یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۶:۰۱
۰ نفر

همشهری دو - مریم کمالی‌نژاد: «ماهان ۲ ساله همه تلاش‌اش را می‌کند تا فلاسک پر از چای را که تازه مادرش روی میز گذاشته لمس کند.

یک‌بام  و دو هوا

 روي پنجه پا قد مي‌كشد، دستش را دراز مي‌كند، روميزي را مي‌كشد و وقتي پدر او را بغل مي‌زند تا از آسيب ديدنش جلوگيري كند، جيغ مي‌كشد، دست و پا مي‌زند و گريه مي‌كند. پدر ماهان رو به همسرش مي‌گويد: «همه‌ اين داد و فريادها به خاطر اينه كه هرچي مي‌‌خواد با گريه از ما مي‌گيره، داره عادت مي‌كنه براي هر چيزي گريه و زاري راه بندازه، شرطي شده». مادر ماهان با دلخوري بچه را از بغل همسرش مي‌گيرد و مي‌برد سمت فلاسك چاي و مي‌گويد: «تا وقتي خودم هستم كه مراقبش باشم، بايد هر چيزي رو كه دوست داره دست بزنه و تجربه كنه. نبايد عقده‌اي تو دلش بمونه». ماهان 2ساله با فلاسك چاي مشغول است و مادر همانطور كه سفت فلاسك را چسبيده تا محتويات داغ آن روي پسر عزيزش خالي نشود با همسرش مشغول بگو مگو است.» بالاخره پيش مي‌آيد كه والدين در پروسه تربيت فرزند، به تفاوت عقيده و سليقه برسند. عدم‌تفاهم والدين در تربيت كودك چه تأثيري بر روح و روان او دارد؟ در چنين مواقعي بايد چه كرد؟ چه‌كسي بايد از حرفش كوتاه بيايد؟ چه زماني لازم است كه روي نظر و عقيده تربيتي‌مان در مقابل همسر پافشاري كنيم؟ آيا اصلا نيازي به پافشاري هست؟ آيا لازم است كار به بگو‌مگو بكشد؟ چه كنيم تا در اين پروسه رابطه دونفره‌مان آسيب نبيند و... . در اين نوشتار، به پاسخ اين سؤالات مي‌پردازيم.

  • راه پر رهرو

هر چقدر هم كه همسران داراي تفاهم باشند باز هم امكان دارد كه پس از تولد كودك، بر سر تربيت او دچار اختلاف نظر شوند. 2 فرد از 2 جنسيت و ژنتيك با فرهنگ‌ها و شيوه‌هاي تربيتي مختلف، با نگرش، بينش و دانشي متفاوت، طبيعي است كه اختلافاتي بر سر تربيت فرزند پيدا كنند. تحقيقات نشان داده است كه يكي از شايع‌ترين علل اختلاف ميان همسران، تربيت فرزند است. همچنين پژوهشگران عنوان مي‌كنند 25درصد از بدرفتاري‌هاي نوجوانان و جوانان به‌دليل همين عدم‌تفاهم والدين و اختلاف سليقه آنها در شيوه تربيت است.

پيش مي‌آيد كه والدين گمان مي‌كنند اگر بر سر تربيت كودك جلوي همسرشان كوتاه بيايند، ممكن است ديگر هرگز نتوانند آنچه را صحيح مي‌دانند در فرزندشان پرورش دهند. مادري را تصور كنيد كه به سختي فرزند خود را واداشته است تا اسباب‌بازي‌هايش را جمع كند، كتاب‌هايش را توي كتابخانه بچيند و لباس‌هاي مدرسه‌اش را به جارختي آويزان كند و درست در لحظه‌اي كه مادر در دلش احساس پيروزي مي‌كند پدر از سركار برمي‌گردد و كيفش را روي مبل، جورابش را گوشه پذيرايي و پرونده، دفتر و روزنامه‌اش را روي ميزناهارخوري رها مي‌كند و همه اينها جلوي چشم كودك اتفاق مي‌افتد. مادر معمولا در چنين مواقعي حرص مي‌خورد و گمان مي‌كند هر چه براي پرورش روحيه‌ نظم و انضباط در فرزندش زحمت كشيده است از بين رفته و شروع مي‌كند به بگومگو كردن و تحقير همسرش كه «بچه اين رفتار رو از تو ياد مي‌گيره» يا «بچه‌تم به‌خودت رفته»، «پس تو كي مي‌خواي منظم شي؟» مادر داستان ما هم عصباني و ناراحت است و هم گمان مي‌كند اگر همين الان جلوي فرزندش بي‌نظمي را توبيخ نكند، كوتاهي كرده. درحالي‌كه ضربه‌اي كه اين بگومگو و مشاجره به روان كودك وارد مي‌كند از بي‌نظمي به‌مراتب آسيب‌زاتر است. در واقع يك تربيت اشتباه اما هماهنگ، كمتر از يك تربيت درست يك‌طرفه و ناهماهنگ به كودك ضربه مي‌زند.

  • زورآزمايي نكنيد

اگر به دام مشاجره و بحث بر سر تربيت كودك بيفتيد، خيلي زود تربيت فرزند تبديل به ميداني براي زورآزمايي مي‌شود. هر كدام از طرفين درست آن زماني كه گمان مي‌كنند دارند بر سر شخصيت، تربيت و آينده فرزندشان مي‌جنگند و اعصاب مي‌گذارند، به شكل ناخودآگاهي مشغول زورآزمايي و قدرت‌نمايي هستند و هر كدام تلاش مي‌كنند تا حرف خود را به كرسي بنشانند؛ يعني خيلي زود تربيت كودك، محوريت خود را از دست داده و نمايش قدرت جاي آن را مي‌گيرد.

  • ناهماهنگي تربيتي با كودك شما چه مي كند؟

بي‌اعتمادي:كودك در ميدان عدم‌تفاهم والدين دچار آسيب‌‌هاي رواني زيادي مي‌شود. ازجمله اينكه ديگر اعتمادي به والدينش نخواهد داشت. كودكي كه شاهد اختلاف نظر، بحث و مشاجره باشد، به والدينش بي‌اعتماد مي‌شود.

ترديد: عدم‌هماهنگي والدين در تربيت كودك، او را در بزرگسالي تبديل به فردي وسواسي و مردد مي‌كند كه نمي‌تواند تصميمات درستي بگيرد؛ زيرا هميشه دچار ترديد بوده، كاري را كه پدر از آن نهي مي‌كرده مادر در خفا از آن قبح‌زدايي كرده است. كودكي را تصور كنيد كه مادرش او را از خوردن فست فود نهي كرده و با سختي و بحث و گفت‌وگو، بدي اين نوع خوراكي‌ها را برايش توضيح داده، پدر همين كودك، شب او را به پارك مي‌برد و بعد از آن برايش يك ساندويچ يا پيتزا مي‌خرد و مي‌گويد: «بخور بابا، مامان كه نيست، يه شب هم هزار شب نمي‌شه».

دورويي و عدم‌صداقت: اگر كودك به اختلاف نظر والدينش پي‌ببرد و آنها را در 2 جبهه مختلف ببيند، دورويي را ياد خواهد گرفت. مثال قبل را دوباره در ذهن خود مرور كنيد. قبح دروغ و دورويي پس از مدتي براي كودك از بين مي‌رود.

تنفر و دوست نداشتن: اگر يكي از والدين روش تربيتي كمي سختگيرانه‌تر را برگزيند و ديگري روشي سهل‌گيرانه، كودك در احساساتش نسبت به پدر و مادر دچار سردرگمي و گيجي مي‌شود. به‌طور طبيعي او متوجه هدف سختگيري يكي از طرفين نشده و به سمت رابطه سهل‌گيرانه گرايش خواهد داشت. در نتيجه پس از گذر زمان، محبتش نسبت به يكي از والدين از بين مي‌رود.

باج‌گيري: وقتي والدين به ورطه زورآزمايي و جنگ و بحث بر سر به كرسي نشاندن حرف خود و ثابت كردن درستي روش تربيتي‌شان بيفتند، ناخودآگاه براي حفظ جبهه‌ خود به كودكشان باج مي‌دهند و كودك به اين باج‌گيري عادت مي‌كند.

  • چه كنيم؟

سؤال اين است كه چطور مي‌توان جلوي اين عدم‌تفاهمات را گرفت يا آنها را به حداقل رساند؟

بر سر كليات به تفاهم برسيد: اگر هنوز فرزندتان به دنيا نيامده است، بهتر است با هم به گفت‌وگو بنشينيد و بر سر تربيت او به تفاهم برسيد. نياز نيست همه جزئيات را بررسي كنيد، كافي است بر سر كليات و بديهيات به نتيجه‌ مشترك دست پيدا كنيد؛ به نكته‌هاي تربيت ديني آگاهي پيدا كنيد. مثلا هر دو، شيوه‌اي سهل‌گيرانه يا سخت‌گيرانه را برگزينيد يا راه متعادل و ميانه! جلسات و كلاس‌هاي تربيت كودك را با هم شركت و كتاب‌هاي مشترك مطالعه كنيد. اگر هم در ميانه راه هستيد و از اختلافات عاصي شده‌ايد، زماني كه كودكتان حضور ندارد با همسرتان گفت‌وگو كنيد و بدون قضاوت، سوگيري و بحث و دعوا به تفاهم برسيد. با دليل و منطق يكديگر را راضي كنيد.

جلوي كودك دعوا نكنيد: اختلاف سليقه شما نبايد به مشاجره در مقابل چشمان كودك بينجامد. هرگز نبايد عدم‌تفاهم و نارضايتي‌تان تبديل به دستمايه‌اي براي تحقير همسرتان در مقابل كودك بشود. مشاجره والدين در حضور فرزندان آرامش را از ميان برده و آنها را دچار سرگرداني مي‌كند.

لجبازي نكنيد: خودخواهي و زورآزمايي را كنار بگذاريد و به مصلحت فرزندتان فكر كنيد. اينجا جاي مناسبي براي بروز خشم و ظهور لجبازي نيست چرا كه بحث بر سر آينده و شخصيت يك انسان است. بخواهيد تا بتوانيد به تفاهم برسيد. خواستن، قدمي مهم و ضروري در به تفاهم رسيدن است. همچنين زماني كه لجبازي و خشم را كنار بگذاريد، منطقي‌تر مي‌توانيد تفكر كنيد و چه بسا كه حق را به همسرتان بدهيد يا با حفظ اختلاف سليقه به‌خاطر فرزندتان كوتاه بياييد.

ميانه رو باشيد: حتما قرار نيست رومي روم يا زنگي زنگ باشد. صفر و صدي به مسائل نگاه نكنيد. قرار نيست كاملا آنچه شما مي‌گوييد يا آنچه همسرتان مي‌گويد رخ دهد. اگر نكته‌اي وجود داشت كه بر سر آن به تفاهم صددرصد نرسيديد راه ميانه را انتخاب كنيد. نوجواني را تصور كنيد كه قرار است با دوستش به پارك برود، مادر نگران اين اجازه را صادر نمي‌كند اما پدر معتقد است كه فرزندش بايد استقلال را تجربه كند و مرد شود؛ در چنين شرايطي بهتر است هر كدام كمي از موضع‌تان كوتاه بيايد؛ مثلا مادر قبول كند كه نوجوانش به پارك برود و پدر قبول كند كه او را تا پارك برساند و ديداري كوتاه با دوست او داشته باشد.

از خداوند كمك بخواهيد: دعا و ارتباط با خداوند را ناديده نگيريد. تربيت كودك امر مقدسي است. تربيت، مسئوليتي‌ است كه خداوند بر عهده پيامبرانش گذاشته است. پس نيت كنيد، از خداوند كمك بخواهيد و براي موفقيت خود و همسرتان در اين عرصه دعا كنيد. در چنين شرايطي احتمال لجبازي، اصرار، زورآزمايي، خشم و نزاع كمتر است و ويژگي‌هايي مثل گذشت و تحمل و صبر فرصت بروز بيشتري دارد.

کد خبر 322652

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha