سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۰
۰ نفر

مجید مظفری: به‌تازگی چند باری به دلایل کاری سمت فیروزکوه، جاده چالوس و شمال رفتم و آمدم و در این رفت‌‌وآمدها موضوعی ذهنم را به خود مشغول کرد.

مجید مظفری

چيزي كه اين روزها دلمشغولم كرده، بچه‌هاي راهنمايي و رانندگي است. ماموران زحمتكش كه در سرما و گرما، در برف و بوران و بارندگي و در روزهايي كه هرم گرما حتي نفس‌كشيدن را دشوار مي‌كند در جاده‌ها حضور دارند و امنيت ما را تضمين مي‌كنند.
در روزهاي تعطيل كه همه براي تفريح راهي نقاط خوش‌آب و هوا مي‌شوند اين عزيزان در جاده ها حضور دارند تا ضامني باشند براي امنيت و رعايت قانون.

در بسياري از اوقات، ماموران راهنمايي و رانندگي با كمترين امكانات و توشه در جاده‌ها حضور مي‌يابند و سعي در انجام وظيفه‌شان دارند. آن وقت برخي از ماها وقتي كه خلاف مي‌كنيم جوري با ماموران برخورد مي‌كنيم كه گويي از آنها طلبكاريم.انگار تقصير آن افسر راهنمايي و رانندگي است كه ما جريمه شديم و گاهي يادمان مي‌رود كه اين افسر مجري قانون است و بسياري از اتفاق‌هاي تلخ جاده‌ها به دليل همين رعايت‌نكردن مقررات رخ مي‌دهد.

چند وقت پيش افسر وظيفه‌اي را در جاده چالوس سوار كردم از او پرسيدم زيباترين روز خدمتت چه روزي بود؟ پاسخ داد:
« شب عيد بود در جاده چالوس، حوالي پمپ‌بنزين مشغول انجام وظيفه بودم كه سردار مومني آمد. هم عيد را به من تبريك گفت و هم به من عيدي داد.» از او مجددا سوال كردم بدترين روز خدمتت چه روزي بود؟ جواب داد:« هفته‌اي يكي دو بار بدترين روزهاي زندگي‌ام را تجربه مي‌كنم. زماني كه تصادفي در جاده رخ مي‌دهد ما معمولا جزو اولين نفراتي هستيم كه سر صحنه حادثه حضور مي‌يابيم. وقتي تصادف‌ها منجر به تلفات جاني مي‌شود، وقتي هموطني به لحاظ جسمي دچار آسيب جدي مي‌شود واقعا چند روزي حالمان بد است.»

وقتي در گزارش كارشناس‌ها مي‌آيد كه اگر راننده متخلف جاي 80 كيلومتر با سرعت 70 كيلومتر حركت مي‌كرد، تصادفي رخ نمي‌داد، بسيار متاثر مي‌شوم. متاثر از جان‌هاي شيريني كه بر اثر لحظه‌اي غفلت از دست مي‌روند و خانواده‌هايي كه به عزا مي‌نشينند ... گاهي وقت‌ها نزديكان افرادي كه دچار تصادف شده‌اند به ما پرخاش مي‌كنند كه البته به دل نمي‌گيريم چون آنها داغ ديده‌اند و شرايط طبيعي ندارند. چيزي كه من را ناراحت مي‌كند واكنش برخي آدم‌ها در قبال جريمه‌شدنشان است.

من وقتي جواني را به دليل سرعت غيرمجاز در جاده جريمه مي‌كنم در واقع با اين كار به او هشدار مي‌دهم و مي‌خواهم جلوي يك اتفاق تلخ را بگيرم. طرف به‌خاطر جريمه چندهزار توماني به من پرخاش مي‌كند و اصلا برايش مهم نيست كه با اين همه تخلفي كه مرتكب مي‌شود هر آن ممكن است بر اثر تصادف جانش را از دست بدهد.

خلاصه ديدم اين افسر جوان دل پردردي دارد. اين روزها مدام به اين موضوع فكر مي‌كنم كه كاش مي‌توانستم فيلمي سينمايي يا تله‌فيلم و سريالي بسازم و از زحمات اين ماموران زحمتكش قدرداني كنم. از هر زاويه‌اي كه به موضوع نگاه مي‌كنم مي‌بينم ماموران راهنمايي و رانندگي از آسايش خود مي‌گذرند تا ما راحت‌تر در جاده برانيم.

من و شما يك دست لباس را كه دو روز مي‌پوشيم، روز سوم دلمان مي‌خواهد آن را عوض كنيم و سراغ لباس ديگري مي‌رويم.
اين عزيزان 30 سال يك لباس را با عشق مي‌پوشند و به خيابان و جاده و بيابان مي‌آيند. ميان اين همه سر و صدا و اين آلودگي هوا و الان كه تابستان است، در اين گرماي طاقت‌فرسا، ايستادن و انجام وظيفه كردن بسيار دشوار است. خيلي بي‌انصافي است كه اگر جلويمان را مي‌گيرند يا جريمه‌‌مان مي‌كنند به‌آنها پرخاش كنيم و واكنش تند نشان دهيم.

ديده‌ام كه اين عزيزان در چنين مواقعي هم با سعه‌صدر برخورد مي‌كنند. چه در خيابان‌ها و اتوبان‌ها و چه در جاده‌ها مأموران راهنمايي و رانندگي زحمت مي‌كشند تا من و شما و خانواده‌هايمان با امنيت تردد كنيم. در همين تهران خودمان، در ساعات مياني روز5 دقيقه نمي‌توانيم در خيابان بايستيم و گرماي هوا واقعا طاقت‌فرساست ولي مأمور راهنمايي و رانندگي در همين شرايط ساعت‌ها در خيابان حضور دارد. شما پيراهن سفيد بپوشي و چند ساعت در خيابان‌هاي تهران تردد كني پيراهنت سياه مي‌شود.

حالا فكر كنيد در چنين هواي آلوده‌اي، برخي از ما‌ها كه در اتومبيل كولردار خودمان نشسته‌ايم، يك ذره چراغ قرمز طولاني شود شروع مي‌‌كنيم به بوق‌زدن و اعتراض‌كردن به مأموري كه در گرما ايستاده و در حال انجام وظيفه است. به گمان من،‌بسياري از ماها آنقدر گرفتار روزمرگي و درگيري و دردسرهاي زندگي شده‌ايم، آنقدر در خيابان‌ها و جاده‌ها فكر اين هستيم كه زودتر به مقصد برسيم كه نمي‌بينيم مأموران گرانقدري را كه زحمت مي‌كشند و عرق مي‌ريزند تا ما به سلامت به مقصد برسيم. من شخصا و به نوبه خودم، به عنوان عضوي از خانواده سينما و تلويزيون و به عنوان يك شهروند از زحمات تمام بچه‌هاي راهنمايي و رانندگي تشكر مي‌‌كنم و خدا قوت مي‌گويم چه آنها كه در جاده‌ها زحمت مي‌كشند و چه آنها كه در خيابان‌ها به انجام وظيفه مشغولند. كه به قول آن شاعر بزرگ «انسان، دشواري وظيفه است.»‌

  • بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون
کد خبر 300973

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha