پدر خشمگین وقتی شنید که نوجوانی، پسر ۴ ساله‌اش را با چوب کتک زده، به جای شکایت تصمیم به انتقامجویی گرفت. پسرنوجوان در جلسه بازپرسی وقتی چشمش به متهم افتاد به وحشت افتاد.

متهم

بعدازظهر هفتم تيرماه اهالي خياباني در جنوب تهران صداي فريادهاي پسرنوجواني را شنيدند كه از مردم كمك مي‌خواست. اهالي محل ديدند كه مرد موتور‌سواري به زورپسرنوجواني را سوار موتور كرده و قصد ربودن او را دارد. در چنين شرايطي به كمك نوجوان كه از ترس مثل بيد به‌خود مي‌لرزيد رفتند و او را از دست مرد موتور سوار نجات دادند. پس از آن مرد آدم ربا فرار كرد و پسر نوجوان راهي اداره پليس شد تا به طرح شكايت بپردازد.

  • وحشت شاكي با ديدن متهم

با اعلام اين شكايت، مأموران اداره يازدهم پليس آگاهي تهران، صبح ديروز مرد موتورسوار را در جنوب تهران دستگير كردند و او ديروز براي انجام تحقيقات در اختيار قاضي مرشدلو بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران قرار گرفت. همزمان پسرنوجوان وارد شعبه شد كه با ديدن متهم دست و پايش شروع كرد به لرزيدن و به گريه افتاد.

او درحالي‌كه اشك مي‌ريخت و صدايش مي‌لرزيد درخصوص جزئيات ماجرا به قاضي جنايي گفت: سركوچه با دوستم ايستاده بودم و مشغول صحبت بودم.ناگهان مردي را ديدم كه سوار موتور بود. او با دست اشاره كرد كه پيش او بروم. من اما ترسيدم و او به سمتم آمد. آنجا بود كه دويدم و در يك مغازه سوپرماركت پنهان شدم. او به آنجا آمد و مرا به زور با خود سوار موتورش كرد.

دستانم را گرفته بود به حدي كه مصدوم شدم و با جيغ و فرياد از مردم كمك مي‌خواستم. او مي‌خواست مرا با خودش ببرد كه خوشبختانه بخت با من يار بود و تعدادي از راننده‌هاي آژانس كه در آن حوالي بودند به كمكم آمدند و مانع شدند. وي ادامه داد: بعد از اين حادثه، مدام كابوس مي‌بينم و آنقدر ترسيده‌ام كه از آن روز به بعد چندين‌بار همراه خانواده‌ام نزد روانشناس رفته‌ام.

  • انتقام

متهم در بازجويي‌ها چنين گفت: چند روز قبل از حادثه وقتي از سركار به خانه آمدم متوجه شدم كه همسرم به‌شدت ناراحت است.وقتي علتش را پرسيدم گفت زماني كه پسر 4‌ساله‌مان در كوچه مشغول بازي بوده، پسر نوجواني با چوب او را كتك زده است. اين را كه شنيدم خيلي به‌هم ريختم.

از طريق بچه‌هاي محل، پسر14ساله را شناسايي كردم. او در نزديكي خانه ما زندگي مي‌كرد كه گاهي به محله ما مي‌آمد. من آن روز پسرنوجوان را سوار موتورم كردم و از او خواستم تا آدرس خانه‌اش را به من بدهد. مي‌خواستم با پدرش صحبت كنم و به آنها تذكر جدي بدهم اما پسرنوجوان آنقدر داد و فرياد راه انداخت كه بي‌خيال شدم و او را رها كردم.

بـه گــزارش همشهــري، پسرنوجوان اظهار داشت كه او تا به حال آزارش به مورچه هم نرسيده چه برسد به اينكه بخواهد پسربچه‌اي را كتك بزند. هم‌اكنون متهم با قرارقانوني دراختيار مأموران اداره يازدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفته و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد تا ابعاد پنهان ماجرا آشكار شود.

کد خبر 340142

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha