چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۰
۰ نفر

همشهری دو - نجمه تاجیک: حوالی سال ۷۹ حجت‌الاسلام والمسلمین نبی‌الله‌فضلعلی به‌عنوان نماینده ولی فقیه در دانشگاه علوم پزشکی لرستان منصوب می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین نبی‌الله‌فضلعلی

بعد از مدتي به اين نتيجه مي‌رسد كه دانشجويان در زمينه ازدواج و همسريابي مشكلات فراواني دارند. يكي‌دو جوان هم به او مراجعه مي‌كنند و مي‌خواهند كه براي ازدواجشان قدم پيش بگذارد. هركاري كه از دستش بر مي‌آيد، انجام مي‌دهد تا ازدواج ايشان رقم بخورد. كم‌كم جوانان بيشتري به سراغش مي‌آيند و خودش هم هرجا كه مي‌نشيند از دغدغه خود براي ازدواج جوانان مي‌گويد و اينكه حاضر است برايشان هركاري كه از دستش بربيايد، انجام دهد. حالا كه بيش از ۱۵سال از آن روز‌ها مي‌گذرد، آوازه او بين بسياري از دانشجويان پيچيده و تبليغات سينه به سينه و مردمي، باعث شده جواناني از دور و نزديك سراغ او بيايند تا او با اطلاعات بسياري كه از جوانان گردآوري كرده، آنها را براي پيدا كردن گزينه مناسب ياري ‌كند.

  • از زماني برايمان بگوييد كه تصميم گرفتيد راه را براي ازدواج جوانان هموار كنيد.

از سال ۷۹ كه به‌عنوان نماينده ولي‌فقيه در نهاد رهبري، وارد دانشگاه علوم پزشكي لرستان شدم و همچنين هنگام تدريس درس‌هايي مانند اخلاق اسلامي كه در آن موضوع ازدواج مطرح مي‌شد، بحث ازدواج برايم پررنگ شد. برخي از دانشجويان با شيوه خود (با‌كم‌رويي، ظرافتي خاص، به‌طور غيرمستقيم و...) مي‌خواستند كه براي ازدواج به آنها كمك شود. با اينكه آن موقع در اين‌باره كاري نكرده بودم اما به‌خاطر دغدغه و علاقه‌اي كه در وجودم احساس مي‌كردم و البته با درخواست‌هاي زيادي كه مطرح مي‌شد، تصميم گرفتم در اين راه كمكشان كنم. در يكي‌دو ازدواجي كه دختر يا پسر كمك مي‌خواستند، همياري و همكاري كردم و ازدواج سر گرفت. همين باعث تشويق من براي ادامه كار شد و افرادي هم كه كارشان پيش مي‌رفت، تبليغ‌كننده و ياريگر اين امر شدند.

  • پس آرام آرام اين فعاليت گسترده شد و افراد زيادي از اين طريق ازدواج كردند؟

بله. رفته‌رفته اين موضوع در تمام دانشكده پخش شد و مراجعات بسياري به سوي ما شد. در طول يك‌سال‌و‌7 ماهي كه در دانشگاه علوم‌پزشكي لرستان حضور داشتم، اين ازدواج‌ها تجربه شيريني براي من شده بود. بعد از آن هم كه وارد دانشگاه علم و صنعت و پس از آن دانشگاه خواجه نصير طوسي شدم، از ابتداي ورود اعلام كردم در بحث ازدواج وقت مي‌گذارم، كمك مي‌كنم و مشاوره مي‌دهم.

از آن به بعد افرادي مي‌آمدند و مي‌گفتند: فلان آقا و خانم براي هم مناسب هستند و نياز به بزرگ‌تري دارند كه آنها را راهنمايي كند و باعث ازدواجشان شود. كمك مي‌كرديم و به همين آساني ازدواجشان سرمي‌گرفت. يا اينكه آقايي مي‌آمد و مي‌گفت: قصد ازدواج با فلان خانم را دارد و كمك مي‌خواهد. شرايط شناخت را برايشان فراهم مي‌كردم و با هم ازدواج مي‌كردند.

  • خب، با زياد شدن مخاطبان و با مراجعه بيشتر افراد، حتما سازوكار دقيق تري براي اين موضوع درنظر گرفتيد. لطفا در اين‌باره بيشتر توضيح دهيد؟

بعد از مدتي كه در دانشگاه علم‌وصنعت بودم، وارد دانشگاه خواجه‌نصير طوسي شدم. در‌‌ همان ابتدا از رئيس دانشگاه وقت خواستم تا نيرو و امكانات لازم براي اجراي اين امر را در اختيارم قرار دهد. خوشبختانه آنها هم همكاري كردند و توانستيم با نيروهايي كه در اختيارمان قراردادند، سيستم ازدواج آسان را راه‌اندازي كنيم.

بدين‌ترتيب خانم‌ها و آقايان متعددي مراجعه مي‌كنند يا تماس مي‌گيرند و با پر كردن فرم‌هايي، ثبت نام خود را شكل مي‌دهند. پس از آن، زمان ملاقات بين پسر و دختر را اعلام مي‌كنيم. اگر خانمي تهراني باشد، در خانه او و با حضور خانواده‌اش يا به درخواست خودش در محل كار يا يك مكان عمومي شرايط ملاقات را فراهم مي‌كنيم. اگر هم شهرستاني بود، امكان ملاقات ايشان را در دفتر خودمان فراهم مي‌كنيم و پس از اين ملاقات اوليه، ادامه كار را دنبال مي‌كنيم.

  • انگيزه اصلي شما براي فراهم كردن ازدواج براي جوانان چه بوده است؟

زماني كه طلبه بودم و همچنين زماني كه در دانشگاه تدريس مي‌كردم، در روايات مختلفي مي‌خواندم كه هيچ كار مستحب و داراي ثوابي به اندازه واسطه شدن در امر ازدواج ثواب ندارد. علاوه بر اين موضوع، دغدغه‌هايي شخصي در وجودم بود كه از كمك كردن به ديگران و البته نتيجه‌بخش بودن آن، حس خوبي به‌دست مي‌آوردم و بعد از مدتي ديگر حاضر نبودم اين كار را كنار بگذارم.

  • بين موارد مختلفي كه به نوعي باني ازدواج شديد و افراد زيادي را به هم معرفي كرديد، شده است كه بخواهيد فردي را به فرد ديگر برسانيد اما انجام نشود و بسيار ناراحت شويد؟

خاطرم هست خانمي بود كه 5-4 خواستگار به ايشان معرفي كرديم. آن خانم بسيار با كمالات بود ولي از زيبايي چهره بهره كمي برده بود. از اينكه هيچ كدام از خواستگاري‌ها به سرانجام نمي‌رسيد، ناراحت بودم چون مي‌دانستم دختر باكمالاتي است و دوست داشتم ازدواج خوبي داشته باشد. به‌دنبال اين قضيه يك روز همين خانم حرفي به من زد كه بسيار برايم جالب بود. او كه متوجه شده بود من از اينكه خواستگاراني برايش مي‌فرستم اما ازدواجش سر نمي‌گيرد، ناراحتم، گفت: شما وظيفه اخلاقي‌ات را انجام مي‌دهي و فردي را معرفي مي‌كني اما شدن يا نشدن آن دست خداست و او است كه محبت را در دل‌ها مي‌اندازد. واقعا هم همينطور شد. بعد از مدتي موردي پيش آمد كه بسيار هم مناسب يكديگر بودند.

  • در مسئله ازدواج و در راه رسيدن جوانان به يكديگر ممكن است موانع متعددي بر سر راه قرار بگيرد. يكي از آنها مخالفت خانواده‌هاي هر دو طرف است. اگر چنين مشكلي پيش بيايد براي حل آن‌چه مي‌كنيد؟

هميشه براي برطرف كردن اين مشكل خانوادگي تا جايي كه بتوانم، تلاش مي‌كنم. خيلي از موارد از همين راه واسطه‌گري حل شده است و بعضي از موارد نيز نه! و پدر و مادر خانم يا آقا كه مخالف بودند همچنان مخالف ماندند. خاطرم هست يك‌بار خانم و آقايي مراجعه كردند و گفتند كه 3 سال است همديگر را مي‌خواهند و خانواده‌هايشان مخالف هستند؛ يا به‌عبارت دقيق‌تر، برادرِ خانم مخالف بود. حرف‌هايشان را خوب شنيدم و دريافتم هوا و هوس و كاذب نيست و هم‌كفو هم هستند. با برادر خانم كه از نظر حزبي و گروهي با من مخالفت داشت، صحبت كردم و سعي كردم با استدلال برايش توضيح دهم كه اين دو مناسب هم هستند اما قبول نكرد. پس گام بعدي را برداشتم. با پدر و مادر خانم تماس گرفتم و بعد از اينكه خودم را معرفي كردم، توضيح دادم آقايي كه با خانواده شما تناسب دارد، خواستگار دخترتان است اما پسرتان با مانع تراشي با زندگي دختر شما بازي مي‌كند. از ايشان خواستم كه خودشان مديريت كنند و ادامه دادم اگر دختر شما با اين آقا ازدواج نكند، با پسر ديگري هم ازدواج نخواهد كرد. بعد از آن با تصميم پدر و مادر، اين دو باهم ازدواج كردند. اگر چه برادر رنجيده‌خاطر شده بود اما بعد‌ها با هم آشتي كرديم و اين زوج هم يكي از موفق‌‌ترين زندگي‌ها را تشكيل دادند.

  • عده‌اي هستند كه از ترس اينكه نتيجه خوبي عايد نشود و ازدواج موفقي صورت نگيرد، قدمي براي واسطه‌شدن ازدواج پيش نمي‌گذارند. شما چطور با اين مسئله كنار آمديد؟

افرادي دانا‌تر و آگاه‌تر از من بودند كه از باب خيرخواهي مرا از ادامه اين راه مي‌ترساندند. آنها مي‌گفتند: اگر هزار مورد ازدواج سر بگيرد و ۹۹۹ مورد مثبت باشد و فقط يكي ناموفق باشد و خانمي با يك بچه به بغل بيايد و بگويد اين بساط را تو براي من درست كرده‌اي و خودت حلش كن، تو چه مي‌كني؟! پاسخ من به ايشان اين بود كه اگر اينطور حرف بزنيم و فكر كنيم، سنگ‌روي سنگ بند نمي‌شود. موضوع موفقيت‌آميز نبودن ازدواج طبيعي است و ممكن است پيش بيايد. حتما مي‌‌گوييم كه تنها يك واسطه هستيم و اين خود فرد است كه تشخيص مي‌دهد كه ازدواج كند يا نه. خدا را شكر تا اين لحظه يك مورد مراجعه از طرف كسي كه طلاق گرفته باشد يا در آستانه طلاق باشد، پيش نيامده است كه يكي از علت‌هاي آن مشاوره‌هاي قبل و بعد از ازدواج است كه انجام مي‌دهيم.

  • به مشاوره‌هاي بعد از ازدواج اشاره كرديد. پس فعاليت شما تنها به سرگرفتن ازدواج محدود نمي‌شود. اين مشاوره‌ها چطور انجام مي‌شود؟

براي زوج‌هايي كه با هم قرار ازدواج مي‌گذارند، جلسه مشاوره با عنوان كليدهاي خوشبختي برگزار مي‌كنيم. به شوخي و جدي مي‌گوييم كه خدمات پس از فروش هم داريم. ۱۱ كليد خوشبختي را ياد مي‌دهيم و مي‌خواهيم خوب گوش كرده و به آن عمل كنند. گوشزد مي‌كنيم اگر هم زماني ميانه‌شان شكرآب شد و يا بگومگويي پيش آمد، به پدر و مادرهايشان كه معمولا طرف فرزند خود را مي‌گيرند، مراجعه نكنند بلكه نزد ما و امثال ما بيايند. البته مواردي به‌صورت انگشت شمار بوده كه اختلافاتي بين‌شان رخ داده است اما شكر خدا توانستيم آنها را حل كنيم و از رسيدن به طلاق عاطفي يا طلاق واقعي جلوگيري كنيم. حالا كه صحبت از مشاوره شد، خوب است كه بگويم از آنجا كه فارغ‌التحصيل مركز آموزشي پژوهشي امام‌خميني در قم هستم، 8 واحد روانشناسي كه مربوط به روانشناسي غربي، شرقي، اسلامي و غيراسلامي است، گذرانده‌ام. البته به‌صورت عملي و طي سال‌هاي متوالي تجارب زيادي به‌دست آورده‌ام. اينها به من كمك كرد كه با پسرها و دخترها و خانواده‌هايشان برخورد مناسبي داشته باشم. البته حالا نيز به‌طور مشخص و رسمي در مركز مشاوره دانشگاه علم و صنعت هستم. در بحث ازدواج، اختلافات خانوادگي، افسردگي ناشي از طلاق، بحث‌هايي مانند اختلافات و بگو مگو‌ها، بحث مهريه، جهيزيه، تالار و... سعي مي‌كنم به‌عنوان يك مشاور مذهبي ظاهر شوم و گوش شنوايي براي مسائل جوانان باشم.

  • مهم‌ترين معياري كه مي‌توان آن را تضمين‌كننده يك زندگي دانست، چيست؟

پيش آمده كه گاهي آقا و خانمي مراجعه كرده‌اند، از خودشان صحبت كرده و نظر ما را خواسته‌اند. 8 معيار اصلي را پيش رويشان قرار مي‌دهيم و مي‌خواهيم تا تصميم درست بگيرند. ايمان و اخلاق 2 معيار مهم و اصلي هستند و معيارهايي مانند تناسب سني، تناسب قد و قيافه و زيبايي، تناسب تحصيلات و مدرك تحصيلي، تناسب فرهنگي، تناسب اقتصادي و تناسب خانوادگي جزو معيارهاي مهم اما فرعي هستند. در واقع آن چيزي كه زندگي را در طول مدت طولاني حفظ مي‌كند، ايمان و اخلاق است.

  • اين واسطه‌گري در ازدواج فقط به دانشجويان مربوط مي‌شود يا براي افراد غيردانشجو هم برنامه‌اي داريد؟ در ميان قوم و خويش خودتان چقدر زمينه ازدواج افراد را فراهم كرده‌ايد؟

واسطه‌گري در ازدواج تنها به دانشجويان اين دانشگاه يا به‌طوركلي دانشجويان بقيه دانشگاه‌ها محدود نمي‌شود بلكه همواره درهاي دانشگاه را به روي ساير افراد هم باز گذاشته‌ايم و هيچ تفاوتي بين افراد قائل نيستيم. سعي مي‌كنيم بدون هيچ منتي و با اخلاق و درك صحيح از طرف مقابل به ايشان كمك كنيم.

درباره فاميل هم بگويم كه قدم‌هايي برايشان برداشتم اما كمتر. درواقع واسطه‌گري ازدواج براي فاميل كمي داراي حاشيه است و اغلب موارد، حرفي در آن پيش مي‌آيد. با اين همه سعي كردم از اينگونه رفتار‌ها كمتر بترسم و در انجام كار خير كوتاهي نكنم.

  • هميشه ازدواج شيرين و لذتبخش است اما چيزي كه اين روز‌ها بيشتر به گوش مي‌رسد، دوام پايين ازدواج و آمار بالاي طلاق است. ارزيابي شما از اين موضوع چيست و براي بهبود آن چه بايد كرد؟

متأسفانه به اعتقاد من بسياري از ازدواج‌هايي كه به طلاق مي‌انجامد، از راه درستي نيست و مقدمات خوبي برايش چيده نشده است؛ يعني افراد يكديگر را به خوبي نشناخته و از روي احساسات كاذب جلو رفته‌اند. دليل اينكه ما در صد‌ها مورد ازدواج يك طلاق هم نداشته‌ايم به‌دليل‌شناختي است كه براي زوج ايجاد مي‌كنيم. در واقع آنها طي حداقل 3 جلسه با راه و روشي كه در اختيارشان قرار مي‌دهيم به شناخت خوبي از يكديگر مي‌رسند و راحت‌تر نتيجه مي‌گيرند كه به درد هم مي‌خورند يا نه.

  • در موضوع ازدواج و آنچه ميان جوانان امروزي شاهد هستيد، چيزي هست كه عميقا ناراحت‌تان كند؟

طلاق‌هايي كه در جامعه مرتب به گوشمان مي‌خورد، دل مرا به درد مي‌آورد. همچنين بالا رفتن سن ازدواج نيز مرا زجر مي‌دهد. از همكاران و مسئولان در نهادهاي رهبري كه سالانه يكي دوبار با هم صحبت مي‌كنيم، دعوت كرديم سيستم ازدواج را در دانشگاه‌هاي ديگر هم پياده كنند. خوشبختانه تعدادي در اين راه پيشقدم شدند و ازدواج جوانان در جاهاي ديگر از اين طريق پيگيري مي‌شود. در حال حاضر جوانان در امر ازدواج نيازمند انجام يك كار فرهنگي و مشاوره هستند تا بلكه با توصيه‌هاي دلسوزانه و خيرخواهانه راه خود را بيابند.

  • مشكلاتمان را با صبر حل مي‌كنيم

زهرا علي‌قارداشي، همسر حجت‌الاسلام فضلعلي كه 30سالي از آغاز زندگي مشترك ايشان مي‌گذرد، درباره نحوه ازدواجشان با هم مي‌گويد: من و حاج آقا با هم فاميل بوديم. مادرشان پيشقدم شدند و پيشنهاد دادند، ما هم قبول كرديم. در واقع ازدواج ما خيلي سنتي پيش رفت و صحبتي با هم نكرديم اما خدا را شكر تا به حال مشكل خاصي نداشته‌ايم و همه‌‌چيز خوب بوده است. وي ادامه مي‌دهد: اگرچه رسيدگي به مسائل زندگي اين فرصت را به من نمي‌دهد كه درباره مسائل ازدواج با حاج آقا همراهي بيشتري داشته باشم اما هميشه اين كار را دوست داشتم و معتقدم اگر ازدواجي به‌خوبي به سرانجام برسد، دعاي خيري پشت سر ما و ديگر اعضاي خانواده خواهد بود. البته همراهي من با ايشان در امر ازدواج را مي‌توان به شكايت نكردن از نبودن‌هاي حاج‌آقا و برعهده گرفتن وظايف بيشتر دانست. مي‌دانم كه كارهايي كه او مي‌كند هم به‌دليل شغلش است و هم ثواب دارد و باعث رقم‌زدن يك زندگي موفق براي ديگري مي‌شود. خانم علي‌قارداشي كه حاصل زندگي‌شان را 6 فرزندي مي‌داند كه 3 تا از آنها ازدواج كرده‌اند و يكي هم در شرف ازدواج است، مي‌گويد: متأسفانه در حال حاضر صبر و تحمل جوانان بسيار كم شده است اما وقت‌هايي كه براي ما مشكلي پيش مي‌آمد و من هم تا حدي كم آورده بودم، صبر حاج آقا به كمك مي‌آمد و باعث رفع اختلاف مي‌شد. البته هيچ وقت هم مشكلاتمان را پيش كسي نمي‌برديم و سعي مي‌كرديم بين خودمان آن را حل كنيم.

  • حاج آقا فضلعلي مانند يك روحاني خانوادگي همراه ماست

زهرا كمالي، دختر كوچك خانواده‌اي است كه همانند 2خواهر ديگر خود از طريق سيستم ازدواج حجت‌الاسلام فضلعلي، قدم به خانه بخت گذاشته است. سال‌ها پيش كه خواهر بزرگ او در دانشگاه علم‌وصنعت درس مي‌‌خواند از طريق همين سيستم با يكي از دانشجويان علم و صنعت آشنا مي‌شود و ازدواج مي‌كند. همين امر ارتباط خانوادگي ميان خانواده كمالي و آقاي فضلعلي را سبب مي‌شود. زهرا كمالي در اين‌باره مي‌گويد: پس از آشنايي با حاج آقا و رفت‌وآمد‌هاي خانوادگي، ايشان پيشنهاد دادند با آقايي كه حالا همسرم هستند به‌منظور ازدواج صحبت كنم. 2 جلسه با هم در دانشگاه علم و صنعت صحبت كرديم و پس از آن، خواستگاري مرسوم در خانه ما و با حضور خانواده‌ها شكل گرفت. وي ادامه مي‌دهد: البته، هم پيش از جلسات و هم بعد از هر جلسه با حاج آقا صحبت مي‌كرديم و ايشان نكاتي كليدي را به ما يادآور مي‌شدند. حالا هم پس از 5سال زندگي مشترك همچنان از رهنمودهاي حاج آقا در موضوعات مختلف بهره مي‌بريم. مي‌توانم بگويم همانطور كه هر خانواده‌اي نياز به يك پزشك خانواده دارد، روحاني خانواده نيز بسيار لازم است تا در مسائل زندگي از او كمك بگيرند. حاج آقا فضلعلي هميشه خيلي خوب همراه ما بوده است.

مصطفي حقيقت طلب، همسر زهرا كمالي، هنگام شروع صحبت‌هايش درباره چگونگي ازدواجش با زهرا كمالي، دست روي مزيت‌هاي اين نحوه ازدواج مي‌گذارد و مي‌گويد: حاج آقا از مدت‌ها پيش به مسئله وساطت و آشنايي براي ازدواج، بين دانشجويان معروف هستند. در واقع اين سيستمي است كه باعث تسهيل ازدواج جوانان مي‌شود و نظارت خوبي روي آن وجود دارد. البته سايت‌هايي هم براي اين كار راه‌اندازي شده‌اند كه نظارت خاصي رويشان نيست و آن راه و روش خانوادگي هم به‌خاطر بزرگ‌تر شدن جامعه و كمتر شدن شناخت، به طور كامل جواب نمي‌دهد. در واقع حاج آقا آن خلئي كه اين وسط وجود داشت را به خوبي شناسايي كرد و براي پركردن آن تلاش كرده و مي‌كند. وي ادامه مي‌دهد: از زماني كه وارد دانشگاه علم و صنعت شدم، شاهد ازدواج‌هاي متعددي از اين طريق بودم. در واقع اين سيستم كم‌كم رشد كرد و از ايشان خواستم تا در اين زمينه مرا نيز مانند ديگران ياري كند. حقيقت طلب در اشاره به جلساتي كه به‌منظور آشنايي براي ازدواج صورت مي‌گرفت، مي‌افزايد: حاج‌آقا در جريان صحبت‌هايي كه با همسرم داشتم، تسهيل‌گر خوبي بودچون گاهي ابهاماتي بين 2‌نفري كه قصد ازدواج دارند، پيش مي‌آيد و بودن يك نفر براي رفع آن بسيار نتيجه بخش است. صحبت با ايشان باعث شد خيلي زود‌تر به نتيجه برسيم. در واقع ايشان با دانش و ميانجيگري و روشنگري، مشكلات پيش آمده را مرتفع مي‌كند. البته حاج آقا بعد از ازدواج نيز ارتباطشان را با زوجين قطع نمي‌كند و ارتباطي ادامه‌دار در طول كل زندگي فرد خواهد داشت.

کد خبر 340564

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha