی برده‌اند که گاهی والدین به ارتباط خود با بچه‌ها ارزش واهمیت بیشتری می‌دهند تا به رابطه خود با همسرانشان. روان‌شناسان این اتفاق را قرار گرفتن در یک سراشیبی خطرناک می‌دانند.

 حمایت مالی

 درسال 1970، حضور مردان در نیروی کار از 90 درصد کاهش پیداکرده و درسال 2005، به 80 درصد رسید.

 با این‌حال، تقریبا یک سوم از پدرهای جوان می‌گویند، آنها وقت بیشتری را به بچه‌های خود اختصاص می‌دهند. درحالی‌که 28 درصد آنها می‌گویند وقت بیشتری را صرف شغل و درآمدشان می‌کنند و به آن اهمیت بیشتری می‌دهند.

 امروزه، کارفرماهای شرکت‌های بزرگ و معتبر، برای پدرهای کارمند اقدامات حمایتی را آغاز کرده‌اند. شرکت‌هایی نظیر IBM ,Xerox, Deloitte &Touche دارند تلاش می‌کنند تا منافع خانواده و کارمندان مرد را درنظر بگیرند و به آن اهمیت دهند.

 اخیرا، کالیفرنیا به‌عنوان اولین ایالتی درنظر گرفته شده است که افرادی را که به تازگی پدر شده اند، تأمین کرده و به آنها بابت پدرشدنشان پول پرداخت می‌کند. البته ایالات متحده آمریکا نسبت به سایر کشورهای دیگر، هنوز دراین خصوص کند پیش می‌رود.

 تنها 12 درصد از شرکت‌های بزرگ در آمریکا، به پدرهایی که تازه بچه هایشان به دنیا آمده است کمک مالی می‌کنند. این درحالی است که در 65 کشور دنیا، پدرها بابت پدر شدن و ترک کار جهت مراقبت از بچه، تأمین مالی می‌شوند.

 امروزه مردان کمتر از روش‌ها و خلق و خوی پدرهایشان پیروی کنند. اما به‌طور کلی، ماهیت مردانگی تمام مردها، به‌دلیل ژنتیک و ساختمان بیولوژیکی آنها هیچ گونه تغییری نمی‌کند. به عبارت دیگر، ماهیت مردانگی یک ساختار فرهنگی نیست که بتواند قابل تغییر باشد. با این‌حال پدرهای امروز، دارند نمونه‌ای جدید و مطلوب ازمردانگی را خلق می‌کنند.

 محققان می‌گویند رفتارهای تکامل یافته مردانگی، آنها را وارد یک مبارزه جدید می‌کند، تا بتوانند یک نوع متفاوتی از مردها باشند. پدربودن همچنین برای سلامت روحی آنها نیز مفید است.

 در واقع ثابت شده است پدربودن به معنای واقعی، یک مسیر امن و بی‌خطر برای مردهاست. تحقیقات نشان داده است پدرانی که دختران خود را بغل کرده و به آغوش می‌کشند افراد ضعیفی نیستند؛ آنها آدم‌های سالم‌تری هستند.

هفته‌نامه تایم
اکتبر 2007

کد خبر 37673

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز