تازه‌داماد تنها ۴‌ ماه پس از مراسم عقد، همسر ۱۶ساله‌اش را در خواب به قتل رساند تا دختر جوان هرگز نتواند مراسم عروسی‌اش را جشن بگیرد.

متهم

متهم مي‌گويد كه همسرش مدام در لاين و تلگرام سرگرم بود و همين باعث عصبانيتش شده بود.ساعت 8صبح ديروز جوان 23ساله‌اي به يكي از كلانتري‌هاي شمال تهران رفت و مدعي شد كه نوعروسش را به قتل رسانده است.او كه گريه مي‌‌كرد اعتراف كرد ساعتي قبل به‌دليل اختلافاتي كه با دختر 16ساله داشته، درحالي‌كه وي در خواب بوده، كنترلش را از داده و جان او را گرفته است.

پسر جوان گفت: محل قتل، خانه‌اي است كه از مدتي قبل آنجا را اجاره كرده بودم. پس از قتل چند ساعتي در كنار جسد همسرم ماندم اما ساعت 7صبح ازخانه بيرون آمدم. يك ساعتي در خيابان‌هاي تهران مثل ديوانه‌ها مي‌چرخيدم تا اينكه ديدم حوالي قلهك هستم. وقتي چشمم به تابلوي كلانتري افتاد، ماشينم را كنار خيابان پارك كردم و تصميم گرفتم خودم را معرفي كنم.

  • جنايت هولناك

پس از اظهارات اين پسر جوان، موضوع به قاضي مرادي بازپرس ويژه قتل پايتخت گزارش شد و او به همراه تيم تجسس پليس آگاهي در محل جنايت كه طبقه سوم آپارتماني در يكي از خيابان‌هاي مركزي تهران بود، حاضر شدند. قرباني دختر 16ساله‌اي بود كه جسدخون آلودش در اتاق خواب كشف شد. هيچ آثاري از درگيري و به ‌هم‌ريختگي خانه ديده نمي‌شد و اين نشان مي‌داد كه حرف‌هاي متهم درست بوده و نوعروس نوجوان در خواب غافلگير شده و نتوانسته مقاومتي كند.

عامل جنايت كه مدام اشك مي‌ريخت بازداشت شد و وقتي پيش روي قاضي جنايي قرار گرفت، گفت: 4‌ماه قبل با سپيده پاي سفره عقد نشستم. پيش از آن خانه‌اي اجاره كرده بودم تا پس از مراسم عروسي، زندگي مشتركمان را شروع كنيم. وقتي با سپيده عقد كردم او گاهي به خانه‌ام مي‌آمد. از سويي در تدارك عروسي‌مان بوديم كه قرار بود به‌زودي برگزار شود. اما يكي دوماهي مي‌شد كه با هم اختلاف داشتيم. او مدام سرش توي گوشي موبايلش بود.

هر وقت سراغش مي‌رفتم، مي‌ديدم در لاين يا تلگرام يا اينستاگرام است و انگار با افراد مختلفي چت مي‌كرد. بارها به او تذكر داده بودم اما بي‌فايده بود. حتي به خانواده‌اش هم اعتراض كردم و گفتم بر سر اين موضوع با هم مشكل داريم. حتي تهديد كردم كه طلاقش مي‌دهم اما با وساطت خانواده‌ها بي‌خيال جدايي شدم.

  • شام آخر

وي ادامه داد: روز حادثه به مراسم ختم يكي از اقوام نامزدم رفتيم. وقتي از مسجد خارج شديم ساعتي در خيابان‌ها گشتيم. بعد به رستوراني رفتم 2 تا پيتزا خريدم. آن شب به خانه‌ام رفتيم و شام خورديم. آخرين شامي بود كه با هم خورديم. بعد از آن ساعت حدود 3بامداد بود كه سپيده به اتاق رفت تا بخوابد. قبل از آن هم مدام سرش با گوشي موبايلش گرم بود. عصباني بودم.

از اينكه او به حرف‌هاي من اهميت نمي‌داد به‌هم ريخته بودم. نمي‌دانم چه شد كه تصميم به كشتن او گرفتم. به سراغ آجري كه در خانه داشتم رفتم و آن را برداشتم. وقتي بالاي سر سپيده كه خواب بود رسيدم پشيمان شدم اما چشمم به گوشي موبايلش كه كنار تختش بود و مدام برايش از شبكه‌هاي مختلف اجتماعي پيام مي‌آمد، افتاد.

دچار جنون شده و اختيارم را از دست داده بودم. با ضربات آجر او را به قتل رساندم و لحظاتي بعد كه به‌خودم آمدم خيلي ترسيدم. 4ساعت كنار جسد او نشستم و گريه كردم.متهم به قتل ادامه داد: ساعت حدود 7صبح بود كه از خانه بيرون آمدم، يك ساعتي در خيابان چرخيدم تا اينكه تصميم گرفتم خودم را معرفي كنم.به گزارش همشهري، اين متهم پس از اقرار به جنايت با دستور قاضي جنايي تهران براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي پايتخت قرار گرفته است.

کد خبر 340138

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha