سیداکبر میرجعفری : شما کارمند یک اداره یا شرکتی دولتی هستید؛ با حدود ۲۰ سال سابقه کار خالصانه.

سیداکبر میرجعفری

خودتان را كارمند سالم و صادقي مي‌دانيد كه به كارش مسلط است. 20 سال سابقه به شما چم و خم كار را آموخته است. گاهي نيز از حقوق زير 2ميليوني شكايت كرده‌ايد و در ذهنتان رؤياهاي عزيزتان را بر باد رفته ديده‌ايد. در يكي از همين روزها از سوي مدير بالادستي با شما تماس مي‌گيرند و مي‌فرمايند:

 شما انساني متخصص و باهوشيد و در كارداني و كاربلدي بين همقطاران خود نظير نداريد، به همين دليل مي‌خواهيم مديريت اداره را به شما بسپاريم.سرانجام بعد از كلي تعارف تكه پاره كردن، شما مسئوليت اداره را مي‌پذيريد. بعد به شما مي‌گويند: «حقوق ماهانه شما 40ميليون تومان است».

بگذاريد حدس بزنيم كه واكنش شما به اين مقدار حقوق چگونه خواهد بود:
1-شما اعتماد به نفس بالايي داريد. بنابراين بلافاصله مسئوليت رياست را مي‌پذيريد و با خودتان مي‌گوييد: بالاخره بعد از 20سال كار سالم و صادقانه عده‌اي پيدا شدند كه قدر و قيمت مرا بدانند. 40ميليون تومان در ماه، حق مسلم من است.

فرض كنيد: كسي كالايي را براي فروش عرضه كرده است. اصلا كدام انسان عاقلي پيدا مي‌شود كه وقتي كسي كالاي او را 40ميليون تومان مي‌خرد، در جواب خريدار بگويد: نه، اشتباه مي‌كنيد، قيمت كالاي بنده «يك بيستم» اين مبلغ است؟!
اي بسا كه بعد از مدير شدن، بخواهيد داد سال‌هايي را كه با حقوق كارمندي سر كرده‌ايد، بگيريد چون باور داريد كه حقوق واقعي شما 40ميليون در‌ ماه بوده كه متأسفانه در اين سال‌ها از شما دريغ شده است!

2-اعتماد به نفس شما چندان زياد نيست اما بعيد مي‌دانم به مقدار حقوق اعتراض كنيد. فقط ته ذهنتان مي‌گوييد: «اين مقدار، يه‌ذره زياد نيست؟!» اما بعد كه وارد جرگه مديران مي‌شويد و پي مي‌بريد كه مديران ديگر هم همين مقدار يا شايد بيشتر از اين حقوق مي‌گيرند، باورتان مي‌شود كه 40ميليون در‌ ماه زياد كه نيست، كم هم هست!

3-شما به جاي اعتماد به نفس كاذب «وجدان» داريد، بنابراين به اين وضع اعتراض مي‌كنيد! مثلا مي‌گوييد:«مگر همكارسابق بنده چقدر از من ناتوان‌تر است كه بايد ماهانه 2ميليون تومان حقوق بگيرد و من ماهي 40ميليون تومان؟» اما باور بفرماييد كساني كه به حقوق چند ده ميليوني خودشان اعتراض مي‌كنند، بسيار كم هستند؛ شايد يك درصد! مي‌دانم كه شما خواننده عزيز هم، جزو همان يك‌درصد هستيد؛ ترديد ندارم!

پي نوشت:
كلاه خودمان را قاضي كنيم: كسي كه دريافت‌كننده حقوق چند ده‌ميليوني است، مقصرتر است يا كساني كه به وي مديريت بخشيده‌اند؟ مي‌گويم: حتما آن «بالادستي‌ها» سود و منفعتي در اين كار ديده‌اند و مي‌بينند! مي‌پرسيد: مديران بالادستي از اينكه يك مدير مياني تفاوت حقوقش با كارمندش 30-20 برابر باشد، چه سودي مي‌برند؟ عرض مي‌كنم: نمي‌دانم!

  • شاعر و پژوهشگر ادبيات

 

کد خبر 341072

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha