چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶ - ۰۵:۳۷
۰ نفر

علی شهیدی: رد فارسی امروز را اگر بگیرید به زبان‌های مختلفی می‌رسید؛ زبان‌هایی که از آنها جز چند کتیبه و چند کتاب چیزی باقی نمانده است.

برای ما که به یاد گرفتن زبان‌های فرنگی بیشتر از زبان مادری خود اهمیت می‌دهیم، عجیب است اگر بشنویم یک استاد انگلیسی‌الاصل دانشگاه کمبریج انگلستان که عمری را صرف تحقیق در زبان‌های باستانی ایران کرده، گفته باشد که «هر دانشجوی انگلیسی‌ای که می‌خواهد زبان مادری خود (انگلیسی) را خوب یاد بگیرد، باید با زبان‌های باستانی ایران آشنا شود».

هرولد والتر بیلی و استادانی مثل او در غرب، عمرشان را پای مطالعه فرهنگ و زبان‌های باستانی ما گذاشتند اما - گذشته از فردوسی - فکر می‌کنید چند ایرانی حاضرند زندگی خود را وقف شناخت و حفظ این زبان‌ها کنند؟

به زبان‌هایی که اقوام ایرانی از چند هزار سال پیش تا به امروز به آنها حرف می‌زنند و از خانواده آریایی است، زبان‌های ایرانی گفته می‌شود. صفحه رازهای این هفته، شامل معرفی کوتاه این زبان‌ها به کمک کتیبه‌ها و کتاب‌های باستانی است.

بد نیست بدانید
  ایرانیان باستان به یادگیری زبان‌های خارجی بسیار علاقه داشتند. به ایران زبان‌ها بیاموختند / روان را به دانش برافروختند. (شاهنامه فردوسی)

 دانشمندان زبان‌شناس، زبان‌های دنیا را از نظر خصوصیات زبانی در شاخه‌های مختلف طبقه‌بندی می‌کنند. اولین بار یک زبان‌شناس فهمید که خیلی از زبان‌هایی که مردم در فاصله هند تا اروپا به آنها حرف می‌زنند، شباهت‌های زیادی با هم دارند و می‌توان آنها را در گروه هندواروپایی طبقه‌بندی کرد. به همین خاطر امروزه زبان‌های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ارمنی، روسی، ایتالیایی و زبان فارسی از خانواده‌ای هستند که جدشان زبان فرضی هندواروپایی است.

  زبان‌های رایج در ایران امروز به 2گروه ایرانی و غیرایرانی طبقه‌بندی می‌شوند.

  زبان‌شناسان، زبان‌های ایرانی را در 3دوره تاریخی طبقه‌بندی می‌کنند؛ ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی نو.

  از زمانی که آغازش معلوم نیست تا پایان سلسله هخامنشی، دوره زبان‌های ایرانی باستان است؛ فارسی باستان و اوستا از زبان‌های این دوره‌اند.

  از پایان سلسله هخامنشی تا تشکیل سلسله صفاریان در سیستان به دست یعقوب لیث، دوره زبان‌های ایرانی میانه است. زبان‌های پارتی، پهلوی (فارسی میانه)، سغدی، خوارزمی، بلخی و ختنی از این گروهند.

  از زمان صفاریان که فارسی دری را به عنوان زبان رسمی اعلام کردند تا امروز، دوره زبان‌های ایرانی نو است.

  چند زبان زنده ایرانی نو از این قرارند؛ فارسی دری، بلوچی، پشتو، گیلکی، لری، کردی، لکی، یغنابی، آسی و...

  بسیاری از شهرها و روستاهای ایران به لهجه‌های مختلفی از زبان فارسی صحبت می‌کنند؛ لهجه‌هایی مثل کرمانی، اصفهانی، یزدی، کاشانی و...

  بسیاری از زبان‌ها و گویش‌های ایرانی به خاطر نفوذ رادیو و تلویزیون و کم شدن تعداد مردمی که به آنها صحبت می‌کنند، در حال از بین رفتن‌اند؛ با مرگ هر زبان یک فرهنگ از بین می‌رود.

  زبان‌های ایرانی در محدوده‌ای فراتر از مرزهای امروزی ایران، در بسیاری از سرزمین‌های همسایه ما که روزگاری ایران قدیم را تشکیل می‌داده‌اند نیز رواج دارند.

  بسیاری از ایرانیان بسته به جایی که زندگی می‌کنند، به چند زبان ایرانی مسلطند. راستی شما به کدام یک از زبان‌های ایرانی نو حرف می‌زنید؟

 خط مخصوص


 این تصویر خط مخصوص مانویان است که مانی برای نوشتن زبان فارسی میانه مانوی و زبان سغدی اختراع کرده بوده. پیروان مانی علاوه بر اینکه از خط مخصوص خودشان استفاده می‌کردند، خط‌ها و زبان‌های دیگر را نیز به‌کار می‌بردند. از مانویان به زبان‌های ایرانی میانه مثل پهلوی، پارتی و سغدی و به زبان‌های غیرایرانی - چینی، قبطی و اویغوری - مطالب زیادی به‌جا مانده.

  موزه‌هایی در باد


اگر سال‌ها قبل متن این کتیبه را نخوانده بودند، دیگر قابل خواندن نبود چون باران تقریبا از متن کتیبه چیزی باقی نگذاشته. چهره‌ای که می‌بینید یکی از موبدان بزرگ زمان ساسانیان است که دستور داده تا در نقش رجب فارس این کتیبه را بکنند.

کتیبه به زبان فارسی میانه زرتشتی (پهلوی ساسانی) و خط پهلوی کتیبه‌ای نوشته شده. در پایان متن کتیبه هم، نام کاتب آن - بوختگ - دیده می‌شود که در واقع پای نوشته را امضا کرده. نقش رجب در دامنه کوه مهر (رحمت) در نزدیکی استخر و تخت جمشید قرار دارد.

 رنگ و زبان

یک ورق از اولین کتاب مصور جهان؛ یک مینیاتور مانوی که در ترفان چین پیدا شده. اگر به دقت نگاه کنید، مردانی قلم به دست را می‌بینید که در حال نوشتن متن‌های مانوی‌اند. پیروان مانی آثار خودشان را به زبان‌های مختلف می‌نوشتند تا مردم کشورهای مختلف بتوانند آنها را بخوانند. برای اولین بار در جهان کتاب‌های مصور و رنگی را نیز آنها به وجود آوردند تا مطالب به کمک تصویر بهتر منتقل شود.

خطی برای آخرت   


 این سنگ قبر یکی از اهالی فارس است که کتیبه‌اش به زبان پهلوی ساسانی و به خط کتابی نوشته شده. کتیبه‌های سنگ مزار که متعلق به اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی‌اند، به‌جای خط پهلوی کتیبه‌ای، به خط کتابی پهلوی نوشته می‌شده‌اند.

 گنج کلمات 


«من پسر داریوشم و این پادشاهی را از اهوره مزدا دارم.» این معنی چند جمله از متن این کتیبه است و اگر کسی به یکی از 3زبان فارسی باستان، ایلامی یا بابلی تسلط داشته باشد، می‌تواند آن را بخواند. این کتیبه 3زبانه به فرمان خشایارشا - پسر داریوش هخامنشی - و به نشانه احترام، کمی پایین‌تر از کتیبه داریوش کنده شده.

فارسی باستان زبان مادری هخامنشیان بوده اما آنها به‌جز فارسی باستان از چند زبان غیرایرانی یعنی ایلامی، بابلی (اکدی) و آرامی هم در کارهای اداری استفاده می‌کردند تا همه سرزمین‌هایی که پادشاهی هخامنشی را تشکیل می‌داده، دستورات شاه را به‌خوبی بفهمند. برای تماشای این کتیبه باید بروید گنج‌نامة همدان.

نمودار در کتاب آفرینش 


 صفحه‌ای از یک کتاب علمی به زبان پهلوی. نام این کتاب بندهش است و در آن مطالب جالبی از داستان آفرینش جهان و موجودات زنده، نجوم ایرانی و... آمده است. در خانه‌های آن مستطیل، نام صورت‌های فلکی و دوازده برج به ترتیب آمده است.

همان‌طور که می‌بینید، ایرانیان در کتاب‌های علمی، از شکل و نمودار هم برای توضیح بهتر مطالب استفاده می‌کرده‌اند. زبان پهلوی از زبان‌های علمی  ساسانیان بوده و مطالب زیادی در موضوعات مختلف به این زبان وجود دارد. دانشگاه جندی شاپور در آن زمان بهترین دانشمندان جهان را یکجا جمع کرده بوده.

 یادگاری روی دیوار تچر


نوشتن یادگاری از زمان باستان مد بوده. این هم 2کتیبه یادگاری ساسانی روی یک دیوار هخامنشی. ایرانیان در طول تاریخ از تخت جمشید بازدید می‌کردند و کتیبه یادبود به‌جا می‌گذاشتند. آخرین کتیبه‌های یادبود تخت جمشید متعلق به دوران قاجار است.

 اما این 2کتیبه که متعلق به زمان ساسانی است، به زبان پهلوی و خط کتیبه‌ای، در ورودی کاخ تچر داریوش نوشته شده. بالایی را شاپور سکانشاه - شاه سیستان، پسر هرمز دوم - پس از بازدید از ویرانه‌های تخت جمشید نوشته و پایینی را یک قاضی به نام سلوک که از کابل برای ملاقات با شاپور شاهنشاه به پارس آمده بوده.

 سنگ 3 زبانه


این قدیمی‌ترین کتیبه‌ای است که به یک زبان ایرانی روی سنگ کنده شده. زبان‌شناسی که اولین بار آن را خوانده، روزها با طناب خود را از پرتگاه کوه آویزان می‌کرده. کتیبه بیستون داریوش در کرمانشاه که به زبان فارسی باستان نوشته شده و به 2زبان ایلامی و بابلی(اکدی) هم ترجمه شده و در واقع 3زبانه است، نشان می‌دهد که ایرانی‌ها به ترجمه نوشته‌هایشان به زبان‌های دیگر اهمیت می‌داده‌اند.

نوشته‌های این کتیبه، اتفاقات 3 - 2 سال اول به قدرت رسیدن داریوش بزرگ هخامنشی را روایت کرده است. مردی که از همه بزرگ‌تر و بلندتر است و دست راستش را بالا برده، داریوش است. 2سردار پارسی هم پشت‌سر  او با کمان و نیزه ایستاده‌اند. در مقابلشان 9نفر از دشمنان داریوش ایستاده‌اند و یکی هم روی زمین افتاده. گرچه این کتیبه در فهرست آثار جهانی ثبت شده اما ترک عمیق سنگ‌ها می‌گویند که زمان نابودی نزدیک است.

کد خبر 34090

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز