عنواني كه قبلا هم بدون چنين تداركات و هزينهاي براي اين رده سني در سال ٢٠٠٥ در هند با يوتسا ست كوويچ و ٢٠١٣ با فرهاد نفرزاده در استانبول به دست آمده بود و بماند اين كه ما در آخرين حضورمان نيز نتيجه نازل داوزدهمي را گرفتيم.
اصلا بحث مقايسه نيست و تازه اگر هم نتيجه بهتري ميگرفتيم عيبش اين بود كه درها باز هم همانند قبل روي همان پاشنه قديمي ميچرخيد و هيچكس هم در صدد كنكاش و صحبت از تغيير و مشكلات طرح گلخانهاي برنمي آمد!
نسخه قديمي و منسوخ شدهاي كه شايد بهترين داروي درد واليبال تازه از خواب سنگين بيدار شده دهههاي ٦٠ و ٧٠ بود، اما با شرايط فعلي هيچ سنخيتي ندارد و به قول معروف " كور ميكند كه شفاء نميدهد!
عدو شود ......
باز هم به مصداق معروف " عدو شود سبب خير .... " به اين اتفاق نگاه كرده و اين مسابقات درس و تجربهاي ديگر براي واليبال پايهاي ما بود كه سالهاست به نخبهپروري با هزينه و ضريب خطاي زياد دلخوش و عادت كرده و با وجود آماده بودن بستر كمي گسترش، هنوز حاضر به دل كندن از شيوه قديمي خود و روي آوردن به سيستم مدرن و امروزي در كشورهاي صاحب واليبال در بحث توسعه و تعميم نيست.
شايد شيوه معروف گلخانهاي در دو دهه پيش بهترين نسخهاي بود كه در آن دوران و با توجه به شرايط موجود آن زمان باعث مطرح شدن واليبال ما شد، ولي شرايط امروز واليبال ايران را هرگز نميتوان با آن سالها قياس كرد.
بنابراين بايد هر چه سريعتر به فكر تدوين استراتژي ديگري براي تيمهاي واليبال پايه اي بود و با تشكيل يك كارگروهي قوي طرحي نو در انداخت و راه كشورهاي پيشرو مثل لهستان، روسيه و ديگر كشورهاي مطرح اين ورزش را در پيش گرفت.
اما در پايان بد نيست اشاره و قياسي داشته باشيم به تيم اين دوره و تيم جوانان سال ٢٠٠٥ كه بازيكنانش اكثريت آن بيس تيم ملي كنوني ما را تشكيل ميدهند و بازيكناني مثل معروف، غلامي، موسوي هنوز هم با وجود كنار رفتن بازيكناني چون محمدنژاد، زادون، عبدالرضا عليزاده ، صادقياني، رنجبر و ... موثرترين مهرههاي واليبال ايرانند وخيليها به تيم بهروز عطايي هم به چشم همان تيم سال ٢٠٠٥ نگاه ميكنند و دليلش هم وجود جواناني مثل جواد كريمي، رسول آقچهلي، پوريا يلي، اصغر مجرد، طيب عيني، اسفنديار و اسماعيل طالبي و .... در اين تيم است كه اميدواريم در پروسه جوانگرايي و پوستاندازي تيم ملي در افق المپيك ٢٠٢٠ رل ستارگان فعلي و جوان ديروز تيم ست كوويچ را بازي كنند.
نظر شما