جمعه ۱۱ تیر ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۱
۰ نفر

دکتر اسماعیل امینی : مسئول دفتر یکی از مدیران گفت که با استاد کار خصوصی دارد. بعد معلوم شد که کار خصوصی‌اش این است:

دکتر اسماعیل امینی

-همسر آقاي مدير دانشجوي دكتري است و براي پايان‌نامه‌اش دچار مشكل شده. گفتند زحمتش را شما متقبل بشويد و پايان‌نامه ايشان را بنويسيد. دستمزدش هر چقدر باشد مشكلي نيست.
-ايشان چرا خودشان پايان‌نامه را نمي‌نويسند؟
- فرصت ندارند ايشان هم مثل شوهرشان مدير هستند.
- اگر فرصت ندارند، چرا درس مي‌خوانند؟
-خُب مدير بايد تحصيلات دانشگاهي و مدرك عالي داشته باشد. بالاخره بفرماييد دستمزد شما چقدر مي‌شود؟ مبلغش هر چه باشد در خدمتيم.
-سلام مرا به ايشان برسانيد و بفرماييد كه اين كار هم غيرعلمي است هم غيرقانوني است و هم خلاف شرع است. كسي كه نمي‌تواند اين را بفهمد چطوري مدير شده است؟
مسئول دفتر مدير اخم مي‌كند و مي‌رود و زير لب مي‌گويد: عجب آد‌م‌هاي نمك نشناسي پيدا مي‌شن؟ مثلا استاده! تقصير از منه كه مي‌خواستم يه نوني بهش برسونم. همينه كه تا حالا به جايي نرسيده.

  • شاعر، طنزپرداز، استاد دانشگاه
کد خبر 338739

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha