یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۶
۰ نفر

همشهری دو - محیا ساعدی : فرهاد شولی‌زاده ۳۰ ساله است و از ۱۸‌سالگی و زمان دانشجویی، با وجود آنکه رشته تحصیلی‌اش (مهندسی متالورژی صنعتی) ارتباط زیادی با هنر نداشته، تلاش کرده تا سبک خودش را در کارهای هنری پیگیری کند؛

حروف تزئینی

 اتفاقي كه به گفته خودش آن روزها برنامه دوم زندگي‌اش بوده و كم‌كم به عنصر اصلي و حياتي او تبديل شده. با او درباره كارش كه درست كردن حروف تزئيني و دكوراتيو است گفت‌وگو كرده‌ايم.

  • قصه از كجا شروع شد؟

از كودكي به حروف علاقه زيادي داشته به همين‌خاطر هم سعي مي‌كند تا دوره‌هاي مختلف گرافيك و نقاشي را در كنار درس خواندن و سير در عالم رياضي ادامه ‌دهد. او كار هنري را با چاپ روي لباس شروع كرده. اول براي مصرف شخصي و كم‌كم براي دوستان و آشنايان. بعد براي دوستانِ دوستانش و بعد از چند سال براي همه علاقه‌مندان به كارهايش. خودش درباره كارهايش مي‌گويد:«زماني من به سراغ طراحي روي پارچه رفتم كه موج اول آن وارد ايران شده بود. با پول تو‌جيبي‌ام چند تي‌شرت ساده و رنگ خريدم و شروع كردم به طراحي روي لباس. از همان روزها مي‌خواستم چاپ‌هايي كه من روي لباس‌ها مي‌زنم از چاپ‌هاي ديگر هنرمندان متمايز باشد؛ به همين دليل نكته‌اي كه برايم از اهميت زيادي برخوردار بود اين بود كه حتما به‌جز زيبايي لحظه‌اي، ايده و فلسفه‌اي پشت طرح‌ها باشد كه با يك‌بار ديدن پي به آن نبريد».

درباره نخستين پولي كه از چاپ روي پارچه درآورده مي‌گويد:«آن اوايل فكر مي‌كردم اينكه كارهاي دستي‌ام را بفروشم كار درستي نيست؛ به همين‌خاطر وقتي دوستانم از كارها خوششان مي‌آمد و سفارش مي‌دادند، صبر مي‌كردم تا به يك بهانه‌اي به آنها هديه كنم. خيلي طول كشيد تا به اين نتيجه رسيدم كه مي‌توانم كارها را براي فروش ارائه كنم. نخستين كاري هم كه منجر به كسب درآمد من شد، سفارش يكي از دوستانِ دوستانم بود. اسمش را پشت يك تي‌شرت چاپ كردم و سال۸۲ آن تي‌شرت را ۴۰ هزار تومان فروختم».

  • گالري‌اي روي لباس شما

هميشه دوست داشته هنري داشته باشد تا افراد زيادي آن را ببينند و از آن لذت ببرند. خودش تعريف مي‌كند:«بسياري از بزرگان و سرشناسان هنر ما ، آثارشان در خارج از جامعه هنري و ميان عموم مردم شناخته شده نيستند و تعاملي كه مي‌تواند بين هنرمندان و مردم ايجاد شود شكل نگرفته است. هنر فقط نبايد به گالري، موزه و خانه هنرمند و هنردوست متعلق و محدود باشد، هنر، تجلي زيبايي روح هنرمند است و تك‌تك اعضاي جامعه با زيبايي حاصل از هنر ارتباط برقرار مي‌كنند». شولي‌زاده روي كيفيت كارها خيلي حساس است و تأكيد دارد تمام بخش‌هاي آن، كار دست است؛ «براي رسيدن به يك محصول باكيفيت كه از ظرافت هنري لازم هم برخوردار باشد تمامي فرايند توليد آنها به‌طور دستي انجام مي‌شود، در قدم اول ما باكيفيت‌ترين و ظريف‌ترين پارچه‌ها را براي دوخت تن‌پوش‌ها مهيا مي‌كنيم، در بخش دوخت كوچك‌ترين جزئيات را هم مدنظر قرار مي‌دهيم تا محصولي با بالاترين كيفيت ممكن دوخته شود. مراحل طراحي نقوش، خطاطي، حروف‌نگاري و ساخت تركيب‌هاي نهايي نيز به‌صورت كلاسيك و دستي انجام مي‌شود. كار دوخت را برون‌سپاري كرده‌ايم، اما به اين دليل كه براي چاپ حروف شيوه نويني را ابداع كرده‌ام، براي آنكه اسرار كارم حفظ شود، تمام مراحل چاپ را خودم انجام مي‌دهم».

اين هنرمند نخستين تجربه روبه‌رو شدن با كار خودش در خيابان را اينطور تعريف مي‌كند: «چند ماهي از زماني كه كار را به‌صورت گسترده شروع كرده بودم مي‌گذشت كه آقايي را وسط خيابان ديدم كه يكي از طرح‌هاي من را به تن داشت. از ديدنش كيف كردم، شانس آوردم كه سخت مشغول صحبت با تلفن بود و نگاه ذوق‌آلود من را نديد. نه من او را مي‌شناختم و نه او مرا. لذت خاص و توصيف نشدني‌اي داشت. از كنارش رد شدم، نگاهش كردم و گفتم: آقا چه لباس قشنگي داريد!».

  • حرف‌نگاري‌هاي فرهاد

بيشتر از اينكه با طراحي روي لباس شناخته شود، بابت اتفاقي مورد تحسين قرار مي‌گيرد كه منحصر به‌خود او است؛ حروف تزئيني. او درباره شكل‌گيري ايده اوليه اين اتفاق مي‌گويد:«ايده اوليه حروف تزئيني با دقت در الفباي انگليسي به ذهن من خطور كرد. خط ما در كالي‌گرافي و خوشنويسي خيلي توانا و چشم‌نواز است ولي زماني كه پاي تايپوگرافي و حرف‌نگاري به‌صورت تك‌حرف به ميان مي‌آيد، دست هنرمند بسته مي‌شود. رسم‌الخط فارسي براي اتصال حروف به هم و ساخت كلمات طراحي شده به همين دليل ما كار سختي را در پيش داشتيم. اين كار را هم ابتدا براي مصرف شخصي خودم براي دكور كتابخانه‌ام ساختم. تقريبا 3 سال از ساخت نسخه اوليه اين حروف مي‌گذرد. همان روزها به اين نتيجه رسيدم كه اين كار پتانسيل ارائه به مخاطب را دارد».

او درباره تغيير ناگهاني از كار روي پارچه به چوب مي‌گويد: «تغيير اساسي‌اي بود. كارگاه كوچك خانگي من توان انجام اين اتفاق را نداشت. حتي وسايل اوليه را براي ساخت اين حروف نداشتم و تنها يك ايده نپخته داشتم. همان روزها بود كه همكاري من و رومينا داراب‌پور به‌طور جدي آغاز شد. خانم داراب‌پور دوست خانوادگي ما بودند و از آنجا كه تحصيلاتشان در زمينه گرافيك و نقاشي بود نقش عمده‌اي در به ثبت رساندن اين ايده داشتند. ما يك سال تمام روي اين ايده تمركز كرديم و نمونه‌هاي مختلفي از آن را طراحي كرديم و ساختيم تا قبل از ارائه، تمام ايرادهاي آن را برطرف كنيم تا فوت كوزه‌گري آن دست خودمان باشد كه اگر كسي خواست از ايده كپي كند، نتواند به خوبي ما از پس اين كار بربيايد».

شولي‌زاده درباره سرمايه اوليه‌ اين كار مي‌گويد: «سرمايه چنداني ازنظر ريالي صرف نكرديم فقط زمان نسبتا زيادي را صرف مرحله تحقيق و توسعه كرديم تا اينكه بالاخره بهار سال۹۳ به شكل اوليه درستي رسيديم. پس از آن هم چه براي رنگ‌آميزي و چاپ و چه براي برش به اين نتيجه رسيديم كه بهترين راه برون‌سپاري است. اما اين كم‌‌كاري را با جست‌وجوي زيادي كه براي پيدا كردن همكارانمان در اين بخش صرف كرديم تا حد زيادي جبران كرديم البته همچنان ويرايش، آماده‌سازي‌ و باقي جزئياتي كه اين كار را منحصر به‌فرد مي‌كند را خودمان برعهده داريم.»

  • مدرن‌هاي سُنتي

حرف‌هايش را روي MDF و با رنگ پلي‌استر طراحي مي‌كند. براي طراحي هر چه بهتر كارها، قلم مخصوص به‌خودش را ساخته است. فرهاد درباره اين حرف‌هاي تزييني مي‌گويد:«براي طراحي خود حروف، نگاهي به فونت‌هاي امروزي داشتيم و نيم‌نگاهي به خط ثلث و نستعليق. كشيدگي‌ها و حرف‌هايي كه لبه‌هاي تيزي دارند و مهم‌تر از آن، نقطه‌ها كار ما را براي ساخت پيچيده مي‌كرد. جاي‌گذاري نقطه‌ها براي ما خيلي مهم بود. اينكه از نظر بصري زيبا باشند و درعين‌حال مقاومت زيادي داشته باشند. درنهايت با قلمي كه طراحي كرديم به اين مهم دست پيدا كرديم كه بين كيفيت، فرم و زيبايي تعادل برقرار كنيم».

وقتي از فرهاد درباره سود مالي كارگاهش مي‌پرسم مي‌گويد:«زماني كه وارد وادي هنر شدم تنها چيزي كه برايم اهميت داشت حس آن بود. آن روزها حتي به كسب درآمد هم‌فكر نمي‌كردم. هنوز هم تك‌تك لباس‌ها، حروف، آينه‌ها و... را با نهايت لذت و علاقه درست مي‌كنم اما درعين‌حال به اين دليل كه تنها كار من همين دست‌سازها هستند اين موضوع را درنظر دارم كه منبع درآمدم همين اجناس هستند. اما هيچ‌وقت نتوانستم چشم‌هايم را ببندم و قيمت‌هاي نجومي روي كارهايم بگذارم و حداقل در ايران، با حداقل قيمت تمام‌شده كارها را ارائه مي‌كنم. كارهاي من در بازارهاي خارجي حداقل 3 برابر قيمتش در ايران به فروش مي‌رسند چون قيمت اصلي همان است اما اگر من بخواهم كارهايم را با همان قيمت در ايران عرضه كنم، احتمالاً خريدارانم افت خواهند كرد. خوشبختانه تا به امروز هميشه تقاضا براي كارهاي ما چه در ايران و چه در خارج از كشور بيشتر از عرضه بوده».

کد خبر 319485

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha