چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۰
۰ نفر

سیداکبر میرجعفری : ۱-حال هیئت: خیلـــی زود نمـــک‌گــیر می‌شوی؛ فقط کافی است یکی‌دو بار گذرت به هیئت افتاده باشد.

 سیداکبر میرجعفری

حتي ممكن است به گوشه‌اي از آن گير هم بدهي؛ انتقاد هم بكني؛ اما اين دليل نمي‌شود كه دلت با حال و هواي هيئت گره نخورد. به راستي در هيئت‌ها چه خبر است كه هوايشان دامنگير است؛ نه خاكشان؟! فرقي هم نمي‌كند از كدام نسل باشي. هيئت‌ها نسل‌هاي پي درپي را نمك‌گير خودشان كرده‌اند و مي‌كنند. اعتراف مي‌كنم من هم مثل بسياري از همنسلانم هيئت را در هيئت سنتي مي‌پسندم. خب اين اقتضاي سن است. هيئت‌هاي سنتي اين روزها هم در گوشه و كنار شهر پا برجا مانده اند؛ اما بسياري از مجالس عزاداري رنگ عوض كرده و گاهي مطابق ميل نسل كنوني تغيير كرده‌اند. در عين حال همين مجالس نيز اعتبار و آبرويشان را از «هيئت‌هاي سنتي» دارند.


2-كار هيئت: كار هيئت‌ها چه بوده است؟ اكنون كارشان چيست؟آيا هيئت‌ها برپا مي‌شدند كه فقط يك دهه مجلس عزا اقامه كنند؟ چرا اين روز‌ها اگر بخواهند بگويند اين كار بدون برنامه‌ريزي انجام شده، مي‌گويند «اين كار هيئتي است!» يا اگر كسي بي‌حساب و كتاب كاري را پيگيري مي‌كند به او مي‌گوييم «هيئتي!».

شك نكنيد كه اين تعابير ظلم بزرگي به هيئت و هيئتي‌هاست. اتفاقا هيئت‌هاي قديم از نظم و نظامي بهره مي‌بردند كه مناسب روزگار خودشان بود. كار هيئت‌ها فقط برگزاري يك دهه عزاداري نبود بلكه به‌معناي واقعي در تمام روز‌هاي سال فعال بودند. هيئتي‌ها معتمدان محل بودند. همين‌ها بودند كه اگر براي كسي مشكلي پيش مي‌آمد، در كمال رازداري و آبروداري دست به‌كار مي‌شدند تا مشكلات آن شخص را حل كنند. هيئتي‌ها ميراث داران فتيان و جوانمردان بودند و اغراق نيست اگر بگويم گاهي ادارة يك محله و رتق و فتق امور آن به عهدة هيئت بود. ميانداري، علمداري و... سمت‌هايي نبودند كه بي‌خود و بي‌جهت به هركه از راه مي‌رسيد، تعلق گيرد؛ شايد هركدام از اين عناوين ساليان سال در يك خانواده ماندگار مي‌شد.

هيئتي‌ها دفتر و دستك نداشتند، پس بي‌برنامه بودند؟اگر هم نداشتند، به مقتضاي آن روزگار بود.دست اندركاران هيئت به‌معناي واقعي معتمد مردم بودند و افراد محل نيز محدود و شناخته شده. از آن گذشته مگر ما حالا از كاغذ و كاغذبازي چه بهره‌اي برده‌ايم
تا آنكه هيئت‌ها هم خود را گرفتار آن مي‌كردند؟!هيئتي‌ها مسلك و مرام خود را جايي ثبت نمي‌كردند؟ گويي ذات بعضي از مرام‌ها با نوشته شدن و جايي به ثبت رسيدن همخواني ندارد! بسياري از باورهاي مردم در هيچ كتاب و لوحي نوشته نشده است. اصلا «مكتوب شدن» گاهي آفت يك آيين و مرام است! به راستي چرا كاغذ و آنچه روي كاغذ نقش مي‌بندد، از ارج و قربي برخوردار مي‌شود؟

3-هواي هيئت: زمانه عوض شده است، پس هيئت‌ها هم عوض مي‌شوند! مقاومت در برابر تغييرات بيهوده است؛اما آيا بايد به هر تغييري تن دهيم؟مبادا! چرا بايد در برابر دنياي جديد منفعل باشيم و به هر چه از راه مي‌رسد تن دهيم؟ مي‌توانيم داشته هايمان را بازسازي كنيم.به جاي آنكه دستگاه ديگري را جايگزين هيئت كنيم، بايد سازوكار هيئت‌ها را امروزي كنيم و اين جز با شناخت واقعي هيئت ميسر نيست.مي خواهيم نسل جوان را به هيئت علاقه‌مند كنيم؟ طبيعي است كه بايد ابتدا به آنها بگوييم«هيئت چيست؟»، بعد از آنها توقع داشته باشيم كه به آن علاقه‌مند شوند. همين جا اضافه كنم:در زمينه‌هاي ديگر نيز چنين است. چگونه توقع داريم كسي عرق ملي داشته باشد؛ درصورتي كه هيچ شناختي از مليت و فرهنگ خود ندارد؟دلدادگي و دلبردگي در عدم‌ اتفاق نمي‌افتد؛ بايد چيزي باشد تا دلدادة آن شويم. بايد دست به‌كار شد و سازو كار هيئت‌ها را از بزرگانش آموخت. بايد هيئتي شد.

  • شاعر و پژوهشگر ادبيات
کد خبر 311261

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha